واضح آرشیو وب فارسی:صاحب نیوز: در بسیاری از تمدّن ها و کشورها زن از ارث محروم بوده و اسلام این رسم غیرانسانی را منسوخ کرد و برای زن مانند مرد، حق مسلّم از ارث گذاشت که در بیشتر موارد یک دوم سهم مرد است.به گزارش صاحب نیوز به نقل از حیا – غلامحسین مرادی همیشه این سؤال مطرح است که چرا زن نصف مرد ارث می برد؟ در بسیاری از تمدّن ها و کشورها زن از ارث محروم بوده و اسلام این رسم غیرانسانی را منسوخ کرد و برای زن مانند مرد، حق مسلّم از ارث گذاشت که در بیشتر موارد یک دوم سهم مرد است، البته در بسیاری از موارد ارث زن با مرد یکی است مثل پدر و مادر میّت که هر دو یک ششم می بنرد و نیز فامیل مادری چه زن و چه مرد یکسان ارث می برند، اگر در بعضی موارد تفاوتی هست این تفاوت فلسفه ای دارد؛ فی المثل میت یک پسر دارد یک دختر، پسر خانواده دارد و خرج خانواده یعنی همسر و فرزندان به عهده اوست امّا دختر کس دیگری متکفل اداره زندگی اوست، پسر باید مهر بدهد، اما دختر مهر می گیرد لذا اگر خوب توجه کنیم می بینیم مردها درآمد دارند اما همه درآمدشان خرج خانواده می شود؛ یعنی سهم مرد مجدداً صرف مخارج و نفقه زن شده و به او بازمی گردد، قرآن می فرماید «لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمّا تَرَکَ الوالِدانِ وَالاَقرَبونَ وَلِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمّا تَرَکَ الوالدانِ وَالاَقرَبونَ مِمّا قَلَّ مِنهُ أو کَثُرَ نَصیباً مَفروضاً» برای مردان از آن چه پدر و مادر و خویشاوندان می گذارند سهمی است و برای زنان نیز از آن چه پدر و مادر و خویشاوندان می گذارند سهمی، خواه آن مال کم باشد یا زیاد. این سهمی است تعیین شده و پرداختنی. درباره مقدراش هم می فرماید: «للذَّکرِ مِثلَ حَظَّ الاُنثَییَن» سهم پسر ۲ برابر سهم دختر است. در جایی دیگر می فرماید: «أوَ مَن یُنَشَّؤا فِی الحِلیَهِ وَ هُوَ فِی الخِصامِ غَیرُ مُبِینٍ» زنان در حلیه به سر می برندیعنی اکثر مصارف مال آن هاست. علامه طباطبائی درباره این اختلاف می فرماید: نتیجه این گونه تقسیم ارث بین زن و مرد این است که در مرحله تملک، مرد، دو برابر زن مالک می شود ولی در مرحله مصرف همیشه زن دو برابر مرد بهره می برد، زیرا زن سهم دارایی خود را برای خود نگه می دارد، ولی مرد باید نفقه زن را نیز بپردازد در واقع نیمی از سهم دارایی خود را صرف زن کند. در این باره جامع ترین پاسخ ها پاسخ امام صادق علیه السلام است که فرموده است: از آن رو سهم مرد دو برابر سهم زن است که بر زن جهاد و جنگ و دفاع واجب نیست و نفقه او نیز بر عهده مرد است و مرد باید مهریه بپردازد و در برخی موارد دیه مقتول به عهده مرد قرار می گیرد نه زن. حکمت و راز این تفاوت چه بسا در این است که زن عاطفی و مرد حسابگر است که مالکیت اموال بیشتر را به دست سپرده اند، آیه الرِّجَالُ قَوّاَمُونَ عَلی النِّساءِ بِمَا فَضلَ اللَّهُ بَعْضهُمْ عَلی بَعْضٍ وَ بِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ نیز اشاره به همین موضوع دارد که مردان سرپرست زنانند به دلیل آن که خداوند برخی از ایشان را بر برخی ترجیح داده است، زیرا از اموالشان خرج می کنند تلاش و کوشش مرد برای اداره زندگی اوست، چون خداوند اداره زندگی همسر را بر او واجب کرده و چون مسئول تأمین هزینه زندگی مرد است سرپرستی خانواده هم با اوست. این سرپرستی برای او مزیّت نیست یک وظیفه است. او حق ندارد بگوید چون سرپرستم پس دستور می دهم، قرآن هم به زن نمی فرماید که تو تحت فرمان مرد خانه هستی بلکه به مرد می گوید اداره و سرپرستی خانواده به عهده توست، زیرا «قوام» به کسی گفته می شود که هزیه دیگری را به عهده داشته باشد. علت این که مرد سرپرست خانواده معرفی شده یک علت طبیعی است، که عبارت است از مقاومتی که مردها در برابر رویدادهای خشن زندگی دارند، البته در اسلام ریاست داخلی خانه و خانه داری به عهده زن گذاشته شده، از رسول خدا روایت شده که فرمود: کل نفسٍ من بنی آدم سیّد فالرجل سیّد أهله و المرأه سیّد بیتها؛ هر فردی از افراد بنی آدم مستقل و رئیس است مرد در امر خانواده و اهل بیت و زن در امور خانه و خانه داری استقلال و ریاست دارند. «الرِّجالُ قوّامون عَلَی النّساء» گر چه جمله خبریه است ولی روحش انشا است؛ یعنی ای مردها شما قوام منزل هستید سرپرست منزل باشید کارها را در بیرون انجام دهید، اداره زندگی را به عهده بگیرید. لذا مرد نباید کاری کند که زن در داخل منزل برنجد؛ مثلاً بیرون غذا نخورد با دوستان بیرونی هماهنگ نباشد چون بیرون فقط محل کار است و بس. آسایش و زندگی مرد در خانه است. پس نتیجه می گیریم که آیه شریفه نمی فرماید که زندگی زن قائم به مرد است یا مرد قوّام یا قیّوم است، اما اداره داخل منزل و گرداندن امور داخلی خانه که زن انجام می دهد و بچه داری و شیر دادن وظیفه زن نیست، منتها چون زن مظهر عاطفه و احساس است خود از روی میل و علاقه این امر عظیم را به انجام می رساند. متأسفانه، ما اسلامی حرف می زنیم اما جاهلی می اندیشیم و اندیشه جاهلی خود را به حساب اسلام ناب می گذاریم. بی غیرتی را درباره مردها از فرهنگ غرب و غیرت داشتن در مورد زن ها را از فرهنگ جاهلیت اخذ می کنیم و این دو را با هم جمع کرده و به حساب اسلام ناب می گذاریم، بعد توهّم می کنیم که اسلام بین زن و مرد فرق قائل شده است، این که در بیانات حضرت علی علیه السلام آمد که: لبس الاسلام لبس الفر و مقلوباً؛ (روزگاری خواهد آمد که) اسلام را هم چون پوستین وارونه پوشند. منظور همین است. انتهای پیام
شنبه ، ۷آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: صاحب نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]