واضح آرشیو وب فارسی:اعتماد: 3- در حالی که در صنعت برق به خودکفایی نزدیک شده ایم بخش مهمی از تولیدکنندگان این صنعت یا ورشکست شده اند یا به مرز ورشکستگی رسیده اند و با زور مسکّن روی پای خود ایستاده اند. علت نیز ناتوانی وزارت نیرو در پرداخت بدهی آنها و نیز پرداخت سود وام های بانکی است که به دلیل اضطرار گرفته بودند. 4- بدتر از همه اینکه ظرفیت اسمی تولید برق ایران حدود 75 هزار مگاوات است، ولی در عمل ما فقط 50 هزار مگاوات بهره برداری می کنیم و بقیه به دلیل پایین بودن بهره وری نیروگاه ها به دست نمی آید. چرا؟ یکی به این دلیل ساده که نیروگاه ها در مناطق مناسب ساخته نمی شود. چرا؟ فشارهای سیاسی و نمایندگان موجب می شود که در مکان یابی نیروگاه ها اصول علمی موجود رعایت نشود و با دست خودمان سرمایه های خودمان را نابود کنیم. 5- قیمت گذاری برق مشکل بعدی است. با ثابت ماندن قیمت برق، برای کارخانجات به صرفه است که به جای خریدن وسایل و موتورهای کم مصرف، وسایل پرمصرف بخرند، که ارزان تر هستند، یعنی در سرمایه گذاری اولیه صرفه جویی می کنند، ولی به عوض آن مصرف برق یارانه ای که از جیب مردم پرداخت می شود، بالا می رود. بهتر است مثال بزنیم. اگر قیمت برق کم باشد و مابه التفاوت آن از جیب مردم پرداخت شود، برای ما صرف می کند که یخچالی بخریم که ارزان است هر چند مصرف برق آن بالا باشد. در حالی که اگر قیمت برق واقعی شود، برای ما صرف می کند که یخچالی بخریم که مصرف آن A و A+ و حتی A++ است زیرا با مصرف کم برق، گرانی اولیه خرید این یخچال از طریق کاهش هزینه برق مصرفی، جبران می شود. جالب تر از همه پایین بودن قیمت برق کشاورزی است. به طوری که برخی کشاورزان ترجیح می دهند موتور خود را روشن بگذارند و آب زیادی را از زمین استخراج کنند بدون آنکه نیاز چندانی به آن باشد. در واقع هم آب را تلف کرده ایم و هم برق را!! در نهایت پایین بودن درآمد نیروگاه ها، موجب می شود که وزارت نیرو نتواند نیروگاه را در موعد مناسب بازسازی کند، لذا نیروگاه مستهلک شده و راندمان آن کم و کمتر می شود. این وضعیت برق کشور است، تاثیر نظام و ساختار تصمیم گیری را در جزءجزء آن به خوبی می توان دید.
پنجشنبه ، ۵آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اعتماد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]