واضح آرشیو وب فارسی:نسیم آنلاین: / «نسیم» در سالروز درگذشت این صحابه باوفای پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) طی گزارشی به بررسی برخی خصائل و ویژگی های وی از زبان اهل بیت(ع) پرداخت/ امام علی(ع) چگونه برای غسل، کفن و دفن سلمان خود را از مدینه به مدائن رساند؟به گزارش خبرنگار فرهنگی «نسیم»؛ کنیه سلمان فارسی (سلمان محمدی) ابوعبداللّه و نامش "روزبه" یا "ماه ویه" یا "بهبود" بود و نوه بدخشان از نژاد منوچهر پادشاه ایران است، ولی بعد از اسلام آوردن می گفت: من فرزند اسلام و از اولاد حضرت آدم می باشم. او از اطراف رامهرمز یا اهل جی اصفهان است. از او نقل است: در رامهرمز از مادر زاده شدم و پدرم اهل اصفهان است.(1) حضرت علی(ع) سلمان را غسل داد و کفن کرد سلمان یکی از زهّاد بلکه یگانه زاهد دوران است. او در فنون جنگی کاملاً وارد بود. مسلمانان با پیشنهاد سلمان منجنیق ساختند. وی یکی از اصحاب با وفای پیامبر(ص) بود و در سال 34یا 35هجری در مدائن در سنّ 250سالگی یا 350 سالگی از دنیا رفت. حضرت علی (ع) او را غسل داد و کفن نمود و دفن کرد.(2) امام صادق(ع): سه خصلت سلمان فارسی که او را سلمان محمدی کرد منصور بزرج خدمت امام صادق عرضه داشت: یابن رسول اللّه ! نام سلمان فارسی را از شما زیاد می شنوم؟ فرمود: «مگو سلمان فارسی، او سلمان محمدی است. می دانی به چه علّت او را یاد می کنم؟ برای سه خصلتی که در او هست: اوّل این که خواسته امیرمؤمنان(ع) را بر خواسته خود مقدّم می داشت. دوم این که فقرا را دوست می داشت. سوم این که علم و علما را دوست می داشت. سلمان بنده ای صالح و مطیع و تسلیم پروردگار بود و از مشرکان نبود».(3) امام ششم(ع): ایمان ده درجه دارد و سلمان به دهمین درجه ایمان رسیده سلمان در زهد و پارسایی و تقوا به جایی رسیده بود که سرآمد دوران و مقدم بر دیگران بود. امام صادق(ع) فرمود: «ایمان را ده درجه است. مقداد در درجه هشتم و ابوذر در نهمین درجه و سلمان به دهمین درجه ایمان رسیده است».(4) ابووائل می گوید: من و رفیقم بر سلمان وارد شدیم. سلمان مقداری نان و نمک حاضر کرد. رفیقم گفت اگر با این نمک قدری سبزی هم بود, بهتر بود! سلمان آفتابه خود را گرو گذاشت و مقداری سبزی خرید. پس از صرف غذا رفیقم گفت: حمد خدا را که ما را به آن چه داده، قانع گردانید. سلمان گفت: اگر قانع بودی، آفتابه من به گرو نمی رفت. این داستان در مورد ابوذر و سلمان نیز روایت شده است.(5) حکایت سعد بن ابی وقاص از علت گریه سلمان در زمان مرگ سعد بن ابی وقّاص در مرض فوت سلمان از وی عیادت کرد. دید سلمان می گرید. پرسید: چرا گریه می کنی؟ سلمان گفت: از ترس مرگ یا علاقه به دنیا گریه نمی کنم، بلکه می بینیم اطرافم اشیای زیادی از مال دنیا است. سعد می گوید: دقت کردم دیدم یک کاسه و آفتابه و طشت بیش تر در خانه نیست.(6) امام علی(ع) چگونه برای غسل، کفن و دفن سلمان خود را از مدینه به مدائن رساند سلمان از طرف خلیفه وقت (عمر بن الخطاب ) حاکم مدائن شد. بعد از مدتی از دنیا رفت. جابر بن عبداللّه انصاری گفت: امیرمؤمنان(ع) در مدینه نماز صبح را با ما خواند و سپس رو به جمعیت کرد و فرمود: اعظم اللّه اجرکم فی أخیکم سلمان؛ سلمان از دنیا رفت و خدا در این مصیبت به شما اجر دهد. سپس عمامه و لباس پیامبر(ص) را پوشید و تازیانه و شمشیر او را برداشت و بر ناقه غصباء سوار شد و با قنبر به طرف مدائن حرکت کرد. پس از چند لحظه در مدائن جلوی خانه سلمان پیاده شدند. زاذان که در خدمت سلمان بود، به وی گفته بود: چه کسی شما را غسل می دهد؟ سلمان گفت: آن که پیامبر(ص) را غسل داد. زاذان گفت او در مدینه است و شما در مدائن ! چگونه ممکن است ؟ سلمان گفت: همین که چانه ام را بستی، صدای پای ایشان را خواهی شنید، پیامبر مرا به این مطلب خبر داده است. زاذان می گوید: سلمان از دنیا رفت و چانه اش را بستم. جلوی در آمدم. دیدم علی(ع) و قنبر پیاده شدند. او فرمود: سلمان وفات کرد؟ گفتم آری، قربانت گردم! بر بالین سلمان آمد و فرمود: خوشا به حال تو، ای سلمان! سپس او را غسل داد و کفن کرد و نماز بر او گزارد و دفن نمود.(7) پی نوشت: 1. ابن اثیر، أسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دار الفکر، 1409ق، ج2، ص265. 2. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ط الأولی، 1412/1992، ج2، ص638. 3. مجلسی، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404ق، ج 22 ص 327. 4. همان، ج 22 ص 331. 5. همان، ج 22 ص 320. 6. همان، ج22، ص381. 7. همان، ج 22 ص 372.
جمعه ، ۲۹آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نسیم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]