تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):به راستى كه دانش، مايه حيات دل‏ها، روشن كننده ديدگان كور و نيروبخش بدن‏هاى ناتوان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826698718




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نوشتن مثل دويدن است


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نوشتن مثل دويدن است
نوشتن مثل دويدن است   ترجمه : شيما جوهرچي   عادت هاي نويسندگي تريسي شواليه   تريسي شواليه از آن نويسنده هايي است كه با داستان هايش خواننده را به زمان و مكان ديگري مي برد. مهم ترين رمانش به نام «دختري با گوشواره مرواريد» تاكنون چهار مليون نسخه به فروش رفته و بر اساس آن نمايشنامه و فيلمي هم ساخته شده است . آخرين رمانش «موجودات جالب توجه» نام دارد كه در ژانويه 2010 منتشر شده است . متن زير ترجمه گفت و گوي كوتاه اوست با مجله رايتر كه به عنوان «How I Write» در شماره ژانويه 2010 اين مجله به چاپ رسيده است . $چرا: سوال سختي است . فكر كنم براي اين مي نويسم تا تجربيات ، احساسات و عواطف دروني ام با آدم هاي ديگر سهيم شوم ، اما نمي دانم چرا فكر مي كنم چيزي براي برقراري ارتباط دارم؛ شايد به اين خاطر كه در كودكي دنياي خياليم را خيلي دوست داشتم و خوب طبيعي است ، حالا كه بزرگ شده ام دلم بخواهد ديگران هم در اين دنياي خيالي سهيم كنم. $ايده ها : ايده ها خودشان سراغ من مي آيند و اين اتفاق معمولا وقتي مي افتد كه مشغول تماشا كردن چيزي هستم. فكر مي كنم به همين خاطر است كه به راحتي تحت تاثير نقاشي هاي هلندي ، گوبلن هاي قرون وسطايي ، مجسمه يك فرشته در قبرستان يا فسيلي در ساحل قرار مي گيرم. معمولا وقتي ايده اي دارم خيلي سريع مي فهمم قرار است با آن چه كنم. همه چيز خيلي روشن درذهنم شكل مي گيرد و اين موضوع هميشه برايم مايه آرامش است . اين ايده هاي روشن معمولا درست زماني سراغم مي آيند كه در ميانه نوشتن كتاب ديگري هستم . اين جور وقت ها آن قدر هيجان زده مي شوم كه دلم مي خواهد نوشتن را رها كنم و به سراغ ايده جديدم بروم اما مي دانم كه اين وسوسه ها گاهي فقط بهانه اي است براي به تعويق انداختن كاري كه مشغولش هستم . مي دانم كه نوشتن با تمركز چقدر كار سخت و نفس گيري است و احتمالا ذهنم مي خواهد با اين ايده هاي جديدش راضيم كند تا از زير كار در بروم . اما بايد حواستان جمع باشد كه دراين جور وقت ها سفت و سخت به كارتان بچسبيد. $برنامه روزانه: پسرم را به مدرسه مي برم و از 9:30 تا 3 در اتاق كارم مي نويسم. در اين فاصله زنگ تفريح هاي كوچكي هم دارم كه چاي مي خورم ، خانه را مرتب مي كنم ،ا ي ميل مي زنم و... در واقع نوشتن براي من يك حرفه است ، با همان نظم و ساعات كاري اي كه يك فرد شاغل دارد، چون مي دانم اگر بخواهم منتظر شوم تا حس و حال يا الهامي به من دست دهد، ممكن است هيچ وقت دست به قلم نبرم . با دست مي نويسم ، چون از اينكه داستان را از لحظات شكل گيريش مستقيما تايپ كنم متنفرم . احساس مي كنم بين دهنم ، دستم و قلمم نوعي ارتباط وجود دارد. وقتي روي كاغذ مي نويسم احساس مي كنم كلماتم از سرانگشتانم روي كاغذ جاري مي شوند ، در حالي كه وقتي لغتي را تايپ كنم و آن را روي صفحه كامپيوتر ببينم ارتباطم با نوشته ام قطع مي شود . به علاوه ، سرعت تايپ كردنم زياد است ، طوري كه انگار موقع تايپ كردن از ذهنم جلو مي زنم. اما زماني كه با دست مي نويسم به همان سرعتي كه فكر مي كنم مي نويسم .هنگامي كه هر لغتي را به آرامي مي نويسيد و همزمان با نوشتن به ارتباطش با ديگر لغات فكر مي كنيد ، در واقع همين طور كه پيش مي رويد همزمان با نوشتن ، مشغول ويرايش اثرتان هم هستيد. $بازبيني :همزمان با نوشتن مدام خط خطي مي كنم، تغييرمي دهم و اصلاح مي كنم.موقع تايپ كردن اين دست نوشته ها دوباره تغييراتي مي دهم . در آخر وقتي يك بار ديگر نوشته ام را مي خوانم ، باز هم تغييرات ديگري مي دهم . درواقع در تك تك اين مراحل نوشته ام را ويرايش مي كنم. $تاثير پذيري : آرزو دارم سبك نوشته هايم شبيه مارگارت اتوود باشد. اصلا مقلد خوبي نيستم؛ 25 سال در انگستان زندگي كرده ام اما هنوز هم نمي توانم لهجه انگليسي را خوب ادا كنم . نويسندگاني هستند كه واقعا تحسينشان مي كنم؛ بيش از همه مارگارت اتوود و در كنار او آن تايلر و سارا واترز. معمولا سبك نويسندگان زن را بيشتر دوست دارم. $تحقيق براي داستان : داستان و شخصيت هاي داستان برايم در اولويت هستند . وقتي از بابت درست بودن آنها خاطر جمع شدم ، تازه نوبت به تاريخ و تحقيقات تاريخي مي رسد. خطري كه داستان هاي تاريخي را تهديد مي كند اين است كه نويسنده گاهي كه ماجراي جالبي پيدا مي كند و با خودش مي گويد «بايد راهي پيدا كنم تا اين ماجرا را در داستانم جا بدهم» ، به هر ضرب و زوري كه هست آن را توي داستان جا مي دهد و بعد خواننده از خودش مي پرسد: «اين ماجرا چه ربطي به اين داستان داشت؟» به همين دليل هر چند براي نوشتن داستان هاي تاريخي تحقيق مي كنم، نتيجه اين تحقيقاتم رادر جهت پرورش شخصيت هايم به كار مي برم. شخصيت ها از دل ماجرايي تاريخي بيرون مي آيند اما كم كم برآن ماجرا غلبه مي كنن و سرانجام تشخصي جداگانه پيدا مي كنند. $نصيحت:نوشتن هم مثل دويدن ، پيانو زدن وو هر فعاليت ديگري است : تنها زماني در آن پيشرفت مي كنيد كه پيوسته و مداوم انجامش دهيد .در انزوا و براي خودتان ننويسيد ، چون اگر كسي نوشته هايتان را نخواند،متوجه نمي شويد كه نوشته تان اصلا به دردبخور هست يا نه. من هنوز همين طورم ؛ يعني تا وقتي كه كتاب تازه ام را نمي دهم يك نفر بخواند نمي دانم آيا چيز به درد بخوري نوشته ام يا نه . با گروهي از دوستان يا يك كلاس نويسندگي در ارتباط باشيد ، با كساني كه برنامه نوشتنشان نظم مي دهند و شما را وادار مي كنند با جديت به اين نظم پايبند باشيد. منبع:داستان همشهري خردنامه شماره 66  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 498]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن