واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: چارچوب تنگ فعاليت دانشجويي
مهدي عربشاهيہنهاد دانشگاه از ابتداي تاسيس كاركردهاي مختلفي داشته است كه آنها را مي توان به دو گروه اصلي كاركردهاي رسمي و غيررسمي دسته بندي كرد. شايد كاركرد رسمي دانشگاه چيزي جز آموزش و پرورش نباشد، اما كاركردهاي غيررسمي دانشگاه به طور معمول ناشي از تجمع گروه زيادي از افراد جوان، جوياي علم و خلاقيت و آماده كسب تجربه هاي جديد شكل مي گيرد.دانشجويان در محيط دانشگاه به آرامي مشغول كسب نخستين تجربه هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي خود مي شوند، مي آموزند كه چگونه كار جمعي كنند و چگونه در كنار پيگيري دغدغه هاي فردي خود به خواسته هاي جمعي توجه كنند. اين گونه است كه در بسياري از جوامع مدرن حقوقي براي دانشجويان در نظر گرفته مي شود كه فراتر از حقوق ساير اقشار اجتماع است.شايد همان گونه كه شركت هاي نوپا و تازه كار در محيط فعاليت اقتصادي نيازمند حمايت هاي ويژه هستند تا در همان ابتداي كار ورشكست نشده و از عرصه رقابت خارج نشوند، دانشجويان فعال در عرصه هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي هم توجه بيشتري مي طلبند. آنان كه با قوانين فعاليت هاي اقتصادي آشناترند مي دانند كه سياستگذاران حوزه اقتصادي معمولاً ماليات كمتري از شركت هايي كه هنوز عمر آنها به پنج سال نرسيده مي گيرند. دادن اين امتياز را به عنوان فرصتي براي رشد شركت هاي جديد و نوآور مي دانند، به گونه يي مشابه فعالان دانشجويي هم در اكثر نقاط دنيا از نوعي امتيازهاي ويژه برخوردار مي شوند و حتي بعضاً در مواجهه با اشتباهات احتمالي آنها با تساهل بيشتري برخورد مي شود.اما آنچه كه در سال هاي اخير بر دانشگاه هاي ايران و فعالان دانشجويي گذشته حكايت متفاوتي از اين نگاه دارد. به نظر مي رسد در نگاه مسوولان دولت نهم، دانشگاه نه محلي براي كسب تجربيات سياسي و اجتماعي و نه عرصه يي براي آزمون و خطا و آموختن بلكه مشكلي است كه بايد با آن به مثابه مسائل امنيتي و با رويكردي سختگيرانه مواجه شد.تعطيلي بعضي از تشكل هاي منتقد، توقيف برخي نشريات دانشجويي، احكام كميته هاي انضباطي و حتي بازداشت شماري از فعالان دانشجويي فضاي سنگيني را بر دانشگاه هاي كشور حاكم كرده است. طبيعتاً در اين فضاي سنگين ركود و رخوتي كه بر فضاي فعاليت هاي دانشجويي سايه افكنده، تعداد كمتري از دانشجويان جرات مي كنند به اين ميدان پا بگذارند. كم رونق شدن بازار فعاليت هاي رسمي دانشجويان پديده يي است كه نمي توان آن را انكار كرد.ركود فعاليت هاي دانشجويي شايد به خودي خود خطرناك نباشد، اما اين ركود سويه ديگري هم دارد كه نبايد نسبت به آن بي توجه بود.غيررسمي شدن فعاليت ها، راديكاليسم و حتي تمايل به زيرزميني شدن امور نتيجه مستقيم سياست هاي بازدارنده يي است كه امكان فعاليت رسمي و قانوني را آنقدر محدود مي كند كه بسياري از افكار و عقايد و سلايق خارج از اين چارچوب قرار مي گيرند. بدين سان پتانسيل بسياري كه مي تواند از سوي دولت و دانشجويان در راهي ارزشمند صرف شود، در راه تخريب و خنثي سازي يكديگر هزينه مي شود. بعيد نيست دانشجوياني كه در برابر اين محدوديت هاي قانوني به مرور زمان و آرام آرام از فعاليت هاي مسالمت آميز براي بهبود و ايجاد تغييرات تدريجي و اصلاح طلبانه نااميد مي شوند به سمت راهكارهاي غيرمدني و خشونت آميز گرايش پيدا كنند كه اين به نوعي هم آسيبي براي نهادهاي مسوول خواهد بود و هم آفتي براي فعاليت هاي دانشجويي. در هر حال به نظر مي رسد در نگاه غالب امروز مسوولان، فعاليت هاي دانشجويي به جاي آنكه به عنوان يك فرصت براي كسب تجربه، يادگيري و بهبود كلي فضاي سياسي و اجتماعي كشور نگريسته شود، به مثابه تهديدي براي آرامش و امنيت ملي تلقي مي شود. شايد لازم باشد سياستگذاران دولت نهم يك بار ديگر در باورهاي بنيادين خود در مورد دانشگاه دست به بازنگري بزنند و حداقل در اين يك سال باقي مانده با باز كردن نسبي فضاي دانشگاه هاي كشور امكان فعاليت مسالمت آميز و قانوني را براي همه گرايش هاي فكري موجود در دانشگاه فراهم كنند.ہدبير سياسي دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه)
پنجشنبه 9 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 258]