واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۲
دیر زمانی خیابان شهرداری میدان شوش تهران یکی از پایگاههای هنرهای سنتی و صنایعدستی کشور بود، از سفالکاران لالجین همدان که مقیم مرکز شده بودند تا هنرهای تراش و نقاشی روی شیشه و کارگاههای شیشهگری. اما امروز بسیاری از سفالکاران از آنجا رفتهاند و متاسفانه مقابل قدیمیترین مغازه و کارگاه تراشکاری کریستال و شیشه هم یک بلوک سیمانی قرار گرفته تا اندک رونق این هنر هم در خطر از بین رفتن قرار بگیرد. به گزارش ایسنا، موسسه هنرمندان پیشکسوت صبح امروز شنبه (16 آبان) میزبان یکی از با سابقهترین هنرمندان تراش روی شیشه بود، «الهوردی افراش». این هنرمند 80 ساله بیش از 60 سال است که به این هنر میپردازد و در سال 1380 نیز موفق به کسب مدرک درجه یک هنری رشته تراش روی شیشه از سوی سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی شده است. وی که برای پیگیری امور عضویت خود به موسسه هنرمندان پیشکسوت مراجعه کرده بود، درباره سابقه فعالیت هنری خود گفت: نزدیک به 14 سال داشتم که وارد «کارخانه بلورسازی تهران» شدم که آن زمان توسط آلمانیها اداره میشد، پس از چندی با خروج آلمانها یعنی حدود سال 1328 به «کارخانه شیشه اولین کارخانه کریستال ایران» در میدان بهمن رفتم، بعد از آن به «کارخانه بلور زاویه» رفتم و مجددا در سال 41 به «کارخانه کریستال ایران» مراجعت کردم که استادکار آن یک ایتالیایی بود و فوت و فنهای اصلی کار را از ما پوشیده نگه میداشت و به ما آموزش نمیداد. وی افزود: به همین منظور هم من و یکی از همکارانم همزمان با کار در کارخانه، یک کارگاه کوچک در میدان شوش برای خودمان تاسیس کردیم و یکبار که آن استادکار ایتالیایی برای عید کریسمس به کشورش برگشته بود، تمام وقت در کارگاه خودمان به تمرین پرداختیم و دانستهها و تجربههای خود را در هم آمیختیم تا به مهارت وی رسیدیم، به گونهای که او در بازگشت با دیدن کار ما میپرسید من این گونه تراش را به شما نیاموختهام، چگونه انجامش میدهید؟ و ما هم در پاسخ گفتیم با تمرین! به این ترتیب بود که کار برای همیشه به ما محول شد و آن ایتالیایی از آنجا رفت. «افراش» به جز هنرمند بودن، یکی از با سابقهترین و قدیمیترین کسبه میدان شوش و خیابان شهرداری است؛ وی که از دهه 40 در این محل کارگاه و مغازه تراش روی شیشه و کریستال دارد، تاکنون موفق شده آثار هنری و صنایعدستی بسیار ارزشمندی تولید کند، به گونهای که بسیاری از کارهای وی به خارج از کشور صادر شده که در نمایشگاههای کشورهای اروپایی به فروش میرسند. اما متاسفانه رونقی که آثار این هنرمند در خارج از کشور دارد، به دلیل نبود حمایتهای لازم برای او در داخل کشور وجود ندارد و با مشکلات اقتصادی زیادی مواجه شده است. وی در همین رابطه اظهار کرد: تا کنون پنجبار برای شرکت در نمایشگاههای هنرهای سنتی در آلمان دعوتنامه دریافت کردهام، اما به دلیل هزینههای بالا موفق به شرکت در آن نشدهام و کسی هم از من حمایت نکرده است. به علاوه اینکه به تازگی هم در مقابل محل کار من و تعدادی از همسایگان ما بلوک سیمانی بزرگی از سوی شهرداری قرار داده شده و کسب و کارم را دچار اختلال و مشکل کرده است. این پیشکسوت در اینباره افزود: بعد از قرار گرفتن این بلوک سیمانی ، به من گفته شد که ابتدا باید برای پرداخت مالیات به دارایی مراجعه کنم و پس از آن نیز برای دریافت مجوز تجاری محل کارم اقدام کنم. این در حالیست که چند سال قبل مالیات سالهای 51 تا 81 یعنی مدت 30 سال را پرداخت و تسویه کردهام و پس از آن نیز به دلیل اینکه کارم هنر صنایع دستی بوده، موفق به دریافت مدرک معاف از مالیات شدهام. درباره موضوع مجوز تجاری نیز باید بگویم تازه پس از 50 سال کار باید آن را تجاری کنم؟ در ضمن محل کار من از ابتدا تجاری بوده و برق صنعتی دارد و سایر موارد مربوط همه تجاری است. به همه این موارد هزینه بالای آن یعنی متری 3 میلیون تومان را نیز اضافه کنید. تجاری شدن مد نظر شهرداری برای من مبلغی بیش از 150 میلیون تومان هزینه خواهد داشت، از کجا بیاورم؟ این هنرمند در پایان افزود: من در این سن دیگر تاب و توان مواجهه با چنین مسائلی را ندارم، و انتظار دارم که رعایت حال و شرایط من را داشته باشند، البته همکار من نیز که از کودکی با هم بودهایم و در این کارگاه بیش از 50 سال با هم فعالیت کردهایم نیز حالا نزدیک به 70 سال سن دارد و من نمیدانم با این شرایط باید در قبال او چه کنم؟ انتظار من پس از 50 و چند سال کار هنری کردن چیز زیادی نیست، تنها سوالم از مسولین ذیربط و شهرداری این است که اگر موضوع مالیات است که من طبق قانون هیچ بدهی ندارم و اگر موضوع تجاری شدن ملک است، چرا بعد از 50 سال؟ این به عوض تشویقها و حمایتهایی است که در تمام دنیا از پیشکسوتان انجام میشود؟ خیلیها در سن من خانهنشین هستند، اما من با وجود اینکه حتی دیگر سویی برای چشمهایم نمانده، نمیتوانم از این هنر و کار کردن دست بکشم. حتما من هم باید با این همه تقدیرنامه، مدرک درجه یک هنری، اثر و ... خانهنشین شوم؟ حق من بعد از این همه سال این است؟ انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]