تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زكات عقل تحمّل نادانان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829964377




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

/مقتل‌خوانی/ واکنش حضرت زینب(س) نسبت به درخواست مرد شامی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: /مقتل‌خوانی/
واکنش حضرت زینب(س) نسبت به درخواست مرد شامی
طبری از قول فاطمه دختر امام حسین(ع)، نقل می‌کند که مردی سرخ‌روی از اهل شام بلند شد و به یزید گفت: ای امیرالمؤمنین، این دخترک را به من هدیه کن تا او را به کنیزی بگیرم!

خبرگزاری فارس: واکنش حضرت زینب(س) نسبت به درخواست مرد شامی



به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، در میان حوادث تاریخ اسلام، حادثه شهادت حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام و اصحاب پاک ایشان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. نوشتاری که در ادامه می‌خوانید برگرفته از کتاب «معالم المدرستین» علامه سیدمرتضی عسکری؛ مورخ و صاحب‌نظر برجسته تاریخ اسلام است که از منابع دست اول و استنادات بی‌شمار به منابع اهل سنت به رشته تحریر درآمده است.

  طبری از قول فاطمه(س)، دختر حسین(ع)، نقل می‌کند که مردی سرخ‌روی از اهل شام بلند شد و به یزید گفت: «ای امیرالمومنین! این دخترک را به من هدیه کن تا او را به کنیزی بگیرم،» (فاطمه گفت:) یعنی مرا که دختری خوش‌چهره بودم، طلب کرد. من به شدت ترسیدم و بر خود لرزیدم و گمان کردم که این کار برای آنان جایز است، لذا به لباس عمه‌ام زینب که از من بزرگ‌تر و داناتر بود چسبیدم؛ و او که می‌دانست این کار ناروا و ناشدنی است، گفت: «به خدا قسم دروغ گفتی و تن به پستی دادی. نه تو و نه او چنین حقی ندارید.» یزید به خشم آمد و گفت: «به خدا قسم تو دروغ گفتی. این حق من است و اگر بخواهم انجامش دهم، انجام می‌دهم.» (فاطمه(س) گفت:) «عمه‌ام زینب گفت:‌ نه، به خدا قسم، خدا چنین حقی را برای تو قرار نداده، مگر آنکه از دین ما خارج شوی و به دینی غیر آن درآیی.» فاطمه(س) نقل می‌کند که خشم یزید بیش‌تر شد و خیز برداشت و گفت: «جلوی من چنین می‌گویی؟! این پدر و برادرت بودند که از دین خارج شدند.» و زینب(س) گفت: «به‌وسیله دین خدا و دین پدر و برادر و جدم بود که تو و پدرت و جدت به آن راه یافتید.» یزید گفت: «دروغ گفتی ای دشمن خدا.» زینب(س) گفت: «تو فرمانروای مسلطی هستی که ظالمانه دشنام می‌دهی و با چیرگی‌ات زور می‌گویی.» نقل می‌کند که به خدا قسم، گویی (یزید) شرمنده شد و سکوت کرد. ولی آن مرد شامی دوباره خواسته‌اش را تکرار کرد و گفت: «یا امیرالمؤمنین، این دخترک را به من ببخش.» و یزید گفت:‌ «گم شو که خدا مرگ حتمی قطعی‌ات بدهد.» * سر حسین(ع) جلوی خلیفه مسلمانان ابن‌اعثم نقل کرده که سر حسین(ع) را در طشتی از طلا جلوی یزیدبن معاویه قرار دادند و او چوب‌دست خیزران خواست و آن را بر لب و دندان‌های پیشین حسین(ع) می‌فشرد و می‌گفت:‌ «به راستی که ابوعبدالله خوش لب و دندان بود!» طبری نقل می‌کند که در این حال مردی از اصحاب رسول خدا(ص) به نام ابو برزه اسملی گفت: «چوب دستت را بر لب و دندان حسین می‌فشاری؟ هان! بدان که چوب‌دست تو جایی از لب و دندان حسین را نشانه رفته که من بارها دیدم که رسول خدا آنجا را می‌بوسید. ای یزید! آگاه باش تو درحالی وارد قیامت می‌شوی که ابن‌زیاد شفیع توست و این [حسین(ع)] درحالی وارد قیامت می‌شود که محمد شفیع اوست!» سپس برخاست و بیرون رفت. در لهوف از امام زین‌العابدین(ع) روایت شده، فرمود که هنگامی که سر حسین(ع) را برای یزید آوردند، او بزم شراب برپا کرد و سر حسین(ع) را می‌خواست و آن را جلوی خود می‌گذاشت و شراب می‌نوشید. روزی فرستاده پادشاه روم که از بزرگان آن دیار بود، در مجلس یزید حاضر شد و به یزید گفت: «ای شاه عرب! این سر کیست؟» یزید گفت: «تو را با این سر چه کار؟» او گفت: «من وقتی که نزد پادشاه‌مان برگردم، او از هر چه دیده‌ام سؤال می‌کند و من دوست دارم داستان این سر و صاحبش را برای او بازگو کنم تا شریک شادی و سرور تو شود.» یزید گفت: «این سر حسین‌بن‌علی‌بن‌ابی‌طالب است.» مرد رومی گفت: «مادرش کیست؟» یزید گفت:‌ »فاطمه، دختر رسول خدا.» آن نصرانی گفت: «بدا بر تو و بر دین تو! دین من بسی از دین شما بهتر است. پدر من از نوادگان داود است و درحالی که بین من و او [داوود نبی(ع)] پدران زیادی فاصله شده‌اند، باز هم نصاری مرا بزرگ و گرامی می‌دارند، ولی شما پسر دختر پیامبرتان را می‌کشید، درحالی که بین او و پیامبرتان تنها یک مادر فاصله است! این چه دینی است که شما دارید؟» انتهای پیام/ک



94/08/16 - 09:28





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن