تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820547775
گفتگو با كيانوش و كورش دالوند درباره فيلم «روزي كه حسني مرد شد» حسني خيلي دير مرد شد
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گفتگو با كيانوش و كورش دالوند درباره فيلم «روزي كه حسني مرد شد» حسني خيلي دير مرد شد
جام جم آنلاين: انيميشن در كشور ما سابقه طولاني دارد، اما به دلايل بسيار آن طور كه بايد و شايد جدي گرفته نشده است. اگرچه حركتهايي در اين زمينه ديده ميشود كه احساس ميشود قرار است از آن خمودگي هميشگي بيرون آيد و به هيات تازهاي جلوهگر شود، با اين وجود عجيب است كه هنگام عرضه همين تك و توك آثاري كه در اين زمينه ساخته ميشوند، چنان بيتفاوت برخورد ميشود كه انگار اصلا اتفاقي نيفتاده است.
«روزي كه حسني مرد شد» فيلم انيميشن زندهاي است كه توسط برادران دالوند (كوروش و كيانوش) ساخته شده است. فيلم اگرچه محصول سالها پيش است، اما هنوز پارامترهايي دارد كه ميتواند براي مخاطب كودك جذاب باشد، هر چند برادران دالوند از نمايش ديرهنگام فيلمشان خيلي دل خوشي ندارند.
كيانوش دالوند در حال حاضر كارگرداني آثاري چون رستم و سهراب و انيميشن سلمان محمدي را به عهده دارد. كوروش دالوند هم كارگرداني انيميشنهايي چون پهلوان پنبه، خلوت خورشيد. كچل كفترباز و شير و آدميزاد و سنگ را به عهده داشته است. روزي كه حسني مرد شد اولين كار سينمايي اين دو در مقام كارگردان است.
با توجه به اين كه فيلمهاي سينمايي مربوط به كودكان و نوجوانان معمولا در شرايط خوبي اكران نميشوند، از ابتدا ميخواستيد فيلمتان را با همين فرمت و در اين حوزه بسازيد؟
كيانوش دالوند: اين فيلم در ابتدا قرار بود در قطع تلويزيوني و به عنوان الگويي از تواناييهاي مختلف در جلوههاي ويژه ساخته شود و توجه مسوولان وقت تلويزيون را به اين زمينه تازه جلب كند.
با توجه به اين كه من تا آن زمان چند فيلم انيميشن كوتاه براي مخاطب كودك ساخته بودم، ترجيح دادم اين تجربه بلند را نيز براي همين طيف از مخاطبان طراحي كنم. سال 1378 بحثهاي اوليه با سيما فيلم در اين زمينه انجام شد و در نهايت قرارداد اين پروژه منعقد و ساخت آن آغاز شد.
فيلم پس از غلبه بر مشكلات فراوان مالي و تكنيكي در سال 1380 به اتمام رسيد و مركز سينماي مستند و تجربي به شرط يكسري تغييراتي جزئي و تبديل به فرمت سينمايي 35 ميليمتري و رسيدن به جشنواره كودك اصفهان حاضر به حمايت از فيلم شد.
با توجه به زمان كمي كه تا جشنواره اصفهان مانده بود، تيم توليد تمام تلاش خود را به كار برد و با حمايت بيدريغ مركز گسترش سينماي مستند و تجربي، به خصوص مديريت وقت محمد آفريده فيلم آماده نمايش در بخش مسابقه جشنواره كودك اصفهان شد.
نتيجه كار آنقدر خوب بوده كه بازهم بخواهيد پا در اين ميدان بگذاريد؟
كيانوش دالوند: فيلم روزي كه حسني مرد شد، براي ما گامي بسيار خوب و قدرتمند در پله اول فيلم بلند و راهنمايي براي ارتقاي ريتم و تمپو در فيلمهاي انيميشن بود. ما بر فاصلهگذاري اجتنابناپذير ژانر انيميشن غلبه كرديم و حاصل آن پيشرفت بسيار چشمگيري در ايجاد فرمهاي تازه و قدرتمندي در فيلمهاي بعدي بود. قطعا مايل به توليد فيلم ديگري با جلوههاي ويژه هستيم. در حال حاضر چند پروژه سينمايي و تلويزيوني با استفاده وسيع از جلوه ويژه رايانهاي در دست داريم، اما اين تجربه قطعا در سينماي كودك نخواهد بود چون بزرگسالان سينماي ايران فقط فيلم جدي براي بزرگسالان را جدي ميگيرند.
شنيدهام كه براي اكران اين فيلم، شرط ديدار دانشآموزان از فيلم را گذاشتهاند؟
كيانوش دالوند: قرار بود مدارس كشور با توجه به پروانه حمايت دفتر تكنولوژي آموزش، به ديدن فيلم بروند كه البته نرفتند. علت را نميدانم. شايد به دليل زمان بد اكران فيلم (امتحانات مدارس)، شايد هم دلايل ديگري دارد كه در حوزه تخصص من به عنوان كارگردان نيست.
اگر قرار باشد اين فيلم با توجه به امكانات امروز ساخته شود، چه بخشهايي از آن را اصلاح ميكنيد؟
كورش دالوند: من از تجربه اول تاكنون راه طولانياي رفتهام و تجربههاي بسيار ارزشمندي كسب كردهام. در صورتي كه اين فيلم را مجددا بسازم قطعا هيچ شباهتي به فيلم قبلي نخواهد داشت.
كارگرداني و ساخت يك اثر انيميشن زنده باتوجه به امكانات ما چقدر نتيجهبخش است؟
كيانوش دالوند: شرايط خاص سياسي، اقتصادي و فرهنگي در ايران بسيار مناسب براي توليد چنين آثاري است. در صورتي كه اراده مديران و توانايي هنرمندان انيميشن و فيلمسازان با يكديگر همراستا شود، نتيجهاي بسيار عالي خواهد داشت.
اصلا تكنيك انيميشن زنده چه كمكي به شما در روايت قصه كرد؟
كورش دالوند: از آنجا كه ما كار خود را به عنوان يك گروه انيميشنساز شروع كرده بوديم، توانايي نسبتا خوبي در اين زمينه داشتيم؛ ولي انيميشن به طور ذاتي باعث ايجاد فاصله بين مخاطب و فيلم خواهد شد. تصميم ما اين بود كه با تلفيق فيلم زنده و انيميشن، مرزهاي واقعيت و خيال را به صورتي باهم تركيب كنيم كه مخاطب كمسن و سال به طور ناخودآگاه از اين مرز عبور كند و وقايع باور نكردني را باور كند.
با توجه به اين كه فيلم قرار است براي بچههاي اين زمانه اكران شود، قصه قديمي «روزي كه حسني مرد شد» چه جذابيتي داشت كه آن را براي فيلمتان انتخاب كرديد؟
كيانوش دالوند: اين سوال را از 2 وجه متفاوت پاسخ ميدهم؛ يكي وجه ادبي و ديگري وجه اجتماعي. در وجه ادبي بايد خدمتتان عرض كنم كه بنمايههاي قصهها بدون تغيير از تاريخ ميگذرد و فقط شكل روايت است كه قديمي ميشود. راوي اين توانايي را دارد كه يك قصه قديمي را با توجه به مقتضيات زمان به شكلهاي متفاوت و بديع بيان كند.
مثال آن خود بنده كه داستان بزبزقندي و حسن كچل و ... را به صد شيوه براي پسرم تعريف كرده ام و حالا اين به يك اصل بين ما تبديل شده و هر وقت كه ميخواهم براي پسرم قصه بگويم او يك قصه را با يك فضاي خاص تقاضا ميكند؛ به عنوان مثال بزبزقندي فضايي يا حسن كچل كه پسر يك دكتر هم باشد يا خيلي حرفهاي ديگر. ولي از وجه اجتماعي، بايد قصهاي را انتخاب ميكرديم كه حاشيه يا متولي خاصي نداشت.
چون ما در ابتداي راه بوديم و توان پاسخگويي يا بهتر بگويم حوصله محاكمه پسدادن نداشتيم. بنابراين از ميان صدها گزينه ذهني، داستان حسن و لوبياي سحرآميز را انتخاب كرديم و با يك سري تغييرات آن را به شكل جديدي روايت كرديم.
چرا يك داستان امروزي را براي كارتان انتخاب نكرديد؟
كورش دالوند: ايجاد جلوههاي ويژه در فيلمي امروزي مهيج و در عين حال بسيار بسيار پرهزينهتر بود. در واقع چيزي كه باعث شد يك فيلم تلفيقي در يكي از شهرستانهاي استاني محروم از كشورمان ساخته شود، اين بود كه ما با هوشمندي داستان را براساس تواناييهايمان پرداخت كرديم، چون امكان ساخت يا حتي استفاده از شهركهاي سينمايي را نداشتيم.
عمده فعاليت شما در شهرستان است و فكر ميكنم اين انيميشن زنده را هم در شهرستانها ساختيد. وضعيت انيميشن در شهرستانها چگونه است؟
كيانوش دالوند: در اغلب موارد گروههاي شهرستاني به محض انجام كار با كيفيت جذب كار در تهران ميشوند به همين علت گروههايي كه به لحاظ كيفي در سطح مطلوبي باشند معمولا در شهرستان نميمانند و شايد از اين لحاظ ما يك استثنا باشيم.
خودتان فيلم را با مخاطب كودك ديدهايد؟
كورش دالوند: بله فيلم را در جشنواره كودك اصفهان در كنار مخاطبان كودك ديدهام. با توجه به صدا و سكوت موجود در سالن نمايش بايد بگويم كه براي دقايقي ارتباط مخاطب با فيلم قطع ميشد سر و صدا و هياهو در سالن ولي در اغلب دقايق، فيلم توانايي جذب كامل مخاطب كودك را داشت و در نهايت بسياري از كودكان با حالتي مشعوف و راضي از سالن نمايش خارج ميشدند.
همانطور كه ميدانيد، جشنواره فيلم كودك و نوجوان امسال در همدان برگزار ميشود، برگزاري چنين مراسمي را در بهبود وضعيت آثار كودك و نوجوان چقدر موثر ميدانيد؟
كيانوش دالوند: با توجه به اين كه سينماي كشور ما به لحاظ گيشه يك سينماي ورشكسته است، اغلب دوستان، فيلمسازي را نه به عنوان يك حرفه پولساز بلكه به عنوان وسيلهاي براي سفر و حضور در جشنوارههاي مختلف ميدانند، در اين رويكرد برگزاري هر جشنوارهاي بخصوص جشنوارههاي اختصاصي موجب ساخت تعدادي فيلم به منظور شركت در جشنواره خواهد شد ولي درباره آثار كودك و نوجوان بايد توجه داشت كه چه تعداد از اينها «براي كودك» هستند و نه «درباره كودك».
فكر ميكنيد با روند موجود آيا دوباره فروش خيرهكننده آثاري مثل كلاه قرمزي در حوزه سينماي كودك و نوجوان تكرار خواهد شد؟
كورش دالوند: اگر ما معتقد باشيم سينما محلي براي تفريح است نه تريبوني براي بيان، فضاي سينماها را به فضايي شاد و خيالانگيز تبديل ميكنيم. هر فيلمي كه حتي 50 درصد از تواناييهاي كلاه قرمزي را داشته باشد، ميتواند به فروش بسيار بالايي دست پيدا كند. چون ما در كشوري زندگي ميكنيم كه به لحاظ متوسط طول عمر، كشور جواني محسوب ميشود و اين جمعيت جوان، به تفريح نياز مبرم دارد.
به عنوان كسي كه در حوزه كودك و نوجوان فعاليت ميكند، از ديد شما بزرگترين مشكلي كه در حال حاضر موجوديت سينماي كودك و نوجوان را نشانه رفته، چه چيزهايي است؟
كيانوش دالوند: بخشي از پاسخ اين پرسش را در جواب به سوال قبل بيان كردهام، ولي اگر بخواهم به بزرگترين اين مشكلات از ديد خود بپردازم، بايد بگويم بدنه سينماي ما بسيار جدي است.
شما جزو كساني هستيد كه هم در حوزه سينما فعاليت ميكنيد و هم در تلويزيون. در حوزه فعاليت شما يعني انيميشن براي كودك و نوجوان كار با كدام رسانه را ترجيح ميدهيد و چرا؟
كورش دالوند: ما كار در حوزه تلويزيون را ترجيح ميدهيم چون هم تعداد مخاطب بيشتر و هم مشكلات فني كمتري دارد. يك كار تلويزيوني با تفكيكپذيري 576 * 720 ساخته ميشود، ولي براي يك كار سينمايي اين تفكيكپذيري 3072 * 4096 خواهد بود. توجه به حاصلضرب عددهاي فوق و مبالغ صرف شده در سينما و تلويزيون، هر عقل سليمي را به حوزه تلويزيون علاقهمند ميكند.
تازگي فيلمي كه كهنه شد
كيانوش دالوند: 7 سال پيش اين فيلم تازگي خاصي داشت و جلوههاي ويژه آن نو بود و زيباتر به نظر ميآمد. با توجه به گذشت 7 سال از پايان توليد فيلم خود ما هم قبول داريم كه بعضي از جلوههاي كار قديمي به نظر ميرسند. اما توليد فيلم با جلوههاي ويژه با ساخت جلوه ويژه در تيزرهاي تبليغاتي چند فرق اساسي دارد. حجم جلوه ويژه در سريالها و فيلمها از تيزرهاي تبليغاتي بسيار بيشتر است. اما درآمد كمتري عايد سازنده ميكند، اين دليل باعث شده است افراد كمتري به اين مقوله بپردازند و در نهايت سينماي ما در سال 2008 ميلادي بدون داشتن ابزار قدرتمندي به نام جلوههاي ويژه رايانهاي همچنان ادعاي مقابله با تهاجم فرهنگي كمپانيهاي بزرگ فيلمسازي خارجي را دارد.
خيليها معتقدند سينماي ايران سينماي خوب و قابل تحسين است. اگر چنين باشد، بازهم يكي از راهكارهاي بهبود وضعيت موجود توسل به انيميشن و جلوههاي ويژه است.
انگيزه اعتراض برايمان باقي نمانده
كورش دالوند: راستش را بخواهيد وقفه 7 سالهاي كه در پخش اين فيلم به وجود آمد و هيچگاه دليل قابل قبول و منطقي براي آن به ما ارائه نشد آنقدر دلزدهمان كرده بود كه اين اكران بيموقع و نامناسب از نظر زماني، ديگر نميتواند چندان حال و هواي ما را تغيير دهد و انگيزهاي براي پيگيري و احيانا اعتراض برايمان باقي بگذارد.
در زمان شروع توليد فيلمها يك مجموعه تازهكار بوديم كه به جز چند كار كوتاه انيميشن، توليد ديگر نداشتيم. در ابتدا و قرارداد اوليه حمايت خوبي از ما نشد كه كاملا منطقي به نظر ميرسد، اما وقتي نتيجه كار ديده شد، انصافا تمام مسوولان ذيربط با ما نهايت همكاري را كردند. تنها موردي كه جاي صحبت دارد، مراحل پيچيده و طولاني رسيدن به پخش درخصوص اين فيلم است.
مهدي غلامحيدري
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 453]
صفحات پیشنهادی
-
گوناگون
پربازدیدترینها