تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):نیکوترین مردم از نظر ایمان، خوش خلق‌ترین و با لطفترین آنها نسبت به اهل خویش است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819762808




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شاخص اصلي روزنامه جمهوري اسلامي استقلال آن است


واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: شاخص اصلي روزنامه جمهوري اسلامي استقلال آن است
اشاره 9 خرداد امسال روزنامه جمهوري اسلامي وارد سي امين سال تاسيس خود مي شود . اين روزنامه تاكنون باهزاران نفر درباره مسائل مختلف مصاحبه انجام داده است اما اين بار قصد داريم درباره خودمان بگوئيم روزنامه اي كه از اولين روزهاي تولدش در خردادسال 58 تاكنون همراه غم و شاديهاي مردم بوده است . به همين منظور مصاحبه اي كه در زير مي خوانيد مصاحبه خبرنگار ما با حجت الاسلام والمسلمين مسيح مهاجري مدير مسئول روزنامه جمهوري اسلامي است تا بخشي از كارنامه اين روزنامه طي اين سالها را براي ما و خوانندگان تشريح كند. دراين مصاحبه از چگونگي تاسيس نامگذاري فراز و نشيب ها روابط روزنامه با بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي اصولي كه اين روزنامه به آن پاي بند بوده و پاي بند مانده و همينطور خود اصولگرائي صحبت به ميان آمده است . در آستانه سالروز تاسيس روزنامه جمهوري اسلامي (9 خرداد ماه ) قرار داريم . امسال روزنامه در آستانه 30 سالگي قرار دارد و اكنون 29 سالگي خود را تمام كرده است . لطفا درباره تاريخچه تاسيس روزنامه جمهوري اسلامي و اينكه مديران اين روزنامه چه كساني بوده اند توضيحاتي بفرمائيد. بسم الله الرحمن الرحيم . خداي متعال را شكر مي كنم كه توفيق داد اولين مطبوعه برآمده از نظام جمهوري اسلامي را 29 سال اداره كرديم و در آستانه ورود به 30 سالگي آن قرار داريم . اين روزنامه هم اسم نظام جمهوري اسلامي است . اين براي ما نعمت است . در مورد نوع كار روزنامه جمهوري اسلامي بايد اين نكته را بگويم كه وقتي نظام جمهوري اسلامي تاسيس مي شد و قبل از آن انقلاب اسلامي پيروز شد مجموعه انقلابيون و خط امام كه انقلاب را به پيروزي رساندند و مردم دستشان از مطبوعات خالي بود چيزي نداشتند و در مقابل روزنامه ها و نشريات مختلفي وجود داشتند كه اهداف خودشان را و اهدافي غير از اهداف انقلاب اسلامي را دنبال مي كردند موسسين حزب جمهوري اسلامي لازم دانستند روزنامه اي را تاسيس كنند و چون حزب جمهوري اسلامي در نام خود دو كلمه جمهوري و اسلامي را داشت روزنامه را هم به نام روزنامه جمهوري اسلامي ناميدند و از طرفي همنام نظام جمهوري اسلامي هم شد. تاريخ شروع كار روزنامه و اولين شماره رسمي آن نهم خرداد ماه 1358 بود كه دو سه ماه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي است . در اولين سالها يعني از 9 خرداد 1358 تا 6 تير 1360 آقاي مهندس ميرحسين موسوي مدير مسئول روزنامه بودند و چون در آن تاريخ قرار بر اين شد كه ايشان وزير خارجه بشوند در روز هفتم تير 1360 به پيشنهاد خود ايشان در شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي مطرح شد كه بنده بشوم مدير مسئول روزنامه جمهوري اسلامي . اداره آن جلسه با شهيد مظلوم آيت الله بهشتي بود و آن انتخاب صورت گرفت و بنده شدم مدير مسئول روزنامه جمهوري اسلامي . البته همان روز و بعد از راي گيري و اين انتخاب يك ساعت بعد انفجار معروف هفتم تير در دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي صورت گرفت و آيت الله بهشتي و 72 تن به شهادت رسيدند . بنده هم مجروح شدم مدتي بيمارستان بودم بعد آمدم و مشغول كار در روزنامه شدم و تا امروز هم مشغول هستم . اگر از شما بپرسند بزرگترين و روشن ترين مشخصه روزنامه جمهوري اسلامي چيست چه پاسخي مي دهيد من جوابم به اين سوال اين است كه شاخص اصلي روزنامه جمهوري اسلامي استقلال آن است . من هم طبعم اين است كه اگر در روزنامه اي مشغول به كار باشم و در روزنامه قلم بزنم فقط در صورتي مي توانم اين كار را انجام بدهم كه اين روزنامه مستقل باشد. اگر روزنامه اي وابسته باشد به جايي چيزي و كسي اين كار را من انجام نمي دهم . حتي در آن زمان كه روزنامه جمهوري اسلامي ارگان حزب جمهوري اسلامي بود در همان سالهاي اول يعني تا سال 1366 ما استقلال روزنامه را به خاطر طبع كار روزنامه نگاري هم من و هم كساني كه در روزنامه جمهوري اسلامي با هم همكاري مي كرديم حفظ كرديم . اگر يك جايي احساس مي كرديم كه يك كار حزبي دارد صورت مي گيرد كه با استقلال مطبوعاتي منافات دارد ما كار خودمان را مي كرديم و زير بار آن دستوري كه ممكن بود منافات داشته باشد با استقلال كار مطبوعاتي نمي رفتيم . بنابراين هم آن زمان و هم بعد از سال 1366 كه روزنامه ارگان نبود هميشه سعي كرديم اين استقلال را حفظ كنيم و خداي متعال كمك كرد اين كار را هم كرديم . بنابراين در تمام اين 29 سال گذشته شاخص اصلي روزنامه جمهوري اسلامي استقلال آن بوده است . دقيقا تا چه تاريخي روزنامه جمهوري اسلامي ارگان رسمي حزب جمهوري اسلامي بود تا سال .1366 در سال 1366 بنا به خواست امام خميني (رحمت الله عليه ) قرار شد حزب جمهوري اسلامي كار خودش را متوقف كند. اين خودش يك تاريخچه و مسايل مهمي دارد و از زماني كه حزب جمهوري اسلامي كار خودش را متوقف كرد در جلسه اي كه با موسسين حزب جمهوري اسلامي داشتم در آن زمان حضرات آيات خامنه اي و هاشمي رفسنجاني بودند در آن جلسه قرار بر اين شد كه روزنامه عنوان ارگان حزب جمهوري اسلامي را از آرم خودش بردارد و كار خودش را ادامه دهد . اين كار را كرديم و روزنامه از آن تاريخ به بعد يعني از سال 1366 تا امروز ديگر ارگان حزب جمهوري اسلامي هم نيست . از آن تاريخ به بعد شما چگونه ادامه كار داديد مشكلاتي براي ادامه كار داشتيد! به هرحال پشتيباني از شما از جانب يك حزب برداشته شده بود آن زماني هم كه روزنامه جمهوري اسلامي ارگان حزب جمهوري اسلامي بود ما از جانب حزب پشتيباني مالي نمي شديم و روزنامه خودش خودش را اداره مي كرد. براي اصل تاسيس روزنامه مبلغي از حزب به روزنامه داده شد. ساختمان روزنامه اجاره اي بود امكانات روزنامه در ابتدا بسيار كم بود. ما تلاش كرديم با كم ساختيم و ذره ذره پيش رفتيم و براي روزنامه چيزهايي تهيه كرديم . چاپخانه تاسيس كرديم . روزنامه در واقع خودش شد روزنامه . اين امكاناتي هم كه الان دارد خودش فراهم كرده است . هيچ وقت هيچ چيزي را از دولت از حزب و از جاي ديگر نگرفته است . حتي گاهي هم اتفاق افتاده كه حزب جمهوري اسلامي حقوق ماهيانه كارمندان خودش را نداشته از روزنامه قرض گرفت و اين قرض را هم پس نداد. البته جيب هر دو يكي بود. اما روزنامه هميشه از نظر مالي مستقل از حزب بود. از جنبه هاي ديگر هم همين طور. مي توان گفت كه روزنامه حزب را حمايت كرد چه مالي و چه سياسي اما انتظار حمايت از حزب در هيچ زمينه اي نداشت . خط مشي روزنامه جمهوري اسلامي را چگونه توضيح مي دهيد بخصوص در شرايط امروز جامعه . از اول روزنامه جمهوري اسلامي خط امام را خط مشي خودش قرار داد . خط امام را هم روزنامه جمهوري اسلامي در2 چيز معني مي كرد يكي مقابله با نفوذ استعمار خارجي و ديگري مقابله با خوي استكباري در داخل . اين نكته خوي استكباري در داخل از اين نظر خيلي مهم است كه به دليل ريشه هايي كه استبداد در داخل داشت صرفا با برانداختن نظام شاهنشاهي نمي شود گفت كه استبداد از بين رفت . بالاخره مردم در زندگيشان سنت شان فرهنگشان چيزهايي از قديم وجود داشته و كساني هم كه معمولا در هر جايي و هر نظامي به حكومت برسند خود پشت ميز قدرت نشستن و رسيدن به مقام خود به خود خوي استبدادي را براي آدم مي آورد. لذا ما بايد هميشه مواظب اين مسئله باشيم و تا ريشه كن شدن كامل اين خوي استبدادي هميشه بايد مطبوعات تلاش خودشان را بكنند. كمااينكه امام هم همين كار را مي كردند خيلي مبارزه مي كردند با اين روحيه . و لذا هميشه به مسئولين مي گفتند شما از ميان مردم آمده ايد و مردم شما را نجات داده اند از كنج زندانها آوردند و مسئولتان كردند. بنابراين حواستان باشد فكر نكنيد كسي هستيد خيال نكنيد خبري هست . اين معنايش همين است . روزنامه هم مبارزه با استكبار داخلي و خارجي و مبارزه با خوي استبداد داخلي را هميشه خط مشي خودش قرار داد. البته هر كدام از اينها زيرمجموعه هايي دارد كه بحث جداگانه اي مي طلبد. اين دو خط اصلي را كه ما در زير مجموعه خط امام (ره ) مي شناختيم اين بود كه ما اين كار را انجام بدهيم . به نظر شما امروز بزرگترين خدمتي كه يك روزنامه يا يك رسانه مي تواند به جامعه بكند چيست و روزنامه جمهوري اسلامي به طور مستقل چه خدمتي توانسته به جامعه اسلامي ايران بكند. خيلي چيزها را مي توان گفت ولي من اصلي ترين آن را مي گويم كه هميشه هم انقلاب و نظام جمهوري اسلامي و اين كشور را تهديد مي كند و آن تفرقه است و در مقابل روزنامه جمهوري اسلامي و همه رسانه ها بايد در مقابل تفرقه و در جهت وحدت تلاش بكنند. من يك نكته را اينجا بگويم . چرا امام فرمودند حزب جمهوري اسلامي فعاليتش را ادامه ندهد. امام (ره ) احساس خطر كرده بودند به دليل مسايلي كه داخل حزب جمهوري اسلامي جريان داشت براي اين دو بزرگواري كه از موسسين حزب باقي مانده بودند يعني آقايان خامنه اي و هاشمي رفسنجاني امام احساس خطر كرده بودند. احساس كرده بودند كه برخي كارها در حزب به اين دو بزرگوار لطمه مي زند. براي حفظ اين دو بزرگوار امام خيلي اهميت قائل بودند و معتقد بودند كه با وجود آنها انقلاب مي تواند راه خودش را ادامه بدهد و نظام تضمين بشود. نه اينكه فقط با وجود آنها بلكه آنها را موثر مي دانستند در حفظ انقلاب و تداوم راه امام . چون اين احساس را كرده بودند به همين دليل از آنها خواستند حزب متوقف شود و كارهاي تفرقه افكنانه كه در حزب وجود داشت به خود آقايان لطمه نزند. من اين را گفتم براي اينكه اين استفاده را از آن بكنم كه الان هم بحثهايي هست كه تفرقه ايجاد كنند. حتي كاري بكنند كه اين وحدتي كه بين اين دو بزرگوار وجود دارد را جلوه بدهند كه تفرقه هست ما چون معاشرت داريم و كار مي كنيم با اين بزرگان خبر داريم كه چقدر به همديگر علاقمند هستند و به هم احترام مي گذارند و چقدر به كار با همديگر اهميت مي دهند و تا امروز چنين چيزي وجود نداشته اما عده اي تلاش مي كنند طور ديگري نشان بدهند و خلاف اين را جلوه بدهند. در اينجا من فكر مي كنم كه تلاش براي حفظ وحدت و براي اينكه جلوي اين گوهر گرانبهايي كه توانسته هم انقلاب را پيروز بكند و هم اين پيروزي و نظام را تا امروز حفظ كند و نگه دارد را بايد برايش تلاش زيادي كرد و كار اصلي در اين زمينه را رسانه ها بايد بكنند. نقطه مقابلش يعني مبارزه با تفرقه و تفرقه افكنان باز هم كار رسانه ها است . رسانه ها مي توانند وحدت را به هم بريزند و خيلي ها هم وجود دارند كه اين كار را مي كنند و تا به حال هم كرده اند. و لذا من در جواب اين سئوال شما بايد عرض بكنم مهمترين كار براي رسانه ها اين است كه وحدت را پاسداري كنند و در مقابل تلاشهاي تفرقه افكنانه هشياري به خرج بدهند و اجازه ندهند اين وحدت از بين برود. روزنامه جمهوري اسلامي در اين 29 سال در عرصه هاي مختلف فعاليت كرده است . از نظر شما در اين مدت محورهاي اصلي فعاليت روزنامه چه چيزهائي بودند من به صورت مختصر و به حالت سرفصلي به اين سئوال شما جواب مي دهم . البته هر كدام از اينها نياز به توضيحات زيادي دارند مي شود بسياري از مسايل را در توضيح اينها بيان كرد. ولي به جهت رعايت اختصار به صورت مختصر آنها را بيان مي كنم . قبل از آن عرض مي كنم كه تلاش براي حفظ شخصيت هاي انقلابي نظام و دفاع از مظلوم هر كي باشد چه در داخل و چه در خارج جزو كارهاي مستمر روزنامه جمهوري اسلامي در طول 30 سال گذشته بوده است . همان طور كه در شرايط سخت سالهاي 59 و 60 از شهيد مظلوم آيت الله بهشتي روزنامه جمهوري اسلامي دفاع كرد در همه برهه ها از كساني كه مظلوم واقع شدند روزنامه دفاع كرده و اين را من كار بزرگي مي دانم . اما محورهايي كه غير از اين نكته لازم مي دانم در اينجا بشمارم اينها هستند كه خدمتتان عرض مي كنم : ترويج آرمانهاي انقلابي ترويج ارزشهاي اسلامي حمايت از ولايت فقيه حمايت از محرومان همراهي با رزمندگان در دفاع مقدس تكريم شهدا و ايثارگران مقابله با خوي استبدادي مقابله با نفوذ استعمار و در راس آن با آمريكاي جنايتكار تقويت روحانيت حفظ استقلال كشور حفظ آزاديهاي مشروع حمايت از آرمان فلسطين تلاش براي ارتقاي فرهنگ جامعه فرهنگ اسلامي و سنت هاي مثبت ملي مبارزه با خرافات افشاگري عليه جريانهاي انحرافي و افشاگري درباره سطحي نگري و عوام زدگي كه اين دو سه فقره اخير چيزهايي هستند كه در سالهاي اخير خيلي به آن ها مبتلا شده ايم . هم سطحي نگري خيلي ترويج مي شود و هم خرافات خيلي ترويج مي شود و خوشبختانه روزنامه جمهوري اسلامي خيلي به موقع و از حدود 10 سال پيش با عوام زدگي و خرافات برخورد كرده و كارهاي زيادي در اين زمينه انجام داده مقالات زيادي منتشر كرد گزارش هاي زيادي چاپ كرد. مطالب خيلي از افراد را با تيترهاي مختلف مطرح كرد. خيلي هم اين كار روزنامه موثر بود. فكر مي كنم كه سطحي نگري و عوام زدگي خطر بزرگي است كه اصل انقلاب را تهديد مي كند و روزنامه جمهوري اسلامي به وظيفه خودش عمل مي كند و اين انتظار را هم داريم كه همه مسئولين رسانه ها به اين نكته توجه كنند و غفلت نكنند از اين موضوع . دشمن در زمينه سطحي نگري و عوام زدگي حساب شده دارد كار مي كند. دشمن در اين زمينه سرمايه گذاري كرده براي اينكه مردم انقلابي و مسلمان را به سطحي نگري و خرافات بكشاند خرافات را در جامعه اسلامي رواج بدهد و ريشه انقلاب و نظام جمهوري اسلامي را بزند. امسال 9 خرداد ماه سالروز تاسيس روزنامه جمهوري اسلامي و در واقع شروع سي امين سال تاسيس اين روزنامه است و از طرفي هم در آستانه سالگرد رحلت امام خميني (ره ) قرار داريم . اگر امكان داشته باشد چند خاطره از روابط روزنامه جمهوري اسلامي با امام در دوره رهبري امام (ره ) را توضيح بدهيد. آن طور كه من حس مي كردم و حس مي كنم امام (ره ) به روزنامه جمهوري اسلامي عنايت داشتند و توجه خاص امام به روزنامه جمهوري اسلامي چيزي بود كه مسئولين هم متوجه آن بودند. مواردي هم بود كه امام (ره ) به شكلهاي مختلف به ما فهماندند. من به طور كلي قبل ازاينكه چند مورد خاطره برايتان بگويم عرض مي كنم كه بسيار اتفاق افتاد كه امام به شخص من عنوان مدير روزنامه از طريق حاج احمدآقا و گاهي هم كه حاج احمدآقا بتواند از طريق برخي افراد نزديك به خودشان پيغام مي دادند كه چه بكنيد و با فلان موضوع چه برخوردي بكنيد و در مورد فلان موضوع چه كاري انجام بدهيد. اين نشان دهنده اين است كه امام به روزنامه جمهوري اسلامي توجه داشتند عنايت داشتند. بعد از اين مقدمه من مواردي را خدمتتان عرض مي كنم تا در تاريخ ثبت بشود. ما در دوران جنگ گزارشهايي چاپ ميكرديم تحت عنوان خان گزيده ها اين گزارشها مربوط بود به خطر بازگشت خانها كه اول انقلاب به خارج فرار كرده بودند و بعد ذره ذره در دوران جنگ سعي مي كردند خودشان بيايند و يا توسط وكلا و نمايندگان خودشان زمينها را از مردم و كشاورزان مي گرفتند و در شهرها هم مي آمدند املاك و مستغلاتي را كه قبلا به شكلهاي مختلف و با زور و غضب به چنگ آورده بودند اينها را پس مي گرفتند. دستگاه قضايي هم آن زمان قاطع برخورد نمي كرد و به دلايل مختلف اين اموال به خان ها برمي گشت . ما متوجه قضيه شديم و يك گروه گزارشگر ترتيب داديم و رفتند گزارشهاي خيلي خوبي آوردند كه تحت عنوان « خان گزيده ها » در روزنامه چاپ شد. وقتي اين گزارش ها چاپ شد عده اي حرفهايي درباره آن مطرح كردند كه محور اصلي اين حرفها اين بود كه اين گزارشها باعث نگراني رزمنده ها در جبهه ها مي شود. وقتي روزنامه جمهوري اسلامي را رزمندگان در جبهه ها مي خوانند مي گويند ما اينجا داريم براي انقلاب و نظام جان مي دهيم يك عده دارند بر مي گردند مي آيند و زمينها را از كشاورزان و مستضعفان پس مي گيرند. زمينهاي مردم را دوباره با زور و وكيل غصب مي كنند. چه اوضاع آشفته اي دارد كشور ما اين باعث مي شود رزمندگان دلسرد شوند و اين خطر بزرگي براي مملكت دارد. ما زير بار نرفتيم . ما معتقد بوديم كه برعكس اين تصور است چاپ گزارش خان گزيده ها باعث دل گرمي رزمندگان مي شود و رزمندگان احساس مي كنند كه عده اي هم پشت جبهه ها مشغول دفاع از مملكت و دفاع از مظلومان هستند. از كيان و نظام و اموال مردم دفاع مي كنند و با خانها و مستكبران مقابله مي كنند. و لذا ما كارمان را ادامه مي داديم . يك وقت متوجه شديم مطلب به گوش امام رسيده است . جالب اينكه وقتي امام اين موضوع را شنيدند ايشان هم حرف ما را زدند. امام فرمودند : كار روزنامه جمهوري اسلامي درست است و بايد به اين گزارشها ادامه دهد. اين را يكي از بزرگان نظام براي ما نقل كردند و اين مايه خوشحالي ما شد از دو جهت يكي اينكه ما مي توانيم به اين كار ادامه دهيم و يكي هم اينكه فهميديم تشخيص ما تشخيص درستي بود و ما يك موضوع درستي را انتخاب كرديم و پيش رفتيم . يك موضوع ديگر هم بود كه در زمان جنگ اتفاق افتاد. زماني بود كه آقاي دكتر ولايتي وزير امور خارجه بودند. بعد از اينكه كشورهاي اروپايي با ما قطع رابطه كرده بودند و بعد خودشان پشيمان شده بودند و دوباره تقاضاي برقراري رابطه كرده بودند و انگليس در ايران سفير نداشت و قرار بود سفير انتخاب كند. ما خبر شديم كه يك كسي را براي سفارت انگليس در تهران انتخاب كرده اند كه قبلا سوابقي داشته و مامور اطلاعاتي انگليس است . آدم بسيار شيطاني است و ممكن است خيلي مشكلات در ايران ايجاد كند. به وزارت خارجه هم خيلي از نظر قدرت برخورد اعتماد نداشتيم . مي گفتيم ممكن است در مقابل چنين شيطاني وزارت خارجه كوتاه بيايد. من خودم نشستم مقاله اي نوشتم كه سرمقاله بود تحت عنوان « پدر شيطان » منظور من از پدر شيطان اين بود كه آمريكا كه امام به او عنوان شيطان بزرگ داده اند كساني كه آمريكا را اداره مي كنند همان هايي هستند كه از انگليس مهاجرت كرده اند به آمريكا. آمريكائيها همان انگليسي ها هستند. اگر آمريكا شيطان بزرگ است پس انگليس پدر شيطان است . آمريكائيها بچه هاي انگليسي ها هستند. حالا پدر شيطان يعني انگليس دارد در ايران سفير شيطاني را مي گذارد و اين ممكن است براي ما مشكلي پديد آورد. وزارت خارجه ما بايد خيلي هوشيار باشد. چرا پذيرفته اند اين شيطان به عنوان سفير به ايران بيايد . پس از چاپ مقاله همان روز ساعت 2 بعدازظهر از اخبار شنيدم كه امام فرمودند : عزيزان من نگران نباشيد مسايل خارجي سياست خارجي زير نظر من هست . من حواسم هست . من توجه دارم . خبر را كه گوش كردم گفتم عجب ! نكند امام به ما عتاب مي كند. در صدد بودم كه يك جوري موضوع را پيگيري كنم . اتفاقا شب حاج احمدآقا تلفن زدند. تلفن ايشان اين بود كه از امام پيغامي براي من داشتند و آن اين بود كه آقاي قديري از علماي قم كه از اصحاب استفتاي امام بودند ايشان يك ابراز نگراني كرده بودند در مورد فتواي امام كه همان وقتها داده بودند در مورد شطرنج و فرموده بودند شطرنج حلال است البته با اين شرط كه برد و باخت در آن نباشد. آقاي قديري صحبتهايي كرده بودند و بعد امام عتاب كرده بودند كه اين برداشت مي شد كه با آقاي قديري برخورد شده است . اين مال چند روز قبل بود. بعد امام وقتي متوجه شدند كه آقاي قديري دلگير شده اند يك نامه اي به آقاي قديري نوشتند و يك مقداري دلجويي كردند. حاج احمدآقا در آن تلفن به من گفتند كه نامه اي را كه امام نوشته اند در روزنامه و در صفحه اول برجسته كنيد كه تاثير خودش را بگذارد و اين دلجويي صورت بگيرد و جبران شود. اين مطلب را حاج احمدآقا گفتند و من هم از فرصت استفاده كردم و گفتم خوب شد شما تلفن زديد. من سئوالي دارم از امام . شما از امام بپرسيد و به من بگوييد. ما امروز مقاله اي داشتيم تحت عنوان « پدر شيطان » و همين امروز امام صحبتي كردند و اين مطالب را گفتند. معلوم مي شود كه امام اين مقاله را خوانده اند و ناراحت شده اند و اين جواب را به ما داده اند. نظر امام چيست اگر كار ما را درست نمي دانند ما جبران كنيم . حاج احمدآقا گفتند : من جواب اين سئوال را دارم . گفتم : چه بهتر. ايشان گفت : بله . امام هم اين مقاله را خوانده اند. ولي امروز صبح آقاي ولايتي در نيويورك اين مقاله شما را خوانده و ناراحت شده . تلفن كرد به آقاي بشارتي قائم مقام وزارت خارجه و گفت كه از امام بپرسيد بالاخره كار ما درست است يا كار روزنامه جمهوري اسلامي اگر كار روزنامه درست است ما ادامه ندهيم ولي اگر كار ما درست است به روزنامه بگوئيد اين چيزها را ننويسد. امام فرمودند : به آقاي ولايتي بگوييد وزارت خارجه كار خودش را بكند و روزنامه جمهوري اسلامي هم مطلب خودش را بنويسد. اين معنايش اين است كه روزنامه آزاد است انتقاد بكند هشدار بدهد حرف خودش را بزند و وزارت خارجه يا هر جاي ديگر دولت نبايد فكر كند كه روزنامه بايد حرف نزنند انتقاد نكنند آنها اگر فكر مي كنند كارشان درست است كار خودشان را بكنند اما اين هشدارها هم بايد باشد و توجه به هشدارها هم بايد بكنند. اين يك گوشه ديگري از چشم امام به روزنامه عنايت امام به روزنامه و روزنامه نگاري بود. امام با اين كار نمي خواستند فقط بگويند روزنامه جمهوري اسلامي خوب كار كرده بلكه مي خواستند بگويند كه مطبوعات يعني اين . روزنامه نگاري همين است . بايد اين طور حركت كنند. نبايد هر چه دولت انجام داد هر چه وزارت خارجه انجام داد يا بگويند خوب است يا سكوت كنند. يك مورد ديگر هم بود كه ظرافت روحي امام را به نمايش مي گذارد . در فروردين 1361 مدتي بود كه آقاي شريعتمداري به دليل كشف كودتايي كه قطب زاده مجري اش بود و حامي مذهبي اش هم آقاي شريعتمداري و بعضي ديگر بودند آقاي شريعتمداري در زندان و حبس خانگي بود. آقاي ري شهري به عنوان وزير اطلاعات رفت در همان منزل و با وي مصاحبه اي انجام داد كه اسمش مصاحبه بود اما در واقع بازجويي بود و خواستند محترمانه برگزار كنند. اين مصاحبه از تلويزيون پخش شد.ما آن روزها عليه آقاي شريعتمداري مقاله مي نوشتيم . آن شب كه اين مصاحبه پخش شد آن شب هم در روزنامه مطلب عليه آقاي شريعتمداري داشتيم . وقتي تمام شد آقاي شريعتمداري در آخر صحبتش گفته بود كه از حضرت آيت الله خميني مي خواهم دستور بدهند رسانه ها تلويزيون راديو و روزنامه ها عليه من مطلب نگويند و ننويسند. اين خواسته را در آخر صحبت از امام داشتند. ما كه اين را شنيديم فكر مي كرديم عجب خواسته اي است . چند دقيقه بعد از پخش مصاحبه سيداحمدآقا خميني با من تماس گرفتند و گفتند امام پيغامي براي شما دارند. امام فرمودند از اين تاريخ هيچ مطلبي عليه آقاي شريعتمدار در روزنامه چاپ نكنيد. من گفتم : امام فرموده اند چشم ولي يك سئوال هم داريم سئوال اين است كه از امام بپرسيد همين امشب ما مطلب داريم (ديروقت بود . 9 5 10 شب بود) ما مطلب فرستاده ايم چاپخانه و دارد چاپ مي شود . چه كنيم اجازه ميدهند اين مطلب چاپ شود ما از فردا اين كار را ادامه نخواهيم داد. حاج احمدآقا گفتند من اين مطلب را از امام مي پرسم . از امام پرسيدند. دوباره به من تلفن زدند و گفتند : امام فرمودند نه خير از همين امشب هيچ مطلبي عليه آقاي شريعتمداري چاپ نكنيد و همان را هم كه فرستاده ايد براي چاپ برگردانيد و چاپ نكنيد. اين نشان دهنده روح ظريف امام بود و رفتار او با كسي كه قصد كودتا عليه امام را داشت . اين همه عاطفه و ظرافت امام خيلي زيبا و درس آموز بود. در سال 1364 براي من سئوال مهمي پيش آمده بود در مورد كار روزنامه . من بايد از امام مي پرسيدم و تكليف خودم را روشن مي كردم كه چه بكنم با اين مشكل و با اين مسئله . مسئله سياسي مملكت بود. تلفن زدم به حاج احمدآقا گفتم كه وقتي تعيين كنيد من بيايم خدمت امام و با امام صحبت كنم . حاج احمدآقا گفت : اتفاقا امام همين ديروز به ما فرمودند مديران روزنامه ها را دعوت كنيد تا من با آنها صحبت بكنم . حالا شما هم كه وقت ملاقات مي خواهيد خيلي خوب با هم بيائيد. من گفتم : البته هر چه امام بفرمايند اما من كار خصوصي دارم ايشان گفتند : عيبي ندارد بعد از جلسه وقتي ديگران رفتند شما تنها با امام صحبت كنيد. من گفتم : بسيار عالي است . اين كار را مي كنيم . من بودم آقاي خاتمي بود كه آن زمان وزير ارشاد بود و سرپرست موسسه كيهان هم بود و قائم مقام ايشان هم شهيد آقا سيدحسن شاهچراغي بود و آقاي دعايي مدير اطلاعات هم بود . ما 4 نفر رفتيم بيت امام صبح بود . در حياط كوچك بين حسينيه جماران و منزل امام روي يك قاليچه نشستيم و چاي خورديم . من به آقاي خاتمي گفتم : امام براي چي ما را خواسته اند ايشان گفت نميدانم . از آقاي دعايي پرسيديم . نمي دانست . من گفتم : قرار بود وقت ملاقاتي از امام بگيرم . حاج احمدآقا گفتند امام همه مديران روزنامه ها را خواسته اند. بالاخره وقت ملاقات رسيد و ما خدمت امام رفتيم . امام فرمودند : من مزاحم آقايان شدم تا بگويم اين همه اسم من تيتر من و عكس من را در روزنامه تان چاپ نكنيد. اين همه آدم در اين مملكت كار مي كنند زحمت مي كشند چرا از آنها عكس و تيتر و خبر نمي زنيد. يك كارگر كه كار خوب مي كند عكسش را صفحه اول چاپ كنيد. يك پزشك كه خدمت مي كند معالجه مي كند عكس و خبر او را چاپ كنيد. خبرش را چاپ كنيد. يك كشاورز يك زارع زراعت مي كند. خدمت به مردم مي كند عكس او را چاپ كنيد. چرا اينهمه عكس مرا چاپ مي كنيد. صحبتهاي امام تمام شد. آقايان رفتند. من هم صحبتهاي خصوصي خود را با امام در ميان گذاشتم و امام هم پاسخهاي لازم را دادند. خداحافظي كردم و آمدم . چند روز بعد يك هفته كمتر يا بيشتر از راديوـ تلويزيون شنيدم كه مدير صداوسيما كه آقاي مهندس محمدهاشمي بودند با مديران راديوـ تلويزيون رفتند خدمت امام . دقت كردم ديدم مطالب امام درباره نحوه كار مديران راديوـ تلويزيون است . تلفن كردم به آقاي مهندس محمدهاشمي . پرسيدم : شما رفتيد خدمت امام يا امام شما را خواستند گفت : امام ما را خواستند. پرسيدم : خوب امام . غير از اين حرفهايي كه پخش شد چه فرمودند گفت : امام به ما گفتند تلويزيون را تا روشن مي كنيم چرا عكس من را نشان مي دهد خبر من را مي دهد. راديو هم همين طور. چرا از مردم خبر و عكس پخش نمي كنيد گفتم : خوب شما چه جوابي داديد. گفت : من به امام گفتم : آقا مردم راديوـ تلويزيون را ويران مي كنند اگر ما به خبرهاي شما اهميت ندهيم و خبرهاي شما را اول نگوييم و بگذاريم آخر. امام فرمودند : رابطه ما با مردم مال قبل از راديو تلويزيون است . رابطه ما با مردم مال راديو ـ تلويزيون كه نيست . اين مطالب واقعا براي من عجيب بود. واقعا هم همينطور بود كه رابطه امام با مردم از راديوـ تلويزيون نبود. بعضي ها هستند كه دنبال راديوـ تلويزيون مي دوند و بعضي ها هستند كه راديو ـ تلويزيون دنبال آنها مي دود. تازه آدمهايي مثل امام پيدا مي شوند كه راديوـ تلويزيون دنبال آنها مي دود ولي آنها فرار مي كنند. امام اين بود. امام نسبت به همه چيز نسبت به مقام نسبت به دنيا رابطه اش اين طور بود. من اين چند خاطره را گفتم تا رابطه امام با روزنامه جمهوري اسلامي و رسانه ها را بازگو كرده باشم و بگويم كه امام با رسانه ها چگونه رفتار مي كردند. اين روحيه اي كه امام داشتند و به ما كه در رسانه ها كار مي كرديم شرف دادند آزادي دادند و اعتبار دادند اين باعث مي شود كه ما احساس كنيم . مسئوليتمان سنگين است . روزنامه جمهوري اسلامي با روش استقلالي كه داشت با دولتها برخوردهايي انتقادي داشته و دارد اين برخوردهاي انتقادي را براساس چه تحليل و مبنايي انجام مي دهيد ما با همه دولتها هم همراهي كرده ايم و هم به آنها انتقاد مي كنيم . از اين به بعد هم همين طور است . ما انتقاد مي كنيم نه به اين عنوان كه دلمان بخواهد انتقاد بكنيم . هيچ يك از دولتها از انتقادات روزنامه جمهوري اسلامي مصون نبوده اند. هيچ كدام از دولتها هم از حمايت و همكاري روزنامه جمهوري اسلامي بي نصيب نبوده اند. ماهيت روزنامه و كار روزنامه نگاري همين است . بايد منصف بود حق را ببينيم و عيب را هم ببينيم . عيب ها را ببينيم تذكر بدهيم . انتقاد بكنيم خوبي ها را هم ببينيم ما اين دو كار را در همه دولتها داشتيم و الان هم داريم . اين به معناي استقلال و عدم وابستگي روزنامه جمهوري اسلامي است . ما معتقديم كه حيات مطبوعات به اين معنا است . شايد برخي از روزنامه ها هستند كه اين دولت مي آيد دربست در اختيار اين دولت هستند اين دولت كه مي رود دربست در اختيار دولت بعدي هستند و به همان دولت قبلي بدوبيراه مي گويد. اين روزنامه نگاري نيست . اين روزنامه نگاري ابزاري است . روزنامه ها ابزار نبايد باشند. روزنامه ها بايد مستقل باشند. به دولتها كمك كنند و در عين حال عيب هايشان را ببينند و بگويند و منصفانه و بي غرض تذكر بدهند. اين روش ماست . اين را از امام ياد گرفته ايم . امام همين كار را مي كردند. كمك مي كردند انتقاد هم مي كردند. عيب هاي دولتها را تذكر مي دادند تا برطرف شود. شما مدير مسئول يك روزنامه اصولگرا هستيد در شرايط حاضر جرياناتي مدعي اصولگرايي هستند و شعارهاي فراوان به اصطلاح اصولگرايانه اي مي دهند تفاوت اصولگرايي شما با اصولگرايان مورد نظر چيست الان كه با شما مصاحبه مي كنم روي ميز من سرمقاله اي است تحت عنوان « ما اصولگرا هستيم » تاريخ انتشار اين سرمقاله 9 ـ3 ـ1379 است . يعني 8 سال قبل . اين سرمقاله مربوط به دوران خيلي قبل تر از اين حرفهايي است كه حالا مطرح مي شود. از اول تاسيس روزنامه جمهوري اسلامي ما به عنوان كساني كه در اين روزنامه مشغول بوديم اصولگرا بوديم اصولگرا مانديم و اصولگرا هستيم . بعدها كساني پيدا شدند كه ادعاي اصولگرايي كردند و البته دعواهاي زيادي هم خودشان با خودشان كردند و الان به چند گروه تقسيم شده اند. اگر كسي بخواهد تفاوت اصولگرايي سابق و لاحق را متوجه شود بايد تفاوت بين اصولگرائي در حرف و اصولگرائي در عمل قائل بشود. عده اي هستند كه اصولگرايي شعارشان است و عده اي هم هستند كه اصولگرايي را در عمل رعايت مي كنند. اين تفاوت اگر روشن شود تفاوت ميان اصولگراهاي واقعي و مدعيان اصولگرائي روشن خواهد شد. ضمنا اصولگرائي با افراط و تفريط و پرخاش به بزرگان دين و انقلاب ونظام سازگاري ندارد. امسال كه سي امين سال انتشار روزنامه جمهوري اسلامي است آيا برنامه اي كه فوق العاده گي داشته باشد و از طريق آن بخواهيد مسائلي را مطرح كنيد تدارك ديده ايد بله . در طول سي امين سال انتشار روزنامه جمهوري اسلامي در صدد هستيم . ان شاالله . وقايع 30 سال گذشته را چه در داخل و چه در خارج جمع آوري بكنيم و مهم ترين هايش را در يك كتاب تدوين و منتشر كنيم تا به عنوان يادگاري از اين 30 سال بماند . نظرات بزرگان درباره روزنامه جمهوري اسلامي و كساني كه در اين 30 سال در نظام دست اندركار بوده اند را هم در قالب چند مقاله همراه اين كتاب منتشر خواهيم كرد . اين كتاب انشاالله در سال 1387 منتشر خواهد شد . روزنامه جمهوري اسلامي خط امام را در دو چيز معني كرد يكي مقابله با نفوذ استعمار خارجي و ديگري مقابله با خوي استكباري در داخل تلاش براي حفظ شخصيت هاي انقلابي نظام و دفاع از مظلوم چه درداخل و چه در خارج جزو كارهاي مستمر روزنامه جمهوري اسلامي در طول 29 سال گذشته بوده است روزنامه جمهوري اسلامي با همه دولتها هم همراهي كرده و هم به آنها انتقاد كرده است از اول تاسيس روزنامه جمهوري اسلامي ما به عنوان كساني كه در اين روزنامه مشغول بوديم اصولگرا بوديم اصولگرا مانديم و اصولگرا هستيم درصدد هستيم ـ ان شاالله ـ وقايع 30 سال گذشته را چه در داخل و چه در خارج جمع آوري و مهم ترين هايش را در يك كتاب تدوين و منتشر كنيم مقالات خان گزيده ها را كه در روزنامه جمهوري اسلامي چاپ مي شد امام تاييد كردند و فرمودند اين كار درست است و بايد به اين گزارش ها ادامه دهد امام خميني : وزارت خارجه كار خودش را بكند و روزنامه جمهوري اسلامي هم مقاله خودش را بنويسد در سال 1364 امام خميني مديران روزنامه ها را خواستند و به ما گفتند بجاي اينكه اينهمه عكس و خبر مرا چاپ كنيد عكس و خبر افرادي را چاپ كنيد كه براي اين كشور كار مي كنند و به مردم خدمت مي كنند مثل كارگر و پزشك و زارع سطحي نگري و عوام زدگي خطر بزرگي است كه اصل انقلاب را تهديد مي كند امام خميني به روزنامه جمهوري اسلامي عنايت داشتند اصولگرائي با افراط و تفريط و پرخاش به بزرگان دين و انقلاب و نظام سازگاري ندارد
 سه شنبه 7 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: هموطن سلام]
[مشاهده در: www.hamvatansalam.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 410]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن