واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بابك زنجاني مرد نمكي و نهادسازي دكتر نيلي!
نویسنده : اولاد آدم
لطفاً يكي پيدا بشود و براي اولاد آدم بگويد چطور ميشود كه وزارت جهاد كشاورزي تنها مجوز واردات چهار نوع ميوه گرمسيري موز، انبه، نارگيل و آناناس را به كشور داده بوده است، اما در شش ماه ابتدايي سالجاري ميوههاي ديگري مانند انگور تازه و كشمش، هندوانه، پاپايا، گلابي هندي و... به صورت قانوني و از طريق گمرك به كشور آمدهاند؟ يعني مرجع صدور حكم براي واردات ميوه آيا نهاد ديگري بوده است كه روي دست وزيري كه با يك فرياد او، ماستداران و گاوداران، شيرشان را كيسه ميكنند و نهادههاي خريداري شده را ميبلعند، بلند شده؟ (مادرم ميگفت؛ دست روي دست، بالا ميرود تا سرريز كند، اما من قبول نميكردم!)
بر اساس آمار گمرك، در ميان دادههاي گمركي تعرفههاي واردات ميوههايي ديده ميشود كه ورود برخي از آنها حتي عجيب است به طوري كه در ميان ميوههاي كه به صورت قانوني به كشور وارد شده است، شاهد ورود هندوانه و انگور هستيم كه ميزان توليد آنها در سال جاري به حدي زياد است كه به قول معاون باغباني وزارت جهاد كشاورزي اشك باغداران را مانند اشك وزراي اقتصادي در شبهاي واريز يارانه نقدي درآورده است. (حالا كاري نداريم كه بابك زنجاني در دفاعيهاش گفته در آن شب به خصوص، آن چهار وزير اقتصادي دل درد ميگيرند و قاضي گفته اهانت نكنيد و او گفته كه دل درد كه اهانت نيست و اولاد آدم فرقي بين دل درد و اشكريزي نميبيند. البته شايد اول دل درد بوده و بعد اشكريزي. اما بنا به روايتي اول بيخوابي بوده، بعد دل درد، بعد اشكريزي! اما هر چه بوده، به هر جان كندني لابد آن شب را سپري كردهاند و لابد روز بعدش براي نشان دادن صحت مزاج خود، سلفي گرفتهاند و با استفاده از فيلترشكن دادهاند روي شبكههاي اجتماعي ضد اجتماعي، تا سندي باشد براي دسترسي آزاد به ارتباطات! نه! اطلاعات!)
حالا گيريم كه هندوانه اجانب را براي اين آوردهايم داخل كشور تا محصولاتي كه آب خيلي زيادي مصرف ميكنند، با ديدن سر و كله رقيب خارجي، ترسيده بشوند و آب مصرف نكنند و مانند بستههاي هله هوله كه كارخانهها، هوا به آنها تزريق ميكنند و پول هوا را از ما ميگيرند، مثلاً هندوانه داخلي ترسيده از رقيب خارجي، به عوض آب، هوا داشته باشد و تخم هندوانه! اما سؤال اولاد آدم اين است كه انگور را ديگر چرا آورديد؟ محصولاتي نظير پاپايا، گلابي هندي و كشمش را چرا وارد كرديد؟ اصلاً كاربردشان نكند مصارف ديگري است؟ اگر در صنعت كاربرد دارند، بگوييد تا ما هم بدانيم!يعني اگر سازمان توسعه تجارت و وزارت صنعت توضيح قانعكننده نداشته باشد، خب نداشته است و اصلاً چه ربطي به اولاد آدم دارد؟ اين نهاد اقتصادي حتماً وظايف خطيرتري دارد!
لابد به اولاد آدم ميگوييد كه اولاًً اين سازمان، «نهاد» نيست و دوماً «خطيرتر» ديگر چه صيغهاي است؟ در پاسخ به اين سؤال شما، اولاد آدم در بند يك سؤال فوقالذكر، از استدلال ديروز مشاور ارشد اقتصادي رئيسجمهور دكتر نيلي در مرحله پيشاپاسخي به سؤالي مشابه؛ همين سؤالاتي كه از اولاد آدم ميپرسيد، استفاده كرده و در راستاي تحقق شفافگرايي، عين همان پاسخ را برايتان مينويسد تا بفهميد كه اولاد آدم اهل مغلطه نيست و الان فضاي كنوني كشور، فضاي بازي با كلمات است و كشف مفاهيم و تدبير استعلائي! لذا بايد مجريان، هر كاري خواستند بكنند و نظريهپردازان و واردكنندگان نيز!
مشاور ارشد اقتصادي رئيسجمهور ميفرمايند: «قبل از پرداختن به سؤالات ياد شده لازم ميدانم به دليل ضرورت موضوع، به تبيين دو مفهوم مهم بپردازم كه در ابتدا ممكن است بيارتباط با بحث به نظر برسد اما در ادامه مشخص خواهد شد كه اين تبيين، چارچوب نظري لازم براي پاسخ به سؤالات مطرح شده در صدر اين نوشتار را فراهم ميكند. مفهوم اول «نهاد» است. نهاد به مجموعه قواعد بازي گفته ميشود كه انگيزههاي بازيگران اقتصادي تحت تاثير آن قرار ميگيرد. به عنوان مثال، قواعد ناظر به مسابقات ورزشي را ميتوان نهاد ناميد. اگر مقررات بهگونهاي باشد كه امكان رقابت منصفانه بين دو تيم مسابقهدهنده بهصورت متقارن برقرار نباشد، تيمي كه بهطور سيستماتيك در معرض باخت قرار دارد انگيزهاي براي شركت در مسابقه نخواهد داشت. بنابراين در اينجا نهاد، ناكاراست چون تضعيفكننده انگيزه براي شركت در رقابت است.
اولاد آدم براي اينكه شيرفهم بشويد توجه شما را به يك چيزي مثل دربي پايتخت معطوف ميكند. شما بايد «هندوانه باد هوا» را در مقابل «هندوانه آب زمين» به ميدان بفرستيد و آن وقت تقارنشان را در زمين بازي ببينيد. اگر تقارن «هندوانه آب زمين» به طور سيستماتيك در زاويه ديدتان بود، آن وقت به ناكارآمدي نهادي مانند سازمان توسعه تجارت و وزارت صنعت پي ميبريد! و اگر نبود به حقانيت گفتار نيلي!
اما واژه «خطيرتر»! در اين مورد در لابهلاي مفاهيم مورد توجه دكتر نيلي كه هيچ، حتي در ميان واژگان مستعمل دكتر ربيعي هم كه يد طولايي در فرهنگسازي با واژگان كليدي دارد، پيدا نكردم. البته احتمال دارد كه باستانشناسان آلماني كه براي كشف داستان مرد نمكي به ايران آمدهاند، چيزهايي را ببينند و رو كنند كه ما نديدهايم يا به چشممان نيامده است. يعني احتمال دارد واژه خطيرتر را يكي در يك جايي كار كرده باشد و اگر نكرده بود، سرقفلياش را به اسم اولاد آدم ميزنيم تا چشم حسود بتركد!
در همينجا براي اينكه شبهه ايجاد نشود كه منظور اولاد آدم از مرد نمكي، وزير كشاورزي بوده يا رئيس سازمان تجارت يا بابك زنجاني يا دكتر نيلي يا دكتر ربيعي يا... شمهاي از قصه مردان نمكي را ميآورد تا بفهميد اين قصه سر دراز دارد و مال همين يكي دو سال نيست! مردان نمكي، پيكرهايي هستند كه در معدن نمك زير خروارها نمك مدفون شدند و همين جمعه، آلمانيها براي بررسي اين معدن به كاوش در معدن چهرآباد پرداختند تا شايد بعد از 20 سال كه از كشف اولين مرد نمكي ميگذرد، مرد نمكي ديگري پيدا شود، احتمالي كه باستانشناسان آلماني آن را رد نميكنند و ميگويند: «امكان هر اتفاقي وجود دارد.» فقط بايد مواظب باشيم كه به جاي معدن نمك سري به وزارتخانههاي ما و نهادهاي مرتبط نزنند!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]