واضح آرشیو وب فارسی:ایراس: به حضور روسیه در سوریه از دو رویکرد اصلی باید نگریست؛ یکی از حیث مجموعه رویکردهای مربوط به سیاست خارجی روسیه که حاصل آن در تصمیم پوتین برای حضور نظامی در سوریه نمود یافت و دیگری مجموعه سیاست های داخلی روسیه که حضور در سوریه را توجیه می کند. از منظر اول، روسیه به دلیل آنکه در فضای بین المللی احساس کنار گذاشته شدن می کند و نیز انتظارات خاص خود را از فضای بین المللی دارد، امروز وارد صحنه بازی سوریه شده است. از منظر دوم روسیه برای برون رفت از بحران های داخلی مانند رقابت قدرت میان جناح پوتین و رقبا، رکود اقتصادیایراس : روسیه از یک سو تصور می کند امتیازات دوران جنگ سرد (شوروی) را بایستی بازیابد و از سوی دیگر با تقویت نیروهای نظامی خود در سال های اخیر می کوشد مناطق نفوذ سنتی خود را تا حد ممکن از دست ندهد و نفوذ خود را در حوزه های استراتژیکی چون قفقاز و ماورای آن افزایش دهد. روسیه از سرایت جنگ سوریه به قفقاز واهمه دارد و تصور می کند غرب توطئه ای دست و پا کرده تا قفقاز شمالی را در ده یا پانزده سال آینده از طریق بحران اسلام گرایی و تجزیه طلبی از روسیه جدا کند. واقعت آن است که منابع غربی نیز گاه و بیگاه از خیزش بحران های قفقاز شمالی و تقاضای جدایی طلبی در سال های آینده خبر می دهند که به ویژه اگر روسیه ضعیف تر شود، می تواند موفقیت آمیز باشد. روسیه با بازی هایی که در قفقاز انجام داد، از تصرف گرجستان و سپس کریمه نشان داد که به صورت جدی درحال ورود به صحنه سیاست فعال نظامی- امنیتی در قفقاز است. روسیه از ترتیبات موجود بین المللی به ویژه در مناطق سرزمینی خود ناخشنود است. در عین حال با توجه به نگاه امنیتی که روسیه به قفقاز دارد، از ترتیبات داخلی و خارجی این منطقه احساس ناامنی شدیدی می کند. دامن زدن به خطر اسلام گرایی یکی از روش های اصلی پوتین در سیاست داخلی و خارجی خود بوده و در بسیاری از مواقع، با بزرگ نمایی اسلام گرایی از این ابزار برای کسب امتیاز از غرب و توجیه سیاست های خود استفاده می کند. امروز ولادیمیر پوتین از یک سو به دنبال حمایت از متحد قدیمی خود در سوریه می باشد و از سوی دیگر، معتقد است باید جلوی رفت و آمد بنیادگرایان از قفقاز به سوریه و بالعکس، از سوریه به قفقاز را بگیرد. در حالی که منابع مختلف اعم از منابع غربی، منابع منطقه ای (همسایگان داعش) و خود داعش مسئله حضور خارجی های در تشکیلات داعش، جبهه النصره و مجموعه نیروهای درگیر در سوریه و عراق را بزرگنمایی می کنند. واقعیت این است که تناقض بزرگی در تعداد خارجی های رزمجوی سوریه و عراق وجود دارد و تعداد آن ها بنابر منابع مختلف از چندهزار نفر تا چندصدهزار نفر متغیر است و بنابراین ممکن است به طور متوسط چند ده هزار نفر خارجی در منطقه شامات حضور داشته باشند که البته گروه کمی از آنان قفقازی هستند. از این قفقازی ها نیز بخشی از آن ها مردمی هستند که در زمان عثمانی و از سوی تزارها، حدود 230 سال پیش از این، به مناطقی چون زرقای سوریه کوچانده شده و امروز با نام الشیشانی شناخته می شوند و به زبان عربی سخن می گویند (ابوعمر الشیشانی، ابومصعب الزرقاوی و خطاب از جمله این افراد بودند) [1]. بنابراین استدلال روس ها برای مقابله با تندروی اسلامی تجزیه طلب در بیرون از مرزهای قفقاز، جزو همان براهینی است که به شکلی غلوآمیز بیان شده اند. در حالی که احتمالا مجموعه نیروهای داعش بین 400 تا 700 هزار نفر است، که با همه همسایگان خود شامل کردها، ترکیه، سوریه، عراق، ایران و قدرت های خارجی شامل ناتو و ایالات متحده و اکنون روسیه درگیر جنگ اند، هنوز هیچ پسروی مشهودی در مرزهای دولت اسلامی عراق و شامات به چشم نمی خورد. بنابراین به نظر می رسد درگیری در این منطقه بیشتر حول منافع قدرت های رقیب رقم می خورد و نه عقب راندن آنچه خطر اصلی به شمار می رود؛ یعنی تندروی اسلامی، داعش، النصره و القاعده. نویسنده : دکتر سیده مطهره حسینی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه پیام نور ------------------------------- [1]- منابع زیادی درباره حضور قفقازی ها و شهروندان آسیای مرکزی صحبت کرده اند. در یک ارزیابی صحیح تر، برای اطلاع از شمار قفقازی های داعش به این سه منبع مراجعه کنید: - بنیادهای عقیدتی و وضعیت میدانی جبهه النصره در سوریه، اصغر شکری مقدم، http://iiwfs.com - اتباع اوراسیایی داعش، دکتر سیده مطهره حسینی، http://peace-ipsc.org - The Inseparable Twins: Diaspora Shishan and Chechen Muwahhidun & Jihadis in al-Sham, John R Haines
یکشنبه ، ۱۰آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایراس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]