تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834883388
پل خواجو
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پل خواجو نويسنده: مهندس داريوش حيدري (1) تاريخچه ي پل پل بند خواجو بي شک يکي از زيباترين پل هاي ايران است که چون نگيني بر تارک اصفهان و زاينده رود خودنمايي مي کند. ساخت پل مربوط به زمان شاه عباس دوم بوده و در سال 1060 هـ.ق افتتاح شده است. اگرچه از آغاز ساخت پل و نحوه ي ساخت آن اطلاعاتي در دست نيست و هيچ کتيبه اي مبني بر تاريخچه ي کلي و يا اطلاعات مستند وجود ندارد، ليکن بيش تر محققان و مورخان براين عقيده هستند که قبل از اين پل، پل ديگري دراين محل موجود بوده است. از جمله مي توان به موارد زير اشاره کرد: ميرزا طاهر وحيد، شاعر وقايع نگار زمان شاه عباس دوم، چنين نوشته است: «در محل اين پل يک پل کهنه و ويران بوده و شايد همان پلي بوده است که در کتاب مافروخي به اسم جسرحسن نوشته شده، و بالجمله به حکم پادشاه آن را خراب کرده و اين پل را به اين هيأت زيبا نموده اند ...» (2) حاج ميرزا حسن خان شيخ جابر انصاري، در کتاب تاريخ اصفهان و ري مي نويسد: «... ريشه و اساس اش قبل از عجم بوده و زمان ترکمانان آق قويونلو تعمير شده [است] و به عهد صفويه، مرتبه ي بالا را طرح انداخته اند... (3)» موارد بالا و نظر بسياري از محققين و مورخين ديگر که دراين جا آورده نشده است نشان مي دهند که شهري چون اصفهان که چه قبل و چه بعد از اسلام از رونق و آباداني خاصي برخوردار بوده، قطعاً نيازمند پل هاي متعدد، به ويژه در محل پل بند خواجو به عنوان يکي از محل هاي دسترسي و ارتباط با شهر، بوده است. وجه تسميه پل بند خواجو را در ادوار گذشته به نام هاي مختلفي خوانده اند که از آن جمله اند: پل حسن آباد احتمالاً به جهت مجاورت با محله ي حسن آباد و قرار گرفتن در مسير دروازه ي حسن آباد به اين نام خوانده شده است. پل بابا رکن الدين مقبره ي بابا رکن الدين که از عرفاي مشهور اصفهان است، در قبرستان تخت فولاد قرار دارد. از آن جا که راه دسترسي به آرامگاه اين عارف نامي از روي اين پل مي گذشته، پل خواجو مدت زماني به پل بابا رکن الدين معروف شده بوده است. پل حسن خان برخي از محققين معتقدند که قبل از اين، پل ديگري وجود داشته که توسط اوزون حسن آق قويونلو ساخته شده است. {«... اين پل بر خرابه هاي پل قديمي معروف به حسن بيک آق قويونلو (اوزون حسن) ساخته شده ...»(4)} که احتمالاً به همين دليل به پل حسن خان مشهور بوده است. پل گبرها تاورنيه سياح فرانسوي ضمن اين که بناي پل را به شاه عباس دوم نسبت مي دهد چنين مي نويسد: «... شاه عباس از دو نظر محل مزبور را براي ساختن پل انتخاب کرده، يکي اين که در اين نقطه ي رودخانه عميق و پر آب شده [است] و منظره ي زيبايي پيدا مي کند؛ ديگراين که راه گبرها از روي اين پل جديد به شهر عبور و مرور نمايند...» به اين ترتيب، به نظر مي رسد به واسطه ي مجاورت با محله ي گبرها، مدتي نيز به نام پل گبرها ناميده شده است. هانري رنه نيز در سفرنامه ي از خراسان تا بختياري علت ناميدن پل به اين نام را صراحتاً مجاورت با محله ي گبرها مي داند. پل خواجو در مورد اين نام که نام فعلي و رايج پل است، دو احتمال وجود دارد: نخست اين که پل به دليل مجاورت با محله ي خواجو به پل خواجو معروف گرديده است؛ احتمال دوم به اين شرح است: «... خا در لغت فارسي به معني گودال و جاي عميق است، به طوري که مسير زاينده رود در اين محل عميق و پر آب مي شود، لذا آن نقطه را خاجو يعني جوي عميق ناميده اند...» (5) و در نتيجه پلي که در اين محل قرار دارد به پل خواجو مشهور گرديده است. پل شيراز چون اين پل در مسير جاده ي قديم اصفهان - شيراز قرار داشته، لذا در مواردي نيز به نام پل شيراز خوانده شده است. نهايتاً اين که پل خواجو، در 15 دي ماه 1310 به نام پل بابا رکن الدين در فهرست ابنيه ي تاريخي ايران به شماره ي 111 به ثبت رسيده است. (6) مشخصات پل پل خواجو از نظر ويژگي هاي ظاهري شباهت هاي جزئي به پل الله وردي خان دارد. سطح عبورگاه (عرشه) پل افقي و دو رديف طاق نما که به گونه اي تشکيل رواق مي دهند، با دهانه هاي پر و خالي در طرفين آن قرار دارد و از درون اين رواق ها مي توان از يک طرف پل به طرف ديگر پل رفت. طول پل 132/5 متر، عرض آن 12 متر و ارتفاع آن 11 متر و از 21 دهانه تشکيل شده است. نماي شرقي پل بسيار زيبا طراحي شده است. در سمت شرق پايه ها فرم پلکاني دارند که علاوه بر مسائل هيدروليکي، محلي مناسب براي نشستن مردم است. در وسط پل ساختمان شاهي قرار دارد. زير ساختمان شاهي در تراز پايه ها، محوطه اي مسطح و سنگي وجود دارد که علاوه بر برآورده کردن مقاصد فني، محلي براي تفريح و تفرج مردم است. در سمت غربي فرم پايه ها به صورت آب شکن هاي زاويه دار است و برخلاف سمت شرقي که پل حالتي صلب وسنگين را القاء مي کند، سمت غربي حالت سبکي و ظرافت را به وجود مي آورد. پايه هاي پل تا طاق ها با سنگ هايي که علائم سنگ تراشان صفوي روي آن خودنمايي مي کنند، ساخته شده است. آب روها در دو طرف روباز هستند و در ميانه ي پل توسط تخته سنگ هايي پوشانده شده اند. ميان پل درامتداد محور طولي و در زير طاق هاي پل به صورت سکوهاي بزرگي طراحي شده که مکاني بسيار زيبا و دلپذير را جهت نشستن و تفرج ايجاد مي نمايد. نماي غربي و شرقي طاق هاي پل (پشت بغل طاق ها) با کاشي کاري زيبايي مزين گرديده است. در وسط پل و در طبقه ي فوقاني، ساختمان شاهي قرار دارد که داراي تزئينات نقاشي زيبايي است و محل تفريح شاه و خانواده ي سلطنتي بوده است. «در زمان بيگلربيگي گري صدر اصفهاني، روي عمارت شاهي عمارتي ساخته بودند که به همين مناسبت اسم آن را عمارت بيگلربيگي گذاشته اند، ولي در سال 1310 (هـ.ق) مأمورين ظل السلطان آن را تخريب نمودند» (7) کف آب روها و بستر رودخانه در سمت شرق و غرب پل توسط تخته سنگ هايي سنگ فرش شده است (6 متر در غرب و 14 متر در شرق) و موجب مي گردد بسياري از مشکلات هيدروليکي پل مرتفع شود. در سمت شمال وجنوب پل نيز فضاهايي تعبيه شده که احتمالاً مربوط به مراسم جشن و يا محل نگهداري ادوات مربوط به تبديل کردن پل به سد و مأمورين مربوطه بوده است. دو آب روي کوچک هم در قسمت شمالي پل قرار دارد که مربوط به آسياب آبي است که در اين قسمت قرارداشته است. از جمله ويژگي هاي خاصي که اين پل را از ديگر پل ها متمايز مي کند مي توان به موارد زير اشاره نمود: 1. وجود فضاهاي معماري در پل 2. تزئينات کاشي و نقاشي 3. عملکرد سد و تبديل پل به سد 4. طراحي جهت مقاصد تفريحي موقعيت پل خواجو حدوداً به فاصله ي 1800 متري از پل الله وردي خان و در انتهاي شرقي خيابان کمال الدين اسماعيل اصفهاني و در انتهاي جنوبي چهارباغ خواجو به طرف گورستان بزرگ و تاريخي تخت پولاد اصفهان قرار گرفته است. مصالح و برخي نکات فني از آن جايي که پل خواجو نقطه اي اوج در صنعت پل سازي ايران است، مصالح به کار رفته در آن نيز بايد جواب گوي عملکرد آن باشد. دراين جا به طور مختصر به اين موارد اشاره مي کنيم: از نظر پي سازي، پايه هاي پل خواجو بر روي سنگ بستر از جنس کنگلومرا که لايه ي مقاومي را ايجاد مي کند، قرار گرفته است.در محل پل، لايه هيا شن و ماسه ي رودخانه اي را کنار زده و پي پل را بر روي لايه اي از کنگلومرا قرار داده اند. طراح پل خواجو با سنگ فرش کردن بستر رودخانه در مجاورت پايه ها سعي کرده است که حتي المقدور اثرات تخريبي آب را در زير دست پل (فرسايش در پايين دست به جهت پرش هيدروليکي) وآب بردگي را در بالا دست پل از پي ها دور سازد. به همين علت، اثرات فرسايش و آب بردگي حاصل از پرش هيدروليکي در جوار پايه هاي پل مشهود نيست. درمورد پايه هاي پل خواجو، نحوه ي ساخت نشان مي دهد که ابعاد محاسبه شده براي تمامي عوامل لازمه، دقيق هستند. پايه ها داراي ابعاد بزرگ و دقيق و همچنين وزني قابل ملاحظه هستند. پل خواجو به علت وزن زيادش در برابر فشار آب طي ساليان دراز، محکم و مقاوم ايستاده است در نتيجه انتخاب و استفاده از مواد ومصالح ساختماني و نيز کيفيت وکميت آن حائزاهميت است. پايه ها که در زير جرزها قرار دارند، از سنگ هاي سنگين و بزرگ ساخته شده اند. اين پايه ها داراي فرم هايي مثل دماغه هاي آب شکن cat water و آب شکن هاي پله اي هستند. کانالها و کل سکوي (صفه) روي پايه ها (زير جرزها) به همراه پايه ها به عنوان خط مرکزي وزني زيرين در ارتباط با کل ساختمان قسمت هاي بالايي عمل، و استحکام و پايداري لازم در برابر فشار حاصله از آب را تأمين مي کنند؛ ليکن براي اين که مسائل حاصل از نيروهاي استاتيکي و ديناميکي آب رودخانه مرتفع گردد، عامل وزن به تنهايي کافي نيست و دو عامل ديگر نيز مورد لزوم خواهد بود. يکي سطح اتصال پل به بستر رودخانه، و ديگري شکل پايه هاتي پل؛ چرا که شکل پايه ها دراندازه ي جذب نيروي ديناميک آب رودخانه موثر است. شکل پايه ها و ابعاد آن ها به گونه اي است که از سطح بيش تري براي اتصال پل به بستر رودخانه استفاده شده است. سطح اتصال زياد پايه ها با بستر رودخانه به همراه وزن زياد، در مجموع مسائل لغزش پايه ها، واژگوني و ... را منتفي نموده است. شکل نوک تيز پايه ها در بالا دست (فرم آب شکن) موجب مي شود نيروي ديناميک کم تري از جريان رودخانه به پل وارد شود و عملکرد شکل پله اي پايه ها در پايين دست به اين صورت است که در موقع سيلابي يا مواقعي که دريچه اي آب روها بسته شده اند و پل همانند سد عمل مي کند و آب از روي پايه ها جريان مي يابد. جريان آب روي پله ها مي ريزد و انرژي خود را در برخورد با پله ها از دست مي دهد. درنتيجه هنگامي که آب به بستر رودخانه مي رسد، فاقد انرژي مخرب و فرساينده است. طاق روي پايه ها و يا به عبارتي سقفي که روي آن گذرگاه پل است؛ از سيستم طاق هاي آهنگ و گنبدهاي عرقچين تشکيل شده است. اين فرم علاوه بر توان باربري و پايداري عالي، به جهت استفاده ي مکرر در طول قرن ها رفتار سازه اي شناخته شده اي براي معمار پل داشته است. مصالح پوششي اين سيستم همانند ديگر موارد مشابه به آن از آجر و گچ تشکيل شده است. مسأله اي ديگر اين که پل خواجو جزو پل بندهاي وزني است؛ لذا براي تأمين وزن مورد نياز، به نظر مي رسد فضاي بين طاق ها با قلوه سنگ پر شده است. همچنين براي مقاومت در مقابل اثر فرساينده ي حاصل از عبورو مرورانسان ها، چهارپايان و درشکه ها، کف عبورگاه پل مي بايست با قلوه سنگ ساخته شود. آجر استفاده ازآجر براي طاق زني و ساختن جرزها شيوه اي رايج در سرتاسر ايران بوده است. به علاوه، در ساخت پل به لحاظ حضور آب نبايد از خشت استفاده کرد، لذا در ساخت کليه ي طاق ها و جرزهاي پل از آجر استفاده شده است. سنگ همان گونه که گفته شد در ساختمان پل در بستر، پايه ها و حتي قسمتي از جرز ديوار و بدنه سازي از سنگ استفاده شده است. استفاده از سنگ به عنوان ماده اي براي ساختن پل، اقدامي منطقي براي محکم کردن و تقويت پل در برابر جريان آب بوده است. سازندگان پل علاوه بر پي ها و پايه هاي زيرين پل که عمدتاً از سنگ بوده، در جرزها نيز از سنگ استفاده کرده اند. در مجموع، سنگ به صورت قلوه و لاشه سنگ درون پي ها و پايه ها و به صورت تخته سنگ هاي تراشيده در سنگ فرش کف رودخانه، پله ها، پوشش روي پايه ها و آب روها و بدنه ي جرزها به کار رفته است. ملات ها مورد مهم ديگر در مورد مصالح به کار رفته در پل و يا هر سازه ي ديگر، ملات ها هستند. در قسمت هايي از پايه ها و پي ها و در کل، قسمت هايي که در برخورد مستقيم با آب هستند، بايد ملات مورد استفاده در مقابل آب مقاوم باشد لذا در سنگ فرش، پايه ها و پي ها ملات آهکي (احتمالاً به صورت ساروج) استفاده شده است. ملات ديگري که در پل به کار رفته، گچ است. ملات گچ در طاق ها، جرزها، بندکشي ها و تزئينات اتاق هاي شاهي به کار رفته است. کاشي براي تزئينات نماي پل (در پشت بغل طاق ها) از کاشيي هاي خشتي و معقلي با طرح هاي متنوع استفاده شده است. مصرف چوب مصرف چوب در ساختمان هاي آبي جنبه ي موقت داشته است و از آن براي بستن دريچه هاي آب گير سدها و تعبيه ي پشت بندها استفاده مي کردند. در پل خواجو نيز هنگامي که مي خواستند درياچه ي پشت سد (پل) تشکيل شود، با دريچه هاي چوبي آب راه هاي پل را مي بستند و توسط پشت بندها و شمع هاي مايل چوبي اين دريچه ها را در مقابل فشار آب تقويت مي کردند. نحوه ي تبديل پل به سد يکي از مقاصد مهم احداث پل خواجو استفاده از آن به عنوان بند يا سد بوده است. با تبديل پل به بند، درياچه اي پشت پل تشکيل مي شد که اهداف مختلفي را برآورده مي نمود از جمله: 1. ايجاد درياچه اي زيبا و تفريحي جهت قايق سواري، ترکيب درياچه و باغ هاي اطراف و ايجاد مناظر بديع 2. ايجاد سد مخزني و استفاده از آب درياچه در ماه هاي کم آب تابستان 3. بالا آوردن سطح آب و به جريان در آوردن آب در نهرها (مادي هاي منشعب از درياچه و مشروب ساختن زمين هاي کشاورزي در پايين دست) 4. استفاده از نيروي پتانسيل آب درياچه براي به کار اندازي آسياب هاي آبي 5. تبادل هيدروليکي درياچه با زمين هاي اطراف و تغذيه و تقويت آب چاه هاي اطراف رودخانه و درون شهر. نحوه ي تبديل پل به بند به اين گونه است که شياره ها و قسمت هايي را در آب روهاي پل تعبيه کرده اند که دريچه هاي چوبي درون آن شيارها قرار مي گيرند و جلوي آب را سد مي کنند، در نتيجه آب در بالادست پل جمع، و درياچه تشکيل مي شود. آب روهاي پل در سه مرحله و سطح مختلف بسته مي شوند و طي هر مرحله آب به ارتفاع مشخصي بالا مي آيد. اولين مرحله که پايين تر از همه قرار داشته درآب روي زيرين بوده است. در آب روي زيرين دريچه ي چوبي به صورت کشويي و مورب در محل خود قرار گرفته و مسير آب را مسدود مي کند. دومين مرحله در قسمت بالايي آب رو قرار دارد. اين دريچه به صورت کشويي ولي قائم در شيار قرار مي گيرد. مرحله ي سوم نيز در قسمت بالايي آب رو قرار دارد و ارتفاع آن به پاطاق هاي پل مي رسد. در اين مرحله چون ابعاد اين دريچه بزرگ است و نيروي زيادي به آن وارد مي شود، لذا پشت بندهايي براي نگهداري آن در نظر گرفته شده است. پس ازاين که دريچه به صورت قائم در شيار خود قرار مي گرفت، دو تير افقي پشت دريچه قرار مي دادند به گونه اي که دو سر تيرها در تکيه گاهي که در پايه هاي پل تعبيه شده بود قرار گيرد. به منظور تقويت بيش تر دريچه، پشت تيرها شمع هاي چوبي مورب قرار مي دادند به نحوي که يک سر شمع به تيرهاي چوبي تکيه کرده وسر ديگرآن در شيار مورب کوچک روي سنگ هاي پوشش آب رو زيرين ثابت مي شد. آسيب شناسي پل خواجو $آسيب هاي وارده بر پل آسيب هاي ناشي از جريان رودخانه اي و عوامل جوي از بزرگ ترين آسيب هاي وارده بر پل هستند. اين آسيب ها در تمام دوره ي حيات پل بيش ترين آسيب را به آن وارد کرده اند و حتي در برخي موارد باعث تغييراتي در شکل ظاهري پل شده اند؛ به عنوان نمونه: پله ها دراثر تماس مستقيم با آب و سيلاب به مرور فرسايش يافته و آسيب ديده اند و سنگ هاي آن ها لق شده و شکسته است. البته ذکر اين نکته ضروري است در حال حاضر به خاطر وجود سد زاينده رود، آب رودخانه به صورت تنظيم شده جريان مي يابد و ما جريان هاي سيلابي را در رودخانه نداريم، ولي هنوز بيش ترين آسيب آب روي پله ها مخصوصاً هنگام زمستان با يخ بر شدن سنگ ها اتفاق مي افتد که نياز به مرمت و نگهداري را الزامي مي کند. آسيب هاي وارده بر سنگ فرش کف رودخانه چون سنگ فرش کف رودخانه در بالادست و پايين دست پل به طور مداوم در تماس با جريان آب است، دچار فرسايش و آسيب مي شود و بايد مورد نگهداري وحفاظت قرار گيرد. آسيب هاي ناشي از رطوبت باران رطوبت حاصل از آب باران به سه صورت مي تواند براي پل آسيب محسوب شود: 1- نفوذ آب به جرزها به دليل نشت آب باران از داخل ناودان ها در اثر مسدود شدن آب روي ناودان ها، شکستن ناودان ها و ... 2- آب باران در اثر آلودگي هوا طي روند بارش، گاز کربنيک و گاز سولفور را به اسيد کربنيک و اسيد سولفوريک تبديل مي کند وبه باران اسيدي تبديل مي شود که اين باران هاي اسيدي روي بدنه ي ساختمان ها اثرات خورندگي دارند. 3- نفوذ آب باران رطوبت زيادي را در تاق هاي پل آشکار کرده که اين رطوبت آسيب هاي زيررا ايجاد مي کند: * بدنما شدن تاق ها و جرزهاي آجري * شوره زدن سطح آجرها * پودر شدن وپوسته شدن آجر و ملات گچ و در نهايت ريزش ملات ها * کاهش خاصيت چسبندگي ملات و کاهش مقاومت فشاري ملات و آجر و در نهايت کاهش مقاومت و پايداري تاق هاي پل * نفوذ رطوبت در درزهاي بين مصالح و يخ بُر شدن در زمستان مسأله اي که پس از نفوذ رطوبت در درزهاي بين مصالح (سنگ، آجر و ملات) بسيار زياد به چشم مي خورد يخ زدگي و يخ بر شدن مصالح در زمستان است. باران ورطوبت حاصل از نفوذ باران، رطوبت نفوذي از طريق خيابان، آب هايي که توسط مردم ريخته مي شود و نيزآب رودخانه، در درزهاي بين مصالح نفوذ مي کند و هنگام زمستان يخ مي زند و اضافه حجم مي دهد و در نتيجه باعث شکستگي مصالح و پوسته شدن آن ها مي شود. يخ زدگي ملات ها و آجرهاي مرطوب، باعث از دست رفتن خاصيت چسبندگي و مقاومت فشاري آن ها مي شود. تکرار فرايند يخ زدن مصالح، و مرطوب و ذوب شدن يخ آن ها باعث کاهش چسبندگي و مقاومت فشاري آن ها مي شود. تصوير 10 دماغه ي پايه ي پل را در بالادست نشان مي دهد. ريزش باران روي دماغه باعث شسته شدن بندهاي ملات شده، همچنين با نفوذ باران در بندهاي ملات و يخ زدن باعث پوسته شدن ملات و ايجاد شکاف در ملات مي شود. تصاوير شماره ي 11 نفوذ آب را در درون درز بين مصالح نشان مي دهد. اين نفوذ آب بين درزهاي مصالح هم باعث شسته شدن ملات و ايجاد فاصله و شيار بين قطعات مختلف سنگ ها، و هم با يخ زدگي باعث ترک خوردن و پوسته شدن آن ها مي شود دراين تصاوير مشاهده مي شود که آسيب هاي ايجاد شده با سيمان پر شده اند. آب شکستگي بستر به علت پرش هيدروليکي پس از عبور جريان آب از پل به جهت وقوع پرش هيدروليکي، انرژي آزاد مي گردد و بستر رودخانه دچارآب شکستگي مي شود. همان گونه که گفته شد، با ايجاد سنگ فرش در بستر رودخانه پس از پل و با شيبي بيش تر از شيب بستر طبيعي، محل پرش از پايه هاي پل دور شده است. ليکن باز هم پرش هيدروليکي موجب شسته شدن بستر و زير سنگ فرش کف مي شود و سنگ ها به تدريج از جاي خود جدا مي شوند و از بين مي روند و در نتيجه به مرور، آب شستگي و آسيب هاي حاصل ازآن به پايه هاي پل نزديک مي شود. آب شکستگي ملات ها توسط جريان آب جريان آب به تدريج موجب شسته شدن ملات ها مي گردد، در نتيجه ملات ها از بين مي روند و حفره هايي در بين سنگ ها و پشت آن ها ايجاد مي شود که با گذشت زمان موجب جدا شدن سنگ ها و آسيب ديدگي آن ها خواهد شد. $آسيب هاي ناشي از رشد جلبک ها و گياهان رشد جلبک ها بر روي سنگ ها موجب فرسايش سنگ ها و ايجاد خلل و فرج در سطح آن ها مي گردد. ايجاد خلل و فرج موجب مي شود آسيب هاي حاصل از يخ زدگي و آب شستگي تشديد شود. رشد گياهان نيز به نوبه ي خود در سنگ ها ترک ايجاد مي کنند و موجب فرسايش و خرد شدن آن ها مي گردد. آسيب هاي وارده به پل در اثر عوامل انساني مهم ترين آسيب انساني که به پل وارد شده مربوط به سال هايي است که از آن، جهت عبور و مرور وسايل نقليه ي موتوري استفاده شده است. طراحي نشدن پل براي چنين کاربردي، و همچنين قدمت پل و کهولت مصالح، پل را به مقابل بارگذاري ترافيکي و ارتعاشات مربوط به آن آسيب پذير مي نمايد و با آسيب هاي جدي و خطرناکي همچون ايجاد ترک، خردشدگي مصالح، خستگي مصالح، اگرچه در حال حاضر بار ترافيکي روي پل وجود ندارد و همچنين طي اقدامات مرمت و سامان دهي شمال و جنوب پل در سال هاي اخيرتا حدود زيادي اثر ارتعاشات حاصل از تردد وسايل نقليه در خيابان هاي جنوبي و شمالي پل کاهش يافته است، ليکن نمي توان اين اثر را کاملاً حذف شده فرض کرد و بايد تمهيداتي براي حذف ارتعاشات وسايل نقليه انديشيد. نوشتن يادگاري بر روي جداره هاي پل نوشتن يادگاري و شعارهاي تبليغاتي و غير تبليغاتي، ازلحاظ منظر آسيب هايي به پل وارد مي کند، به خصوص آن که تميز و محو کردن آن ها بسيار سخت و گاهي غير ممکن است. استفاده از مصالح نامتجانس با بنا بنا به ضرورت در قسمت هايي از پل، در و پنجره نصب شده است. اين درو پنجره ها از مصالح فلزي با طراحي ناموزون ساخته شده و آسيب منظري به وجود آورده اند. بلندمرتبه سازي در حريم رودخانه و پل بلند مرتبه سازي در حاشيه ي رودخانه و عدم رعايت حريم منظري پل و رودخانه، آسيب منظري غيرقابل جبراني را به وجود آورده است. آنچه گذشت، معرفي اجمالي بود از سازه اي که در نوع خود درجهان يگانه است و صد البته که اين معرفي نه در خور پل بند خواجو است و نه بيان کننده ي ويژگي هاي منحصر به فرد آن. فقط سعي شد طي مقاله اي مختصر، پل براي کساني که آشنايي چنداني با آن ندارند معرفي شود و پاره اي عوامل آسيب رسان به اين اثر يگانه بيان گردد و از اين رهگذر، هم در جهت حذف برخي ازعوامل آسيب اقدام شود و هم کساني که توان کمک هاي علمي، فني و مالي دارند، به کمک پل بشتابند. پي نوشت ها : 1- عضو هيأت علمي دانشگاه هنر . 2- زاينده رود اصفهان، محمد محموديان، صفحه ي 160. 3- تاريخ اصفهان و ري، حاج ميرزا حسن خان شيخ جابرانصاري، صفحه ي 183. 4- آثار ايران، جلد چهارم، صفحه ي 318. 5- زاينده رود اصفهان، محمد محموديان صفحه ي 162. 6- آثار ايران، جلد چهارم، صفحه ي 318. 7- برداشت آزاد از کتاب تاريخ اصفهان و ري، حاج ميرزا حسن خان شيخ جابري انصاري، صفحه ي 183. منابع: 1- محموديان، محمد زاينده رود اصفهان، اصفهان، دانشگاه اصفهان، 1348. 2- شيخ جابري انصاري، حاج ميرزا حسن خان، تاريخ اصفهان و ري، تهران، روزنامه و مجله ي خرد ، 1321. 3- گدار، آندره، آثار ايران، جلد چهارم، آستان قدس. 4- حيدري، داريوش، مطالعه و مرمت پل بابا محمود اصفهان، پايان نامه ي کارشناسي ارشد، دانشگاه هنر 1377. 5- حامي، احمد، آب يابي و آب رساني، مرکز تحقيقات ساختمان و مسکن، 1372 منبع: نشريه دانش نما، شماره 176-178
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3278]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها