واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: شفاي خود را مديون امام حسين(ع) هستم
«ساره بايساي» متولد 1343 در كرمانشاه و ساكن تهران است. او كه از مسيحيان پروتستان بوده سال گذشته به اسلام مشرف شده است.
نویسنده : معصومه طاهري
«ساره بايساي» متولد 1343 در كرمانشاه و ساكن تهران است. او كه از مسيحيان پروتستان بوده سال گذشته به اسلام مشرف شده است. ساره ليسانس هنر دارد و مدتي هم كار خبرنگاري براي سايت پزشكي ايرانيان را انجام داده است. ساره از جمله مسيحياني است كه به اسلام گرويده. خودش ميگويد عشق به امام حسين(ع) مهمترين محرك براي شهادتين گفتن وي بوده است. از طريق انجمن اسلامي شهيد ادواردو آنيلي با اين نومسلمان مسيحي گفتوگويي داشتيم كه به گفته خود او اولين و آخرين گفتوگو در زمينه مسلمان شدنش خواهد بود.
چطور شد كه تصميم گرفتيد دين خود را تغيير دهيد و مسلمان شويد؟
مطالعات زيادي داشتم. قرآن را همراه با معنا خوانده بودم. زندگينامه اهل بيت از جمله امام علي (ع)، زندگينامه امام حسن(ع)، نهج البلاغه و... را خوانده بودم و از طرفي زندگي با مسلمانان باعث شده بود تا اين بستر تغيير دين در من ايجاد شود.
با مسلمانان زندگي داشتيد؟
بله، من زماني كه دوسال داشتم پدرم به دليل بيماري از دنيا رفت و مادرم با يك مرد مسلمان ازدواج دوباره كرد. ناپدري من مرد فوق العادهاي بود و مقيد به اصول ديني اسلام. نماز و روزهاش ترك نميشد، به مستضعفين كمك ميكرد، نماز شب ميخواند و من عاشقانه او را دوست داشتم.
آيا مسيحي بودن مادر شما با مسلماني ايشان مشكلي ايجاد نميكرد؟
نه، اصلاً مشكلي نداشتند. با هم كنار آمده بودند و زندگي خوب و آرامي داشتيم.
آيا ايشان اصول اسلامي را به شما آموزش داده بودند؟
من در كنار پدرم روزه ميگرفتم البته روزه كله گنجشكي و گاهي هم واقعي نماز ميخواندم. هر موقع دوست داشتم يا حوصله داشتم نماز به تقليد پدرم ميخواندم ولي مثل ايشان مقيد نبودم.
اسم فاميليتان كمي ناآشناست « باي ساي » به چه زباني است و چه معنايي دارد؟
زبان ما عبري است. به عبري ساره يعني شاهزاده خانم و« باي ساي » ميشود خداوند با ماست.
شما با ارامنه فرق داريد با آشوريها چطور؟
آشوريها قومي هستند كه بعداً مسيحي شدند. اينها فكر ميكنم در نواحي اروميه زندگي ميكردند و اكثراً پروتستان شدند.
در كتابهاي عبري كه داشتيد چيزي در مورد اسلام نوشته نشده بود؟
قرآن را كه نگاه ميكردم در مورد زندگي مسيح خيلي با انجيل شبيه به هم هستند مثلاً ماجراي حضرت مريم كه چه اتفاقاتي برايش افتاد. در انجيل لوقا يا متي هم همين طور روايت شده، در مذهب ما اغلب لوقا را ميخوانند.
كدام آيات قرآن بيشتر از همه شما را جذب كرد؟
هرچقدر قرآن را ميخوانم بيشتر دوست دارم بخوانمش. اين كتاب كامل و همه چيزش درست است. وقتي قرآن را با كتابهاي ديگر قياس ميكنم ميبينم چيز كمي ندارد و همه چيزش كامل است، به واقع اگرهمه مسلمانها به فرامين قرآن عمل كنند هيچ مشكلي نخواهند داشت چون اين كتاب آسماني هدايت ميكند.
مادر شما آموزشهاي مسيحيت را به شما آموختند؟
بله، مادرم احكام مسيحيت را برايم تشريح ميكرد اينكه با ديگران رابطه خوبي داشته باشم و برخي ديگر اعتقادات مسيحيت را برايم گوشزد ميكرد؛ البته مادرم دوست نداشت از گذشته حرفي بزند.
شما مسيحي پروتستان بوديد كه مسلمان شديد از اين وضعيت رضايت داريد؟
بله، البته من چون ناپدري مسلمان داشتم به نوعي ريشه اسلاميت در من شكل گرفته بود و اسلام را ميشناختم. پروتستان شاخهاي از مسيحيت است كه در آن پنتيكاست را قبول ميكنند. تعدد روحالقدس را در جهان قبول دارند ولي كاتوليك و ارتدوكس فكر ميكنم به اين موضوعات باور ندارند. پروتستانها ايمان داران انجيلي هستند كه هرچه در كتابشان هست را قبول دارند و سعي ميكنند همان را اجرا كنند و كليساي خاص خودشان را دارند.
چقدر تحت تأثير آموزههاي مذهب پروتستان بوديد؟
10 فرماني كه درهمه اديان هست مثل نيكي به پدر، مادر، زنا نكردن، همسايه را مثل خود دوست داشتن و... در پروتستان را ياد گرفته بودم و به سفارش مادرم سعي ميكردم دنبال كنم اينكه به ديگران احترام بگذاريم، خدا را بپرستيم و پرهيزگار باشيم و اجازه ندهيم شيطان بر ما غلبه كند و ... البته بعدها فهميدم كه اسلام قويتر و كاملتر از مسيحيت است.
شما گفته بوديد كه امام حسين(ع) نقش زيادي در تشرفتان به اسلام داشتند، چرا؟
من عاشقانه امام حسين را دوست دارم و زندگي خودم را مديون محبت و لطف ايشان هستم. زماني كه بچه بودم به بيماري خوني لاعلاجي مبتلا شدم كه آن زمان هم اين داروهايي كه الان در دسترس مردم هست نبودند و دكترها گفته بودند زنده نميمانم. بيماريام به گونهاي بود كه كمكم تمام بدنم مثل گلوله جمع ميشد و ميمردم. مادرم خيلي نااميد شده بود. دوستان مسلمانمان به مادرم گفته بودند براي سلامتي و شفاي بچه نذر كن تا خوب شود. مادرم هم نذر امام حسين كرده بود من را پاي برهنه در مراسم عزاداري امام حسين(ع) ميبرد ميچرخاند. اذيت ميشدم. پاهايم زخم شده بود ولي خداراشكر به كمك امام حسين(ع) شفا گرفتم و خوب شدم. به بركت آن سلامتي هنوز هم در مراسم عزاداري امام ميروم و اينبار زير لب ذكر ميگويم و دعا ميخوانم.
شما در جلسات سوگواري امام حسين هم شركت ميكرديد؟
بله، بعد از اينكه خوب شدم مادرم من را در جلسات سوگواري امام حسين(ع) ميبرد. نذري ميخوردم و حتي از مصيبت وارده بر ايشان گريه ميكردم .
غير از ماجراي شفاي شما توسط امام حسين (ع) و ارادتي كه به ايشان داريد مهمترين عاملي كه شما را جذب اسلام كرد كه بعد از سالها زندگي با مسلمانان و فضاي اسلامي سرانجام به دين اسلام مشرف شديد چه بود؟
به تدريج متوجه شدم اسلام دين كاملتر و قويتري است. من از مسجد خوشم ميآمد. ميرفتم تا ببينم در مسجد مردم چه كاري انجام ميدهند تا اينكه در مسجد ملارد حاج آقاي ميرزاده را ديدم. وقتي فهميد من مسيحي هستم از اسلام برايم حرف زد. ايشان من را قانع كرد و از ترديد بيرون آورد. خدا كمك كرد تا حقيقت را دريابم و مسلمان شوم.
در اين مدت يكسال با توجه به سياهنمايي درباره اسلام و مسلمانان، رفتار مسلمانان را چطور ديديد؟
اعمال بدي نديدم، خيلي خوب بودند. آنها افرادي ساده، مهربان و خدا دوست هستند. اينها هموطن من هستند و هيچ چيز جز احترام و عزت براي من نداشتند. صادقانه دوستشان دارم. خدا را شكر تا به حال هيچ مشكلي پيش نيامده است. قبل از اينكه مسلمان شوم فقط يك بار در اتوبوس انجيل ميخواندم. خانمي كه كنار من نشسته بود خود را كنار كشيد. نميدانم شايد فكر كرده چون مسيحيام نجس هستم. ناراحت شدم ولي برايش دعا كردم تا خدا او را متوجه و آگاه كند.
برنامههاي مذهبي تلويزيون را هم ميبينيد؟
متأسفانه به دليل كار و مشغله زياد فرصت نكردهام و سخنرانان را هم نميشناسم، ولي يكي دوبار برنامه «سمت خدا» را ديدهام برنامه خيلي خوبي است به خصوص براي كساني كه اعتقادات ضعيفي دارند آموزنده است. سخنرانيهاي مذهبي را هم ميبينم و دوست دارم البته اسم سخنرانها را نميدانم اما خيلي زيبا براي هدايت مردم صحبت ميكنند.
چقدر روي زندگي و سيره امامان معصوم شيعه شناخت داريد؟
من زندگينامه همه معصومين را خواندهام و همه آنها را دوست دارم ولي بيشتر به امام حسين (ع) متوسل ميشوم. ايشان مظهر رشادت، مظلوميت، امر به معروف و نهي از منكر، يك بزرگمرد تاريخ و سالارمردي است كه مقابل دشمن مقاوم بود. او براي خشنودي خدا از همه چيز خودش گذشت. حتي خانواده خود را در معرض خطر قرار داد. ما هم بايد از ايشان ياد بگيريم و هر چه ميكنيم براي رضاي خدا باشد.
دوست داريد براي امام حسين(ع) چه كاري انجام بدهيد؟
من بركت و شفايي كه از امام حسين(ع) گرفتم را به همه ميگويم. كار خاصي نميتوانم براي ايشان انجام بدهم دوست دارم پيروانش موفق باشند.
بعد از تشرف به اسلام با مشكلاتي هم مواجه شدهايد؟
سختي و سرزنشها وجود دارد ولي من اهميتي نميدهم چون راه و هدفم را شناختهام و ميخواهم كامل باشم و از سر احساس مسلمان نشدهام با تحقيق و مطالعه به اسلام روي آوردهام براي همين اصلاً مسائل را سختي نميدانم و از آن ميگذرم.
وقتي ناراحت ميشويد چه ميكنيد؟
با منطق برخورد ميكنم. فكر نميكنم هيچ انسان بدي به اين دنيا آمده باشد. افرادي كه بدي ميكنند تحت كنترل شيطان هستند من نميخواهم به شيطان اين كنترل را بدهم كه نسبت به انساني كه خداي ما يكي است در من نفرت ايجاد كند كه من از او بدم بيايد و اگر كسي باعث ناراحتي من شود برايش دعا ميكنم و از خداوند ميخواهم او را هدايت و راهنمايي كند، زيرا اين شيطان است كه بر او غلبه كرده و اين فرد نياز به كمك دارد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۶ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]