تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836924916
متن كامل تازه ترين گزارش البرادعي درباره ايران
واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: متن كامل تازه ترين گزارش البرادعي درباره ايران
مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي در تازهترين گزارش خود اعلام كرد، همه آبشارهاي نصب شده توسط ايران تحت نظارت آژانس صورت گرفته است.
به گزارش شبكه خبر به نقل از فارس، متن كامل گزارش محمد البرادعي كه ساعاتي پيش در ميان نمايندگان 35 عضو شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي قرار گرفت به شرح زير است:
اجراي توافقات پادمان انپيتي و مفاد مرتبط با قطعنامههاي 1737 (2006)، 1747 (2007) و 1803 (2008) شوراي امنيت سازمان ملل در جمهوري اسلامي ايران
گزارش مدير كل
1- مدير كل آژانس در 22 فوريه 2008 درباره اجراي توافقات پادمان انپيتي و مفاد مرتبط با آن در قطعنامههاي 1737 (2006)، 1747 (2007) شوراي امنيت سازمان ملل در جمهوري اسلامي ايران (ايران) ارايه كرد (GOV/2008/4) اين گزارش كه شامل تحولات مرتبط با آن از آن تاريخ تاكنون به شمار ميرود به شوراي حكام آژانس و شوراي امنيت كه در قطعنامه 1803 (2008) خود به تاريخ 3 مارس 2008 از مدير كل خواسته گزارش ديگري درباره اين موضوع طي 90 روز ارايه كند، ارايه شده است.
A- فعاليتهاي كنوني مربوط به غنيسازي
2- ايران از زمان گزارش قبلي تاكنون به كار واحد IR-1 اوليه حاوي 3 هزار دستگاه در مركز غنيسازي سوخت (FEP) ادامه داده است. كار نصب در چهار واحد ديگر نيز ادامه داشته است. در 7 ماه مي 2008، به دو آبشار 164 دستگاهي (IR-1) در يكي از اين چهار واحد گاز UF6 تزريق شد و آبشاري ديگر در همين واحد بدون ترزيق گاز UF6 در شرايط خلاء قرار گرفت. نصب 15 آبشار در آن واحد ادامه دارد. همه مواد هستهاي در مركز غنيسازي سوخت بعلاوه آبشارهاي نصب شده تحت محدوديتها و نظارت آژانس قرار دارد. از زمان فهرست برداري فيزيكي (PIT) در 12 دسامبر 2007 و 6 مي 2008، دو هزار و 300 كيلوگرم گاز UF6 به آبشارهاي در حال كار تزريق شدند. اين مقدار، جمع كل مقدار گاز UF6 تزريق شده به آبشارها از زمان عمليات در فوريه 2007 به 3 هزار و 970 كيلوگرم رسيده است.
3- ايران در 10 آوريل 2008 درباره طرحهاي خود براي نصب نسل جديد سانتريفيوژهاي غيرحساس (IR-3) در مركز غنيسازي سوخت آزمايشي (PFEP) به اطلاع آژانس رساند. آژانس در 19 آوريل 2008، تاييد كرد كه دو سانتريفيوژ از نوع IR-3 در مركز PFEP نصب شده است. در فوريه 2008، بازرسان آژانس يادآور شدند كه ايران همچنين 20 سانتريفيوژ از نوع IR-1 را كه در يك آبشار 20 دستگاهي كار ميكردند را به مدت زماني كوتاهي به مركز غنيسازي سوخت آزمايشي منتقل كرده و بعد از آن اين دستگاه ها از آن مركز جابجا شدند.
4- ايران بين 28 ژانويه و 16 ماه مي 2008 حدوداً در كل 19 كيلوگرم گاز UF6 به آبشار 20 دستگاهي، تنها واحد متشكل از دستگاه هاي از نوع IR-2، آبشار 10 دستگاهي از نوع IR-2 و يك دستگاه تكي از سانتريفيوژ نوع IR-3 در مركز غنيسازي سوخت آزمايشي ترزيق كرده است. همه مواد در اين مركز PFEP، بعلاوه منطقه آبشاري تحت محدوديتها و نظارت آژانس قرار دارند.
5- نتايج نمونههاي گرفته شده در مركز غنيسازي سوخت FEP و مركز PFEP نشان مي دهد كه اين مراكز همانگونه كه اظهار شده بود به فعاليت پرداختهاند. نمونهها نشان دهنده اورانيوم با غناي پايين (تا 4 درصد از نوع ايزوتوپ U-235)، اورانيوم طبيعي و مواد اورانيوم تهيشده (كمتر از 4 دهم درصد از اورانيوم U-235) بودند. ايران سطح غنيسازي در مركز غنيسازي سوخت را تا 7/4 درصد U-235 اعلام كرده بود. از مارس 2007، چهارده بازرسي سرزده انجام شد.
B- فعاليتهاي بازفرآوري
6- آژانس به نظارت بر استفاده و ساخت سلولهاي در راكتور تحقيقاتي تهران (TRR)، تاسيسات توليد راديوايزوتوپهاي "ژنون" و "يدين"، "موليبدنيوم" موسوم به تاسيسات "MIX" و راكتور تحقيقات هستهاي ايران (IR-40) ، با وجود بازرسيها و راستيآزمايي مربوط به اطلاعات مربوط به طراحي، ادامه داده است. نشانهاي دال بر فعاليتهاي مربوط به بازفرآوري در اين تاسيسات مشاهده نشده است. ضمن اين كه ايران عنوان كرده فعاليتهاي تحقيق و توسعه (R&D) در اين كشور در جريان نيست آژانس اين امر را تنها در سه تاسيسات مورد تاييد قرار ميدهد چرا كه تدابير مربوط به پروتكل الحاقي در اختيار نبوده است.
c- راكتور آب سنگين و پروژههاي مربوطه
7- آژانس در 13 ماه مي 2008 اقدام به راستيآزمايي اطلاعات مربوط به طراحي در راكتور تحقيقات هستهاي ايران (IR-40) كرده و عنوان كرد كه عمليات عمراني در اين تاسيسات ادامه دارد. آژانس با استفاده از تصاوير ماهوارهاي به نظارت خود بر وضعيت مركز توليد آب سنگين ايران ادامه داد.
8- آژانس در 10 ماه مي 2008، راستيآزمايي اطلاعات مربوط به طراحي را در مركز توليد سوخت (FMP) انجام داد. اگر چه روند توليد گلولهها براي سوخت راكتور آبسنگين تقريباً كامل شده است و برخي از گلولههاي آزمايشي توليد شدهاند، توليد ميله هاي سوختي و روندهاي سوار كردن سوخت هنوز فاقد تجهيزات اساسي است.
ديگر موضوعات عملي
D-1 تبديل اورانيوم
9- از سوم فوريه 2008 تا 12 مي 2008 تقريباً 11 تن اورانيوم به شكل UF6 توليد شد. مقدار كل اورانيوم به اين شكل كه در تأسيسات تبديل اورانيوم از مارس 2004 توليد شد به 320 تن رسيده كه تمام روند توليد اين ميزان تحت نظارت آژانس بوده است. ايران اظهار داشت كه فعاليتهاي تحقيق و توسعه مرتبط با تبديل اورانيوم را در اصفهان انجام نميدهد.
D-2 اطلاعات طراحي
10- آژانس در 30 مارس 2007 از ايران خواست كه تصميم خود درباره تعليق اجراي متن اصلاحشده بخش عمومي ترتيبات فرعي خود كد 3/1 را بازنگري كند اما پيشرفتي در اين خصوص حاصل نشده است.
11- ايران در مارس و آوريل 2008 اطلاعات اصلاحشده طراحي براي FEP و PFEP را ارائه داد كه نشان ميداد سانتريفيوژها در واحد 18 آبشاري (A26) جديد در FEP نصب ميشود و اين كه انواع جديد سانتريفيوژهاي IR-2 و IR-3 در PFEP نصب خواهد شد. اين تغييرات چشمگير هستند و در اين حد بايد با آژانس مذاكره ميشد زيرا بر اساس كد 3/1 بخش عمومي ترتيبات فرعي، 60 روز پيش از اصلاحاتي كه قرار بود كامل شوند، بود. اين آژانس ميتواند اطمينان دهد كه تمامي اقدامات حفاظتي لازم از جمله بازدارندگي و نظارت پيش از اين كه UF6 در سانتريفيوژهاي جديداً نصب شده به كار رود، انجام شد.
D-3 ديگر موضوعات
12- تمامي محمولههاي سوخت كه از روسيه براي استفاده در نيروگاه هستهاي بوشهر وارد شد از فوريه 2008 تحت مهر و موم كامل آژانس قرار دارند.
13- آژانس در دوم آوريل 2008 از ايران خواست براي شفافسازي به اين نهاد دسترسي به مكانهاي بيشتر را كه با ساخت سانتريفيوژها، تحقيق و توسعه در زمينه غنيسازي اورانيوم، استخراج معدن اورانيوم و تهيه آن در ارتباط هستند، فراهم سازد. ايران تا اين زمان با اين درخواست آژانس موافقت نكرده است.
E- ابعاد نظامي احتمالي
14- علاوه بر اجراي پروتكل الحاقي ايران، براي اين كه آژانس بتواند تا با توجه به غيبت مواد و فعاليتهاي هستهاي اعلام نشده در اين كشور تضمينهاي لازم را ارائه دهد، تهران بايد پرسشهاي مرتبط با مطالعات ادعايي را پاسخ دهد، اطلاعات بيشتر درباره شرايط دستيابي به مدرك فلز اورانيوم را ارائه دهد، تهيه و فعاليتهاي توسعه و تحقيق نظامي موسسات و شركتهاي مرتبطي را كه ميتوانند با برنامه هستهاي ارتباط داشته باشند، شفافسازي كند، و همچنين توليد تجهيزات و قطعات هستهاي توسط شركتهاي متعلق به صنايع دفاعي را توضيح دهد.
15- طي نشست 21 تا 22 آوريل 2008 در تهران، ايران با پاسخگويي به مطالعات ادعايي،تهيه و فعاليتهاي توسعه و تحقيق نظامي موسسات و شركتهاي مرتبط و همچنين پرسشهايي كه در نامههاي هشتم و دوازدهم فوريه 2008 آژانس موافقت كرد. آژانس در نهم مي درخواستي براي شفافسازيهاي بيشتر در خصوص ماهيت برنامه هستهاي ايران ارائه كرد. ايران نيز پاسخ به اين پرسشها را در 23 مي 2008 ارائه داد كه هماكنون توسط آژانس مورد بررسي قرار دارد.
16- در نشستهاي بعدي تهران در 28 تا 30 آوريل و 13 تا 14 مي 2008 نيز آژانس براي بررسي ايران، اطلاعات مربوط به مطالعات ادعايي درباره پروژه نمك سبز، آزمايش مواد منفجره با حساسيت بالا و پروژه پوشش كلاهك موشكي را ارائه كرد. اين اطلاعات شامل اين مواردي ميشد كه ايران در فوريه 2008 از بررسي آن امتناع كرده بود. اين اطلاعات كه از سوي چند كشور عضو به آژانس ارائه شده بود، به نظر ميرسد از چند منبع در دورههاي زماني متفاوت جمعآوري شده و به طور كلي نامتناقض است. آژانس بيشتر اين اطلاعات را تنها به شكل الكترونيكي به دست آورده است و مجاز به ارائه كپي به ايران نبود.
17- يك مورد از مطالعات ادعايي به تبديل اورانيوم دياكسيد به UF4 است كه به عنوان نمك سبز معروف شده است. مورد دوم نيز به توسعه و آزمايش تجهيزات آتشزا با ولتاژ بالا و سيمهاي ارتباطي انفجاري، آتشزن همزمان چند چاشني سيم انفجاري، ترتيبات آزمايشي زيرزميني و آزمايش دست كم يك سيستم شوك انفجاري، تبديلي و فضايي كامل كه ميتواند براي انفجار دستگاه هستهاي كاربرد داشته باشد، مربوط ميشد. همچنين مورد سوم مطالعات ادعايي به توسعه بازسازي طرح هسته داخلي كلاهك پوششي موشك شهاب 3 براي تطبيق دادن با كلاهك هستهاي ارتباط داشت.
18- ايران در 14 مي 2008 برآورد كلي خود را از اطلاعات ارائه شده از سوي آژانس تهيه كرد. ايران اظهار داشت كه اين مدارك نشان نميدهد كه جمهوري اسلامي در زمينه سلاح اتمي كار ميكرده است. ايران همچنين گزارش داد كه اين مدارك صحت ندارند و ساختگي هستند. ايران بحث نكرد كه بخشي از اين اطلاعات در مدارك دقيق وجود داشت اما گفت كه اين فعاليتها به كاربردهاي نظامي متعارف مربوط ميشد. ايران اعلام كرد كه اين مدارك شامل موارد نادرست بسياري است و بسياري ديگر بر اساس اطلاعات روزمره بنا شده است. ايران همچنين اظهار داشت كه جمهوري اسلامي برنامه توليد سلاح اتمي نداشت و نخواهد داشت.
19- بر اساس اين مدارك كه نشان ميدهد ايران براي توسعه قابليت اضافي براي تبديل دياكسيد اورانيوم به UF4 (نمك سبز) فعاليت ميكرد. ايران گفت كه هيچ تصميمي براي اجراي چنين پروژهاي نداشت و اين فنآوري را براي UCF لازم دارد.
20-ايران درباره فعاليت ادعايي براي طراحي و ساخت يك چاشني سيم انتقال انفجاري و آتشزنه مناسب با چاشني اعلام كرد كه آزمايش همزمان با دو تا سه چاشني را با دقت زماني حدود يك ميليونيوم ثانيه انجام داد. اما ايران گفت كه اين آزمايش براي كاربردهاي نظامي متعارف و همچنين غيرنظامي انجام شد.
21- ايران درباره مدارك مرتبط با ارتباطات درون سازماني ميان پروژه نمك سبز و پروژه اصلاح موشك شهاب 3 براي حمل كلاهك هستهاي اظهار داشت، از آنجا كه اين مدارك از سوي آژانس نشان داده نشد، نميتواند در اين باره اظهارنظر كند. هرچند اين مدارك به آژانس نشان داده شده بود كه به اين نتيجهگير منجر شد، متأسفانه در جايگاهي نبود كه به ايران نشان دهد.
22- در خصوص شش گزارش فني مرتبط با تلاشهايي براي طراحي كلاهك پوششي محفظه حمل موشك شهاب 3، ايران پاسخ داد كه اين فايلهاي الكترونيكي به راحتي قابل دستبرد و تحريف هستند. همچنين اظهار داشت كه اين مدارك كامل نيستند و ساختار اين گزارش متفاوت است كه ترديدهاي جدي به صحت و سقم آن وجود دارد.
23- آژانس هماكنون به تخمين اطلاعات و توضيحات ايران ميپردازد. ايران در اين مرحله تمامي اطلاعات لازم آژانس را ارائه نكرده است و دسترسي به مدارك و اشخاص لازم براي تأييد بيانيههاي ايران در دست نيست. در راستاي تبادلنظر در 14 مي 2008، آژانس بر اين عقيده است كه ايران اطلاعات مضاعف به ويژه درباره مواد منفجره با حساسيت بالا و فعاليتهاي مرتبط با آزمايش موشك در اختيار دارد كه ميتواند ماهيت اين مطالعات ادعايي را روشنتر كند و اين كشور بايد آنها را به آژانس ارائه دهد.
24. بايد خاطر نشان كرد كه آژانس هيچ اطلاعاتي - به جز سند فلز اورانيوم- درباره طرح واقعي يا توليد اجزاي مواد هستهاي تسليحات هستهاي يا اجزاي كليدي مشخص ديگر از قبيل چاشنيها يا مطالعات فيزيك هستهاي مرتبط توسط ايران در اختيار ندارد. با نظر به سند فلز اورانيوم پيدا شده در ايران، پاكستان، در پاسخ به درخواست آژانس (GOV/2007/58 پاراگراف 25)، تاييد كرده است كه سندي مشابه در پاكستان وجود دارد.
25. از آنجايي كه آژانس هيچگونه فعاليت هستهاي را در كلاهدوز يا پارچين نيافته است (GOV/2003/75 پاراگراف 10, GOV/2005/67 پاراگراف41, GOV/2005/87 پاراگراف46, 2006/15 پاراگراف 32)، نقش موسسات نظامي مرتبط از قبيل مركز مطالعات فيزيك، موسسه فيزيك كاربردي، و موسسه تحقيق آموزش و كاركنان آنها نياز به شناسايي بيشتري دارند، همچنين با نظر به اينكه عناصر اصلي اجزاي سانتريفيوژها در كارگاه سازمان صنايع دفاع توليد ميشوند( GOV/2004/11 پاراگراف37 و GOV/2004/34 پاراگراف22). آژانس همچنين خواستار روشن شدن دلايل دخالت و درگيري موسسات نظامي مرتبط، در پشتيباني از برنامه هستهاي است.
F. خلاصه
26. آژانس قادر بوده است تا عدم انحراف در مواد هستهاي اعلام شده از سوي ايران را تاييد كند. ايران به بازرسان آژانس اجازه دسترسي به مواد هستهاي اعلام شده را داده و گزارشهاي بررسي مواد هستهاي را در رابطه با فعاليتها و مواد هستهاي اعلام شده، در اختيار آژانس قرار داده است. اما ايران متن اصلاح شده قسمت كلي ترتيبات فرعي، كد 3.1 را درباره تهيه اوليه اطلاعات طراحي، اجرايي نكرده است.
27. مطالعات ادعايي درباره پروژه نمك سبز، آزمايش مواد با قابليت انفجار بالا و پروژه دستگاه حمل كلاهك موشكي هنوز جزء موارد نگران كننده باقي ماندهاند. شفافسازي اين موارد براي ارزيابي ماهيت برنامه هستهاي ايران در گذشته و حال ضروري است. ايران توافق كرده است تا درباره مطالعات ادعايي توضيحاتي ارائه كند. اما اين كشور هنوز تاكيد ميكند كه ادعاهاي مطرح شده بي اساس و ساختگي هستند.
28. ارزيابي كلي آژانس از ماهيت برنامه هستهاي ايران، در ميان موارد ديگر، نيازمند تشخيص نقش سند فلز اورانيوم و توضيحات ايران درباره پشتيباني برخي موسسات نظامي مرتبط از برنامه هستهاي كه جزء مسائل باقيمانده هستند، است. ايران بايد توضيحات واقعي را در دفاع از اظهاراتش درباره مطالعات ادعايي و ساير اطلاعات درباره انحراف نظامي احتمالي ارائه كند. پاسخهاي ايران به نامه آژانس مورخه 9 مي 2008 تا تاريخ 23 مي 2008 توسط آژانس دريافت نشده بود و هنوز مورد ارزيابي آژانس قرار نگرفته است. ايران بايد اطلاعات، توضيحات و دسترسي درخواستي آژانس كه در اين گزارش مطرح شده را بدون تاخير بيشتر فراهم كند. اين نكته نيز بايد مورد تاكيد قرار گيرد كه آژانس هيچگونه استفاده از مواد هستهاي در رابطه با مطالعات ادعايي نيافته است.
29. ايران بر خلاف تصميمات شوراي امنيت سازمان ملل، فعاليت غني سازي مرتبط خود را متوقف نكرده است و به عمليات غني سازي در مركز غني سازي سوخت آزمايشي و مركز غنيسازي سوخت و نصب دو آبشار جديد و نسل جديد سانتريفيوژها براي اهداف آزمايشي ادامه داده است. ايران همچنين به ساخت راكتور IR-40 ادامه داده است.
30. مدير كل آژانس از ايران ميخواهد تا تمام اقدامات لازم براي اعتمادسازي درباره ماهيت برنامه هستهاي خود، شامل پروتكل الحاقي را در سريعترين زمان ممكن اجرايي كند.
31. مدير كل آژانس به طور مقتضي به ارائه گزارش ادامه خواهد داد.
A. اسناد ارائه شده به ايران در ارتباط با مطالعات ادعايي
A.1. پروژه نمك سبز
مدرك 1 : يك برگه بدون تاريخ يك صفحهاي كه به طور آشكارا از شركت كيميا معدن (KM) تهيه شده است روند تبديل UO2 به UF4 با حجم 1 تن در سال از UF4 را نشان ميدهد. اين مدرك با عنوان "نمودار جريان روند- توليد نمك سبز در حد آزمايش" است و كلمات "گروه كيميا معدن" و پروژه5/13 روي آن نوشته شده است و شامل شرح كامل تجهيزات و اطلاعات موازنه مواد است.
مدرك 2: يك نامه يك صفحهاي با شرح و تفسير نوشته شده در ماه مي 2003 به زبان فارسي، از يك شركت مهندسي به كيميا معدن( KM) كه در آن خواستار دستورالعمل تهيه يك سيستم كنترل كننده قابل برنامه ريزي منطقي (PLC) شده است.
A.2. آزمايش مواد با قابلبت بالاي انفجاري
مدرك 1: تجزيه و تحليل و مرور نتايج آزمايش چاشني سيم انتقالي انفجار (EBW)، به تاريخ ژانويه تا فوريه 2004، شامل 11 صفحه گزارش به فارسي درباره كار انجام شده در پروژه 3.12 براي طراحي و ساخت يك چاشني EBW و يك واحد متناسب با آتش چاشني به ضميمه آزمايش 500 چاشني EBW.
مدرك 2: يك مدرك بدون تاريخ يك صفحهاي به زبان فارسي حاوي متن و نمودار طرح كلي براي ترتيبات آزمايش زيرزميني. اين نمودار يك تونل 400 متري كه در10 كيلومتري نقطه آتش قرار دارد را نشان ميدهد و مكان سيستمهاي الكترونيكي متعددي مثل يك واحد كنترل و يك ژنراتور برق پر قدرت را نشان نيز ميدهد.
مدرك 3: يك مدرك 5 صفحهاي به زبان انگليسي كه در آن آزمايش سيستم چندگانه راهانداز چندنقطهاي براي منفجر كردن مقدار قابل توجهي از مواد انفجاري با حساسيت بالا نيم كرهاي شكل و براي نظارت بر گسترش موج انفجار، در انفجار با حساسيت بالا، با استفاده از تعداد زيادي از برنامههاي تشخيصي شرح داده شده است.
A.3. دستگاه پوشش كلاهك موشك (re-entry)
مدرك 1 : يك نامه يك صفحهاي به زبان فارسي به تاريخ 3 مارس 2003 از فخريزاده به مديريت گروه صنعتي شهيد همت (SHIG)، عطف به " طرح آماد " و با هدف كمك به انتقال سريع دادهها در پروژه 111.
مدرك 2 : يك نامه يك صفحهاي به زبان فارسي به تاريخ 14 مارس 2004 از يك مقام پروژه 110 به دكتر كامران با توصيه به وي به در نظر گرفتن عقيده ناظران پروژه بر اساس گزارش مرتبط با "گروه E1" (بخشي از پروژه 111).
مدرك 3: يك مدرك يك صفحهاي بدون تاريخ به زبان فارسي از دفتر پروژه 111 به مهندس فخريزاده رئيس طرح آماد، عطف به نشست 28 اگوست 2002 و ارسال گزارش پيشرفت پروژه 111 به مقامات يكي از وزارتخانهها.
مدرك 4 : يك مدرك 14 صفحهاي به زبان فارسي به تاريخ فوريه و مارس 2003 با تيتر "آموزش مقدماتي مستندات"، كه هم در متن اصلي و هم در كپي نسخه تقديمي ارائه شده، شرح ميدهد كه "روش شناسي بايد با توليد و مديريت اسناد و گزارشهاي تكنيكي مطابقت داشته باشد.
مدرك 5- مدرك سه صفحهاي يك نامه اجمالي به فارسي مورخ 11 ژوئن 2002 از سوي م. فخريزاده به مجري پروژه درخواست گزارشات ماهانه را در بر ميگيرد كه در بيست و پنجم همان ماه با فرمتي خاص تهيه شد، را شامل ميشد.
مدرك 6- مدرك پنج صفحهاي بدون تاريخ به فارسي از دفتر اركيد به مديريت طراحي فعاليتهاي خاص پروژه 111 گروههاي E1-E6 و معاون رئيس E خلاصه شده است.
مدرك 7- مدرك متشكل از چهار توضيح به فارسي كه ديدگاهي از پروژه 111 از همان زمان پيش از دسامبر 2002 تا ژانويه 2004 ارائه ميدهد. اين مدارك موارد متنوعي از تلاش يك نهاد نامشخص براي توسعه و ساخت كلاهك پوششي موشك شهاب 3 قابل ايجاد ظرفيت جديد براي سيستم اين موشك را شامل ميشود. اين مدرك همچنين يك فيلم كوتاه درباره مونتاژ محفظه كلاهك را نشان ميدهد.
مدرك 8- دستورالعملهايي براي مونتاژ بخشهاي اين محفظه، مونتاژ ظرفيت داخلي اين محفظه، مونتاژ محفظه براي كلاهك شهاب 3 شامل 18 صفحه به فارسي است كه در دسامبر 2003 و ژانويه 2004 توسط گروه E6 پروژه 111 توليد شد.
مدرك 9- "سيستم كنترل مواد منفجره و گزارش ساخت و طراحي" مدركي 48 صفحهاي به فارسي است كه به تاريخ دسامبر 2003 تا ژانويه 2004 بازميگردد و توسط پروژه 111 توليد شد.
مدرك 10- "مونتاژ و راهنماييهاي اجرايي براي سيستم كنترل مواد منفجره"، مدركي 17 صفحهاي به فارسي است كه به تاريخ دسامبر 2003 تا ژانويه 2004 بازميگردد و توسط گروههاي E2 , E3 از پروژه 111 توليد شد.
مدرك 11- "طراحي و ساخت سيستم كنترل مواد منفجره"، مدركي 29 صفحهاي به فارسي است كه به تاريخ دسامبر 2003 تا ژانويه 2004 بازميگردد و توسط گروههاي E2 , E3 از پروژه 111 ساخته شد.
مدرك 12- "شبيهسازي عنصر محدود و تحليل فعال ناپايدار از ساختار كلاهك"، مدركي 39 صفحهاي است كه به تاريخ فوريه تا مارس 2003 بازميگردد و توسط گروه E5 از پروژه 111 توليد شد.
مدرك 13- "اجراي نيازهاي مشخصات گروهي كلاهك موشك شهاب 3 با ظرفيت جديد و با استفاده از شيوه بهينهسازي غيرخطي"، مدركي 36 صفحهاي به فارسي است كه به تاريخ مارس تا آوريل 2003 بازميگردد كه توسط گروه E4 از پروژه 111 توليد شد.
B- ديگر پرسشها
B1- پرسشهاي پاسخ داده شده در نامههاي آژانس در هشتم و دوازدهم فوريه 2008
1- آژانس درباره دخالت احتمالي يك عضو موسسه فيزيك كاربردي در فعاليت ايران بر سر چاشنيهاي سيم انتقال انفجاري، تلاش اين شخص براي تهيه طيفسنج گاما براي سوراخ HP و تلاش ايران براي تهيه شكافتهاي جرقهاي توسط يك نفر ديگر از اين كشور سئوال پرسيد. ايران اظهار داشت كه اين شخص در فعاليت مربوط به سيمهاي انتقال انفجار دخالت نداشت و درخواست تهيه براي ثبت در وزارت نفت بود. ايران تلاشهاي ادعايي براي تهيه شكافتهاي جرقهاي توسط يك نفر ديگر را رد كرد. آژانس به بررسي اطلاعات ارائهشده از سوي ايران ادامه ميدهد.
2- آژانس همچنين از ايران خواست تا در خصوص برنامه موسوم به پروژه 4 را كه به غنيسازي احتمالي اورانيوم مربوط ميشود، شفافسازي شود. ايران اظهارات گذشته خود را تكرار كرد مبني بر اين كه هرگز پروژه 4 وجود ندارد و برنامه غنيسازي اورانيوم در ايران نيست مگر اين كه توسط سازمان انرژي اتمي ايران انجام شود. اين آژانس به بررسي اطلاعات ارائه شده از سوي ايران در اين خصوص ادامه ميدهد.
3- آژانس درباره پروژههاي زير سوال كرده است: "پروژه 5/11/1"، كارخانه بندرعباس در جنوب ايران، "پروژه 5/11/2" تبديل كيك زرد به گاز UF6 و "پروژه 5/11/5"، تحقيق و توسعه درباره معدن و استخراج. ايران وجود اين پروژهها را انكار كرده است. آژانس به ارزيابي اطلاعات ارايه شده از سوي ايران ادامه ميدهد.
4- آژانس از ايران خواسته كه درباره اهداف سفرهايي كه در 1998 الي 2001 به خارج از كشور توسط آقاي "فخريزاده" و ديگر افرادي كه در برنامه هستهاي ايران دخيل بودهاند، توضيحات لازم را ارايه كند و افراد،شركتها و نهادهايي را كه اين نشستها با آنها برگزار شد، مشخص كند. ايران اعتراف كرده كه اين ديدارها صورت گرفتهاند اما عنوان كرده كه هيچ يك از آنها به فعاليتهاي هستهاي از جمله غنيسازي اورانيوم ارتباطي نداشته و جزئياتي ارايه نكرد. آژانس در 14 ماه مي بار ديگر درخواست خود را براي پاسخهاي جزئي بيشتر تكرار كرد.
5- ايران در پاسخ به درخواستهاي آژانس اين امر را رد كرد كه تلاشهايي براي تامين منابع نوتروني در سال 2003 انجام داده است. ايران همچنين اين امر را رد كرده است كه در سال 1997 تلاشي براي كسب گذراندن دورههاي آموزشي محاسبات نوتروني، جداسازي غنيسازي / ايزوتوپ، نرمافزارهاي مخصوص فشارهاي بالا، منابع نوتروني و موشك هاي بالستيك انجام داده است (GOV/2008/4، پاراگراف 40). آژانس همچنين درخواست كرد تا ايران دلايل لازم را درباره درج درخواست اينترنتي براي سابقه كاري دانشمندي كه در زمينه معادله "تيلور- سدوف" براي استنتاج تشعشع انفجار توپ هستهاي كارآمد باشد را در كنار تصاويري از آزمايش ترينيتي در سال 1945 ارايه كند. ايران عنوان كرده است كه اين دانشمند بر تحليل ابعاد و اندازه كار فعاليت ميكرده و منابع مربوط به سابقه كاري وي در دسترس عموم است. آژانس اجازه نيافت تا به افراد مرتبط با اين موضوعات دسترسي داشته باشد ولي همچنان به ارزيابي اطلاعات ارايه شده از سوي ايران ادامه ميدهد.
B-2- سوالاتي كه در نامه 9 مي 2008 آژانس مطرح شد
6- آژانس از ايران خواست كه توضيحات اضافي درباره برنامه هستهاي ايران را ارايه كند. سوالات مربوطه به شرح زير بودند.
(a) اطلاعاتي درباره نشستهايي كه در سال 1984 در سطح مقامات عاليرتبه ايران براي احياي برنامه هستهاي پيش از انقلاب انجام شد.
(b) اطلاعاتي درباره نامهاي كه توسط رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در سپتامبر 2006 منتشر شد كه در آن به امكان دستيابي به سلاح هستهاي اشاره شده است.
(c) تلاشهاي رئيس پيشين مركز تحقيقات فيزيك PHRC و گروه صنعتي شهيد همت براي دستيابي به اقلام خاص با كاربرد هستهاي و دو منظوره براي دانشگاه فني و سازمان انرژي اتمي ايران AEOI صورت گرفت (GOV/2008/4 پاراگراف 18).
(D) حدود و دامنه سفري كه توسط مقامات سازمان انرژي اتمي ايران به تاسيسات هستهاي پاكستان در سال 1987 انجام شد.
(e) اطلاعاتي درباره نشستهايي كه ميان مقامات ايران و اعضاي شبكه تهيه و تامين در سال 1993 در دبي صورت گرفت.
(f) نقش كميته مركزي انقلاب اسلامي در مبادلاتي كه با آن شبكه تامين مواد در سال 1989 انجام شد.
(g) اين كه اين طرحهاي پيرو وجود داشتهاند يا الان نيز وجود دارند، اهداف آنها، وضعيت كنوني و نهادهاي درگير: پروژه 8/4، پروژه 3.14، پروژه 8، پروژه 13 (پروژه44)، گروه 14، پروژه 10، پروژه 19 و پروژه 159.
(h) اسناد اثبات كننده درباره ترتيب ميلهها و صفحههاي آلومينيوم كه در تاريخ 27 ژانويه 2006 به آژانس ارائه شدند (GOV/2006/15, پاراگراف 37).
(i) ماهيت، اهداف مورد نظر و كاربرد تجهيزات پايش پرتوافشاني كه يكي از كاركنان موسسه فيزيك كاربردي براي بدست آوردن آن تلاش كرد.
(j) اطلاعات درباره هدف كار انجام شده توسط شركت پيشگام در سال 2000 مربوط به طرح فرايند PUREX براي سازمان انرژي اتمي ايران.
(k) توافقنامهاي كه، طبق اطلاعات منابع آزاد، در 21 ژانويه 1990 توسط وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح براي ساخت يك رآكتور 27 مگاواتي در اصفهان امضا شد.
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبکه خبر]
[مشاهده در: www.irinn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 295]
صفحات پیشنهادی
-
گوناگون
پربازدیدترینها