تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع): بهشتى‏ها چهار نشانه دارند: روى گشاده، زبان نرم، دل مهربان و دستِ دهنده.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834137857




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مردم وقت ندارند، سینماگران استعداد!


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: مردم وقت ندارند، سینماگران استعداد!
در حالي كه داربست‌هاي جلوي سينما را چسبيده بودم، خودم را به نفر جلويي نزديك مي‌كردم كه هم كسي از زير نرده‌ها جلوي من نايستد و هم مقداري از سردي هوا كم شود. ساعت حدود 2 بعداز ظهر بهمن ماه بود. آفتاب ملايمي به صورتمان مي‌خورد، از آنها كه دوست نداري هيچ وقت تمام شود. دو نفري از ظهر آمده بوديم كه براي باقي بچه‌ها جا بگيريم تا وقتي مي‌آيند از صف عقب نيفتند.
نویسنده : سيدمحمد حسيني 


در حالي كه داربست‌هاي جلوي سينما را چسبيده بودم، خودم را به نفر جلويي نزديك مي‌كردم كه هم كسي از زير نرده‌ها جلوي من نايستد و هم مقداري از سردي هوا كم شود. ساعت حدود 2 بعداز ظهر بهمن ماه بود. آفتاب ملايمي به صورتمان مي‌خورد، از آنها كه دوست نداري هيچ وقت تمام شود. دو نفري از ظهر آمده بوديم كه براي باقي بچه‌ها جا بگيريم تا وقتي مي‌آيند از صف عقب نيفتند.
فيلم حدود ساعت 9 شب اكران مي‌شد اما معمولاً بليت‌ها را نيم ساعت مانده به شروع فيلم مي‌فروختند. از چند روز پيش براي همين سئانس از روي جدول برنامه فيلم‌هاي جشنواره با خودكار آبي دورش را خط كشيده بوديم كه حتماً ببينيمش. هر ساعت كه مي‌گذشت جمعيت پشت سرمان بيشتر مي‌شد و دلشوره‌اي در دلم مي‌افتاد كه نكند بليت به ما نرسد. از آن طرف وقتي انتهاي صف را مي‌ديدم كه تا انتهاي خيابان رسيده دلگرم مي‌شدم و مي‌گفتم: اين همه آدم، مگه ميشه نفروشن؟ بالاخره ساعت 9 شد و دست‌اندركاران، مهمانان ويژه و آنهايي كه از قبل بليت خريده بودند داخل سالن شدند، ديگر كسي هم پشت گيشه بليت فروشي نبود، عده زيادي هم از ته صف رفتند پي كارشان. حيف شد. فيلم خوبي را از دست داديم!
وقتي جلوي در سينما رسيديم قبل از اينكه ماشين را پارك كنيم نگاهي به داخل انداختيم. از ازدحام جمعيت معلوم بود كه اگر خيلي شانس بياوريم يك بليت گيرمان بيايد. بايد خيلي جلوتر پارك مي‌كرديم. چون جلوي سينما جا نبود. طبق معمول، سه شنبه‌ها يكي از بچه‌ها پياده مي‌شد و خودش را به گيشه مي‌رساند و براي همه بليت مي‌خريد.
معمولاً من مي‌رفتم، سعي مي‌كردم روي پله برقي راه بروم تا زودتر برسم. از خلوت بودن گيشه معلوم بود كه ديگر بليت نمي‌فروشند. صفحه نمايش سئانس فيلم‌ها را نگاه كرد، يك سئانس خالي بود ولي فيلم خوبي نبود كه بچه‌ها بپسندند، اگر مي‌خريدم روي دستم مي‌ماند و خودم هم بايد تنها برمي‌گشتم. همين طور كه از پله‌ها به سمت پايين برمي‌گشتم جمعيت با كلي خوراكي در دست به سمت سالن‌هاي نمايش مي‌رفتند. در حالي كه بالا را نگاه مي‌كردم با خودم گفتم: چه شلوغ شده، اينها كي بليت خريده‌اند؟حتما مردم با سينما آشتي كرده‌اند! شايد براي كسي كه اين صحنه‌ها برايش آشنا نيست اين تصور به وجود بيايد كه با اين اوصاف سينماها بايد شلوغ باشند و مردم براي ديدن فيلم سر و دست بشكنند! سر ماه كه مي‌شود بعد از دادن كرايه‌خانه، قسط و... نوبت به كتاب و سينما مي‌رسد. وقتي يك خانواده با ذوق و شوق در يك وسط هفته ساعت 9 شب به سينما مي‌روند، آن هم سينمايي كه با جزئياتش شايد 100 هزار تومان برايشان آب بخورد، پس در ايام تعطيل تهيه كننده بايد بارش را ببندد و از آن طرف هم صنعت سينما رشد مي‌كند و هم بحمدالله فرهنگ روز به روز بيشتر مي‌شود و مردم هم فرهيخته‌تر.
اما به واقع خبر غم‌انگيز يا تعجب‌آور اين است كه ميانگين مخاطب سينما نسبت به دهه‌هاي گذشته به شدت در حال كاهش است و مدام اين جمله شنيده مي‌شود كه مردم با سينماها قهر كرده‌اند. به طوري كه ميانگين مخاطب سينما در ساليان اخير نسبت به چند سال گذشته به شدت كاهش پيدا كرده است. اولين دليل آن هم گران بودن قيمت بليت به نظر مي‌رسد. اما آيا اين قيمت كه در سال 94 قيمت يك ساندويچ ساده بيشتر نبود، واقعاً به قدري است كه مردم به كل از رفتن به سينما صرف نظر كنند؟
در همان دهه‌هاي 60 و 70 خورشيدي كه بيشترين آمار مخاطب سينما و ركورد پرمخاطب‌ترين فيلم‌هاي تاريخ سينما رقم خورده است، قيمت بليت هر فيلم در مقايسه با كالاهاي مصرفي فرق چنداني با امروز نداشت.
بحث مهم‌تر اولويت است. اگر چيزي در ذهن مردم اولويت نداشته باشد، مجاني هم بدهي مردم نمي‌خرند. امروز سينما در اولويت چندم خانواده‌هاي قشر متوسط و حتي بالاي جامعه است؟ اگر پولي داشته باشند حاضر نيستند خرج ديدن فيلم كنند. هرچند جايگزين شدن محصولات فرهنگي ديگر (ماهواره، دي وي دي، اينترنت پر سرعت و...) رقيب بسيار جدي‌اي مي‌تواند براي سينما باشد اما نه آنچنان كه سينما به كل از دور خارج شود. مگر در كشورهاي غربي كه اين ابزارها خيلي زودتر از اين حرف‌ها آمده بود مردم امروز به سينما نمي‌روند؟ امروز كه در سال 2015 زندگي مي‌كنيم، ميانگين مخاطب سينما در فرانسه و ايالات متحده امريكا بسيار بالاتر از مخاطب ايراني است و اين رقم در مقايسه با كشور ما واقعاً تأسف‌بار است. شايد بگوييم كه كيفيت سينما و فيلم‌ها مي‌تواند دليل قانع‌كننده‌اي براي نرفتن مردم به سينما باشد اما آمار دهه‌هاي قبل ناقض اين مطلب است.
مسئله بعدي گرفتاري و مشغله مردم است كه نسبت به دهه‌هاي گذشته بيشتر شده و به اصطلاح ديگر مردم وقت سر خاراندن ندارند و اگر هم داشته باشند ترجيح مي‌دهند جاي ديگري صرف كنند كه اين امر به اولويت و اهميت موضوع باز برمي‌گردد.
به لحاظ روان شناختي سائق حالت رواني احساس نياز در فرد است كه باعث ايجاد انگيزه و حركت به سوي عمل مورد نظر مي‌شود. سائق است كه نيازها را اولويت‌بندي مي‌كند و براي فرد برنامه مي‌ريزد كه كدام نياز مهم‌تر است و ابتدا به سمت كدام قدم بردارد. تا زماني كه اولويت سينما و فرهنگ در ذهن مردم بالا نرود هيچ انگيزه‌اي نمي‌تواند مردم را به سينما بكشاند. در اين بين نقش سينماگران نيز بسيار حائز اهميت است. كافي است نگاهي به ليست سينماداران بيندازيم، به راحتي در مي‌يابيم كه اصولاً دو نوع فيلم روي پرده است. يا فيلم‌هاي درام، روشنفكري و به قول معروف مخاطب خاص يا فيلم‌هاي گيشه‌ساز صنعتي و صرفاً سرگرم‌كننده. فيلمساز مخاطب ديگري براي سينما در نظر نمي‌گيرد و جاي خالي بسياري از ژانرهاي سينمايي در ليست سينماداران حس مي‌شود. سينما نياز به يك تحول و نوآوري دارد كه مخاطب را به سالن‌ها بكشاند، با نگاه كردن به پوستر فيلم‌ها هم مي‌شود خيلي چيزها را فهميد. مثلاً يك بازيگر در سه فيلم همزمان بازي مي‌كند. اين پوسترها هم براي خيلي‌ها تكراري شده و جذابيتي ندارد. يا فيلم درام تلخ يا كمدي سرگرم كننده! بي‌شك تنوع و نوآوري نيز نقش مهمي در ايجاد سائق، انگيزه و ميل به سينما رفتن در مخاطب ايفا مي‌كند.
سينما يك ابزار است كه سهم بزرگي از خوراك فرهنگي جامعه را تأمين مي‌كند. فيلم مي‌تواند مسير جامعه و خط فكري مردم را تعيين كند و بازيگر هم نقش بزرگي در شكل دادن خود پنداره افراد و به خصوص جوانان دارد.
از همين پرده سينما خيلي چيزها را مي‌شود به مردم فهماند، خيلي حرف‌ها را مي‌توان در اين دو ساعت نمايش روي پرده خلاصه كرد، بسياري از جريانات فرهنگي و سياسي از همين سينماها شكل گرفته است. به همين دليل است كه سينما هنوز در غرب مخاطب دارد، كارگردان و به طور كلي هنرمند حواسش است كه تريبون بزرگي به نام سينما را در اختيار دارد و مي‌كوشد كه مخاطب را در سالن‌هاي سينما نگه دارد.
او مي‌داند كه چگونه مخاطب را به سينما بكشاند چون فقط هدف ديدن فيلم نيست، فيلم را روي دي وي دي يا فايل اينترنتي هم مي‌شود ديد، اما اينكه در صف بايستيم، بليت بخريم و فيلم را در سالن سينما با مردم تماشا كنيم، ارزش دادن به فرهنگ و كمك به صنعت سينماست. تا وقتي صنعت سينما بچرخد هنرمندان زنده هستند و تا وقتي هنرمندان زنده‌اند جامعه نفس مي‌كشد، اين هنرمند است كه بار مسئوليت شكل دادن به خود پنداره افراد جامعه را به دوش مي‌كشد اما اگر به تنهايي و بدون همكاري مخاطب اين بار را روي دوشش بكشد، قطعاً زمين مي‌خورد.

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۰۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن