واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت میهمان ؛
روند متفاوت شهرنشینی در دو دنیای توسعه یافته و در حال توسعه
شناسهٔ خبر: 2949237 - یکشنبه ۳ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۴
جامعه > شهری
در کشور ما اگرچه مهاجرت روستا به شهر در دو دوره سرشماری اخیر روند کاهشی را نشان می دهد اما همچنان آمار آن بالاست. به گزارش خبرگزاری مهر،سید محسن طباطبایی مزدآبادی؛مشاور معاون فنی و عمرانی شهردار تهران در یادداشتی نوشت:سالانه میلیونها نفر در پهنه های مختلف جغرافیایی جابجا می شوند و مکان زندگی خود را تغیر می دهند. مهاجرت و جابجایی مردم هنوز هم موضوعی جذاب و در عین حال چالش برانگیز است. طبق گزارشات سیاست های جمعیتی جهان، در سال ۲۰۱۳ از بین ۱۸۵ کشور که آمارهای آنها موجود بوده است، ۸۰ درصد آنها سیاست های کاهش روند مهاجرت روستا به شهر را در دستور کار قرار داده اند. در حالیکه این رقم برای سال ۱۹۹۶، ۳۸ درصد بوده است و این نشان می دهد که روند مهاجرت روستا-شهری رشد نگران کننده ای را داشته است و این امر حاکی از آنست که سهم بالایی از رشد شهرنشینی در جهان و بخصوص در کشورهای در حال توسعه مربوط به مهاجرت های روستا-شهری است. در نگاه اول رشد و گسترش شهرنشینی پدیده نامطلوبی نیست چرا که در اغلب موارد رشد شهرنشینی با رشد اقتصادی پیوند خورده است و اکثر کشورهایی که به رشد و توسعه اقتصادی مناسب دست یافته اند دارای اکثریت جمعیت شهرنشین بوده اند. شهرنشینی همچنین باعث افزایش سهم صنعت و خدمات نسبت به کشاورزی در تولید ناخالص داخلی و اشتغال می شود اما این تنها یک طرف قضیه است و عمدتا در کشورهای توسعه یافته صدق می کند. واقعیت آن است که روند فعلی شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه علیرغم شباهت های فراوانی که با روند شهرگرایی در کشورهای توسعه یافته در قرن نوزدهم دارد، اما تفاوتهای اساسی نیز دارد؛ یکی از تفاوتها اینست که روند فعلی رشد این کشورها سریعتر و با شتاب بیشتری نسبت به کشورهای توسعه یافته انجام گرفته است. شهرنشینی در اروپا از ۱۵ درصد در سال ۱۸۰۰ در اثر انقلاب صنعتی و دیگر تحولات متعاقب آن به ۴۰ درصد در سال ۱۹۱۰ رسید در حالیکه که کشورهای آسیا و آفریقا که در سال ۱۹۵۰ جوامعی کم درآمد و عمدتا روستایی با میزان شهرنشینی حدود۱۵ درصد بودند، در سال ۲۰۱۰ سطح شهرنشینی ۴۰ درصدی را تجربه کرده اند. تفاوت عمده دیگر در روند شهرنشینی در دو جهان توسعه یافته و در حال توسعه مربوط به رشد درآمد است. در سال ۱۹۶۰، ۳۵ کشور که درآمد سرانه آنها کمتر از ۲ دلار در روز بود، میانگین شهرنشینی ۱۵ درصد را داشتند و در سال ۲۰۱۰، ۳۵۴ کشور با همان درآمد میزان شهرنشینی ۳۰ درصد را داشته اند و این بدین معناست که شهرنشینی رشد داشته است اما درآمد ثابت مانده است. در کشورهای در حال توسعه امروزه شهرهای بسیار بزرگی به چشم می خورند. بمبئی، لاگوس و جاکارتا تقریبا به اندازه نیویورک، پاریس و لندن جمعیت دارند اما سطح درآمد آنها بسیار پایین است. داکا، کینشازا و مانیل ابرشهرهایی هستند که در کشورهای فوق العاده فقیر قرار دارند. به نظر می رسد علاوه بر رشد طبیعی جمعیت شهری، سهم مهاجرت های روستا شهری در این شهرها بسیار بالاست. رشد قارچ گونه بسیاری از شهرهای جهان رو به توسعه محصول یک محاسبه اقتصادی است بدین صورت که دافعه های روستایی و جاذبه های شهری، روستاییانی که به خدمات و زیرساخت های اصلی زندگی و معیشت دسترسی ندارند، آنها را روانه شهرها می کند و بر انبوه فقیران شهری که در حاشیه شهرها و در درون مسکن های نامناسب و ناپایدار اقامت می کنند، می افزاید. ناگفته پیداست که مهاجران روستایی نیز گروهی متجانس و همگن نیستند و لزوما تمام مهاجران فقیر نیستند اما بخش اعظم فقیران شهری، مهاجران روستایی هستند. در کشور ما نیز اگرچه مهاجرت روستا به شهر در دو دوره سرشماری اخیر روند کاهشی را نشان می دهد اما همچنان آمار آن بالاست. در ده ساله بین دو سرشماری ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ ما شاهد بیش از دومیلیون مهاجر روستا به شهر بوده ایم که این آمار حدود ۵/۱۶ درصد کل مهاجرتها را شامل می شود و در ۵ ساله ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ این رقم به حدود ۷۵۰ هزار نفر رسیده است که معادل ۴/۱۳ درصد کل مهاجرت های کشور می شود. چیزی که در این آمارها پنهان می ماند مهاجرت از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ است و اگر مهاجرت از شهرهای کوچک که برخی از آنها کارکردی شبیه به روستا داشته و اقتصاد متکی به کشاورزی دارند را به ارقام بالا اضافه کنیم وضعیت متفاوت تر خواهد شد بنابراین به نظر میرسد راه مبارزه با فقر شهری که چهره عریان آن در آلونک نشینها و حلبی آبادیهای اطراف کلانشهرها مشهود است، اینست که چاره کار را در روستاها بجوییم و سیاستهای ماندگار کردن جمعیت در روستاها را پیگیری کنیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]