تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834272657
حجتالاسلام پناهیان در دانشگاه تهران: «نیت» حلقه واسطی است که علم و عمل را مثمر ثمر قرار میدهد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حجتالاسلام پناهیان در دانشگاه تهران:
«نیت» حلقه واسطی است که علم و عمل را مثمر ثمر قرار میدهد
مشکل ما در ایمان نیست؛ همین مقدار ایمانی که داریم، کافی است. ما به چه چیزی ایمان نداریم؟ به خدا؟ به معاد؟ به وحی و نبوت؟ همینمقدار ایمانی که داریم، کافی است. مشکل ما آنجاست که کار خوب را بدون نیت انجام میدهیم.
به گزارش خبرگزاری فارس، در ادامه بخشهایی از سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در دانشگاه امام صادق(ع) با موضوع «برای نزدیک شدن به خدا» را در ادامه میخوانید: ملاقات خدا هدف نهایی و قهری ماست؛ انتخابی نیست هر انسانی به مقتضای ظرفیت خودش و متناسب با شرایط خودش اگر فکر کند، خواهد دید که چیزی غیر از خدا ارزشش را ندارد که بخواهد به عنوان هدف تلقی کند. هدف نهایی ما قهراً ملاقات خداست، و هدف نهایی ما اکتساباً «در بهترین وضعیت خدا را ملاقات کردن» است و هدف میانی ما «هر لحظه به خدا نزدیک شدن» است. ببینید هدف نهایی ما در این آیه کریمه، چگونه بیان شده است: «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیه»(انشقاق/6) یعنی ای انسان، تو خدا را با تلاش توأم با سختی، ملاقات خواهی کرد. این هدف قهری ماست و انتخابی نیست که خودمان آن را انتخاب کنیم. ما به این سو خواهیم رفت و از دالان مرگ هم عبور خواهیم کرد، به صحرای محشر هم خواهیم رسید؛ پس بیایید به این هدف قهری، فکر کنیم. این دیگر در اختیار ما نیست که انتخابش کنیم، فقط به آن فکر کنیم که چه راهی در پیش روی ما قرار دارد؟ هدف اکتسابی ما این است که «من خدا را در بهترین وضعیت ملاقات کنم، و خدا از من خیلی راضی باشد، و من خیلی از خدا راضی باشم» کمااینکه میفرماید: «یَأَیَّتهَُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّه*ارْجِعِى إِلىَ رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّه»(فجر/27و28) به سوی پروردگار خودت بیا، در حالی که راضی و مرضی هستی. بهترین حالت این است که خدا از تو راضی باشد و تو از خدا راضی باشی. این هدف نهایی اکتسابی ما است. هدف میانی ما «هر لحظه به خدا نزدیک شدن» است هدف میانی ما «هر لحظه به خدا نزدیک شدن» است. در زیارت عاشورا میخوانیم: «یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ إِلَى رَسُولِهِ... بِمُوَالاتِک»(کاملالزیارات/177) یعنی ای امام حسین(ع)! من به واسطه ولایت شما میخواهم به خدا نزدیک شوم. هر کسی در این محرم هرچقدر به خدا نزدیک شد، قدرتش همین است، توانش همین است، سعادتش همین است، طبیعتاً دیگر-امسال- بیشتر از این نخواهد شد. تو در پرتوی محبت اباعبدالله الحسین(ع) و در مجلس امام حسین(ع) و در کربلای حسین(ع) تا این حدّ توانستی پَر بکشی و پرواز کنی، آیا بعداً میخواهی بالاتر از این بروی؟! تقرب به خدا هدف محرم ماست. من هر بار که زیارت عاشورا میخوانم و هر بار که به مجلس امام حسین(ع) میروم، در واقع میخواهم به خدا تقرب پیدا کنم. هدف میانی ما، یعنی آن هدفی که تا قبل از رسیدن به هدف نهایی باید به آن برسیم «هر لحظه و با هر عملی به خدا نزدیکتر شدن» است. همه ما در روز قیامت برای هر لحظهای که به سوی خدا نرفتهایم و هر قدمی که برای تقرب به خدا بر نداشتهایم، احساس خسران و پشیمانی خواهیم کرد؛ حتی اگر اهل بهشت باشیم. مهمترین اقدام بعد از انتخاب هدف چیست؟ حالا دوباره به همان سؤالی که در جلسات قبل مطرح کردیم، باز میگردیم: انسانی که هدف دارد، چرا نباید رشد کند؟ کسی که درباره هدفش فکر کرده و هدفش را با «تفکر» انتخاب کرده، راز رشدش در چیست؟ مهمترین اقدامی که باید انجام دهد تا به هدف برسد، چیست؟ مشکل و گیر اساسی ما برای رسیدن به این هدف چیست؟ بعد از انتخاب هدف، بیشترین تمرکز خودمان را برای جلو رفتن به سمت هدف، در کجا باید خرج کنیم؟ میخواهیم خوبیهای ما بیثمر نباشد، میخواهیم حداقل خوبیهایمان ما را به مقصد برساند و حتی میخواهیم خوبیهایی که نداریم، پای ما بنویسند؛ چهکار باید کنیم؟ مشکل ما در آگاهی و دانایی نیست گیر و مشکل اساسی ما در چیست که جلو نمیرویم؟ آیا گیر ما در آگاهی و دانایی است؟ نه، آگاهی به همینمقداری که در اطراف ما هست، کافی است. خیلی بیشتر از آن مقدار آگاهیِ دینی که ما نیاز داریم، از در و دیوار و از مدرسه و دانشگاه به ما میرسد. این مقدار آگاهی نسبت به آن حداقلی که برای یک حرکت مؤثر نیازمند هستیم، بیشتر است. ضمن اینکه در جریان آن حرکت مؤثر، خودمان اهل مطالعه خواهیم شد و آگاهیهای لازم را بهدست میآوریم. ما همین مقداری که میدانیم، کافی است. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «شما به عمل به آنچه که میدانید محتاجترید تا به زیاد کردن داناییهای خودتان؛ إِنَّکُمْ إِلَى الْعَمَلِ بِمَا عُلِّمْتُمْ أَحْوَجُ مِنْکُمْ إِلَى تَعَلُّمِ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُون» (غررالحکم/ حدیث3826) همچنین وقتی که از آیت الله بهجت(ره) درباره این موضوع میپرسیدند، ایشان پاسخ میدادند که شما به همین چیزهایی که میدانید عمل کنید؛ از در و دیوار برای شما علم میریزد. مشکل ما در آگاهی نیست. نباید انتظار داشته باشیم اول به یقین عرفا برسیم، بعد جلو برویم! مشکل ما در ایمان هم نیست؛ همین مقدار ایمانی که داریم، کافی است. ما به چه چیزی ایمان نداریم؟ به خدا؟ به معاد؟ به وحی و نبوت؟ همینمقدار ایمانی که داریم، کافی است. درست است که هنوز یقینمان آنقدر نشده که ما را وادار کند که جلو برویم، اما نباید چنین انتظاری داشته باشیم. نباید انتظار داشته باشیم که اول یقین ما عین یقین عرفا بشود، و بعد جلو برویم! پس تا آن موقع چگونه میخواهیم حرکت کنیم؟! اصلاً ما بیشتر از این ایمان، برای چه میخواهیم؟! در آیه قرآن میفرماید: بعضیها را اگر از جهنم در بیاوریم و آنها را به دنیا برگردانیم و به آنها بگوییم که حالا مؤمن شوید، باز هم کافر میشوند (وَ لَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُواْ عَلىَ النَّارِ فَقَالُواْ یَالَیْتَنَا نُرَدُّ وَ لَا نُکَذِّبَ بَِایَاتِ رَبِّنَا وَ نَکُونَ مِنَ المُْؤْمِنِین* بَلْ بَدَا لهَُم مَّا کاَنُواْ یخُْفُونَ مِن قَبْلُ وَ لَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نهُُواْ عَنْهُ وَ إِنهَُّمْ لَکَاذِبُون»(انعام/27و28) مشکل ما در محبت هم نیست مشکل ما در محبت هم نیست، همین مقدار محبتی که داریم، کافی است. خیلیها بودند که محبت هم داشتند، ولی محبتشان ثمری نداشت. ما کسانی را میشناسیم که اباعبدالله الحسین(ع) را با اشک، تیرباران کردند! عمر سعد-عصر عاشورا- وسط خیمهگاه گریه میکرد و میگفت: خیمهها را غارت نکنید! علمی که ثمر نمیدهد را زیادش نکن، بلکه سعی کن از آن ثمر بکشی. ایمانی که ثمر نمیدهد را برای چه میخواهی بیشتر کنی؟! دنبال این باش که از آن ثمر بگیری. محبتی که ثمر ندارد نیز همینطور است. امام رضا(ع) میفرماید: در آخرالزمان فتنهای در بین دوستداران ما درست میشود، که شدیدتر از فتنه دجال است (إِنَّ مِمَّنْ یَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِیعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ؛ وسائل الشیعه/16/179) پس محبت بیاثر و غیرنجاتبخش هم داریم. یک نمونه روشن این محبت بیاثر هم در کربلا رقم خورد: قُلُوبَهُمْ مَعَهُ وَ سُیُوفَهُمْ عَلَیْه(لهوف/62) یعنی آنها حسین را دوست داشتند، اما شمشیر برداشته بودند تا ایشان را به قتل برسانند. یا عمل نداریم، یا عمل ما اثر ندارد برای اینکه معلوم شود گیر و مشکل ما در کجاست، یک رازی را به شما معرفی میکنم و بعد یکمقدار در ابعاد فردی و اجتماعی بر روی این راز کار کنیم تا انشاء الله نه کسی از حرکت رو به جلو متوقف شود و نه اینکه، کُند حرکت کند. گفتیم که مشکل ما در علم و آگاهی و ایمان و محبت نیست، پس فقط عمل باقی میماند. لابد مشکل ما در عمل است. آیا ما عمل نداریم؟ در پاسخ باید گفت: یا عمل نداریم، و یا اینکه عمل داریم ولی عمل ما قبول نمیشود و اثر ندارد. خیلی از اعمال ما «عملِ بیاثر» است. یک نمونه مهم از عمل بیاثر و بیخود، عملی است که عُجب و غرور به همراه داشته باشد. کسی که بهخاطر عملش دچار عُجب شود، دیگر هیچ کسی را آدم حساب نمیکند! طبق روایات، بهتر است که انسان گناه کند ولی دچار عُجب نشود. (امام صادق(ع): إِنَّ اللَّهَ عَلِمَ أَنَّ الذَّنْبَ خَیْرٌ لِلْمُؤْمِنِ مِنَ الْعُجْبِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ مَا ابْتُلِیَ مُؤْمِنٌ بِذَنْبٍ أَبَداً؛ کافی/2/313) در روایت داریم که اگر کسی گناه کند بهتر از این است که عمل خوب انجام دهد ولی دچار عجب شود. (امام صادق(ع): إِنَّ الرَّجُلَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیَنْدَمُ عَلَیْهِ وَ یَعْمَلُ الْعَمَلَ فَیَسُرُّهُ ذَلِکَ فَیَتَرَاخَى عَنْ حَالِهِ تِلْکَ فَلَأَنْ یَکُونَ عَلَى حَالِهِ تِلْکَ خَیْرٌ لَهُ مِمَّا دَخَلَ فِیهِ؛ همان) گاهی علم و ایمان زیادی، مشکلساز است اگر علم ما زیاد شود ولی آن ثمره لازم را نداشته باشد، ممکن است مشکلساز هم بشود. و ما به آن «علمِ زیادی» میگوییم. در قرآن کریم درباره این علم زیادی میفرماید: «مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً»(جمعه/5) ایمانِ زیادی و بیثمر نیز میتواند مشکلساز باشد. منظور از ایمان زیادی این است که بخواهی با معجزه ایمانت زیاد شود ولی به اقتضاء آن، درست عمل نکنی. در سوره مائده میفرماید: عدهای به عیسی بن مریم(ع) گفتند که از خدا بخواه یک مائدهای از آسمان به ما برسد تا عید ما باشد.(إِذْ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ یَاعِیسىَ ابْنَ مَرْیَمَ هَلْ یَسْتَطِیعُ رَبُّکَ أَن یُنزَِّلَ عَلَیْنَا مَائدَةً مِّنَ السَّمَاءِ قَالَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِین؛ مائده/112) حالا ببینید که خداوند با این مسأله چگونه برخورد میکند؛ خداوند میفرماید: من این مائده را میفرستم، ولی هر کدام از اینها بعد از دیدن این معجزه، اگر کافر بشوند او را چنان عذاب خواهم کرد که احدی را آنگونه عذاب نخواهم کرد(قَالَ اللَّهُ إِنىِّ مُنزَِّلُهَا عَلَیْکُمْ فَمَن یَکْفُرْ بَعْدُ مِنکُمْ فَإِنىِّ أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَّا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِّنَ الْعَالَمِین؛ مائده/115) محبتِ زیاد خوب است ولی «محبتِ زیادی» خوب نیست محبتِ زیادی هم داریم، نمونهاش «غُلات» هستند. باید در ارتباط با محبت مراقبت کنیم، البته محبتِ زیاد خوب است ولی «محبتِ زیادی» خوب نیست؛ منظور از محبت زیادی این است که این محبت را نابهجا و بیحساب نشان دهیم، یا از سرِ محبت، رفتارهای زیادی و نابهجا انجام دهیم. یک کسی را مار نیش زده بود، و آنقدر حالش بد بود که داشت هلاک میشد. امیرالمؤمنین(ع) او را دید و فرمود: «نترس، نمیمیری» و یک مداوایی هم برای او پیشنهاد داد. بعد از چند ماه، حضرت به او فرمود: میدانی چرا مار تو را نیش زد؟ گفت: نمیدانم. حضرت فرمود: یکجا قنبر، غلام من پیش تو آمد، در حالی که تو پیش یکی از دشمنان ما نشسته بودی، قنبر یک غلام بود ولی تو به احترام قنبر بلند شدی، لذا آن شخص(که از دشمنان ما بود) به تو گفت: چرا جلوی پای یک غلام بلند شدی؟ تو گفتی: او غلام علی بن ابیطالب(ع) است و من به او احترام میگذارم. با این حرف تو، آن دشمن ما خیلی عصبانی شد و بلند شد و قنبر را کتک زد. تو نباید جلوی او به قنبر احترام میگذاشتی تا قنبر کتک نخورد(دَخَلَ عَلَى أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ ع رَجُلَانِ مِنْ أَصْحَابِهِ، فَوَطِئَ أَحَدُهُمَا عَلَى حَیَّةٍ فَلَدَغَتْهُ... قَالَ: أَ مَا تَذْکُرُ حَیْثُ أَقْبَلَ قَنْبَرٌ خَادِمِی وَ أَنْتَ بِحَضْرَةِ فُلَانٍ الْعَاتِی، فَقُمْتَ إِجْلَالًا لَهُ لِإِجْلَالِکَ لِی فَقَالَ لَکَ: وَ تَقُومُ لِهَذَا بِحَضْرَتِی! فَقُلْتَ لَهُ: وَ مَا بَالِی لَا أَقُومُ وَ مَلَائِکَةُ اللَّهِ تَضَعُ لَهُ أَجْنِحَتَهَا فِی طَرِیقِهِ، فَعَلَیْهَا یَمْشِی. فَلَمَّا قُلْتَ هَذَا لَهُ، قَامَ إِلَى قَنْبَرٍ وَ ضَرَبَهُ وَ شَتَمَهُ، وَ آذَاهُ، وَ تَهَدَّدَهُ وَ تَهَدَّدَنِی، وَ أَلْزَمَنِی الْإِغْضَاءَ عَلَى قَذًى، فَلِهَذَا سَقَطَتْ عَلَیْکَ هَذِهِ الْحَیَّة؛ تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع)/587) به این میگویند «محبتِ زیادی» که ضرر دارد. پس در جایی که میبینی اگر دفاع کنی، موجب میشود چهار نفر را سر ببُرند، نباید دفاع کنی. بعضیها در جلسه روضه میگویند: «از شهدا نخوانید؛ ما فقط مرید حسینیم!» البته به معنای واقعی کلمه «محبتِ زیادی» اصلاً نداریم، چون محبت هرچه بیشتر باشد خوب است، ولی رفتارهای نابهجا و غلط که-ظاهراً- از سر محبت است، اشکال دارد. مثلاً گاهی اوقات به کسی که منتظر امام زمان(ع) است، میگویید: «این آقای بزرگوار یا این شهید عزیز هم یکمقدار بوی حضرت را میدهند...» ولی او در مقابل میگوید: «نه، اینها چیست؟! ما فقط خودِ حضرت را میخواهیم!» این آدم در واقع مریض است(دچار مرض قلبی و روحی است) مثلاً بعضیها به مجلس روضه امام حسین(ع) میروند و میگویند: «از شهدا نخوانید؛ فقط حسین(ع)» اینها شبیه داعشیها حرف میزنند! داعشیها هم میگویند: «فقط خدا؛ بقیه نه!» چه کسی گفته است که نباید درباره شهدا بخوانیم و گریه کنیم؟ اینهایی که میگویند «ما فقط مرید امام حسین(ع) هستیم و بس!» در واقع برای خودشان دکّان باز کردهاند! خُب این شهدا هم در راه امام حسین(ع) شهید شدهاند، ما که نمیگوییم اینها با امام حسین(ع) یکی هستند، اینها غلامان امام حسین(ع) هستند ولی نباید اینها را فراموش کنیم. حلقه واسطی که علم، ایمان، محبت و عمل را مثمر ثمر قرار میدهد چیست حالا میخواهیم یک رازی را بگوییم که چگونه عمل بیاثر نداشته باشیم؟ علم بیثمر نداشته باشیم؟ چگونه ایمانمان نتیجه بدهد و محبتمان هم بهجا باشد؟ البته پاسخ این سؤال آسان است. اصلاً همیشه انسان با غفلت نسبت به چیزهای آسان، بدبخت میشود. به همینخاطر است که روز قیامت را «یومالحسره» نامیدهاند. چرا انسانها در روز قیامت حسرت میخورند؟ چون میفهمند که این راه خیلی آسان بوده ولی آنها غفلت کردهاند. علم، ایمان، محبت و عمل، یک حلقه واسطی دارند که توجه به این حلقه واسط و کنترل آن، علم و ایمان و محبت و عمل را مثمر ثمر قرار میدهد. حتی اگر عمل هم انجام ندهی، اگر خود این حلقه وجود داشته باشد، ثمرات اعمال را به تو خواهد رساند. یعنی این حلقه واسط بین علم و ایمان و محبت و عمل، اثرش از خودِ عمل هم بالاتر است. این حلقه واسط، خودش علم و ایمان و محبت را هم افزایش میدهد. این حلقه، هم امکان عمل برای ما درست میکند و هم عمل ما را سالم و مثمر ثمر میکند. این حلقه مفقوده حیات ماست و ابلیس رجیم که دشمن ماست، همیشه ما را سرِ همین حلقه بدبخت میکند. یعنی ابلیس ما را از این حلقه غافل میکند و نمیگذارد به آن توجه کنیم. برجستهترین مهارت معنوی که هر کسی باید پیدا کند نیز در ارتباط با همین حلقه مفقوده است. این حلقه مفقوده «نیت» است؛ «نیت قربه الیالله». یعنی خدایا! من این عمل را انجام میدهم تا به تو نزدیک شوم. روی نیت خودت کار کن، و الا مثل قابیل خواهی شد/ گیر تو گناه کردن نیست؛ گیر تو آنجایی است که کار خوب بدون نیت انجام میدهی همینطوری کار خوب انجام نده؛ فایده ندارد. روی نیت خودت کار کن، و الا مثل قابیل خواهی شد. یعنی با همان کارهای خوب خودت آنقدر آدم بدی میشوی که حاضری هابیل بکُشی. برای هر کار خودت نیت کن. یاد بگیر که برای هر کاری که میخواهی انجام دهی نیت کنی و بگویی: «خدایا! این کار را بهخاطر تو انجام میدهم» گیر تو گناه کردن نیست، گیر تو آنجایی است که کارهای خوب انجام میدهی ولی نمیگویی: «خدایا! بهخاطر تو انجام میدهم» یک مثال بزنم؛ کسی به امام صادق(ع) گفت: گاهی اوقات من خیلی تشنه هستم و میخواهم سریع آب بخورم، و میگویند که باید این آب را در چند مرحله(چند جرعه) بخوری، ولی من عطش دارم و میخواهم یکدفعهای بخورم. حضرت فرمود: اشکالی ندارد، یکدفعهای بخور؛ فقط «بسم الله» بگو که مثل حیوان آب نخورده باشی. چرا نیت نمیکنیم؟ انسانهای دنیازده، اهمیت نیت را درک نمیکنند؛ چون در دنیا نیت مهم نیست چرا نیت نمیکنی؟! همینکه «در ذهن خودت بگذرانی» نیت است. برخی میگویند: «حالا اگر در ذهنم نگذرانم مگر چه اتفاقی میافتد؟» انسانهای دنیازده، اهمیت نیت را درک نمیکنند؛ چون در دنیا نیت مهم نیست. در دنیا بیشتر عمل مهم است، ولی خدا روی نیت ما حساب میکند و از ما نیت میخواهد. و اگر خدا از ما عمل میخواهد، بهخاطر «صدق نیت» از ما عمل میخواهد. لذا اگر نتوانستیم عمل کنیم ولی نیت کردیم، از ما قبول میکنند. گاهی اوقات که نمیتوانیم عمل خوب انجام دهیم، بهخاطر این است که نیتمان درست نیست، و الا خدا به ما توفیق عمل میداد. گاهی اوقات هم خدا به ما توفیق عمل نمیدهد تا نیتمان خراب نشود. چون نیت ما مهمتر از عمل ماست.(پیامبر(ص): نِیَّةُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِه؛ مصباحالشریعه/53) اگر عادت کنیم برای کارهای خودمان نیت کنیم(نیت قربهالیالله) کمکم خیلی از کارها را ترک میکنیم، چون میگوییم: «این کار را که نمیشود به خاطر خدا انجام داد!» مثلاً نمیشود نیت کنیم: «خدایا! به خاطر تو میخواهم فحش بدهم!» یا اینکه: «خدایا! میخواهم بهخاطر تو بیکار باشم!» اصلاً آدم خودش از این کارها خجالت میکشد! این کارهای غلط را که نمیشود به خاطر خدا انجام داد. عمل مثمر ثمر، عملی است که در راه خدا باشد خداوند میفرماید: «وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا»(عنکبوت/69) کسانی که در راه ما جهاد کنند، ما هدایتشان میکنیم و دستشان را میگیریم. عمل مثمر ثمر آن عملی است که «فینا» یعنی «در راه ما» باشد. یک کسی جزء مسلمانها نبود ولی در جنگ احد در کنار مسلمانها میجنگید و حاضر نبود اسلام بیاورد. او در جنگ مجروح شد. به او گفتند: «آفرین، با اینکه اسلام نیاوردی، ولی پیامبر(ص) را یاری کردی و سعادتمند شدی.» ولی او گفت: نه، من بهخاطر مردانگی و شجاعتم در مقابل آنها جنگیدم، چون به من برخورده بود که آنها به شهر ما حمله کردهاند! بعد هم به خاطر اینکه از بابت جراحتش خیلی درد میکشید، با خنجر خودش را کشت. آمدند نزد پیامبر(ص) و گفتند: فلانی در راه شما خیلی جنگید و مجروح شد. حضرت فرمود: او الان در عذاب است. چرا؟ چون او نیت درست نداشت.( ...فَوَ اللَّهِ مَا قَاتَلْتُ إِلَّا عَنْ أَحْسَابِ قَوْمِی؛ اعلام الوری/85) مگر خدا از ما چه خواسته است؟! / آیا نیت کردن هم کاری دارد؟! آدم با نیتش میتواند خیلی سریعتر جلو برود. میدانید بزرگانی مثل حضرت امام(ره) و آیتالله بهجت(ره) فرقشان با بقیه چه بود؟ لابد آنها خیلی نیتهای خالصانهای داشتند، چون امام صادق(ع) میفرماید: «خدا کمک به بندگانش را به اندازه نیتهایشان معین میکند هر که نیتش درستتر باشد، کمک خدا برای او کاملتر خواهد بود؛ إِنَّمَا قَدَّرَ اللَّهُ عَوْنَ الْعِبَادِ عَلَى قَدْرِ نِیَّاتِهِم فَمَنْ صَحَّتْ نِیَّتُهُ تَمَّ عَوْنُ اللَّهِ لَهُ»(امالی مفید/66) مگر خدا از ما چه خواسته است؟! دوستان من! آیا نیت کردن هم کاری دارد؟! متاسفانه این بخش وجود-از سوی ما- نادیده گرفته شده است. روز قیامت نمیتوانی بگویی که «من نمیتوانستم نیت کنم!» مثلاً از کنار یک خانه نیمهساخته عبور میکنی و میبینی که او چند سال است که خانهاش را کامل نکرده است. خُب نیت کن: «ای خدا! کاش من پول داشتم و به او کمک میکردم» فرمودهاند که اگر کسی نیت کند که نماز شب بخواند، تا صبح برایش نور میبارند؛ حتی اگر بخوابد و برای نماز شب بلند نشود. روز قیامت کسانی که نیتشان این بود که حسین(ع) را کمک کنند، یکطرف جمع میشوند/ با نیتهای قشنگ خودتان خرید کنید امام صادق(ع) میفرماید: «مردم در روز قیامت بر روی نیتهایشان محشور میشوند؛ إِنَّ اللَّهَ یَحْشُرُ النَّاسَ عَلَى نِیَّاتِهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَة»(محاسن/1/262) مثلاً روز قیامت آن کسانی که نیتهایشان این بود که حسین(ع) را کمک کنند، یکطرف جمع میشوند. آنوقت یک کسانی در آنجا جمع میشوند که شاید شما باور نکنید. و یک کسانی از این قافله جا میمانند. چرا؟ چون حتی یکبار هم صادقانه نیت نکردهاند که «اگر من کربلا بودم، حسین(ع) را یاری میکردم.» دوستان من! از این جلسات امام حسین(ع) دست خالی بیرون نروید. نگویید: من فردا میروم بچه خوبی میشوم! همین الان با نیتهای قشنگ خودتان خرید کنید. بعد از پیروزی امیرالمؤمنین(ع) در جنگ جمل، یکی از اصحاب آمد گفت: یا امیرالمؤمنین(ع)! ای کاش برادر من هم پای رکاب شما بود. فرمود: آیا دل برادرت با ما بود؟ گفت: بله، او خیلی دوست داشت در رکاب شما باشد. حضرت فرمود: او با ما بوده، و نهتنها او با ما بوده، بلکه همه کسانی که تا روز قیامت قصه غربت مرا بشوند و بگویند: ای کاش من بودم و او را یاری میکردم، در واقع همه آنها با ما بودهاند (قَدْ قَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ وَدِدْتُ أَنَّ أَخِی فُلَاناً کَانَ شَاهِدَنَا لِیَرَى مَا نَصَرَکَ اللَّهُ بِهِ عَلَى أَعْدَائِکَ فَقَالَ لَهُ ع أَ هَوَى أَخِیکَ مَعَنَا فَقَالَ نَعَمْ قَالَ فَقَدْ شَهِدَنَا وَ لَقَدْ شَهِدَنَا فِی عَسْکَرِنَا هَذَا [قَوْمٌ] أَقْوَامٌ فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ سَیَرْعَفُ بِهِمُ الزَّمَانُ وَ یَقْوَى بِهِمُ الْإِیمَان؛ نهجالبلاغه/خطبه 12) انتهای پیام/
94/08/01 - 09:57
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]
صفحات پیشنهادی
حجتالاسلام پناهیان در دانشگاه تهران: چرا مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) بیشتر از امام حسین(ع) بود
حجتالاسلام پناهیان در دانشگاه تهران چرا مظلومیت امیرالمؤمنین ع بیشتر از امام حسین ع بودما هنوز از مسأله مظلومیت شخصی به مظلومیت مکتب سیدالشهدا ع انتقال پیدا نکردهایم اگر انتقال پیدا کرده بودیم میفهمیدیم که چرا امام خمینی ره فرمود مظلومیت امیرالمؤمنین ع بیشتر از مظلومیت اپروین در واکنش به برگزاری دوره آموزشی «مؤسسه تبادلات آکادمیک آلمان» مسئلان باید شأن علمی دانشگاه تهر
پروین در واکنش به برگزاری دوره آموزشی مؤسسه تبادلات آکادمیک آلمانمسئلان باید شأن علمی دانشگاه تهران را حفظ کنند نباید راه نفوذ دشمن را باز کنیمعضو هیأت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه نباید برای تبادلات علمی شأن اساتید زیر سؤال برود گفت دانشگاه تهران و اساتید آن از رتبه بالاحجتالاسلام پناهیان در دانشگاه تهران: آزادی بدون ولایت یک شعار توخالی است/ ظلم دموکراسی با شعار آزادی به بشر
حجتالاسلام پناهیان در دانشگاه تهران آزادی بدون ولایت یک شعار توخالی است ظلم دموکراسی با شعار آزادی به بشریک استاد حوزه و دانشگاه گفت آزادی برای رفع سوءتفاهم در شعارهای جمهوری اسلامی قرار گرفته است ولی واقعا آزادی یک شعار توخالی است اگر تضمینکننده آزادی وجود نداشته باشد و استقدیر دانشگاه تهران از وزیر خارجه آلمان |اخبار ایران و جهان
تقدیر دانشگاه تهران از وزیر خارجه آلمان وزیر خارجه آلمان پس از حضور در دانشگاه تهران و سخنرانی در این دانشگاه مورد تقدیر قرار گرفت کد خبر ۵۴۰۳۵۱ تاریخ انتشار ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴ ۴۶ - 18 October 2015 وزیر خارجه آلمان پس از حضور در دانشگاه تهران و سخنرانی در این دانشگاه مورد تقدیرمسئولان باید شأن علمی دانشگاه تهران را حفظ کنند/ نباید راه نفوذ دشمن را باز کنیم
خیرالله پروین عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در گفت وگو با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس در واکنش به برگزاری دوره آموزشی توسط مؤسسه تبادلات آکادمیک آلمان در دانشگاه تهران گفت ما باید بدانیم دانشگاه ها و اساتید ما نه تنها چیزی از اساتید خارجی از نظر علمی کم ندارند بلکه از جهانرمافزار «قرآن و امام حسین(ع)» حجتالاسلام قرائتی منتشر شد+دانلود
نرمافزار قرآن و امام حسین ع حجتالاسلام قرائتی منتشر شد دانلودنرم افزار اندروید قرآن و امام حسین ع در ایام شهادت اباعبدالله الحسین ع برای استفاده در تلفنهای هوشمند تهیه شد این نرمافزار نسخه الکترونیکی کتاب حجتالاسلام قرائتی است به گزارش خبرگزاری فارس مرکز فرهنگی درسهاییبرپایی نمایشگاههای کتاب کانون اندیشه جوان در دانشگاههای تهران
برپایی نمایشگاههای کتاب کانون اندیشه جوان در دانشگاههای تهراننمایشگاههای کتاب کانون اندیشه جوان به مناسبت ایام محرم در دانشگاههای تهران راهاندازی میشود به گزارش خبرگزاری فارس به مناسبت فرا رسیدن ماه محرمالحرام ارائه و توزیع آثار کانون اندیشه جوان در قالب نمایشگاههای کتسمینار «آشنایی با فعالیتهای پارک علم وفناوری دانشگاه تهران»
شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹ ۲۴ سمینار آشنایی با فعالیتهای پارک علم وفناوری دانشگاه تهران با حضور اعضای هیات علمی دانشگاه تهران برگزار شد به گزارش سرویس علمی ایسنا دکتر صدیق رئیس پارک علم و فناوری دانشگاه تهران اولین سخنران این سمینار به ارائه گزارشی درباره سیاستها فعالیتها و بر«استارتاپ ویکند»ها به دانشگاه های ایران آمدند/ زیرساخت ها برای تبدیل «علم به ثروت» آماده ا
استارتاپ ویکند ها به دانشگاه های ایران آمدند زیرساخت ها برای تبدیل علم به ثروت آماده است جامعه > آموزش - علم کاروانی جهانی است در این کاروان همگان باید یکدیگر ارتباط داشته باشند و با زبان مرسوم با یکدیگر مواجه شوند در این کاروان جهانی آنچه بیش از پیش منجر به مبه همت جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران: سومین دوره کارگاه آموزشی تشکیلاتی « ما و انقلاب اسلامی»
به همت جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران سومین دوره کارگاه آموزشی تشکیلاتی ما و انقلاب اسلامی برگزار شدسومین دوره کارگاه آموزشی تشکیلاتی ما و انقلاب اسلامی به همت جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران برگزار شد به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس سومین دوره کارگاه آمو-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها