واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۲
سیدجمال در حین زدن معبر با آتش سنگین دشمن که معبرشان را نشانه رفته بود به سختی مجروح و بدنش ساعتها در میدان مین رها شده بود. سید جمال تنها تخریبچی بود که از آن معبر در جریان عملیات «والفجر1»زنده ماند. اما سید در حالی که دیگر نمیتوانست راه برود با دو عصا به عنوان تخریبچی گردان «عاشورا» در عملیات خیبر شرکت کرد و... به گزارش سرویس «فرهنگحماسه» ایسنا، جعفر طهماسبی از جمله رزمندگان تخریبچی و مداحان دوران دفاع مقدس است که به درستی ضرورت بیان و انتقال مباحث مرتبط با دوران دفاع مقدس و همرزمان شهیدش را درک کرده است. از همین رو در سنگر فرهنگی و در فضای مجازی نیز همواره فعال است. این رزمنده دوران دفاع مقدس در رابطه با یکی از تخریبچیان نوحه خوان به نام «شهید سید جمالالدین شرقآزادی» که پیش از 19 سالگی سه بار مجروح شده بود و با عصا برای باز کردن معبر مین رفته بود، روایت میکند: «سید جمال اولین فرزند آقا سید جواد بود که سال 1344به دنیا آمد. سید جمال باهوش و با استعداد در همان کودکی بسیاری از آیات و روایات وخطبههای نهج البلاغه را از «بَر» بود و از بچگی با نهضت امام آشنا شد. روزهای انقلاب مصادف با پایان تحصیلات متوسطه سید جمال بود و پا به پای پدر و مادر درتظاهرات علیه شاه شرکت میکرد. اولین جانبازی در 13 سالگی و تهدید به مرگ سید همراه پدرش در تسخیرپادگان حُر و زندان اوین شرکت داشت ودرحالیکه 13 سال بیشتر نداشت در بهمن ماه 1357 درتسخیر پادگان جِی از ناحیه شکم مورد اصابت تیر مزدوران شاه قرارگرفت به طوریکه استخوانهای دندهاش شکست ومدت 15 روز دربیمارستان بستری شد. سیدجمال بعدازپیروزی انقلاب اسلامی درتثبیت دستاوردهای انقلاب درکنار خانواده مبارزش فعال بود. او به علت توان بالایی که در تحلیل مسایل سیاسی داشت ازاول با «بنی صدر» مخالف بود و هرطور که میتوانست درجهت روشنگری جامعه ورسوایی این عنصر خبیث تلاش میکرد و بارها نیز توسط منافقین تهدید به مرگ شد وچند روز توسط عوامل بنی صدر به زندان انداخته شد. دومین جانبازی در14 سالگی و حضور در سوریه سید 14 ساله بود که برای مقابله با ضدانقلاب به کردستان رفت و در زمره یاران و نیروهای تحت امر شهید «اصغروصالی» و شهید چمران درعملیات پاکسازی پاوه شرکت کرد. طی این عملیات از ناحیه چشم مورد اصابت تیر قرار گرفت اما مجروحیتش را به خانواده اطلاع نداد .
شهید سید جمال شرق آزادی در بیمارستان
سید جمال مثل همه رزمندههای تهران که با حاج احمد متوسلیان از غرب به جنوب آمد در عملیات «فتح المبین» و «الی بیت المقدس» شرکت کرد و بعد ازعملیات در زمره نیروهایی بود که در قالب قوای محمدرسول الله به سوریه اعزام شد. و از همانجا در حلقه سردارانی مثل شهید «حاج کاظم رستگار»، «احمد سارباننژاد» و«داوود حیدری» قرارگرفت درسوریه همراه و همکار شهید داوود حیدری در تبلیغات تیپ حضرت رسول (ص) بود او در جمع رزمندگانی بود که بعد از فرمان امام به برگشت. اما تعدادی از نیروهای ایرانی به صلاحدید فرماندههان در آنجا ماند و بعد از مدتی به ایران بازگشت.
سوریه پادگان زبدانی شهیدان رستگار فرمانده لشکر10 سیدالشهدا(ع) شرق آزادی و احمد ساربان نژاد
بازگشت سید از سوریه مصادف با تأسیس تیپ10 سیدالشهدا (ع) شد و با شکل گیری این تیپ درشهریورماه 61 از رزمندگان اولیه آن شد و درواحد تخریب مشغول به فعالیت کرد. هنوز یکی دوماهی از تاسیس تیپ10 سیدالشهدا نگذشته بود که شهید «حاج عبدالله نوریان» سکان هدایت واحد تخریب را به دست گرفت. سید چون سابقه تبلیغات در پادگان زبدانی سوریه داشت این بار هم مسئولیت تبلیغات گردان تخریب درجبهه سومار را قبول کرد و با تمام توان در بالا بردن معنویت تخریبچیها کوشش کرد. اولین مداح گردان تخریب تیپ10 سیدالشهدا سیدجمال اولین مداح گردان تخریب تیپ 10 سیدالشهدا بود. او دعای عهد بعد ازنمازصبح که تازه درجبهه مرسوم شده بود را با حالت محزونی میخوانند و دعای توسل شب چهارشنبه ودعای کمیل شب جمعه و مراسمات اعیاد و وفاتهای ائمه (ع) همه با صدای زیبای شهید سیدجمال برگزارمیشد. مراسم سینه زنی و مداحی سیدجمال جزو خاطرات فراموش نشدنی رزمندگان گردان تخریب است. سید جمال هرکاری ازدستش برمیآمد برای بالابردن معنویت رزمندگان دریغ نمیکرد. سید جمال علیرغم اینکه در تبلیغات تخریب بود جزو نیروهای کارکشته عملیاتی هم محسوب میشد چون هم در پاکسازی میدان مین تبحر داشت وهم در ایجاد معبر. سومین مجروحیت در قتلگاه میدان مین عملیات «والفجریک» اولین تجربه مستقل باز کردن معبر رزمندگان تخریبچی لشکر 10 سیدالشهدا بود و سید جمال با شهید «حسین شاهحسینی» مأمور باز کردن معبر در منطقه فکه شمالی شدند. سید در حین زدن معبر با آتش سنگین دشمن که معبرشان را نشانه رفته بود به سختی مجروح شد و بدنش ساعتها در میدان مین رها شده بود و با سبک شدن آتش دشمن سید را در حالیکه تمان بدنش را ترکش فرا گرفته بود به عقب آوردند. سید جمال تنها تخریبچی بود که از آن معبر زنده ماند. حسین شاه حسینی و «سیامک معمارزاده» از همان معبر پرکشیدند. مجروحیت شدید سید ماهها او را از جبهه دور کرد. سید دیگر توان راه رفتن نداشت. ترکشها دست و پای چپ سید را از کار انداخته بودند و عصب پای راست او هم پاره شده بود. سید بعد از بهبودی دیگر بدون عصا قادر به راه رفتن نبود و به سختی جابجا میشد. با اصرار دوستان سید برای عضویت رسمی در سپاه ثبت نام کرد و با همه محدودیتهای جسمیاش دوره 36 آموزشی سپاه در پادگان ولیعصر تهران در بهمن ماه سال 62 با موفقیت پشت سرگذاشت و لباس سبز سپاه را به تن کرد. به علت مصدومیتی که داشت او را از رزم معاف کردند اما او دست بردار نبود و با اصرار فراوان به شهید نوریان فرمانده تخریب لشکر10 سیدالشهدا (ع) برگه اعزام به این لشکر را گرفت و باز سید جمال به جمع تخریبچیها و همرزمانش پیوست.
شهیدان سید جمال شرق آزادی و حاج عبدالله نوریان
اوسعی میکرد پابه پای بچهها در رزمها شرکت کند. و با همان پای معلول وبا عصا معبر میزد. عملیات «خیبر» آغاز شده بود و بچههای تخریب به گردانها مأمور شده بودند و سید جمال نامش در لیست نبود. سید سراغ شهید نوریان رفت و به او التماس کرد که برادر عبدالله قول دادی که من را عملیات بفرستی! شهید نوریان هم وقتی اصرار سید را دید گفت: «تجهیزات بگیر.» او و تعدادی از بچهها را فرستاد با گردان عاشورا عملیات بروند. میان بچهها شایع شده بود که این گردان عملیات نداره و به عنوان احتیاط است که باز سید با ناراحتی خودش را به شهید نوریان رساند و دوباره التماس و اصرار کرد. با دو عصا در گردان عاشورا به میدان معرکه رفت اما در کمال ناباوری قرعه عملیات به نام گردان عاشورا از لشکر10 سیدالشهدا افتاد و در جزیره جنوبی وارد عملیات شد. سید جمال خوشحال، همسنگرانش را در آغوش کشید و با آنها وداع کرد. «پاسگاه خاتمی» در «جُفِیر» آخرین خداحافظی سید بود. گردان عاشورا وارد عملیات شد وسید جمال هم پیشاپیش گردان با دو تا عصا توجه همه رو به خودش جلب میکرد تا اینکه به میدان مین رسیدند و سید مشغول زدن معبر شد. آتش سنگین دشمن شروع شد. تنها خبری که از سید رسید اصابت تیر به گلو و پهلوی او بود. اما سید قبل از ورود به معبر و شهادتش عصاهایش را کنار خاکریز دور انداخته بود و خودش را کشان کشان روی زمین کشیده بود. رزمندگان همان روز دو تا عصای سید را پیدا کردند. پیکرمطهر این فرزند حضرت زهرا (س) در جزیره مجنون جاماند و 10 سال بعد به آغوش مادرش برگشت. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]