تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زكات دانش، آموزش به كسانى كه شايسته آن‏اند و كوشش در عمل به آن است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820255382




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نیاز جهان اسلام، گفتگوی حکیمان یا حکومت ها


واضح آرشیو وب فارسی:اتحاد خبر: دنیای عجیبی است، حوادث و واقعیات اجتماعی گاهی انسان را در باورهای قطعی خویش هم به تردید می اندازد. تکامل انسان در جسم و جان در گذر زمان، از معدود مواردی است که مورد اجماع واتفاق نظرادیان آسمانی ومکاتب مادی قراردارد. و علوم آزمایشگاهی نیز بر آن صحه گذاشته اند. اما حال وهوای انسان امروزی و نحوه معاشرت او با خود و طبیعت...محمدباقرعباسی سملی: دنیای عجیبی است، حوادث و واقعیات اجتماعی گاهی انسان را در باورهای قطعی خویش هم به تردید می اندازد. تکامل انسان در جسم و جان در گذر زمان ، از معدود مواردی است که مورد اجماع واتفاق نظرادیان آسمانی ومکاتب مادی قراردارد. و علوم آزمایشگاهی نیز بر آن صحه گذاشته اند. اما حال وهوای انسان امروزی و نحوه معاشرت او با خود و طبیعت پیرامون خود تا کنون گویا و موید این اصل غیر قابل انکار نبوده است. وقتی سخن از تکامل به میان می آید بی شک بیش از اینکه تکامل در جسم مورد نظر باشد، تکامل جان و خرد مد نظر است. جدال انسان با طبیعت به گواه تمام معادلات علمی، زمینی را که بنا بود در پرتو محصول این جدال یعنی ( صنعت و تکنولوژی )، به بهشت آدمیان بدل شود ، امروز بی شباهت به جهنم موعود ادیان آسمانی نیست. از سوی دیگر جدال انسان با انسان در این دوران نه قابل تصور است و نه قابل تصویر!!!!!! براستی اینهمه درهم ریختگی جهان و سقوط انسان تا مرتبه " ... کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ …" ( اعراف – 179 ) ، از چیست و چراست.؟ در این راستا می توان دلائل گوناگون و متعددی را برشمرد. اما آنچه در مجموعه عوامل معقول ، بیشتر مشهود است و جلب نظر می کند ، حذف حکیمان و صلحا در معادلات تصمیم سازی جهان و تعاملات اجتماعی جامعه بشریست. هرچند انسان پیچ های تندی از تاریخ تنازع بقا ابنائ بشر را پشت سرگذاشته و زندگی خود در زمین را تا حد زیادی تضمین نموده ، اما هزاران سال است که در گرداب یک قوس تند در مسیر تاریخ پرفراز و فرود حیات خویش گرفتار آمده است. وآن ضعف و ناتوانی او در واگذاری اموراجتماع به دست صلحا و حکماست. با عبور از این مقدمه و کاهش شعاع بحث از جامعه جهانی به دنیای اسلام ، بیشتر می توان به ضرورت این نیاز مهم و تاریخی پی برد. از ختم نبوت و انقطاع وحی نمی توان برداشتی جز این داشت، که دین مبین اسلام مدعی رسالت ابلاغ کلام آخر آسمان به زمین است. و خداوند تبارک و تعالی حجت را بر بندگان تمام نموده و با زبانی روشن به او ابلاغ داشته که امروز در پرتو این دین شما در مسیر بلوغ فکری قرار گرفته اید و قادر به رتق و فتق امور زمینی خویشید و دیگر نیازی به تداوم نزول وحی ندارید. « قُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَکْفُرْ؛ ... « ( الکهف – 29 ) بگو: « حق از سوی پروردگار شماست، هر کس می خواهد ایمان بیاورد و هر کس می خواهد کافر گردد....» کلامی صریح ترازاین آیه دربارة اختیار نمی توان یافت. خدا حجت را بر مردم تمام کرده، راه ها را به آنان نشان داده و پیامبران را فرستاده است: « لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ » ( النساء – 165 ) « تا بعد از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند.» پس با تکیه بر این رکن رکین در مسیر پویایی تعالی خرد ، محکم و استوار گام بردارید تا به ساحل مقصود که همانا جامعه ای عاری ازپلشتی و پلیدی است نائل آیید. و وعده فرموده که «.... أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ. »( الانبیاء - ۱۰۵) ، اما آیا با گذشت افزون بر چهارده قرن امروز ما شاهد تحقق این وعده ی الهی هستیم.؟ آیا وضع موجود جهان می تواند گواهی بر تحقق این وعده الهی باشد.؟ آیا تئوری تکامل را باید به زیر سوال برد ، یا باید تن به تفسیر این تئوری غیر قابل خدشه داد.؟ حال چنانچه نمودار تکامل انسان از بدو خلقت تا کنون را در یک دستگاه مختصات رسم نماییم ، با دو تعبیر از تئوری تکامل می توانیم مواجه باشیم. تعبیر اول اینکه این نمودار را خطی مستقیم و با شیب ملایم تاریخی فرض کنیم ، که محصول چنین تعبیری این است که در طول تاریخ هر فردای انسان از امروز او بهتر بوده ، و این مطابق داده های تاریخی لااقل در بحث تکامل اندیشه و تعامل بهینه انسان بجز استثنائات کاملا مردود است. و اما در تعبیر دوم باید نمودار تکامل را غیرخطی و دارای نقاط عطف و اوج و حضیض های متعدد فرض کرد ، که با عبور خطی مستقیم از میانه چنین نموداری محصول آن بر تئوری تکامل خدشه ای وارد نکند. این تعبیر با واقعیات و پیشینه تاریخی زیست انسان سازگارتراست و معقول ترهم به نظرمی رسد. غرض از طرح و نتیجه این بخش از بحث این است که نقاط پیک یا اوج منحنی تکامل زمانی اتفاق افتاده ، که صلحا و حکیمان در تصمیم سازی نهادهای قدرت سهیم بوده اند.وهرجا که حضور دانایان نادیده گرفته شده و یا تحمل نشده ، منحنی تکامل مسیر افول و حضیض خود را طی کرده و فردایی بدتر از امروز را برای جامعه بشری رقم زده است. زیرا ابزار قدرت ، قهر و خشونت است ، درعینی که ابزار حکیمان گفتگو وعطوفت می باشد. پس می توان نتیجه گرفت که وضع امروز انسان بویژه در جهان اسلام محصول حذف حکیمان و صلحا از دایره تصمیم سازی نهادهای قدرت است. و راه برون رفت از وضع موجود نیز بازگشت بزرگان عرصه اندیشه به میدان خواهد بود. کما اینکه ما در گذشته ای نه چندان دور شاهد بی سابقه ترین شگفتی آفرینی های گفتگو در جهان اسلام بوده ایم. که در ادامه به آن خواهم پرداخت. اما قبل از آن لازم است نظری به پیشینه انشقاق و اختلاف در میان باورمندان و پیروان دین مبین اسلام بیندازیم و نقبی به تاریخ اسلام بزنیم. مسلمانان بلافاصله بعد از رحلت نبی مکرم اسلام (ص) بر سر جانشینی آن حضرت دچار اختلاف رای شدند. برخی بر این باور بوده و هستند که پیامبر اسلام (ص) در راه بازگشت از آخرین حج خود در محلی بنام غدیر خم در حد فاصل مکه و مدینه رسما داماد و پسرعم خود علی ابن ابی طالب (ع) را به جانشینی خویش برگزید. که این بخش از مسلمانان بعدا شیعه لقب گرفتند. بخش دیگری از پیروان دین مبین اسلام یا واقعه غدیر را انکار می کنند ( نصب امام علی (ع)) یا آن واقعه را درخواست پیوند مودت و دوستی بیشتر اصحاب و یاران پیامبر با امام علی (ع) می دانند.( که در اینجا مجال بحث و تبیین علت این درخواست از قول مدعیان نیست.) و این دسته بعد ها اهل سنت لقب گرفتند . این انشقاق به همیجا ختم نشد و هر یک از این دو دسته در گذر زمان خود به دسته های متعددی تقسیم شده اند. سرعت ایجاد این انشعابات در جهان اسلام بحدی زیاد است که تقریبا با صرف نظر از شعبات کوچکتر و دارای نام و نشان کمتر ، از زمان رحلت نبی مکرم اسلام (ص) تا کنون تقریبا هر دهه ما شاهد بروز یک انشقاق جدید در امت اسلام بوده ایم . که بانی آن به نوعی خود را تنها جانشین بحق و بدون چون و چرای پیامبر(ص) لقب داده است. هرچند تعدادی از این فرقه ها در گذر زمان منقرض شده اند. اما هنوز تعداد مدعیان جانشینی پیامبر (ص) در جهان اسلام کم نیستند. که برخی امروزه در قدرتند و برخی خارج از گود قدرت مدعی غصب جایگاه خویش توسط اصحاب قدرت هستند. از آنجایی که بقول سعدی علیه رحمه « ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند» ، طبیعی است که مدعیان جایگاه رفیعی همچون جانشینی پیامبر اسلام (ص) و مدیریت یک میلیارد مسلمان ، چه در بعد معنوی و چه مادی درعصر حاضر، منشا اختلاف روز افزون و تولید شعبات گوناگون در امت اسلام باشد. نگارنده در تلاش است تا از منظری کاملا برون دینی به وضع موجود جهان اسلام بنگرد ، زیرا تعصبات و تعلقات مذهبی مانع نگاه بیطرفانه به صحنه نزاع ویرانگر امروز امت اسلام می باشد. از آنجایی که صاحب این قلم که خود افتخار پیروی از شیعه اثنی عشریه را داراست و تحلیل وضع موجود از منظر درون مذهبی که قاعدتا باید خود را حق مطلق دانسته وهمچنین مستلزم وداع با نسبیت از دامنه تا اوج حقیقت و جلوس بر قله حقانیت مطلق ، که خود اولین گام در بستن باب گفتگو است ، پرهیز نموده، وعلت این پرهیزهم فاصله گرفتن از قضاوت در مورد وضع موجود است. بنده در این نوشتار به دنبال مقصر نمی گردم ، بلکه در تلاشم تا ضرورت جایگزینی گفتگو بجای قضاوت را روشن سازم. زیرا هم تریبون تاریخ وهم عینیات روز، بهترین گواه رجحان گفتگو بر قضاوت های یکجانبه است. حال جهت روشن تر شدن برتری مذاکره و گفتگو بر قضاوت یک سویه به چند نمونه تاریخی اشاره می کنیم. 1- گفتگوی پیامبر اسلام (ص) با کفار و مشرکین مکه که منجر به قرارداد صلح معروف به حدیبیه شد.  متن قرارداد: الف ) طرفین به مدت ده سال دست از جنگ بردارند تا امنیت در نقاط عربستان مستقر شود. ب) اگر هر فردی از قریش از مکه گریخت و به مسلمانان پیوست باید او را به سوی قریش بازگردانند، ولی اگر یکی از مسلمانان به سوی قریش گریخت، قریش موظف به بازگرداندن او نیست. ج) مسلمانان و قریش آزادند که با هر قبیله ای که خواستند پیمان ببندند. د) محمد و یارانش امسال به مدینه باز می گردند ولی در سال های آینده می توانند به زیارت خانه خدا بیایند به شرط این که سه روز بیشتر در مکه نمانند وسلاحی جز شمشیر همراه نداشته باشند. ه) مسلمانان مقیم مکه می توانند شعائر مذهبی خود را آزادانه به جا بیاورند و قریش حق ایجادمزاحمت برای آنان را ندارد. و) اموال دو طرف برای همدیگر محترم است و مال و جان مسلمانانی که از مدینه وارد مکه می شوند در امنیت خواهد بود. این پیمان در دو نسخه تنظیم شد و گروهی از شخصیت های قریش و اسلام به آن گواهی دادند. یک نسخه از آن به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تقدیم شد و نسخه دیگر را به سهیل بن عمرو به عنوان نماینده مشرکین مکه دادند. بزرگترین درسی که می توان از این مذاکرات پیامبر اکرم (ص) با مشرکین مکه گرفت این است که مذاکره با مشرکین به مراتب راحت تر از مذاکره با حکومت های مدعی دروغین دینداری است. کما اینکه در مورد بعدی خواهیم دید که چگونه حکومت اموی که مدعی دروغین جانشینی رسول الله (ص) است ، به دلیل استفاده ابزاری از دین از گشودن باب مذاکره با امام حسین (ع) طفره می رود. 2- گفتگوی امام حسین (ع) با دو تن از فرماندهان سپاه یزید یعنی حرابن یزید ریاحی که بعدا به سپاه امام پیوست و به شهادت رسید. وعمرسعد لعنت الله علیه است. امام (ع) در این گفتگوها در ابتدا به حر و سپس به عمر سعد پیشنهاد می فرماید که حاضر است به مکه یا مدینه یا یکی از سرحدات کشور اسلامی برود و از رفتن به کوفه صرف نظر کند . تا جنگی در نگیرد و خونی ریخته نشود. لیکن حکومت فاسد اموی که خود را حکومت اسلامی می خواند و یزید لعنت الله علیه را امیرالمومنین و جانشین رسول الله (ص) ، از زمان امتناع امام حسین (ع) از بیعت با یزید بعد از فوت معاویه ، با تبلیغات گسترده از طریق رسانه های حکومتی ، امام (ع) را طاغی و فتنه گر معرفی کرده ، که باعث ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی شده و برحکومت اسلامی شوریده است. اکنون یا باید پشت میز مذاکره با امام بنشیند که به دلیل منطق محکم امام (ع) نقاب از چهره حکومت جائر و فاسق کنار خواهد رفت و تمام تبلیغات حکومت نقش بر آب خواهد شد، یا اینکه به دروغ پراکنی های خود علیه امام ادامه دهد و آن فاجعه تاریخی را رقم بزند. که به دلیل ضعف منطق و از ترس رسوایی و برملا شدن دروغ های حاکمیت ، از زیر بار مذاکره شانه خالی می کند. و برای امام (ع) تنها دو راه باقی می گذارد . که یا تسلیم شده با یزید بیعت کند ، یا جنگ را انتخاب نموده به شهادت برسد. 3- دیگری گفتگوی آیت الله بروجردی رحمه الله علیه با شیخ محمود شلتوت رحمه الله علیه رئیس وقت دانشگاه الازهر مصر در بالغ بر 60 سال پیش است ، که منجر به صدور فتوای تاریخی مرحوم شلتوت در باره شیعه امامیه اثنا عشریه گردید. که در زیر متن فتوای تاریخی شیخ شلتوت را می آوریم «1- دین اسلام بر احدی از پیروانش متابعت از مذهب خاصی را لازم نمی شمرد بلکه ما می گوئیم: برای هر فرد مؤمن چنین حقی است که بتواند در ابتدای امر از هر یک از مذاهبی که صحیحاً نقل شده و در کتابهای مخصوص احکام آن مذهب نوشته شده است پیروی کند و همچنین کسی که از یک مذهب از این مذاهب پیروی می کرده می تواند عدول به مذهب دیگر بنماید، هر مذهبی باشد، و در این عمل باکی بر او نیست. 2- جایز است شرعاً عمل کردن به دستورات مذهب جعفریه که به مذهب امامیه اثنا عشریه معروف است مانند سایر مذاهب اهل سنت. و سزاوار است مسلمانان این مطلب را بدانند و از عصبیت و طرفداری های بی جا و بدون حق و حمایت از مذهب معینی خودداری کنند. دین خدا و شریعت او تابع مذهبی نیست یا منحصر در مذهبی نیست. هر کس به مقام اجتهاد فائز گردد عنوان مجتهد بر او بار، و در نزد خدای تعالی عملش مقبول خواهد بود. و جایز است برای کسی که اهلیت نظر و اجتهاد را ندارد از ایشان تقلید کند و به آنچه در فقهشان مقرر داشته اند عمل بنماید، و در این مسئله بین عبادات و معاملات تفاوتی نیست.» در این گفتگو که بین حکیمان صورت پذیرفته وحکومت ها نقشی ندارند، بعد از نزدیک به 14 قرن سرانجام مذهب شیعه در جهان اهل سنت به رسمیت شناخته می شود. ما در اینجا سه نوع گفتگو را ذکر کردیم . گفتگوی اول بین حکیمان (پیامبر (ص)) با مشرکین که به صلح می انجامد هرچند صلحی عادلانه نیست و بر پیامبر و یارانش تا حدی ظلم شد. گفتگوی دوم گفتگوی حکیمان ( امام حسین (ع)) با حکومت اسلامی است که منجر به صلح نمی شود و حاصل آن یکی از بزرگترین فجایع تاریخی است. و سر انجام گفتگوی سوم که گفتگوی بین حکیمان ( آیت الله بروجردی و شیخ شلتوت) است که ارزشمند ترین ثمره را برای جهان اسلام به بار می آورد.و امروز نیز زمان آن فرا رسیده که حکیمان جهان اسلام از مذاهب مختلف آستین همت را بالا زده و با گشایش باب گفتگوی بین ملل و مذاهب اسلامی و حتی غیر اسلامی به این نزاع های بی حاصل و خانمان برانداز خاتمه دهند. زیرا به دلایل پیش گفته حکومت ها حتی اگر یکی حق هم باشد قادر به گفتگوی سازنده در مسائل عقیدتی نیستند.امروز بیش از هر زمان دیگری به جمعیت تقریبی که آیت الله بروجردی و شیخ محمود شلتوت تاسیس کرده بودند محتاجیم. تاریخ بی شک کوتاهی حکیمان و صلحا در عصر حاضر در راستای تلاش جهت تقریب را نخواهد بخشید. به امید بازگشت صلح و آرامش مجدد بین امت پیام آور صلح و مهربانی محمد امین (ص) /ج


دوشنبه ، ۲۷مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اتحاد خبر]
[مشاهده در: www.ettehadkhabar.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن