واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: تکرار قصه «دختر کبریتفروش» در چین/ تحلیل اکونومیست از هزینه کودکان «ترکشده» برای اقتصاد چین اقتصاد > جهان - اقتصادنیوز نوشت: هفتهنامه معتبر اکونومیست، یکی از مقالههای اصلی جدیدترین شماره خود (که نسخه چاپی آن شنبه 17 اکتبر منتشر میشود) را به معضل جدی «کودکان ترکشده» در چین اختصاص داده و از این پدیده بهعنوان یک بمب ساعتی یاد کرده که هزینههای اجتماعی و اقتصادی فراوانی برای چین بههمراه داشته است.
اکونومیست در این مقاله به داستانهای مشهور غربی اشاره میکند که قهرمانهای این داستانها شباهت بسیاری به کودکان امروز چین دارند. در این مقاله میخوانیم: «تامس هاردی»، رماننویس و شاعر انگلیسی، در آخرین رمان خود، «جود گمنام»، به یکی از صحنههای دلخراش ادبیات انگلیس اشاره میکند. در این رمان، «جود» یک کارگر دورهگرد است که برای سیر کردن شکم خانوادهاش تلاش میکند و یک روز وقتی به خانه برمیگردد با صحنه دردناکی روبرو میشود؛ پسر ارشدش، خود و برادر و خواهرهای کوچکترش را از چوب لباسی پشت در اتاق حلقآویز کرده بود و یادداشتی کف اتاق افتاده بود که روی آن نوشته بود: «ما اینکار را کردیم، چون اضافی بودیم!» اما خارج از این کتاب و در دنیای واقعی، چین در ماه ژوئن همین صحنه دهشتناک را به عینه تجربه کرد. در منطقه روستا نشین حومه «بیجی» در استان «گوئیژو»، واقع در جنوبغربی چین، یک برادر و سه خواهر که بزرگترین آنها 13 و کوچکترین آنها 5 سال داشتند، با خوردن آفتکش به زندگی خود خاتمه دادند. این کودکان پس از آنکه مادرشان ناپدید شده و پدرشان نیز برای یافتن کار مهاجرت کرده بود، تنها زندگی میکردند. پسر بزرگتر یادداشتی را در کنار خود قرار داده بود که در آن نوشته بود: «زمان رفتنم فرا رسیده و مرگ رویای این چندسال من بوده است». سه سال قبل از این حادثه هولناک نیز در پکن پنج کودک خیابانی که برای گرم کردن خود اقدام به روشن کردن زغال چوب کرده بودند، به دلیل مسمومیت با گاز منواکسید کربن جان باختند. رسانههای چینی داستان این کودکان را به داستان معروف «دختر کبریت فروش»، نوشته «هانس کریستین آندرسن» شبیه دانستند. قهرمان این داستان دختر کبریت فروشی است که از ترس اینکه نتوانسته کبریتی را بفروشد، به خانه نمیرود و تا حد مرگ از سرما یخ میزند. این دختر برای اینکه از سرما یخ نزند، کبریتهای خود را یکی یکی روشن میکند تا شاید بتواند خود را گرم کند؛ هربار که او کبریتی روشن میکند، تصویر مادربزرگش در نور شعلع کبریتها تجلی پیدا میکند. این داستان در چین از آن لحاظ بسیار شناخته شده و معروف است که بهعنوان نمونهای از ماهیت متزلزل اوایل عصر سرمایهداری، در مدارس ابتدایی این کشور تدریس شده است. بیشتر نسل گذشته چین، یعنی حدود 270 میلیون کارگر، روستاهای خود را با رویای یافتن شغلی بهتر، به مقصد شهرها ترک گفتهاند که این بزرگترین مهاجرت خودخواسته و داوطلبانه تاریخ است. بسیاری از این کارگران، بچه داشتند که خیلیها فرزندانشان را همراه خود به شهرها نیاوردند. مردم چین به این نسل از کودکان «لیوشو ارتونگ» یا «کودکان ترک شده» میگویند. بنابر اعلام یونیسف و فدراسیون زنان چین که یک ارگان رسمی محسوب میشود، در سال 2010 میلادی، حدود 61 میلیون کودک و نوجوان زیر 17 سال چینی در مناطق روستایی ازسوی والدینشان ترک شدهاند. در برخی از بزرگترین استانهای چین نظیر سیچوآن و جیانگسو، بیش از نیمی از کودکان مناطق روستایی و حومه شهرها، از سوی والدینشان ترک شدهاند. درواقع، جمعیت برخی روستاها را تنها کودکان و افراد سالخورده مانند پدربزرگها و مادربزرگها تشکیل میدهند. این اتفاق را باید آفت سالها تکوین دهها میلیون نفر از مردم چین دانست که در کنار اخراج میلیونها نفر از کشاورزان از زمینهایی که در آنها کشت کرده بودند، فرسایش خاک و آلودگی آب و هوای کشور، این رها کردن کودکان نیز به یکی از سه هزینه سرسامآور چین صنعتی و درحال تحول محسوب میشود. از بین 61 میلیون کودکی که در سال 2010 سرشماری شدند، تنها اندکی بیشتر از نصف آنها با یکی از والدین خود زندگی میکنند درحالیکه یکی از زوجین (پدر یا مادر)، برای یافتن کار خانواده خود را ترک گفته است. همچنین 29 میلیون کودک دیگر تحت مراقبت دیگران که اغلب پدربزرگ یا مادربزرگشان هستند، قرار دارند ضمن این که حدود 6 میلیون کودک نیز به دنبال یافتن سرپناه یا حامی به شهرهای دورتر نزد سایر اقوام خود رفتهاند. حدود دو میلیون کودک نیز، مانند کودکان بیسرپرستی که در پکن جان باختند، به تنهایی امرار معاش میکنند. البته تمامی والدینی که به دنبال کار میروند، فرزندان خود را ترک نمیکنند. آمارها نشان میدهد، در سال 2010، حدود 36 میلیون کودک چینی نیز همراه با والدین خود به شهرها مهاجرت کردهاند. اما بههرحال این مهاجرت هم مشکلات خاص خود را دارد. بهعنوان مثال، تنها عده کمی از این کودکان میتوانند به مدارس دولتی بروند یا از امکانات درمانی کم هزینه استفاده کنند. علاوهبر این، پدران و مادران، به دلیل مشغلههای کاری فراوان، فرصتی برای مراقبت از فرزندانشان را ندارند. بنابراین، این کودکان، بدون مراقبت پدربزرگها و مادربزرگها و محرومبت از حضور در مدارس دولتی که بتوانند آنها را تربیت کنند، مانند همان کودکانی که در روستاها ازسوی والدینشان ترک گفته میشوند، به نسلی فراموش شده تبدیل خواهند شد. نسل آسیب دیده
علاوهبر همه این آمارها، تنها در یک شهر، حدود 9 میلیون کودک چینی حضور دارند که از یکی از والدین یا هردوی آنها، ترک گفته شدهاند. حالا به این ارقام، 106 میلیون کودکی را اضافه کنید که در سال 2010 زندگی آنها به دلیل اینکه والدینشان به دنبال یافتن شغل رفتهاند، مختل شده است. برای مقایسه باید گفت در آمریکا جمعیت کودکان 73 میلیون نفر است. همانطور که در نمودار ذیل مشاهده میکنید، سهم کودکان چینی که بهجای مهاجرت همراه والدین خود، در روستاها رها شدهاند، از اواخر دهه 2000 میلادی به میزان قابلتوجهی افزایش یافته است. گرچه، شاید وضعیت کودکانی هم که همراه با یکی از والدین خود زندگی میکنند، با وضع کودکان غربی که با یکی از والدین خود زندگی میکنند تفاوتی نداشته باشد اما نتایج مطالعهای که ازسوی یک نهاد غیردولتی با عنوان پروژه «راهی به سوی مدرسه» انجام شده، نشان میدهد که حدود 10 میلیون کودک ترک شده چینی، حتی سالی یکبار هم والدین خود را نمیبینند. بدتر از همه اینکه سه میلیون نفر از آنها حتی در سال یکبار هم که شده با والدین خود تماس تلفنی ندارند. حدود یکسوم این کودکان سالی یک یا دوبار، آن هم در تعطیلات سال نوی چینی فرصت میکنند تا پدران و مادرانشان را ببینند. بمب ساعتی پدران کوچک
نرخ تغذیه با شیر مادر در چین بسیار پایین است و از هر هفت کودک، تنها دو کودک تا ششماهگی از شیر مادر تغذیه میکند درحالیکه این رقم در جنوب آسیا یک دوم و در بنگلادش، دو سوم است. یکی از دلایل این نرخ پایین در چین میتواند این نکته باشد که بسیاری از نوزادان به محض تولد توسط پدرپزرگ یا مادربزرگهای خود بزرگ میشوند. درحالیکه نتایج مطالعات بینالمللی نشان میدهد تغذیه با شیر مادر در 1000 روز نخست تولد، فواید بسیاری برای کودک دارد. بنابراین، کودکان چینی که از این نعمت محروم هستند، دچار سوء تغذیه میشوند و از بیماریهای جدی رنج میبرند که آینده شغلی آنها را هم به خطر میاندازد. اما یکی دیگر از تهدیدهایی که کودکان چینی را تهدید میکند، سوءاستفاده جنسی است. در ماه آگوست، جسد دو کودک چینی که ازسوی والدینشان ترک شده بودند، در شهر بیجی پیدا شد. یکی از آنها دختر بچه معلول 15 سالهای بود که ازسوی دو نفر از بستگان دور خود به کرات مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بود و ترس از برملا شدن این جنایت، باعث شده بود تا مجرمان بعد از اجرای نیت شوم خود، این دختر و برادرش را به قتل برسانند. نتایج مطالعات جدید نشان میدهد که سوءاستفاده جنسی از کودکان در چین به شدت درحال افزایش است. همچنین، این کودکان که از نظارت پدر و مادر بی بهره هستند، زمینه ارتکاب بسیاری از جرایم را نیز دارند. دو سوم بزهکاران نوجوان چین از مناطق غیر شهری هستند. تمامی این مسایل، هزینههای روحی و جسمی فراوانی را به این کودکان وارد میآورد و آنها را در معرض آسیبهای اجتماعی خطرناکی قرار داده است. معضل کودکان ترکشده، یکی از مشکلات بزرگ چین است. مانند بسیاری از والدین، مهاجران چین نیز از لذت بزرگ کردن فرزندانشان محروم هستند و آنها را با امید یافتن زندگی بهتر ترک میگویند تا شاید بتوانند برایشان پول و خوشبختی فراهم کنند. یکی از تبعات این اتفاق، بزرگ شدن بیش از حد شهرها و درآمدهای آنهاست. مشکل اساسی دیگر، اختلال جدی بنیانهای خانواده است که این بار سنگین بر دوش کودکان ترک شده هم سنگینی میکند.
22539
کلید واژه ها: چین -
جمعه 24 مهر 1394 - 15:31:16
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]