واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۱
یک مدرس ادبیات با یاد کردن از حافظ به عنوان رندی که ظریفانه به مدعیان میتاخت گفت: حافظ به مسائل اجتماعی زمان خود اشراف کامل داشته و فردی هوشیار، دقیق و نقاد بوده است. او با دقت حرکت حاکمان عصر، صوفیان و مدعیان را زیر نظر داشته و همه این موارد به نحوی ظریف در اشعارش بازتاب داشته است. حسین آقاحسینی دهاقانی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا - منطقه اصفهان، با بیان اینکه حافظ به اوجرساننده شعر فارسی از لحاظ لفظی و معنایی است، اظهار کرد: حافظ به شیواترین شکل، صنایع گوناگون ادبی به ویژه ایهام را در شعر خود به کار برده است؛ ایهامی که حافظ از آن بهره برده بسیار فراتر از ایهامی است که در کتابهای بلاغی و ادبی از آن سخن گفتهاند. از جهت معنوی نیز حافظ، حافظ قرآن بوده است و به قول خود، هر چه کرده از دولت قرآن کرده و با چهارده روایت و تفاسیر قرآن آشنایی داشته است. وی افزود: شعر حافظ شعری چندوجهی به شمار میآید و در شعر او همه ابعاد عرفانی، قرآنی، اجتماعی و اخلاقی لحاظ شده است. این مدرس ادبیات با بیان اینکه مهمترین واژهای که حافظ در اشعارش از آن بهره برده واژه "رند" است، اضافه کرد: این واژه تا پیش از گسترش ادبیات عرفانی واجد معنایی منفی به معنی آدمهای لاابالی و بیسر و پا بود که به ویژه با شعر سنایی غزنوی دچار تحول معنایی میشود، اما اوج این تحول معنایی در شعر حافظ قابل مشاهده است. چنانچه حافظ رندی خود را نوعی کمال و هنر می داند و میگوید؛ "عاشق و رند و نظربازم و میگویم فاش/ تا بدانی که به چندین هنر آراستهام". او تصریح کرد: علت تعالی واژگانی چون رند و نظرباز در شعر حافظ این است که حافظ این واژهها را از ظرف معنی تهی کرده و معنای تازهای در قالب آنها ریخته است. آقاحسینی دهاقانی ادامه داد: هرکسی که امروز شعر حافظ را میخواند متناسب با سلیقه خود از آن لذت میبرد. علت این است که حافظ از ظرفیت واژگان به خوبی آگاه بوده و از آن بهره برده است، همچنین او به نحوی کلمات را کنار هم قرار داده که جمله نیز ظرفیت جدیدی یافته است. از این رو در شعر حافظ صنعت ایهام تنها در لفظ وجود ندارد، بلکه در جمله و جملات و حتی نوع خوانش جملات ایهام دیده میشود. البته زیبایی شعر او فقط به ایهام خلاصه نمیشود، بلکه ظرایف فراوان دیگری نیز در شعر او میتوان یافت که در آثار دیگران کمتر دیده میشود. وی افزود: نگاه حافظ با سایر عرفا این تفاوت را دارد که نگاه او نقادانه است، به گونهای که او بسیاری از عرفانهای رسمی و صوفیانه دوران خود را نمیپذیرد. به عنوان نمونه با اینکه او به پیر و مرشد معتقد است و نشانیهای او را میدهد، اما هیچگاه مصداقی برای او را معین نکرده و در تاریخ ادبیات نیز وجود شخصی به عنوان مراد و پیر حافظ دیده نمیشود. این مدرس دانشگاه اصفهان با بیان اینکه هنر حافظ این بوده که نگاهی از بالا به همه انسانها داشته است، گفت: او زبان و درد مشترک همه انسانها را به درستی دریافته و بر اساس فطرت انسانی سخن گفته است. چون فطرت امری مشترک میان انسانهاست، سخن او نیز پایدار و زنده مانده است. آقاحسینی دهاقانی خاطرنشان کرد: با وجود همه استحالههایی که در طی دوران طولانی از زمان حافظ تا دوران معاصر در فکر و اندیشهها به وجود آمده است حافظ هنوز زندهترین شاعر ادب فارسی به شمار میآید؛ بنابراین او علاوه بر به کارگیری لفظ و معنا در اوج کمال خود، محتوای کلام خود را بر فطرت انسانی که امر مشترک بشری است استوار ساخته است. به همین دلیل امروزه حافظ از پراقبالترین شاعران دوران معاصر به شمار میآید و حتی ترجمههای ناقصی که از او در غرب صورت گرفته است مورد استقبال فراوان واقع شده و با تیراژهای بالا به چاپ رسیده است. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]