تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820348378
ممکنه شما هم روزی مدیرکل شوید!
واضح آرشیو وب فارسی:دزنیوز: علی اصغر فانی وزیر فعلی آموزش و پرورش که در فاصله سال های ۶۰ تا ۶۴مسوولیت آموزش و پرورش کردستان را بر عهده داشت در بیان یکی از خاطرات خود از سال های جنگ در استان کردستان، گفت: در آن سال هایی که در کُردستان بودم یکبار به دانشسرای تربیت معلم بیجار رفتم و سر یکی از کلاس ها بعد از صحبت های بنده، دانشجویی پرسید، بعد از این که درس ما اینجا تمام شود نهایتا فقط معلم می شویم ،گفتم بله منم معلم هستم. گفت نه شما مدیر کل هستید. گفتم ممکنه است شما روزی مدیر کل شوید و همان شخصی که در سال ۶۱ این سؤال را از من پرسید ‘رشید قربانی’ همان کسی است که امروز مدیر کل آموزش و پرورش استان کردستان شده است. از این موضوع خبر نداشتم، روزی که آقای قربانی آمدند تا حکم مدیر کلی را برایشان امضا کنم خودشان این قصه را برایم تعریف کردند. در فاصله سال های ۶۰ تا ۶۴ مسئولیت آموزش و پرورش استان کُردستان را بر عهده داشتم. عزیزان ما در بخش فرهنگی سپاه پاسداران برنامه ای را با عنوان طرح مهاجرت دانش آموزان از استان های دیگر به کُردستان و برعکس از کُردستان به استان های دیگر برای نزدیکی فرهنگ ها طراحی و اجرا کردند و ما هم در آموزش و پرورش همکاری های لازم را برای اجرای طرح داشتیم و به حمدالله امروز شاهد حضور و بالندگی این عزیزان هستیم و انشالله بتوانیم از وجود این عزیزان بهره مند شویم. تحلیل ما در دی ماه سال ۶۰ که به کردستان آمدم این بود که کار اصلی در کُردستان باید کار فرهنگی باشد در آذرماه سال۶۰ مرحوم ‘پرورش’ وزیر وقت وزارت آموزش و پرورش از من خواستند که پست مدیرکلی آموزش و پرورش استان کُردستان را تحویل بگیرم. بنده اول به عنوان نماینده ویژه و بازرس وزیر آموزش و پرورش به بهانه بازرسی و شناخت از آموزش و پرورش منطقه به کردستان آمدم. نزدیک به ۱۰ روز با حکم ابلاغی و با بررسی هایی که انجام شد گزارش ۸ صفحه ای نوشتم و به وزیر وقت تحویل دادم. نتایج تحقیق ۳۸ پیشنهاد به وزارت آموزش و پرورش برای انجام کارهای اصولی در آموزش و پرورش استان کُردستان بود. در آن چهار سالی که در کُردستان بودم اقدامات خوبی انجام شد. علاوه بر اینکه ما اردوی هجرت دانش آموزان را برپا کردیم، اردوی هجرت معلمان با کمک سپاه و جهاد و مرکز بزرگ اسلامی نیز در دستور کار قرار گرفت و بدین وسیله به دنبال جذب نیروی فرهنگی در آموزش و پرورش استان کُردستان شدیم. خود بنده و گاهی معاونینم با رفتن به استان های دیگر معلمان حزب اللهی طرفدار انقلاب را جمع می کردیم و با برگزاری کلاسهایی برای جذب در آموزش و پرورش و قسمت فرهنگی سپاه و جهاد می آوردیم. البته تحلیل ما این بود که در درازمدت نمی توانیم از نیروهای غیربومی در استان استفاده نماییم و بهتر است در خود کردستان نیرو تربیت کنیم و این همان ایده ای بود که مرحوم شهید بروجردی و شهید ناصر کاظمی پیشتر داده بودند. به همین خاطر بود آن زمان اولین دبیرستان تربیت معلم را در مریوان تأسیس کردیم که بعداً تبدیل به دانشسرای تربیت معلم شد. دومین دبیرستان در بیجار، سومی در سقز و چهارمی در کامیاران و پنجمی در سنندج و ششمی دوباره در سنندج تأسیس شد و بعد هم مرکز تربیت معلم به صورت دخترانه و پسرانه در سنندج افتتاح شد. در استان کوچکی مانند استان کردستان حدوداً ۱۰مرکز و دانشسرای تربیت معلم ایجاد شد. هدف اصلی این بود که از خود مردم کردستان جذب کنیم و برای خودشان تربیت کنیم بعداً اینها منشأ خیر شدند و الان که با شما صحبت می کنیم تعدادی از مدیران ادارات مختلف کردستان از جمله معاون ‘آقای زاهدی’ و ‘آقای حسین فیروزی’ هم جز همانی هایی هستند که ما در مراکز معلم تربیت کردیم. به دنبال این تحلیل که کار اصلی در کردستان کار فرهنگی است، براساس شاخص های سازمان مدیریت و برنامه و بودجه قدیم روزی که وارد آموزش و پرورش شدم، آموزش و پرورش کُردستان سومی از آخر بود و سال ۶۴ که من از کُردستان آمدم به سومی استان از اول تغییر یافت. آموزش و پرورش پا به پای نیروهای نظامی کار می کرد و هر روستایی را که نیروهای نظامی پاکسازی می کردند، فردای آن روز مدرسه راه اندازی می شد و حتی دو روز هم نمی گذاشتیم فاصله بی افتد. شعاری که ما در کُردستان داشتیم این بود که هر روز اول مهر است. سیاست آموزش و پرورش در آن سال ها و اکنون این است که نیروهای بومی می توانند و باید منطقه را اداره کنند. ما فاتح قلب ها بودیم نه فاتح سرزمین ها. فتح سرزمین ها هم ارزش دارد اما اصل فتح قلب هاست. الآن نیروهای بسیار خوب بومی استان را اداره می کنند. نقش همه نهاده ها در دهه ۶۰ بسیار موثر بوده که به این توفیقات دست پیدا کردیم.آنچیزی که باعث شد ما در کردستان موفق شویم،خلوص بود و خلوص بود.ک/۱ ۳۰۳۳
سه شنبه ، ۲۱مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دزنیوز]
[مشاهده در: www.deznews.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]
-
گوناگون
پربازدیدترینها