واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اينشتين و خلاقيت نويسنده:سميه مقصودعلي آلبرت اينشتين در کودکي، کند و کمرو بود. در مدرسه آنچنان ضعيف بود که وقتي پدرش از مدير پرسيد او براي چه حرفهاي مناسب است، مدير جواب داد: او هرگز در کاري موفق نخواهد شد! او در مدرسهاي آلماني که منضبط بود و روحيهاي خشک داشت، درس ميخواند. در 15 سالگي اين محيط آموزشي را به قصد ثبتنام در انستيتو پليتکنيک زوريخ ترک کرد ولي همچنان از مدرسه رفتن و امتحان دادن واهمه داشت. برخلاف انتظار اينشتين، اين مدرسه به نياز افراد براي کاوش و کنجکاوي علمي، آن هم بدون هيچگونه مزاحمتي توجه ميکرد. معلمان تاکيد کمتري بر حفظ کردن مطالب داشتند و بيشتر بر کار علمي و آزمايشگاهي، تحقيق، آرامش عضلاني و مباحثه تاکيد ميشد. از همين مدرسه بود که اينشتين به نظريه «نسبيت» علاقمند شد. آنچه مسلم است اين است که تخريب شخصيت دانشآموزان، انگيزه و خلاقيت را کاهش ميدهد. دانشمندان معتقدند بين انگيزه و خلاقيت رابطه مستقيمي وجود دارد. در واقع، انگيزه دروني خلاقيت را افزايش ميدهد و انگيزه بيروني از خلاقيت ميکاهد. خلاقيت چيست؟ روانشناسان در تعريف خلاقيت متفقالقول نيستند و به خلاقيت از زواياي گوناگوني مينگرند اما اکثر آنها معتقدند «آفرينش خلاقه» چيزي است که باعث تاثير تعجبآوري ميشود و اگر آفرينش و ابتکاري در خور باشد گاهي باعث يک شوک جدي در ذهن مخاطب ميشود. چه عواملي خلاقيت را کاهش ميدهد؟ مسالهاي که کاملا روشن است اين است که وقتي شخصي در شرايطي مملو از قيد و بند اجتماعي قرار ميگيرد، داراي انگيزه بيروني شده و آثار و توليدات او نسبت به کساني که بيرون از چنين محيطي هستند کمتر خلاق خواهد بود. شواهد نشان داده است که موارد زير منجر به زوال خلاقيت ميشوند: پاداش هر يک از ما به کودکانمان پاداشي براي انجام برخي تکاليف پيشنهاد ميکنيم زيرا معتقديم که پاداش دانشآموزان را براي کار در حد اعلي توانايي تحريک ميکند. با اين حال چيزي که يک کودک يا دانشآموز به عنوان پاداش دريافت ميکند منجر به کاهش انگيزه دروني و يا بالتبع عملکرد خلاقه ميشود. خلاقيت تا حدي ناشي از تقبل خطر کردن و کاوشگري است. تحقيقات زيادي نشان داده است خلاقيت کودکاني که پاداش دريافت نميکنند بسيار بيشتر از خلاقيت کودکاني است که براي انجام تکاليف پاداش ميگيرند. رقابت اگر ميخواهيد خلاقيت کودکانتان کم شود موقعيت را طوري ترتيب دهيد تا آنان براي دستيابي به پاداش با هم رقابت کنند. مطالعات هنسي و آمابيل در سال 1984 نشان داد دختراني که در محيطي بدون رقابت کاردستي درست ميکردند خلاقيت بيشتري نسبت به دختراني داشتند که قول دريافت جايزه گرفته بودند. نظارت فراروان وجود مراقبين باعث ميشود علايق دروني و عملکرد خلاقه از بين برود. وقتي شما لحظاتي را با دانشآموز ميگذرانيد شانس رخداد راهحلهاي خلاق را از او ميگيريد. حضور شما سبب ميشود توجه دانشآموز از تکليفي که انجام ميدهد منحرف شده و به سوي ارزشيابي شما از پيشرفت کارش تغيير کند. در ذهن کودکان ناظر به معني ارزشيابي است و ارزشيابي خلاقيت را ميکاهد. محدود کردن انتخاب در مطالعهاي درسال 1984، کودکان در موقعيتي قرار گرفتند که ميتوانستند آزادانه دست به انتخاب مواد بازي بزنند و در موقعيت ديگر کودکان را در موقعيتي قرار دادند که بزرگسالان براي آنها انتخاب ميکردند. نتايج نشان داد که کودکان گروه اول در بازي خلاقتر بودند. و اما نکته آخر عوامل محيطي و اجتماعي تاثير عميقي بر انگيزه دروني و عملکرد دانشآموزان بر جا ميگذارد. اما قيدوبندهاي بيروني هميشه تاثير منفي بر عملکرد ندارد. شايد قيدوبندهاي بيروني تا حدي از خلاقيت بکاهد اما ميتوانند نقش اصلاحي داشته باشند و در بسياري موارد استفاده از آنها ضروري است. از اين رو بايد در کاربرد آنها احتياط کرد. منبع:www.salamat.com
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 486]