واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهی به آثار و افکار برنده نوبل ادبیات در سال 2015
تاریخ احساسات ضد روسی به روایت نویسنده و منتقد بلاروسی
آنچه آلکسیویچ به ما نشان میدهد یک جهان احساسی است. بنابراین رویدادهای مختلفی که او در کتابهایش از آنها گفته، مثل فاجعه چرنوبیل یا جنگ افغانستان، همه شرح احساسات افراد در گذر این اتفاقات است.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، «سوتلانا آلکسیویچ» Svetlana Alexievich پنج شنبه 8 اکتبر (16مهر) به عنوان برنده جایزه 2015 نوبل ادبیات معرفی شد. در گزارش پیش رو قصد داریم کمی بیشتر با نوشتهها، زندگی و افکار این خانم برنده جایزه نوبل آشنا شویم. کمی از زندگی این نویسنده: آلکسویچ در 31 می سال 1984 در یکی از شهرهای اوکراین از یک پدر بلاروسی و مادری اوکراینی متولد شد. پس از پایان خدمت پدرش در ارتش، خانواده آنها به روستای مادریشان در بلاروس بازگشتند و والدین او به عنوان معلم در این روستا مشغول به کار شدند. سوتلانا پس از پایان دوران تحصیل در مدرسه، به عنوان خبرنگار در روزنامه محلی شهر نارول مشغول به کار شد. پس از مدتی کار این روزنامه نگار جوان بالا گرفت و فعالیت حرفهای خود را در روزنامههای اوکراین با نوشتن داستانهای کوتاه و گزارش ادامه داد. فاجعه چرنوبیل، جنگ شوروی و افغانستان و بسیاری دیگر از اتفاقات در دنیا او را به محل حادثه کشاند و نتیجه آنها نوشتن گزارشهای متعدد و مصاحبه با شاهدان عینی بود که در روزنامهها به چاپ میرسید و بعدها در داستانهایش منعکس میشد.
آلکسیویچ در سال 1988 در کابل البته او یکی از مخالفان و منتقدان دولت الکساندر لوکاشنکو است و به تبع فعالیتها و گزارشهای او چندان به مذاق دولت بلاروس خوش نمیآید به همین دلیل در سال 2000 به پاریس رفت و به عنوان یک نویسنده و منتقد دولت بلاروس در پاریس و گوتنبرگ و برلین به فعالیتهای خود ادامه داد و تنها یک بار در سال 2011 به مینسک پایتخت بلاروس بازگشت. آکادمی نوبل سوئد درباره این نویسنده چه میگوید؟ در بیانیه جایزه نوبل آمده است: به الکسیویچ به خاطر نوشتههای پلی فونیک(چند صدایی) و نشان دادن رنج و درد و شجاعت در زمان ما، این جایزه اعطا میشود. او در 30-40 سال گذشته مشغول نقشه برداری از اتحاد جمادی شوروی و اتفاقات پس از فروپاشی آن بوده است. اما کارهای او صرفا مجموعهای از حوادث نیست بلکه تاریخ احساسات است. آنچه او به ما نشان میدهد یک جهان احساسی است. بنابراین رویدادهای مختلفی که او در کتابهایش از آنها گفته، مثل فاجعه چرنوبیل یا جنگ افغانستان، همه شرح احساسات افراد در گذر این اتفاقات است. او برای نشان دادن این تاریخ، با هزاران زن و مرد و کودک مصاحبه کرده و انسان را در رهگذر این اتفاقات به ما نشان داده است. سبک نوشتن او چگونه است و تحت تاثیر چه کسانی بوده است؟ آلکسیویچ در وبلاگش اذعان کرده که نوشتههایش تحت تاثیر نویسندهای بلاروسی به نام آلس آدامویچ است. همچنین او در یک مصاحبه درباره سبک نوشتنش گفته است: من برای نوشتن به دنبال سبکی بودم که بیشترین نزدیکی را به زندگی واقعی داشته باشد. واقعیت همیشه مثل آهنربا من را به خود جذب میکند. هیپنوتیزم واقعیت میشوم و میخواهم از آن روی کاغذ عکس بگیرم. بنابراین بلافاصله به این سبک از نوشتن روی آوردم که در آن صدای واقعی انسانها، اعترافها و اسناد و شواهد را گردآوری میکنم. من جهان را مانند یک گروه کر میبینم که مجموعهای از صدای تک تک افراد و یک کولاژ از جزییات زندگی روزمره است. چشم و گوش من این گونه کار میکنند و در این راه از تمام ظرفیتهای روحی خودم استفاده میکنم و در این راه میتوانم هم زمان یک نویسنده، یک خبرنگار، یک جامعه شناس، یک روانشناس و حتی یک واعظ باشم. این نویسنده با صدها زن از میلیونها زن روسی که در جنگ جهانی دوم نقشها و وظایف گوناگون داشتهاند، مصاحبه کرده است. از سرباز پیاده و تک تیرانداز زن بگیرید تا پرستار و پزشک زن حاضر در این جنگ. او در معرفی یکی از کتابهایش نوشته است: همه آن چیزی که ما درباره زنان میدانیم با کلمه شفقت و مهربانی قابل توصیف است. آنها میتوانند، خواهر، همسر، دوست و نجیب تر از همه یک مادر باشند. آیا مهربانی و شفقت ماده اصلی تشکیل دهنده این نقش ها نیست؟ یک زن زندگی دهنده است. زن، حافظ زندگی است و به عبارت بهتر زن و زندگی مترادف هستند.
نخستین کتاب آلکسیویچ با عنوان «جنگ چهره زنانه ندارد» که در سال 1983 به پایان رسید، بر اساس مصاحبههایی تنظیم شده که نویسنده با سربازان بازمانده از جنگ جهانی دوم داشته است. پسران روحی؛ ضبط یک نسل گمشده شوروی (1992)، صداهایی از چرنوبیل: تاریخ شفاهی یک فاجعه هسته ای (2006)، زمان دست دوم ( 2016) هم از کتابهای معروف این نویسنده هستند. نوع و مدل کتابهایی که این نویسنده روی آن دست میگذارد نوعی نگاه منتقدانه به تاریخ و عملکرد روسیه دارد. شاید بدبینانه باشد اما نگاهی به جوضدروسی در سالهای اخیر از ماجراهای اوکراین گرفته تا حضور نظامی این روزهای روسیه در سوریه و انتقاد دولتهای غربی از این کشور برای مبارزه با تروریستهای ضدسورسی میشود این گزاره را بررسی و حتی تقویت کرد که آکادمی نوبل درصدد مدیریت و هدایت افکار ضدرروسی در کشورهای غربی است. انتهای پیام/و
94/07/18 - 09:04
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]