واضح آرشیو وب فارسی:جوان پرس: جوان پرس / مریم امیری : No matter how old you are. Just hug your mum when saying hello to her. مهم نیست چه سنی داری، هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر. از آرزوهایش که میپرسم بهم میگوید: آمدی و نسازی ها، میپرسم چرا؟ خب آرزو است دیگر، میگوید: تنها آرزویی که دارم و به آن نمیرسم داشتن یک عکس کوچک از مادرم است. بزرگترین آرزوی حمید اردبیلی صادره از ارومیه داشتن عکسی از مادرش است که او را در سن ۱۴ سالگی از دست داده، سنش را که میپرسم با خنده می گوید سنم را نپرس و بعد ادامه می دهد: ۷۲ سال و ۶ ماه و ۹ روز. میگویم حالا اینقدر مهم نیست که روز و ماه را هم بگویید. میگوید برای تو مهم نیست اما برای من مهم است که بدانم دقیقا امروز چند سال دارم. میپرسم شما سالمندید؟ میگوید من امروز به دنیا آمدم نه پیر و پاتالم نه به قول شما سالمند. من به آینده فکر میکنم، کسی که خودش رو در سن ۵۰ سالگی پیر میدونه درست در ۵۰ سال پیش مرده و الان مرده ی متحرک هستش. حمید اردبیلی از کار کردن در مغازه نقل فروشی اش هیچ ناراحتی ندارد، تفریحاتش کنار حاج خانم نشستن و تخته نرد بازی کردن با پسرش است، با حاج خانمش پارک میرود، عاشق ساز ویولن است، در طول عمرش دو بار رقصیده یکی عروسی خواهرش و دیگری عروسی دخترش اکرم خانم. حتی یک زمانی والیبال بازی کرده. وقتی میپرسم اگر بچه هایتان شما را به خانه سالمندان بگذارند چه حس و حالی پیدا میکنید؟ با اطمینان جواب میدهد: این کار را نمیکنند. میپرسم چرا کلمه پیری با عصا به ذهن آدم میرسه؟ میخندد و میگوید خب پای سوممونه دیگه. من هم میخندم. قربانعلی فلاحی پیرمرد ۷۵ساله دست فروشی است که نزدیک دانشگاهم بساط فروش کبریت و لیف های دست باف خانمش را دارد، زندگی اش زمین تا آسمان با حاج آقا حمید اردبیلی مان فرق میکند، قربانعلی فلاحی آخر عمرش است و کار میکند و روزی حلال به کف می آورد بعد از کار طرف های شب خسته و بیرمق به خانه میرود و میخوابد، احتمالا این روند تا آخر عمرش تا آن زمان که دیگر قلبش صدا ندهد ادامه می یابد. قربانعلی در طول سالیان دراز عمرش شاید چند باری بیشتر سفر نرفته حالا در پایان عمرش بیشتر دوست دارد تا زیارت کند، از آسمان شهرها را ببیند. زنان شهرآشوب آنکارا و آنتالیا و استانبول را دید بزند. دستان همسرش را بگیرد و با او در کنار معابد بودایی هند و چین عکس سلفی که تازه مد شده بگیرد. قربانعلی سن بالایی دارد و طبعا به دلیل همین سن بالایش در معرض امراض عدیده است، فشار خون و قند و پوکی استخوان و سرطان پروستات. درمان هرکدام از این بیماری ها هم هزینه بالایی دارد. قربانعلی همه این هارا میداند.این را علاوه میکنیم که مرد سالخورده محترم بیمه ندارد. دولت های بعد از جنگ تحمیلی به بهانه اینکه آه در بساط ندارند و مجبورند که هزینه های دولت را کم کنند در نهایت با اجرای برنامه اقتصادی تعدیل ساختاری به کاهش خدمات اجتماعی و رفاهی روی آوردند. این را در نظر آورید به همراه افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی و از بین رفتن تولید و در نهایت شیوع رکود در بازار، رکود در بازار یعنی شکست بسیاری از مردمی که ممکن بود سالیان سال آبرومندانه زندگی کرده اند، نمونه اش همین آقای قربانعلی فلاحی. افزایش هزینه های زندگی برای فرزندان قربانعلی چه معنایی دارد؟ قربانعلی میگوید فرزندانم به من و زنم میگویند: ما نمیتوانیم درحالی که از عهده زندگی خودمان برآییم به پدر و مادر علیلمان هم بپردازیم. شب تا صبح زحمت میکشیم و آخرش باد هواست. ما برای فرزندانمان هم پول نداریم چه برسد به پدر و مادرمان. شمارا دوست داریم اما چه میتوانیم بکنیم؟ گرایش به طرد سالمندان از جامعه به خانه های سالمندان نتیجه همین سیاست است. در اینجا خانه سالمندان نه به مثابه مکانی که در آن سالمندان به راحتی و خوشی و تجربه های جدید و سفر و درمان خود میپردازند(مانند کشورهای توسعه یافته)؛ بلکه جایی است که سالمند در آن جز علیل و مفت خور و اضافی به حساب نمی آید و لابد اگر هرچه زودتر بمیرد به همه بشریت لطف میکند که باری را از دوششان برداشته. چرا که نه دولت پول اضافی دارد و نه ملت. وقاحت ماجرا زمانی است که دولت و ملت از احترام به سالمندان حرف میزنند: به آنان احترام بگذاریم. دستشان را ببوسیم، نوازششان کنیم، برایشان دل بسوزانیم و در عین حال به انها بفهمانیم تا برای مرگ آماده باشند. مرگی که هردم برایشان جانکاه تر خواهد بود. دهه بحران در راه است علی معین فر کارشناس ارشد جامعه شناسی در گفتگو با خبرنگار هفته نامه کوشا از دهه آینده به نام دهه بحران نام برد و گفت: امروزبا توجه به آمار به دست آمده سالمندان ۸ و نیم درصد از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و استان آذربایجان غربی جز چهار استان اول کشور که جمعیت سالمندان در آن بیشتر است و در سال ۱۴۰۰ جمعیت سالمندان ایران به دوبرابر افزایش پیدا میکند. وی با اشاره به اینکه موضوع سالمندان یکی از آسیب های اجتماعی است که در آینده اذهان مسئولین را به خودش مشغول خواهد کرد افزود: مسئولین باید هم اکنون برنامه ریزی قوی جهت اداره و مدیریت این قشر عظیم داشته باشند وگرنه بدون برنامه ریزی در آینده بحرانی می شودکه حل آن غیر قابل امکان است. این جامعه شناس درباره فرق خانه سالمندان در ایران و کشورهای توسعه یافته گفت: به عنوان یک جامعه شناس مخالف ایجاد خانه سالمندان هستم، زیرا سالمندان در این دوران نیاز دارند در کنار فرزندان و نوه های خود بوده و از مهر و محبت و توجه آنان سیرآب شوند، سالمندان در منازل خود به آرامش واقعی میرسندنه در خانه سالمندان که برای عده ای از آنان حکم خانه و تونل مرگ را دارد، چرا که هر روز در چنین خانه هایی فردی در مقابل چشمشان از دنیا می رود و دیدن این صحنه ها باعث میشود سالمندان از لحاظ روانی همیشه در استرس و اضطراب باشند. وجود خانه سالمندان در غرب، عادی و جزیی از فرهنگشان است اما درجامعه دین دار و نیمه سنتی ایران که همه چیز بر محوریت خانه و خانواده شکل میگیرد و تنها زیستن بی معنی است از لحاظ روحی و روانی برای سالمندان غیرقابل تحمل و دردآور است. معین فر درباره اقدامات اساسی که دولت در خصوص سالمندان میتواند انجام دهد به تامین اجتماعی، بازنشسته کردن و ایجاد اشتغال باتوجه به توانمندی و توانایی شان افزود: هرچه جامعه سالمند از جامعه بریده و گوشه گیر شود به همان میزان بر مشکلات اجتماعی افزوده شده و با تاسف باید گفت همانطور که کودک خیابانی روز به روز افزایش پیدا می کند در آینده با سالمندان خیابانی و آواره هم برخورد فرهنگی خواهیم داشت. این جامعه شناس با درخواستی مبنی بر اینکه مسئولین امر در استان، اینگونه مسائل اجتماعی را به وسیله علوم روان شناسی حل نکنند افزود: این چنین مواردی که امروزه معضل و در آینده بحران خواهد شد میطلبد که مهندسین اجتماعی و جامعه شناسان با تشکیل تیمی از روان شناسان، اقتصاد دانان، سیاست مداران بتوانند معضلات جامعه و آسیب های اجتماعی را با درایت، برنامه ریزی، کنترل و حل کنند. پیش به سوی سالمندی علی پر مقیاس، معاونت امور توانبخشی بهزیستی آذربایجان غربی نیز در گفتگو با ما از ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر جمعیت کهنسال کشور خبر داد که طبق آمار گیری سال۱۳۹۰، ۲۳۸ هزار نفر از کهنسالان کشور در استان آذربایجان غربی حضور دارند. وی افزود: در حالت کلی، جمعیت کشور رو به سالمندی پیش میرود. با سالمندان مهربان تر باشیم حال با این اوصاف وموارد و چالش های پیش رو و با توجه به اینکه ۹ مهرماه به عنوان روز جهانی سالمند نامگذاری شده ؛ انتظار می رود بازتعریفی نو و جدید از جایگاه سالمندان در یک جامعه اسلامی داشته باشیم ومتولیان ونهادهای مربوطه در خصوص حل مشکلات مطرح شده همت گمارند و از سوی دیگر خانواده و نهاد اجتماع به جایگاه سالمند نگاهی جدید و منطقی تر داشته باشد ؛ افزایش گروه سالمندان در کشورمان علاوه بر اینکه نوید دهنده بهبود شرایط زندگی است، توجه مسئولان مربوط به سلامت و امنیت سالمندان را الزامی میکند، سالمندی گرچه کمال تجربه و عقل و دانش است ولی متاسفانه با ضعف قوای جسمانی و کاهش توانایی های بدنی توام است. یکی از خطرهایی که سالمندان را تهدید می کند احساسات غم و اندوه به خاطر عدم توجه فرزندان و اطرافیان که عمری برای رفاه آنان تلاش کرده اند، است. انتظار میرود اطرافیان سالمندان آنها را به عنوان پیر و از کار افتاده نگاه نکنند زیرا آنان خود را ضعیف و ناتوان احساس نمیکنند. سالمندان افرادی با تجربه هستند، در خواست برنامه ریزی صحیح و مورد مشورت قرار دادنشان باعث میشود احساس پوچی و بی فایده بودن در آنان از بین برود.
چهارشنبه ، ۱۵مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان پرس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]