واضح آرشیو وب فارسی:فارس: تجلیل از نویسنده کتاب «دختر شینا» در خبرگزاری فارس/1
حمزهزاده: میگفتند محصولات دینی و متعهد مشتری ندارد/ابراهیمی:احساس میکنم مادرم زنده است
مدیر عامل سوره مهر گفت: در سال 1380 یکی از مسئولین فرهنگی نامهای خدمت رهبر انقلاب نوشت و با شهامت عنوان کرد که محصولات دینی و متعهد مشتری ندارد، البته حضرت آقا در یک دیدار حضوری در پاسخ به این نوشته فرمودند؛ شما کاری به مشتری نداشته باشید، این کارها مشتری خود را پیدا میکند.
● گزارش تصويري مرتبط
-------------------------------
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مراسم تجلیل از بهناز ضرابیزاده نویسنده کتاب «دختر شینا» عصر روز گذشته در سالن اجتماعات خبزگراری فارس برگزار شد. بر اساس این گزارش، محمد حمزه زاده مدیر عامل انتشارات سوره مهر، میثم نیلی مدیر عامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی، احمد ذوعلم مدیر مرکز رسانهای شیرازه، عارف علوی مسئول دبیرخانه کتاب و زندگی، گلعلی بابایی رئیس سابق سازمان هنری و ادبیات دفاع مقدس، محمد حقی مشاور مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی، علی اکبر بهمننیا مدیر انتشارات نارگل، حجتالاسلام محمدجوکار مدیر انتشارات کتابستان معرفت همچنین همسر شهید علی چیت سازیان (مشاور وزیر آموزش و پرورش) و همسر شهید سید محمد علی رحیمی و تنی چند از فعالان حوزه نشر حضور داشتند.
* حمزه زاده: در سالهای گذشته عدهای میگفتند محصولات دینی و متعهد مشتری ندارد در این مراسم، محمد حمزهزاده مدیرعامل انتشارات سوره مهر پیرامون این اثر اظهار داشت: نمیتوانم خوشحالی خود را پنهان کنم. به یاد میآورم روزهایی را که نزدیک به حدود 25 سال پیش که نگاه به کتابهای حوزه تاریخ شفاهی، انقلاب و دفاع مقدس نگاه به محصولات بود که بیشتر به درد اسناد و کتابخانهها میخورد و میگفتند چنین محصولاتی مشتری ندارد. وی با اشاره به نامه یکی از مسئولین فرهنگی در سال 80 به رهبر انقلاب گفت: در سال 1380 یکی از مسئولین فرهنگی کشور نامهای خدمت رهبر انقلاب نوشت و با شهامت عنوان کرد که محصولات دینی و متعهد مشتری ندارد، البته حضرت آقا در یک دیدار حضوری در پاسخ به این نوشته فرمودند؛ شما کاری به مشتری نداشته باشید، این کارها مشتری خود را پیدا میکند. اما به فاصله کمی با توجه به بلوغ نویسندگان دفاع مقدس و تاریخ شفاهی شکل گرفتند و نسلی که سالهای پس از جنگ آمدند، به دنبال هویت خود بودند. رویه به شکلی شد که از حدود سالهای 83 یا 84 ورق برگشت و کتابهایی که عدهای میگفتند مشتری ندارند و به درد کتابخانهها میخورند، جریان نشر کشور را تغییر داد. حمزهزاده ضمن اشاره به فرمایش رهبر انقلاب در سال 88 تأکید کرد: روند نشر به شکلی شد که سال 1388 رهبر انقلاب در دیدار با هنرمندان فرمودند؛ به من میگفتند این آثار مشتری ندارد، اما فلان فیلم و یا کتاب دا به چاپ هشتادم میرسد؛ هر جا محصولات و محتوا را با مردم مواجه کردیم و به موج مردم زدیم، آن موج محصول را بالا برد و به اعتلا رساند. مدیر انتشارات سوره مهر تصریح کرد: سال 80 کتاب«کنار رود خین» که حاوی یادداشت های روزانه یک مادر، اشرف السادات مساوات (سیستانی) است در فراق فرزند شهید خود روی کاغذ آورده شده، این اثر در آن دوران کتاب مهجور بود. در یک حرکتی که برای کتاب پدید آمد، طی 15 روز بالغ بر 11 هزار نسخه فروخته شد. نهادها و سازمانه ایی که مروج بودند دست به فروش زدند، از این رو کتاب دیده شد و الان نیز با توجه به تلاشهای مجمع ناشران انقلاب و دفاع مقدس، حدود 50 ناشر در این حوزه فعالیت میکنند. البته خبرگزاری فارس با دیدی بلنداین بار نیز وارد کار شده و میبینیم کتابی که به اطلاع مردم میرساند، چاپهای متعدد و به تیراژ بالا می«سد. وی تصریح کرد: زمانی حتی عنوان شد موجودی این کتاب کم شده و متقاضی فراوان است، که همه اینها ناشی از هنرمندی ناشر نیست، بلکه هنر خون شهدا و زحمات افرادی همچون آقای سرهنگی است، چرا که او و امثال او در سخته کردن محتوا تلاش داشتند و باعث شدند این کتابها دست به دست بگردد و پرفروش شود و امیدوارم کتاب به تیراژهای بالاتر برسد و مورد توجه قرار گیرد.
* شنیدن خاطرات مادر از زبان فرزند: با خواندن این کتاب احساس میکنم مادرم زنده است در ادامه، معصومه ابراهیمی فرزند شهید ابراهیمی ضمن اشاره به کتاب «دختر شینا» که حاوی خاطرات مادرش بود، گفت: خاطرات این کتاب از زبان مادرم بیان شده و نویسنده آن یعنی خانم ضرابیزاده با قلم روان، شیوا و دلنشین خود هر آنچه از دل برآمده نوشته و بر کتاب نقش بسته است که بر دل مینشیند. وی گفت: کتاب خاطرات مادرم از دوران کودکی با آشنایی با پدرم آغاز میشود، این آشنایی به نامزدی و ازدواج میرسد و در مراسم عروسی تا به دنیا آمدن 5 فرزند ادامه مییابد و کتاب تألیف میشود. وی گفت: حتی داستان تا لحظه شهادت پدرم روایت میشود، البته این روایات چندین بار از زبان مادرم روایت شدهف ولی تألیف خانم ضرابیزاده به گونهای است که ما اعتراف میکنیم هر چند بار کتاب را بخوانیم گویی با هر بار مطالعه مادرم کنار ما نشسته و خاطرات را بازگو میکند. ما حتی احساس میکنیم مادرم زنده است. وی در مورد پرسشی پیرامون خاطرات بازگو نشده از مادرش گفت: اگر قرار بود خاطرات پس از شهادت ماردم را بنویسند چندین جلد کتاب تألیف میشد. ایشان سختیهای زیادی کشید، شاید گوشهای از آن سختی ها باعث بیماری و از دنیا رفتنش شده باشد. وی به خاطرهای از بیماری سرخک خود و چهار خواهر و برادرش در زمانی که پدر در جبهه بود اشاره کرد و گفت: مادرم در آن یک هفته برای بازیابی سلامتی ما تلاشهای بسیار کرد. وی در ادامه گفت: ما 5 فرزند بدون یاری پدر بزرگ شدیم و مادرم با شجاعت بسیار تربیتمان کرد. دعا میکنیم جایش بهشت باشد و خودر ا مدیون قلمزدنهای خانم ضرابیزاده میدانیم، چرا که هر کس با خوانش کتاب برای مادرم فاتحه میخواند. فرزند شهید ابراهیمی با بیان اینکه درخواست داریم با رهبر انقلاب دیدار داشته باشیم، به آخرین دیدار اشاره کرد و گفت: 13 آذر 92 به بهانه و برکت این کتاب، دیداری با حضرت آقا داشتیم که بسیار لذتبخش و شیرین بود. شاید شیرینترین لحظه دیدار پدرمان بود. ما در آن روز پدر را لمس کردیم، حس کردیم، چرا که تا آن روز نه نوازش کرده بودیم نه لمس، آما لحظه دیدار آقا حس پدرانه داشتیم و پس از آن روز ملاقات، دلتنگ دیدار ایشان هستیم. ما دلتنگ آقاییم و خواهان دیدار مجدد ایشان هستیم. وی در پایان سخنان خود با تشکر از مرتضی سرهنگی گفت: او پدرانه در راستای معرفی کتاب تلاش کرد.
* قاسمی زهد: وقتی «دختر شینا» را میخواندم به حس مشترک با قدم خیر رسیدم در ادامه، مریم قاسمی زهد همسر شهید سیدمحمدعلی رحیمی درباره این کتاب و شهدا اظهار داشت: زمانی که کتاب را به من دادند، گفتند که قرار است یک محفل ادبی برگزار شود، خوشحال شدم و گفتم؛ خوب است با همسر شهید از نزدیک آشنا میشوم و او را میبینم. وی گفت: کتاب را که باز کردم، در مقدمه متوجه تاریخ وفات این بانو شدم، دلم بسیار گرفت، کتاب را بستم و کنار گذاشتم. مدام با خودم کلنجار میرفتم، چون متأثر شده بودم و انتظار چنین تاریخی را نداشتم. او جوان از دنیا رفته بود، ولی بعد از دو ساعت سراغ کتاب رفتم، شروع به خواندن کردم، کمکم از ناراحتیام کم شد تا اینکه به پایان کتاب رسیدم و خوشحال بودم از اینکه قدمخیر از همه دلتنگیها رها شد و به آرامش رسید. وی با بیان اینکه پاراگراف انتهای کتاب بسیار دلنشین بود، گفت: این حس را به من منتقل میکرد که خود این شهید این جملات را گفته است و فکر میکنم همینطور هم باشد. در مورد کتاب، بسیار شیوا، روان و داستان منسجمی را شاهد هستیم. پشت سر هم داستان زندگی، روایت شده است و اینها ویژگیهایی است که امروز برای نسل جوان لازم داریم، چرا که مخاطب امروز ما آنها هستند، ولی متأسفانه به دلیل دوری از کتاب و مطالعه، این نسل خیلی حوصله نوشتههای ادبی و داستان های پیچیده را ندارد. همسر شهید رحیمی ویژگیهای برجستهای از کتاب را برشمرد و گفت: ساعت هایی که کتاب را خواندم، با قدم خیر زندگی کردم و خیلی جاها حسش را درک میکردم و حتی حسهایی مشترکی داشتیم. او در ناز و نعمت در خانه پدری بزرگ شد، پس از ازدواج با ناملایماتی روبهرو شد که جنس آنها مادی نیست، از جنسی است که حلاوت دارد، چرا که او در زندگی هدف والایی داشت. قاسمی زهد با بیان اینکه سرداران ما تا جایی که مطالعاتم کمک می کند زندگی و تفکر مشابهی داشتند ولی هریک از آنها ظرایفی در زندگی دارند، گفت: هر کس میتواند با توجه به عقاید و خصوصیات خود، از آنها به نحو مطلوب استفاده کند، ولی از جانب مسئولین و فعالان فرهنگی کمککاریهای بسیاری شده، اما باز هم دیر نیست و ظرفیتهای خوبی در میان جوانان داریم که اگر حلاوت زندگی اینچنینی را خوب منتقل کنیم، یقیناً اثرگذار خواهد بود و مشکلات جوانان ما حل میشود، چون با فطرت مسلمان ها سازگارتر است. وی در پایان، شروع این جریان را از رهبر انقلاب دانست و گفت: این جریان شروع شده و ما آن را مدیون امام خامنهای هستیم که با توجهی که به این نوع کتابها داشتهاند، سبب آغاز راه شده و انشاءالله ما به جاهای خوب خواهیم رسید. انتهای پیام/
94/07/14 - 08:55
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]