واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه جام جم: درباره اهمیت ترجمه ، احتیاجی به بحث نیست. هیچ کشور یا هیچ زبان و فرهنگی از ترجمه بی نیاز نیست. ترجمه یکی از مهم ترین عوامل تعامل فرهنگ هاست. اهمیت ترجمه از همین جا می آید که هیچ فرهنگی بی نیاز از فرهنگ های دیگر نیست. لازم است فرهنگ ها و زبان های مختلف با هم تعامل داشته باشند و از یافته های علمی و فرهنگی خود بهره مند شوند. بنابراین ترجمه یکی از ضروریات فرهنگی همه دوران ها بوده و است.یکی از موضوعاتی که این روزها زیاد می شنویم، این است که ترجمه به فرهنگ بومی ضربه می زند. من خیلی اعتقادی به این موضوع ندارم. این موضوع بیشتر برای ناسیونالیست ها مهم است؛ فرهنگ یک مقوله جهانی است. همان قدر که حافظ برای ما مهم و عزیز است، برای همه جهان هم بوده است و قرن هاست جهانیان تلاش می کنند با وجود پیچیدگی هایی که در زبان او هست، شعرهایش را به زبان خودشان ترجمه کنند. همان قدر که ما از خواندن آثار شکسپیر لذت می بریم و او را ستایش می کنیم، یک فرد انگلیسی هم از حافظ لذت می برد و هنر او را ستایش می کند. فرهنگ هر زبانی فقط بخشی از زیبایی و حقیقتی است که در دنیا وجود دارد، نه همه آن. این مفاهیم متعلق به یک ملت نیست؛ هرچند ملت ها می کوشند در عرصه های فرهنگی با هم رقابت کنند و زبان و فرهنگ خود را غنی تر کنند. من ترجمه را تهدیدی برای زبان و فرهنگ بومی نمی دانم؛ بلکه آن را ضرورت می دانم. وقتی از زبانی اثری به زبان دیگر ترجمه می شود، باعث غنی تر شدن آن زبان مقصد می شود؛ به طوری که آفرینشگران این زبان مقصد می توانند در خلق آثار خود از آن ترجمه ها الهام بگیرند. گذشته از این، این طور هم نیست که با کتاب های ترجمه، کتاب های تالیفی فروش نکنند. اگر کتاب های تالیفی خوبی خلق شود و توزیعشان درست صورت بگیرد، به خوبی می توانند با آثار ترجمه رقابت کنند. با این حال متاسفانه شاهدیم در سال های اخیر موازی کاری زیادی در ترجمه رخ داده است. اغلب ناشران و مترجمان حاضر نیستند دست از این موازی کاری بردارند. با وضعی که هست همدلی مترجمان امری دور از ذهن می رسد. البته هستند ناشران و مترجمانی که استثنا هستند، اما حداقل در چند سال اخیر بارها شاهد بودیم که یک اثر را چند مترجم به فارسی برگردانده اند. بنابراین این موضوع جز با پیوستن به کپی رایت جهانی حل نمی شود. یکی دیگر از موضوعاتی که در سال های اخیر موضوع بحث ها بوده است ترجمه آثار ایرانی به زبان های دیگر است. اتفاقا در چند دهه گذشته کتاب های زیادی از آثار معاصر به زبان های دیگر ترجمه شده است. با این حال این موضوع عزم دولت را می طلبد. مترجمان به تنهایی نمی توانند عمل کنند. آنها نمی توانند یک کتاب را ترجمه کنند و بعد دنبال ناشر معتبر بگردند. تا آنجا که من می دانم، اغلب آثار فارسی که به زبان های دیگر ترجمه شده، در انتشاراتی های خرده پا منتشر شده است. بازار نشر در جهان، یک بازار جدی و رقابتی است و ناشران بزرگ باید از آثار حمایت کنند تا آنها مورد توجه واقع شوند. اگر قرار باشد خود مترجمان ایرانی آثار فارسی را ترجمه کنند، راه به جایی نمی برند. چون اولا 90 درصد مترجمان ما توانایی ترجمه آثار فارسی به زبان های دیگر را ندارند، آن 10 درصد باقیمانده هم هیچ رابطه ای با ناشران بین المللی ندارند. بازار نشر جهانی ضوابط و مقررات خاص خود را دارد. ناشران خارجی فقط اثری را منتشر می کنند که کپی رایت آن را خریده باشند. وقتی هم کپی رایت اثری را خریدند خودشان مترجم آن را هم انتخاب می کنند. این طور نیست که مثل اینجا خود مترجم کتابی را ترجمه کند و آن وقت آن را بدهد به یک ناشر خارجی و آن کتاب چاپ هم بشود. عباس پژمان مترجم
دوشنبه ، ۱۳مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه جام جم]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]