واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: سوداگران مرگ از قانون واهمه ندارند
نویسنده : سيد مصطفي رنجبر
مواد مخدر صنعتي و روانگردان همچون شيشه كه تركيب اصلي آن از آمفتامين گرفته شده است، يك ماده محرك و اعتياد آور است كه مغز و سيستم عصبي را به شدت تحريك ميكند. تأثير اين ماده با توجه به تركيبي كه ذكر شد، رفتهرفته برعكس ميشود چون با فروپاشي سيستم عصبي فرد، او نميتواند كنترل خود را حفظ كند و در نتيجه منجر به رفتار نابهنجار از سوي شخص ميشود. يكي از ويژگيهاي منفي اين مواد مخدر صنعتي و روانگردان همچون شيشه، توهمزا بودن آنها است. خب مطمئناً دليل اين ميتواند در نوع و تركيب اينگونه مواد باشد. مصرف شيشه باعث ايجاد توهم و پس از آن خشونت در افراد شده و در اثر زائل شدن عقل، عاقبت بسيار تلخي براي معتادان و ديگران به دنبال دارد.
بنابراين بايد هرچه سريعتر در جهت كاهش گرايش نوجوانان و جوانان به اعتياد اقدام كرد و هزينه تفريحات سالم را براي ايجاد نشاط و فضايي شاداب در بين نسل جوان كم كرد تا آنها به اين گونه مواد گرايش پيدا نكنند. از ديدگاه روانشناسان و جامعهشناسان افرادي كه احساس انزواي اجتماعي ميكنند بيشتر در معرض اعتياد هستند. بنابراين بايد آنان را در جامعه جذب و با دادن نقشي اجتماعي به اين گونه افراد، از خطر اعتياد آنها جلوگيري كرد.
مسئله ديگر كه از بعد جامعهشناختي ميتوان به آن پرداخت آسيبشناسي اجتماعي اعتياد به اين گونه مواد است. وقتي امروزه جوانان و نسلهاي دهه 60 و 70 را از نظر اجتماعي و اقتصادي به عنوان نسلهاي به حاشيه رفته مقايسه ميكنيم، ميبينيم كه همين جوانان هستند كه بيشترين حجم بيكاري را به رغم تحصيلاتشان به خود اختصاص دادهاند. اين نسل بيشتر از ساير نسلها در معرض آسيبهايي همچون ابتلا به اعتياد هستند. از منظر جامعهشناسي فرد مجرم به دنيا نميآيد بلكه او تحتتأثير شرايط اجتماعي و اقتصادي مجرم ميشود. در اصل شرايط كنوني فرهنگي و اجتماعي در عصر حاضر، گوياي بريده شدن فرهنگ مادي از فرهنگ معنوي است.
اگر به انگيزههاي مصرفكنندگان اين گونه مواد توجه كنيم، متوجه ميشويم كه اكثراً آنها يا به دنبال كسب انرژي بيشتر يا به زعم خود به دنبال آرامش هستند. متأسفانه جوانان امروز جامعه ما به منظور كسب آرامش و قدرت و به جاي جويايي نام و تسخير قلههاي دانش به سراغ موادمخدر صنعتي و روانگردان ميروند و در گرداب اين گونه مخدرها اسير ميشوند.
نسل جوان در برخورد با مسائل و واقعيات جامعه به لحاظ امكانات آنقدر توانمند نيست كه بتواند فعالانه و آگاهانه تصميم بگيرد. در بعد ساختاري مراجع قانوني و دستگاههاي قضايي نسبت به مسئله اعتياد بيشتر به شكل مقطعي برخورد كردهاند و حتي در شرايط كنوني براي يك پژوهش ساده، آماري دقيق در دسترس نيست و يك محقق اجتماعي براي بررسي آسيبهاي اجتماعي مانند اعتياد با فقر اطلاعات آماري رو به روست و هر سازماني مانند مراجع قضايي و قواي انتظامي نيز از دادن آمار دقيق طفره ميروند كه اين سرپوش گذاشتن به آسيبهاي اجتماعي نتيجه ديگري جز شيوع هرچه بيشتر مصرف اين گونه مواد در بر نخواهد داشت.
اولين راهكار ممكن براي جدا كردن افراد مصرفكننده از جامعه، سرمايهگذاري روي افراد سالم است. به طوري كه به آنها بفهمانيم كه نبايد به دنبال اين گونه باندها و افراد ناسالم بروند. راهكار مثمرثمر دوم نيز ايجاد حساسيت نسبت به اعتياد مخصوصاً در بين جوانان است كه از طريق آموزش و توجه به نيازهاي آنان ميتواند گرهگشا باشد.
وقتي در جامعهاي بازار مصرف اينگونه مواد در حال رونق باشد، اين طبيعي است كه توليدكننده اين مواد تشويق ميشود كه توليد بيشتري كند. بنابراين در زمينه اقتصاد اين گونه مواد بايد نهاد آموزش و پرورش چه در افزايش مهارتهاي زندگي نسل جوان و چه در افزايش آگاهي اين نسل، قوي عمل كند تا بازار مصرف اين گونه مواد را محدود كرد و در پي آن توليدكنندگان سوداگر كمر به توليد اين گونه مواد نبندند. مهمترين نكتهاي كه بايد بيش از پيش مورد توجه قرار گيرد اين است كه مراكز نگهداري اين گونه افراد را بايد تبديل به يك آزمايشگاه و آموزشگاهي كرد كه جوانان از اين گونه افراد عبرت بگيرند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]