واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۸ مهر ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۷
در میزگرد «محیطی که برایم ساختهاید» دکتر فاطمه قاسمزاده از حل نشدن مشکلات کودکان و نوجوانان در دو محیط حمایتی و تربیتی خانواده و مدرسه خبر داد. به گزارش ایسنا، مسؤول موسسه پژوهشی پویا در میزگرد «محیطی که برایم ساختهاید» که در زمره میزگردهای نخستین همایش کودکی در ایران است، با بیان این مطلب اظهار کرد: عملکرد خانواده نشان میدهد که هنوز نتوانسته نیازهای کودکان را در زمینهی مسائل رشد و تربیتی آنچنان که مورد نیاز یک انسان است، تأمین کند و نهادی هم برای آموزش خانوادهها اهتمام جدی ندارد. بیشتر مشکلات خانوادهها با فرزندانشان از پدر و مادرها نشأت میگیرد و این، مسألهای است که هنوز حل نشده است. او با تأکید بر اینکه لازم است تا خانوادهها دورههای آموزشی را پشت سر بگذارند، گفت: اغلب مدارس ما چنین آموزشهایی را طی نمیکنند. زمانی که همین بچهها از خانواده به مدرسه میرود، با مشکلات تازهتری مواجه میشود. در گذشته مراکز تعلیم و تربیت وجود داشت و در آن، معلمان آموزشهای لازم را در زمینهی شیوههای مختلف آموزشی میدیدند؛ اما بیتوجهی به این موضوع باعث شده که فقط در پایهی اول ابتدایی که ارزیابی بچهها توصیفی است، 48 هزار مردودی داشته باشیم و جالب این است که مسؤولان به راحتی و در اقدامی شتابزده این مسأله را متوجه ضریب هوشی بچهها کردهاند. در حالی که باید واقعا این مسأله ارزیابی شود. دکتر مجدفر، یکی از مدیران آموزشی، نیز در این میزگرد گفت: دنیایی که ما برای بچههایمان ساختهایم بیش از آنکه به درد آنها بخورد، مستحق خودمان است و تأمینکنندهی آرزوهایی است که ما در دوران کودکی به آنها دست نیافتهایم و نیازهای سرکوبشده ما را دربر میگیرد. او ادامه داد: در بعضی مدارس غیرانتفاعی که برای هر کلاس آن رقمهای معنیداری شهریه وجود دارد، هنوز نمیدانند که با کودک گریزان از مدرسه، چگونه باید برخورد کنند. در حالی که مطابق علوم جدید تعلیم و تربیت 330 روش تدریس وجود دارد که در واقع مدرسان آموزشگاههای ما هیچ زحمتی در یادگیری و بهکارگیری آنها به خود نمیدهند. 48 هزار مردودی دوران ابتدایی معنیدار است. زمانی معلمان در مقابل مجلس تجمع کردند و خواهان افزایش حقوقشان و رسیدگی به وضعیتشان شدند. در همان زمان من مقالهای نوشتم که البته کامل چاپ نشد و در آن، از معلمان سوال کردم که در ازای این افزایش حقوق چه خدمت اضافهای را حاضرند برای بچهها داشته باشند. وی افزود: روش تدریس فنلاندی، بالاترین رشته را رشته آموزش ابتدایی قلمداد میکنند. در آن جامعه، متأثر از نحوهی آموزشهایی که به مربیان میدهند و الزامی که معلمان در عملیاتی کردن این آموزشها دارند، گفته شده هر معلم ابتدایی معادل وزیر دریافتی دارد؛ اما من از معلمان میپرسم شما که میگویید حقوقمان را افزایش دهید، در روشهای شناخت دانشآموزانتان مسلط هستید. معلم حرفهای که کار حرفهای میکند میتواند درخواست افزایش حقوق داشته باشد و لاغیر. دکتر عشایری، عصبشناس نیز با حضور در این میزگرد، تصریح کرد: مشکل اصلی جامعه ما، فقر اقتصادی نیست، بلکه فقر فرهنگی است. بچههای ملتهای مختلف از نظر فیزیولوژیکی با همدیگر مقایسه شدند، در برخی فرهنگها رفلکسهایی که کودکان نشان میدهند، متفاوت است که من به این مسأله، آلودگی اطلاعات میگویم. بچههای ما جرأتورزی ندارندف محافظهکارند و نقد به آنها آموزش داده نشده است. وی افزود: آلودگی اطلاعات در ساختار ریشه دارد. هر نسل با نسل بعدی خود تفاوت دارد، بچههای امروز دچار روانرنجوری اطلاعاتی هستند. یعنی سپهر اطلاعاتی در اختیار دارند که صرفا حافظه آنها را پر کرده است. در حالی که نیمکره چپ آنها که نقش نقد و نقادی را برعهده دارد چندان فعال نیست. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]