واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حامد شهبازی
از پردهداری تا پردهدری آل سعود در مناسک حج
چرا باید رژیمی که ارائهگر و معرف برداشتی متحجر و به دور از واقعیت به نام اسلام (و البته به ضرر اسلام واقعی است) و صادر کننده و تقویت کننده ایدئولوژی خشنی است که از جنبه تاریخی در تضاد با سنتهای غنی کثرتگرایی و وحدانیت و رحمانیت است باید اداره مقدسترین شهرهای مسلمانان را در اختیار خود داشته باشد؟
گروه بینالملل خبرگزاری فارس - حامد شهبازی: نفت و مناسک حج؛ دو ابزاری هستند که به عربستان سعودی این رژیم بشدت بسته و متحجر را به یکی از ثروتمندترین و بانفوذترین کشورها تبدیل کرده که متاسفانه اقدام خاندان سعودی از سرکوب شیعیانش گرفته تا حمایت از رژیمهای سرکوبگر منطقه و اکنون نیز حادثه منا، به خدوش شدن چهره اسلام، این دین آسمانی و رحمانی، منجر شده است. صرفنظر از مداخلهها و توطئههایی که از سوی آل سعود به منظور مدیریت تحولات در خاورمیانه صورت می گیرد، اینکه شاهزادههای غرق در فساد و مکنت و ثروت ناشی از منابع طبیعی و حضور حجاج، پردهدار کعبه باشند، امری دردناک برای هر مسلمان و انسان آزادهای است و خاندان سعودی ماهیت وجودی را بشدت به برگزاری مناسک حج گره زده و با برداشتی متفاوت از مابقی مسلمانان معرف نسخهای از اسلام هستند که وهابیت و تندروی و به رسمیت نشناختن شیعیان و فرقههای میان روی سنی، از ارکان آن محسوب می شود و از این منظر عربستان خود را کشوری مهد اسلام می داند که اکثریت مردم آن مسلمان هستند؛ کشوری که در قرن 21 نیز زنانش از حق رانندگی برخوردار نیستند چرا که به زعم حاکمانش عربستان کشوری است که بر سرزمین مقدس اسلام حکمرانی کرده و این اسلام است که رانندگی زنان را برنمی تابد! و از آنجایی که عربستان از معدود کشورهایی است که اکثریت مردم آن مسلمان هستند که از حکومت پادشاهی مطلقه رنج می برند، حاکمانش نیز اینگونه فرض می کنند که اسلام دولت غیرپاسخگو را ترجیح می دهد. حال چگونه می توان بین پادشاهی و جلال و مکنتی که خاندان سعودی از نفت و مناسک حج به برای خود دست و پا کرده اند رابطهای با اسلام واقعی که پیامبر عظیمالشان اسلام ارمغان آور آن بود، رابطهای یافت، صرفأ با برداشتها و تفسیرهای شاهزادههای سعودی قابل انجام است. از بسیاری از طرق خاندان سعودی در حال مخدوش کردن وجهه و چهره اسلام رحمانی است و نحوه برگزاری مناسک سالانه حج از سوی دولت سعودی و فجایع و حوادثی که در طول برگزاری مراسم عبادی سیاسی حج روی می دهد در کنار بدرفتاریهایی که حجاج سفر کرده به مدینه و مکه بارها با نمونههای آن از سوی ماموران عربستانی تجربهکردهاند، یک واقعیت بیش از پیش خود را نمایان می سازد و آن بی کفایتی و بی لیاقتی خاندان سعودی در پردهداری کعبه و برگزاری مناسک وحدتبخش حج است به ویژه آنکه حجاجی که از کشورهای فقیر به عربستان سفر می کنند پس از مشاهده شکوه و جلال آسمانخراشها و هزینههای بی حساب و کتابی که سعودیها به واسطه درآمدهای نفتی و حضور حجاج صرف به رخ کشیدن ثروت و بزرگی خود کردهاند، بیش از پیش فاصله فاحش بین اسلام واقعی که حضرت محمد(ص) معرف آن بود با اسلام مدل سعودی-وهابی با مساجد پرزرق و برق را درک می کنند. خاندان سعودی با ثروت هنگفت ناشی از درآمدهای نفتی و قدرت و نفوذی که این ثروت در کنار سیطره بر سرزمین مقدس و قبله مسلمانان به دست آوردهاند، معرف وهابیت به عنوان برداشت رسمی آل سعود شدند که در تضاد با اسلام شیعی و سنتهای قوی و ریشهداری است که در تاروپود اسلام شیعی و سنی در هم تنیده شده است؛ وهابیتی که تندروی و نادیده گرفتن ارزشهای دیرین اسلامی که در سنت و کتاب بر آن صحه گذاشته است با بهرهگیری از ثروت ناشی از نفت به دنبال رسوخ و نفوذ در جهان اسلام و تغییر و مدیریت مکه و مدینه و حرمین شریفین در راستای منافع خود است که به بهانه بازسازی و نوسازی شماری از ساختمانها و نمادهای دیرین دوران اولیه اسلام به نابودی رفتهاند و جای آن را آسمانخراشهای پرزرق و برق گرفته است که شاید در دید هر کسی نشانگر به روزشدن اسلام با واقعیات کنونی است اما عقبماندگی فکری و تحجری که در رفتار و کردار خاندان آل سعودی قابل مشاهده است، بیانگر آن است که مدرنیته نیز در نوکردن افکار و حکومتداری آل سعود، تاثیر چندانی به دنبال نداشته است و جالب آنکه همین شاهزادههای متحجر نمادها و ارزشهای مورد احترام شیعیان و سنیها را «کفر و شرک» دانسته اما خاندان سعودی به این واقعیت توجهی نمی کند که دیدگاه و برداشت تند و خشنی که از اسلام به جهانیان عرضه می کند و غرب و دستگاههای تبلیغاتی آن نیز هدفمندانه و هوشمندانه از آن برای معرفی اسلام وهابی به عنوان اسلام مورد احترام همه مسلمانان بهرهبرداری می کند، با ارزشها و اصول اسلام محمدی در تضاد آشکار است. مکه و مدینه تحت حکومت سعودی اداره می شوند اما متعلق به جهان اسلام هستند. آنها نمادهای اسلام و وحدانیت هستند و تحت تملک عدهای شاهزاده خوشگذاران نیستند. چرا باید رژیمی که ارائهگر و معرف برداشتی متحجر و به دور از واقعیت به نام اسلام(و البته به ضرر اسلام واقعی است) و صادر کننده و تقویت کننده ایدئولوژی خشنی است که از جنبه تاریخی در تضاد با سنتهای غنی کثرتگرایی و وحدانیت و رحمانیت است باید اداره مقدسترین شهرهای مسلمانان را در اختیار خود داشته باشد؟ مکه و مدینه متعلق به جهان اسلام است اما اداره آن از سوی خاندان آل سعود دیگر جایز نیست.اتحادیه اروپا متشکل از شماری از ثروتمندترین و مترقیترین جوامع دنیاست. قبل از بروز فاجع آواراگان کشورهای عضو بشدت متفرق و مستاصل بودند که با این معضل چگونه برخور کنند اما آنها با همکاری جمعی و برنامهریزی این بحران را مدیریت کردند. چرا مسلمانان نتوانند سازوکار جایگزینی برای مدیریت مکه و مدینه طراحی کنند؟ گرچه جهان اسلام بشدت دچار افتراق و شکاف بین کشورهای اسلامی است که بخشی از افتراق طراحی غربی-صهیونیستی برای جلوگیری از اتحاد دشمنشکن مسلمانان است اما زمینههای همکاری وجود دارد. چه سازمان همکاریهای اسلامی چه گروهبندیهای منطقهای که بین کشورهای اسلامی قابل مشاهده است، باید آغازگر تغییر چگونگی اداره مکه و مدینه و مناسک سالانه حج باشند که دیگر شاهد حادثه منا و کشته شدن انسانهای بیگناه نباشیم. با گسترش فناوریهای ارتباطی و خطوط هواپیمایی و کاهش یافتن فواصل، دسترسی مسلمانان اقصی نقاط جهان به مکه و مدینه آسانتر شده و شیوه کنونی اداره مناسک حج از سوی خاندان آل سعود دیگر مطلوب و مقبول نیست. طی سالهای آینده برای خاندان سعودی جلوگیری از میل و خواست مسلمانان جهان به منظور سفر به عربستان و دیدن شهرهای مقدس خود بیش از پیش سخت خواهد شد و تحمیل نگرشی از اسلام که نه تنها بشدت در تضاد با مابقی جهان است، در داخل جهان اسلام نیز از محبوبیت برخوردار نیست. اکنون زمان اتحاد کشورهای اسلامی است که برای یکبار هم که شده در قبال مناسک حج و آنچه که در مکه و مدینه می گذرد، به عنوان مهمترین و باارزشترین دارایی اسلام ندای وحدانیت سر دهند. یک لبیک آغازگر راه است...بسمالله. انتهای پیام/.
94/07/04 - 11:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]