واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: رسانه های مورد نیاز امروز کشور روزنامه تماشا چاپ شیراز دوشنبه در شماره 794 یادداشتی با عنوان " رسانه های مورد نیاز امروز کشور" به آسیب شناسی مسایل و مشکلات مطبوعات کشور پرداخته است.
در این یادداشت به قلم "مهدی آماده" سردبیر روزنامه تماشا آمده است: اول این که؛ چه قبول کنیم و چه همانند کبک سر بر زیر برف فرو برده و قبول نکنیم، متأسفانه فرهنگ مطالعه در کشور ما از شرایط نامناسبی برخوردار است و روزنامه هایی که تا همین یک دهه پیش مردم برای خریدن آن صف می کشیدند، اکنون تا آخرین ساعت های کار دکه های مطبوعاتی به فروش نمی رود و در نهایت به دفتر روزنامه یا سرپرستی برگشت می شود تا به عنوان کاغذ باطله به صورت کیلویی فروش رود!!!روزنامه ای که روزی شش هزار نسخه از آن به استان فارس می آمد و در انتهای هفته کمتر از یکصد نسخه برگشتی داشت اکنون روزی هزار و پانصد نسخه برای فارس می آید و در پایان هفته بیش از هزار نسخه برگشتی دارد یا روزنامه محلی که یک دهه پیش در فارس روزی چهارهزار نسخه تیراژ داشت اکنون روزی 1250 نسخه چاپ می کند که حدود 500نسخه آن رایگان توزیعمی شود و 500 نسخه بین مشترک های دولتی توزیع می گردد و از 200نسخه که روی دکه های فقط شهر شیراز می رود، 50 نسخه هم فروش نمی روند.دوم آنکه؛ کاهش مخاطب روزنامه ها، هفته نامه ها و ماهنامه ها دلایل متعددی دارد که شامل توسعه فضای مجازی، افزایش افراد استفاده کننده از اینترنت، ظهور شبکه های اجتماعی همانند واتس آپ، وایبر و ... عدم مخاطب شناسی رسانه های مکتوب و نداشتن جذابیت کافی در مطالب اکثریت روزنامه ها، هفته نامه ها و ماهنامه ها خلاصه می شود.به طبع وقتی شما رقیب قدرتمندی برای مبارزه ندارید، شاید آنگونه که باید تمرین و تلاش نمی کنید و حتی دچار روزمرگی می شوید و انگیزه بهتر شدن را ندارید. این داستان رسانه های مکتوب تا یک دهه پیش بود.اما وقتی فراگیری اینترنت در سطح جامعه ایرانی آغاز شد و هر روز یک خبرگزاری و پایگاه اطلاع رسانی متولد شد، باز هم اکثریت رسانه های مکتوب از روزمرگی خود خارج نشدند و اینجا آغازی برای از دست رفتن مخاطب ها بود!!هر روز مخاطب ها کمتر و کمتر شدند و هنگامی که رسانه های مکتوب به خود آمدند، ریزش شدید خواننده داشتند ولی در این مقطع زمانی علاوه بر نیاز به رقابت با شبکه های ماهواره، خبرگزاری های ریز و درشت و پایگاه های خبری که تعداد آنها از تعداد روزنامه ها ضربدر پنج و به اضافه هزار ... هم بیشتر است، باید در مقابل شبکه های جدید اجتماعی نیز قرار بگیرند و این کاری بسیار سخت است چون یک پایگاه خبری با هزینه ای حدود یک میلیون تومان ایجاد می شود و یک نفر می تواند مطالب مورد نیاز آن را تغذیه کند یا یک خبرگزاری در بخش استانی خود با سه، چهار نیرو به بهترین شکل ممکن اداره می شود، اما یک روزنامه محلی حداقل به پانزده نیرو برای امور اداری، تحریریه، صفحه آرایی، ویراستاری، تایپ، عکاسی و توزیع نیازمند است و در برخی روزنامه ها این تعداد به بیست یا بیست و پنج و حتی چهل نفر هم می رسد و در روزنامه های کشوری که نفرات بالای صد نفر هستند و تازه این همه ماجرا نیست چون بخش اصلی هزینه کاغذ و چاپ است که هزینه بسیار سنگینی را بر روزنامه ها تحمیل می کند.بدین ترتیب روزنامه ها در رقابتی نابرابر با خبرگزاری ها و پایگاه های خبری از لحاظ هزینه قرار دارند و این بخش از قضیه داستان را پیچیده تر کرده است چون شما باید مسأله ای را حل کنید که یک طرف معادله میزان مطلوب مخاطب است و طرف دیگر آن افزایش هزینه ها به شکل سرسام آور ضربدر کاهش جذابیت به دلیل عدم نوآوری و توسعه ضربدر محدود شدن فضای حضور به جهت حضور رسانه های نوین ضربدر x است که باید این x را به گونه ای انتخاب کرد تا آن سوی معادله همان عدد مطلوب مخاطب گذشته به دست اید.سوم این که؛ حال باید برای حل این معادله و رساندن دو طرف معادله به تعادل چه کرد؟! در این راستا دولت و تصمیم گیرندگان در رسانه های مکتوب باید هر یک وظایفی را عهده دار شوند.دولت یا بهتر بگوییم وزارت ارشاد باید در زمینه پرداخت یارانه به روزنامه ها هدفمندتر گام بردارد و از فرمول فعلی که تعداد صفحات و تعداد تیراژ اعلام شده از سوی خود روزنامه ها، تعداد اعلام وصول و ... است به تنهایی پیروی نکند و مسایل دیگر همچون سطح کیفیت و میزان تولیدات رسانه را مدنظر قرار دهد که خوشبختانه قرار است در این مسیر حرکت هایی انجام شود. همچنین طرح دیگری در حال پیگیری است که به جای پرداخت یارانه به شکل فعلی، یارانه به خواننده ها تعلق بگیرد.در این روش مثلاً روزنامه های محلی تا سقف 1500 نسخه روزنامه در روز را از طریق شرکت های اعلام شده توسط وزارتخانه به مشترک های شخصی تحویل می دهند و در ازای هر نسخه روزنامه 50درصد قیمت روی صفحه اول را دریافت می کنند که اینگونه روزانه هزار و پانصد نسخه روزنامه به صورت نیم بها فروخته شده و هم این که به بالا رفتن فرهنگ مطالعه در سطح کشور کمک می شود.اینگونه دیگر مثلاً فلان روزنامه با تیراژ هزار و دویست و پنجاه نسخه یا هزار نسخه در روز اعلام وصول خود را پانزده یا بیست هزار نسخه اعلام نمی کند!!اما آنچه در این مقوله و حل معادله ذکر شده نقش کلیدی بازی می کند، عملکرد و نگرش افراد تصمیم گیرنده در روزنامه ها است.روزنامه ها برای جذب دوباره مخاطب ها بایستی نوسازی و بازسازی مداوم را در دستور کار قرار دهند و در مسیر نوسازی از نوع صفحه آرایی گرفته تا نحوه انتخاب تیترها تغییرات لازم را ایجاد کنند که در برخی روزنامه های کشوری شاهد این اتفاق مطلوب هستیم. در امر بازسازی نیز باید اولین قدم را در جهت تولید محتوا بردارند و حداقل نیمی از مطالب روزنامه توسط روزنامه نگاران و خبرنگاران آن مجموعه تولید شود و اگر عمده مطالب روزنامه کپی برداری از مطالب سایت ها و خبرگزاری ها باشد به طبع اتفاق فعلی و قهر مخاطب ها تداوم خواهد داشت.دومین قدم در مسیر نوسازی روزنامه ها ایجاد گفتمان های نو و تازه، دنبال نمودن جریانات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، ورزشی و ... ویژه و خاص همان روزنامه که تولید تحریریه خودشان باشد و داشتن حرف ها و نوشته هایی نو و تازه برای خواننده است.روزنامه هایی که اسیر روزمرگی شده اند و پخش عمده مطالب آنها از سایت ها و خبرگزاری ها گرفته شده باشد و تعداد صفحات اندک (دوازده صفحه یا هشت صفحه) داشته باشد که با سلیقه خوبی هم صفحه آرایی نشده باشد، طبیعی است که خواننده و مخاطب هم ندارد و تعداد اندکی از آن تحویل ارگان های دولتی می شود که شاید روابط عمومی ها به صورت سطحی نگاهی به صفحات آن بکنند تا اگر مطلبی مرتبط با آنها داشت را آرشیو نمایند و تعداد اندک دیگری هم به دکه های مطبوعاتی ارسال می شود و در پایان هفته دوباره به محل توزیع روزنامه بازمی گردد و طبیعی است که چنین روزنامه ای تیراژ بسیار اندکی در حد صفر داشته باشد!!از عدد صفر به این دلیل استفاده می کنیم که مثلاً فلان روزنامه کشوری تعداد صد یا دویست یا سیصد نسخه برای سرپرستی اش در استان فارس ارسال می کند. حال این اعداد را تقسیم بر جمعیت بالای چهار میلیون نفری فارس کنید و اینگونه عدد حاصل به صفر میل می کند و همچنین یک روزنامه محلی که هزار و دویست نسخه چاپ می کند و تنها در شیراز با جمعیت بالای یک و نیم میلیون نفر توزیع می شود اگر یک تناسب ساده بگیرید، باز هم عدد چیزی نزدیک به صفر است!!!در هر حال امیدواریم سیاست های وزارت ارشاد به سمت و سویی برود که روزنامه هایی با کارکردهای تعریف شده یک رسانه در دنیای امروزی مورد حمایت واقع شوند و همچنین افراد تصمیم گیرنده و سیاستگذار در روزنامه ها به دنبال نوسازی و بازسازی کمی و کیفی بروند و خود را از چرخه روزمرگی خارج سازند تا اینگونه هم مخاطب های خود را بازگردانند و هم این که در جهت فرهنگ سازی، پیشرو بودن و همراه نمودن جامعه با خویش در مسیرهای صحیح و ایفا نمودن نقش دیده بان جامعه جهت جلوگیری از منحرف شدن افراد مسوول یا حتی بخش هایی از جامعه موفق عمل نمایند. ک/12027/ 5054
30/06/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]