تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زكات عقل تحمّل نادانان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830594132




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فرق حجتي با ربيعي و نعمت‌زاده!


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فرق حجتي با ربيعي و نعمت‌زاده!
نویسنده : اولاد آدم 
اولاد آدم مي‌داند كه مي‌دانيد بالاخره يك نفر در كابينه پيدا شده كه اهل تدبير نبوده و اهل عمل بوده است و حالا مي‌خواهد كاري بكند كارستان. اصلاً اگر كارش جواب داد، تمام وزارتخانه‌هاي مسئله دار را مي‌دهيم دستش تا بي‌مسئله شوند. آن وقت ربيعي و نعمت‌زاده را مي‌فرستيم تا استراحت كنند. اصلاً عين دانشجوها كه مي‌خواهند استادها، كلاس درس را به پايان ببرند و هي به آنها مي‌گويند: استاد خسته نباشيد! ما هم به ربيعي و نعمت‌زاده و... مي‌گوييم: اساتيد محترم! خسته نباشيد!
لابد مي‌گوييد كه اولاد آدم از دلايل عتاب تند وزير جهاد كشاورزي به صنايع روغن نباتي چه مي‌داند؟ اصلاً مگر آنها هم مثل صنعت خودرو يك دفعه كشيده‌اند بالا كه كسي مكدر شده است؟ آنها هم مگر شوراي رقابت دارند؟ چرا اين وزيرشان هم مثل نعمت‌زاده نگفته كه ان‌شاءالله اطلاعات غلط به او رسيده و دليلي براي مكدر شدن وجود ندارد و....
جانم برايتان بگويد كه اولاد آدم مي‌داند كه با نقض توافق صورت گرفته از سوي صنايع، محصول كشاورزان روي دست‌شان مانده و منابعي براي خريد آن وجود ندارد كه داد وزير در آمده است. طبق توافق وزارت‌ جهاد كشاورزي با انجمن صنايع روغن نباتي در سال جاري مقرر شده بود تا صنايع روغن نباتي به ازاي واردات روغن تمامي دانه‌هاي روغني توليدي توسط كشاورزان را خريداري كنند. حتي آنها تعهد كرده بودند كه پول كشاورزان را يك روزه پرداخت كنند كه با عدم‌موافقت معاون اول رئيس‌جمهور جهانگيري با افزايش قيمت روغن نباتي، صنايع هم تصميم گرفته‌اند دانه‌هاي روغني را خريداري نكنند.
اولاد آدم به وزير جهاد كشاورزي حق مي‌دهد كه به روغني‌ها حق ندهد كه آنها به خودشان حق بدهند كه به تبعيت از صنعت خودرو، هر كاري كه خواستند بكنند. اما حالا كه وزير مي‌خواهد حالشانم را بكند داخل قوطي، فكر مي‌كنيد با آنها چه مي‌كند؟ روغن ريخته را كه نمي‌شود جمع كرد يا نذري‌اش كرد يا هر چي؟ بيخود كرده اين هم كه نشد حرف! اين بيخود نكنيد چقدر توفير دارد با آن باخود مي‌كنيد كه نعمت‌زاده در جواب خودروسازها گفته است؟ ربيعي هم كه توليد ندارد كه حرف بزند. يك وزارتخانه دارد عين شكلات! عين هلو!‌ تر تميز و بي‌دردسر!
اصلاً از زماني كه جهانگيري در كار وزارتخانه‌ها دخالت مي‌كند، ديگر كسي حرف وزرا را نمي‌خواند. آيا بهتر نيست كه وزارتخانه‌ها را با هم جمع كنند و هلدينگ وزارتخانه‌اي بزنند و تحويلش بدهند به جهانگيري تا خداي نكرده در دفاع از حقوق مردم و زارعان و همسايه‌هاي اولاد آدم، خداي نكرده حجتي سكته نزند. خداي نكرده از روي بي‌تدبيري حرفي نزند! خداي نكرده تبديل به الگو براي وزرا نشود يا از فردا وزرا راه بيفتند و به هر كسي بگويند بيخود مي‌كنيد، مگر مملكت بي‌صاحب است و....
بله! يعني اگر داد و بيداد حجتي باعث شود كه بالاخره احقاق حقي صورت بگيرد، اولاد آدم مي‌رود و آن حرف را كه از قديم مي‌زده‌اند و هيچ‌كس هم پيدا نمي‌شد كه برود و پس بگيرد، مي‌رود و پس مي‌گيرد! لابد مي‌گوييد كدام حرف؟ همان كه از قديم گفته‌اند؛ نترس از آنكه‌ هاي و هوي دارد، بترس از آنكه سر به تو دارد. Bark is worse than their bite يعني از كسي كه سر و صدا و هارت و پورت مي‌كند نترس، بلكه از كسي واهمه داشته باش كه ظاهري آرام و ساكت دارد.
حالا اگر شما از هيچ‌كدام از وزرا نمي‌ترسيد، اولاد آدم حوصله ندارد كه شما را هم قاطي بازي كند! البته پيش خودمان بماند. اگر فكر مي‌كنيد كه اولاد آدم فرقي بين وزراي كابينه با هم مي‌گذارد، فكر عبثي است! چراكه اولاد آدم سعي مي‌كند همه آنها را با يك چشم ببيند! آخر اولاد آدم به عدالت احترام مي‌گذارد. اصلاً نمك نمك است چه يك مشت، چه يك انگشت!
نگوييد نمي‌دانيد نمك نمك است چه يك مشت، چه يك انگشت، يعني چه؟آورده‌اند كه وزيري دختري زيبا و دم‌بخت داشت كه مردم سرشناس و نامي هر شهرستاني به خواستگاري او مي‌آمدند، ولي به دليل شرط سخت وزير پشت مي‌كردند. شرط سخت و مشكل وزير اين بود كه به هر خواستگاري مي‌گفت: من دخترم را به كسي مي‌دهم كه بتواند يك انبار نمك را بخورد. اين حرف در شهرها پيچيد و ديگر هيچ كس به خواستگاري دختر نمي‌رفت. مدتي گذشت تا اينكه جوان تهيدست ولي نكته‌دان و فهيمي اين موضوع را شنيد و براي خواستگاري دختر وزير رو به آن شهر گذاشت. وقتي به آن شهر رسيد و مطلب را به مشاوران وزير گفتند، تمام مشاوران از روي تمسخر به او گفتند: «مگر تو از جان خود سير شده‌اي؛ زيرا وزير قرار گذاشته است هر كس براي خواستگاري دخترش آمد و شرط را قبول كرد و نتوانست انجام بدهد او را به قتل برساند.‌» جوان گفت: «من قبول دارم چنانچه شرط حضرت وزير را به انجام نرسانم خونم مباح باشد.‌» مشاوران قضيه خواستگاري و آمدن جوان و قبول كردن شرط را به وزير گفتند. وزير گفت: «فردا صبح مجلسي از هيئت مشاوران و ريش‌سفيدان شهر تشكيل مي‌دهم و جوان خواستگار بايد حاضر شود و شرط را به انجام برساند. فردا صبح مجلس تشكيل شد و ريش‌سفيدان و جوان حاضر شدند و جوان پس از شنيدن شرط وزير گفت: حاضرم. ريش‌سفيدان و جوان در حالي كه دنبال‌سر وزير بودند، ديدند وزير به انبار نمك رفت. جوان كه وارد انبار شد يك انگشت در نمك‌ها فرو برد و در دهان گذاشت و عرض كرد: «اي حضرت وزير! نمك يك انگشت است.‌» حاضران از نكته‌سنجي اين جوان متحير شدند و به او مرحبا گفتند. وزير هم دست به پشت آن جوان زد و گفت: «اي جوان، بگو ببينم نمك يك انگشت است يعني چه؟» جوان گفت: «اي حضرت وزير! من چه يك انبار نمك را بخورم و چه يك انگشت نمك را، فرقي نمي‌كند و نمك‌پرورده هستم. » خلاصه وزير قبول كرد و دختر خود را به عقد آن جوان درآورد....



منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اقتصادی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن