واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ايران؛ سرزمين گنجهاي ناشناخته علمي
وقتي اسم پروفسورها يا همان انديشمندان بزرگ ايراني ميآيد؛ شايد اولين و تنها نامي كه به ذهن مخاطب ميرسد اسم پروفسورحسابي است و ديگرهيچ. نميدانم اين را بايد به حساب پركاري فرزند دكتر حسابي در معرفي پدر گذاشت يا كمكاري تمام دستگاههاي فرهنگي كشورمان
نویسنده : معصومه طاهري
وقتي اسم پروفسورها يا همان انديشمندان بزرگ ايراني ميآيد؛ شايد اولين و تنها نامي كه به ذهن مخاطب ميرسد اسم پروفسورحسابي است و ديگرهيچ. نميدانم اين را بايد به حساب پركاري فرزند دكتر حسابي در معرفي پدر گذاشت يا كمكاري تمام دستگاههاي فرهنگي كشورمان. تازه موضوع وقتي جالبترميشود كه ميبينيم بر سرعنوانها و تواناييهاي پروفسور حسابي، جنجال است يعني منتقداني سرسخت و نام آشنا در علم فيزيك كشور وجود دارند كه مدعي هستند آنچه درباره دكتر حسابي گفته شده بسيار بيشتر از آن چيزي بوده كه وي از خود به جا گذاشته است؛ منتقداني كه نقدهاي جدي و تندي عليه پسر دكترحسابي و مطالبش بيان ميكنند كه بسيار جاي تأمل دارد، اما اگر به هر تقدير از دكتر حسابي بگذريم بهراستي چه چيز ميماند؟
شايد گزينه بعدي كه به ذهن متبادر شود نام پروفسور سميعي باشد؛ مردي كه چندين دهه است عنوان سلطان جراحان مغز جهان را به همراه دارد اما فقط چند سال است كه در ايران و بهواسطه يك مستند تلويزيوني شناخته شده و رسانههاي سراسري به اشكال مختلف از او ياد ميكنند. حال بياييم از پروفسور سميعي هم بگذريم، چه چيز خواهيم داشت؟!
بله صد البته در رشتههاي مختلف از جمله پزشكي افراد شاخص و بزرگ در عرصه جهاني كم نداريم؛ افرادي كه دانشجويان هر رشتهاي از آنها بهعنوان الگو و سمبل زندگي خود با شور و شوق صحبت ميكنند اما مردم عادي حتي دانشجويان رشتههاي ديگر اين مشاهير و افتخارات هويتي ايران را نميشناسند؛ بزرگاني كه در علوم گوناگون نه فقط در ايران، بلكه در جهان سرآمد و گاه پايهگذار حركتهاي جهاني بودهاند. اينها هويتهاي ملي ما هستند كه گاه براي معرفي اين شخصيتها كارهايي نيز شده است. مثل برگزاري همايش چهرههاي ماندگار كه كاري درخور ستايش و تقدير است اما معرفي اين چهرهها گاه تنها به برنامههايي از اين دست خلاصه شده است و تمام.
راستي نام پروفسوركردواني نيز به واسطه برنامههاي تلويزيوني كه داشته و بحث كمآبي كه اين روزها به واسطه مديريتهاي ضعيف در حوزههاي صنعتي و محيطزيستي كشور را گريبانگير خود كرده در شبكههاي مختلف تلويزيوني بر سر زبانهاست، اما ايشان هم تنها به مدد همين اتفاقات معرفي شدهاند. به ياد ميآورم اولين بار كردواني را در يك برنامه خبري ديدم كه خبرنگار از او بهعنوان كسي كه كمترين قبض آب را داشته است، گزارش تهيه كرده بود. مدتها بعد بود كه كردواني بهعنوان چهرهاي علمي پا به رسانه گذاشت. در راستاي معرفي چهرههاي سرشناس ايراني حتي انيميشنهايي هم ساخته شده است، مثل سري انيميشن «مشاهير» كه بسيار جذاب و جالب به اين موضوع مهم براي بچهها پرداخته است، اما قريب به اتفاق محتواي اين انيميشنها مربوط به چهرههاي شاخص سالهاي دور يا بهتر بگوييم قرنهاي گذشته است. همين انيميشن بود كه براي اولين بار يك چهره خيلي خاص را به نوجوانان معرفي كرد. پروفسور هشترودي از جمله نوابغ برجسته ايراني در رشته رياضي است؛ كسي كه به عنوان يك متفكر منتقد پيشرو و رياضيدان نامدار ايراني، داراي اهميت نمادين و شخصيتي اثرگذار در جامعه علمي معاصر ايران بوده است. مگرديچ تومانيان، عضو فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران و از شاگردان پروفسور محسن هشترودي با اشاره به شخصيت علمي يكي از نامدارترين رياضيدانان معاصر ايران گفته كتابهاي دكتر هشترودي هنوز در ايران ترجمه نشده است. تأليفات اين استاد به زبان فرانسه بود.
وي اعتقاد داشت نوشتن به زبان فرانسه موجب ميشود تا حداقل خارجيها متوجه مفاهيم كتاب شوند. مطمئنم بسياري از خوانندگان اين سطور حتي نام پروفسور هشترودي را هم نشنيدهاند اما اين تعجبي ندارد؛ وقتي كه در حاشيه نمايشگاه كتاب تهران، خبرگزاري كتاب طي گزارشي نوشت: هنوز كتابهاي اين پروفسور ايراني از زبان انگليسي به فارسي ترجمه نشده است، نميدانم بايد گريه ميكرديم يا انگشت ابهام ميگزيديم!
بله ما در معرفي مشاهير و گنجينههاي ذيقيمت علميمان كوتاهي كردهايم. پس تعجبي ندارد اگر نوجوانان ما فيزيك را با نام اينشتين بشناسند يا نيوتن را الگو قرار دهند.
جالب است در ميان پروفسورهاي ايراني و كارهايي كه انجام دادهاند به نامها و كارهاي عجيبي برميخوريم مانند پروفسور فلاطوري كه يك مجتهد (آيتالله) است اما در دانشگاه تهران دكتراي فلسفه گرفت و در آلمان پروفسوراي اين رشته را اخذ كرد. پروفسور فلاطوري براي اولين بار كتابخانه عظيم شيعي در آلمان را تأسيس كرد و اعتبارش به حدي بود كه يك تنه توانست كتابهاي مدارس اروپا را كه در آن به پيامبر اعظم توهين و اهانت آشكار شده بود اصلاح كند يا پروفسور كامبوزيا كه به چندين زبان دنيا تسلط داشت و پدر صهيونيستشناسي جهان محسوب ميشود؛ مردي كه در بيابانهاي سيستان كارهاي علمي او در كشاورزي تعجب دانشمندان ايتاليايي را برانگيخت و حمايت فرهيختگان فرانسه را جلب كرد، چنانكه آن زمان نشريات فرانسوي از او ياد كردند. جالبتر اينكه اين پروفسور را ميتوان يك مورد استثنايي دانست، زيرا او در راه اعتقاداتش به شهادت رسيد. بله متأسفانه شما نام ايشان را هم كمتر شنيدهايد؛ نام كسي كه دستور قتلش مستقيماً از موساد به ساواك صادر شد. آيا وقت آن نرسيده است تا دست به كارشويم و اين گنجهاي با ارزش هويتي را بيشتر بشناسيم و معرفي كنيم؟!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۶ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 244]