واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: بيمارم، معتادم، يادم نميآيد
کد خبر: ۵۲۹۸۰۰
تاریخ انتشار: ۱۶ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۱ - 07 September 2015
اشكان، عامل قتل و سر بريدن سپهر 10ساله كه سه شنبه هفته گذشته درست مقابل در خانهشان اين كودك را به قتل رساند و يك روز بعد هم دستگير شد، صبح امروز براي تحقيقات بيشتر به شعبه سوم بازپرسي دادسراي امور جنايي منتقل شد تا درباره جنايتي كه مرتكب آن شده توضيحاتي به قاضي پرونده بدهد.
به گزارش آرمان، اين مرد 35 ساله در حالي پيش روي قاضي پرونده قرار گرفت كه مادر و دايي سپهر در حالي كه گريهشان بند نميآمد نيز در آنجا حضور داشتند. اشكان در تمام مدتي كه در حال پاسخ دادن به سوالات قاضي سجاد منافي آذر بود، مدعي شد كه بيمار است و چيزي هم از قتل و سر بريدن كودك 10 ساله به ياد ندارد.
تحقيقات پليس نشان داده كه اشكان معتاد است و پيش از اين نيز 5 بار سابقه كيفري با عنوان ضرب و جرح و مواد مخدر در پرونده اش ثبت شده است. بر اساس اين تحقيقات اشكان فرزند آخر خانواده اش و اصالتا اهل يكي از شهرهاي استانهاي غربي كشور است و 10 سالي است كه به همراه خانواده اش به تهران آمده است.
مادر 90 ساله اشكان در بازجوييها درباره پسرش به ماموران گفته است: اشكان فرزند آخرم است و حتي از چند تن از نوه هايم هم كوچكتر است. او خيلي وقت است كه معتاد است. فرزندان ديگرم همگي شغل و كار درستي دارند و همه شان هم بازنشسته شدند اما اشكان معتاد است و زندگي ما را تباه كرده است. وضعيت ظاهري متهم حكايت از اعتياد شديد او دارد و تحقيقات پليس نيز همين موضوع را تاييد ميكند با اين حال به دستور بازپرس پرونده وي براي مشخص شدن وضعيت سلامت روح و روان به پزشكي قانوني فرستاده شده است.
گفتوگوي خبرآنلاين با متهم را در ادامه ميخوانيد:
آزمايشها نشان داده كه معتاد هستي. چه مصرف ميكني؟
مرفين.
سواد داري؟
تا ديپلم خواندهام.
تا به حال ازدواج كردي؟
نه.
از آن روز بگو. چرا اين كودك را به قتل رساندي؟
من مريض هستم و چون مريضم برادرانم مرا اذيت ميكنند البته آنها زياد نميآيند و به ما سر نميزنند. من هيچ چيزي يادم نميآيد. فقط يادم است كه در پارك خوابيده بودم.
تو سر يك كودك بيگناه را جلوي در خانه شان بريدي، چرا اين كار را كردي؟
بچه را كه ديدم ياد بچگي خودم افتادم چون خيلي شبيه بچگي خودم بود. من دروغ نميگويم. من بيمارم. صحنه قتل را هم اصلا يادم نيست. فقط يادم است كه چاقو را برداشتم.
بعد از آنكه سپهر را به قتل رساندي چه كردي ؟
چاقو را بردم و با آن مرفين خريدم.
مواد را از كجا تهيه ميكني؟
از جايي در خيابان ناصر خسرو.
تو كه بيكار هستي پول از كجا ميآوري؟
از مادرم ميگيرم. اگر او پول ندهد وسايلم و كفشهايم را ميفروشم.
هيچوقت جايي كار كردي؟ منبع در آمدي داشتي؟
بله. سال 82 در يك بانك كار ميكردم اما 5 سال بعد وقتي فهميدند معتادم اخراجم كردند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]