واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
«پریانههای لیاسندماریس» یک داستان صمیمی است
«پریانههای لیاسندماریس» اثر قلم طاهره ایبد از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده که دارای فضایی صمیمی است.
به گزارش خبرگزاری فارس، رمان «پریانههای لیاسندماریس» به قلم طاهره ایبد به سبک رئالیسم جادویی برای نوجوانان سوم راهنمایی نوشته شده و داستان آن هم در بندر سیراف (بوشهر امروز)، یکی از بنادر ایران باستان میگذرد. طاهره ایبد با نویسندگی بیش از 60 کتاب ، به خوبی میتواند به نوجوان امید و عشق را آموزش دهد و یا حداقل بذر آن را در دلش بکارد. داستان طولانی اما روان است و ذهن مخاطب خسته نمیشود. روابط علی و معلولی و حوادث در داستان کاملا منطقی هستند. نویسنده در توصیف جزئیات دقیق است و تمام صحنهها را به جز کشتی ناخدا سیراف، با جزئیات بیان میکند. ارتباط ماهبان و ادریس باعث به وجود آمدن عشقی کمرنگ و البته زیبا در حاشیه داستان شده، که این نوع از عشق، جذابیت داستان را برای نوجوان ایرانی دوچندان میکند و در مجموع داستان دارای کشش قابل قبولی است. ماجرا در مورد مرواریدهای لاجوردی است که توسط ادریس (16 ساله) از دریای جنوب صید شده و حالا هر بلایی که سر او میآید به این مرواریدها ربط دارد. مادر ادریس مرواریدها را برای خرج عروسیاش کنار گذاشته است. ادریس یک بار که برای آوردن مروارید به زیر آب میرود یک پری دریایی از او میخواهد که برای فرزندش گهوارهای بیاورد. او تا مدتی شوکه است و دیگر به دریا نمیرود. پدرش و یکی از ناخداهای باتجربه در سیراف او را مجبور میکنند که باز هم به دریا برود. ناخدا گهوارهای هم به ادریس میدهد تا به پری دریایی برساند. در سیراف عقیده براین است که اگر پری دریایی از کسی گهواره بخواهد و او برایش ببرد زندگیاش رونق میگیرد. ادریس گهواره را به پری میدهد و طناب دور کمر خود را باز میکند تا بیشتر صدف جمع کند و به بالا برنمیگردد. پریان دریایی از ادریس میخواهند هفت مروارید را به جایی ببرد تا دست منمنداس نیفتد وگرنه او حاکم دریا میشود و تمام دریا را به اسارت خود درمیآورد. ادریس با زحمت زیاد این کار را انجام میدهد و موفق میشود. قایق بدون ادریس به خشکی میرود. لیانا و دوستش (ماهبان) از طریق چاه خانه و با راهنمایی پری ذغالی که تصویرش روی صندوقچه داخل زیرزمین بوده به طرف دریا میروند. پری میگوید مرواریدهایی که ادریس جمع کرده و ننه (دیصبرا) پنهان کرده را به دریا برگردانند تا ادریس پیدا شود. چون روح دریا ناراحت است. هرکسی که مروارید لاجوردی پیش خودش داشته باشد، منمنداس او را به رنگ لاجوردی میبیند و همیشه در پی اوست. تا او را از پای در نیاورد دست برنمیدارد. پری ذغالی، تصویر سندباد روی صندوق را هم جان میدهد و او زنده میشود و حاضر است تا به لیانا کمک کند. آنها به دریا میروند تا مرواریدها را بجای اصلی برسانند. ادریس با منمنداس رو برو میشود پری به کمک او میآید و میتواند از چنگ او رها شود. بار دیگر هم گاومیش دریا به کمک او میآید و فرار میکند. لیانا، ماهبان، سندباد و پری هم به دنبال ادریس میگردند (همین جاست که سندباد برای قایقشان که صندوق است اسم انتخاب میکند: لیاسندماریس) بالاخره در جزیرهای ناشناس هم را پیدا میکنند. آنها باید مرواریدها را به دهان یک مار خیلی بزرگ بگذارند، این کار را انجام میدهند و در راه بازگشت جهاز ناخدا را میبینند که در گرداب منمنداس گرفتار شده. با کمک سندباد و فلسفوریاها، آنها را نجات میدهند و همه با هم به سیراف برمیگردند. روایت از دید سوم شخص است. در هر فصل، داستان به شکل پرتابی، مخاطب را به فضایی جدید میبرد. شخصیتپردازی ادریس - از شخصیتهای اصلی- به خوبی انجام شده ولی لیانا نه. مخاطب نمیتواند تصویری از لیانا مجسم کند. فلسفوریاهای دریایی هم همین طور؛ آنها فقط زاییده ذهن نویسندهاند و اصلا تصویر درستی از این موجودات به دست نمیآید. علاوه بر این که اسم آنها هم سنگین و نامأنوس است و برخی اوقات باعث سکت متن میشود. شخصیتها کمی با لهجه حرف میزنند و برخی کلمات هم محلی و معنای آن مبهم و گاهی نامفهوم است: منیار، جلت(؟) چیکنگا (؟) چیاتی (؟) لنگوته (؟) معوه (؟) رزیف خوانی (؟) ورشو (؟) سریا (؟). اگر مفاهیم این کلمات در پاورقی قرار میگرفت، روانی داستان نمره بالاتری داشت. خصوصیات جذب نوجوان با ویژگی خیال پردازی و ماجراجویی و توجه ناخود آگاه و غریزی به جنس مخالف و هیجان ناشی از تمام اینها در داستان وجود دارد. فضای داستان صمیمی است. خانواده ادریس با خالوی خود زندگی میکنند. بیش تر مواقع دو خانواده با همند. محبت خواهر و برادر هم با همان ویژگیهای نوجوانی به تصویر در آمده و احساسات پنهان و گاهی سرریز نوجوانهای داستان هم همراه با رگه نجابت و غیرت فضا را برای مخاطب نوجوان دلچسب و گاهی سازنده میکند. منبع کتابستان انتهای پیام/
94/06/14 - 11:23
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]