تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):در عمل مؤمن يقين ديده مى شود و در عمل منافق شك.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820143175




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«کنار نیا مینا» نقد شد


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۱۳ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۲



در سی‌ودومین نشست «نقد چهارشنبه» مجموعه داستان «کنار نیا مینا» نوشته «محمد حسینی» از سوی جمعی از منتقدان و نویسندگان نقد و بررسی شد. به گزارش ایسنا، در ابتدای این جلسه که در سرای محله داوودیه برگزار شد، سیروس نفیسی - مجری جلسه - در گزارشی مختصر که از فعالیت‌های نویسنده ارائه داد، اشاره کرد که رمان «آبی‌تر از گناه» او در سال 1384 برنده جایزه ادبی گلشیری و مهرگان ادب شد. وی سپس در معرفی کتاب گفت: زبان تراشیده و نثر آهنگین داستان‌ها، خودش را نشان می‌دهد. بعد از آن مضمون عاشقانه‌ اکثر داستان‌ها است. مضمون دیگر ازدست‌دادگی و باختن است چه در عشق، چه در زندگی و چه در سیاست؛ به‌عنوان مثال در داستان «چند سال بعد از نسرین» راوی خودش هم می‌داند عشقی که از دست رفته را دیگر نمی‌توان بازگرداند. نکته بعدی تزلزل در روابط است، مثل داستان «اطراف رودخانه» که مرد در تشخیص علت رفتن و اقدام زنش می‌ماند. او در ادامه گفت: اگر بخواهم به سایر داستان‌ها اشاره کنم، داستان «شهر آزاد» تضاد و نقیضی در خودش دارد که از اسم شروع می‌شود. داستان قابل ذکر دیگر «مجاز» است که طرح پیچیده‌ای دارد و شدیدا به شرایط سیاسی - اجتماعی برهه‌ای خاص اشاره می‌کند و در همین راستا داستان « کابوس» هم قابل تأمل است که با اوج‌گیری نمادین، وضعیت فردی را نشان می‌دهد که اصلا نمی‌فهمد چرا دستگیرش کرده‌اند. در ادامه این جلسه، عنایت سمیعی به‌عنوان نخستین منتقد گفت: درباره شعر معاصر از نظر فئودالیسم زبانی می‌توان به شعر شاملو، اخوان، رویایی و سپهری اشاره کرد. همان‌طور که در رمان معاصر از نظر راوی اول شخص، می‌توان به کارهای گلستان، گلشیری، چوبک و دولت‌آبادی اشاره کرد. در این میان، من وقتی با مجموعه داستان حاضر و قبل‌تر از آن با «آبی‌تر از گناه» روبه‌رو می‌شوم، محمد حسینی را نویسنده‌ای می‌بینم که از پس مدعایش برآمده است. در اینجا من بر بستر راوی شخص اول به دو داستان اول و دوم می‌پردازم. با این توضیح که داستان پست‌مدرن، علاوه بر غیرخطی بودن، از راوی دانای داستان اول شخص و سوم شخص، مسلط بر عقاید و افکار شخصیت عبور کرده، به تضاد‌ها و گفتمان‌های مختلف اهمیت داده است. بنابراین در فرآیند گره‌گشایی، شخصیت‌های داستانی مانند قبل نیستند و سرچشمه امور مدام از کف آدم‌ها خارج می‌شود و داستان‌ها به گفتمان تازه‌ای می‌رسند. او ادامه داد:اوی اول شخص، یک راوی حق‌بجانب و سلطه‌گر است، آن‌طور که آن را راوی «شخص اول» می‌نامم، چون متکلم‌الوحده بوده و گفتار و کردارش در جهت فریبکاری سیاسی است. در بعضی از داستان‌ها، حتی راوی اول شخص، با ضمیر سوم شخص وارد داستان می‌شود؛ اما محمد حسینی در این مجموعه داستان، داستان‌ها را به روایت اول شخص نگاشته است. داستان اول شخص به تفکیک از شخص اول، یعنی راوی به افکار، اعمال، رویدادهای داستان مسلط نیست و تناقض‌ها، تضادها و گفتمان‌های گوناگون را بیان می‌کند. سپس «اسدالله امرایی» به بیان نظراتش پرداخت و گفت: من این مجموعه را در راستای منطقی داستان‌های دیگر نویسنده می‌بینم. در این کتاب یک جمله کلیدی هست که می‌گوید «خوبی خواندن تاریخ این است که آدم از آینده بشر ناامید می‌شود» می‌توان از آن نتیجه گرفت که «خوبی خواندن داستان هم این است که آدم از آینده بشر ناامید می‌شود». مطلب بعدی این‌که تمام شخصیت‌های این داستان‌ها، مابه‌ازای بیرونی دارند، آدم‌های پاک‌سازی‌شده، آدم‌هایی که به‌دنبال همدم و همفکر می‌گردند و ... اما حسینی چون این آدم‌ها را خوب می‌شناسد می‌تواند ارتباطات و نگاه‌شان به زندگی را هم نشان دهد. او ادامه داد: چند حسن دیگر داستان‌ها، یکی این‌که نویسنده داستان‌ها را از جایی شروع می‌کند که شخصیت متحول شده یا متحول نشان داده شده و وقتی وارد جامعه می‌شود خائنانه رفتار می‌کند. سپس آن‌که استفاده نویسنده ازهمه امکانات معاصر از جمله فیس‌بوک، اشعار شاملو، حافظ و ... است که در نویسندگان دیگر کمتر دیده می‌شود. از داستان‌های خوب این مجموعه «مجاز» و «گریه نکن» را می‌توانم نام ببرم و در انتها هم ویژگی افشاگرایانه داستان‌هاست؛ داستان‌ها خواننده را با خود همراه می‌کنند تا در انتها آنچه را که باید افشا کنند. در ادامه جلسه «طلا نژادحسن» گفت: ما در ادبیات، اسیر دو لحن هستیم؛ یکی لحن مویه‌ای و سوگوارانه، دیگری لحن برتری نسبت به خواننده و فاصله‌دار با جامعه است. من در بیشتر داستان‌های این مجموعه، لحن دوم یا همان لحن روشنفکرانه را ساری و حاکم می‌بینم، به‌جز داستان «اطراف رودخانه» که داستانی قوی و امروزی است و می‌تواند خواننده را درگیر گره‌افکنی عالی خود می‌کند. داستان بعدی «شهر آزاد» است که مصائب جنگ و فشاری که به آدم‌ها می‌آید را به خوبی نشان داده است. شهر آزاد داستانی است که خوب شروع شده و خوب هم پایان می‌یابد؛ اما در بیشتر داستان‌ها، لحن و آرزوی روشنفکری را دیدم که در پی بازگویی افکار خود است و باعث می‌شود بین نویسنده و خواننده فاصله بیندازد. به گزارش ایسنا، «ابراهیم مهدی‌زاده» نیز گفت: من نمی‌خواهم وارد نقد محتوایی یا فرمالیستی شوم، اما اگر زبان، عبارت از تمام تجربه‌های تاریخی - هویتی یک ملت باشد که ظاهرا این‌گونه است و از طرف دیگر چون هر متن، زبان و لحن خاص خود را می‌خواهد، بنابراین متن داستانی، نثری بازیگوشانه، زنده و جسورو چند معنایی است که گاه با عدم توجه به سلطه نحو، مناسب با محتوای تکنیک و قرار نویسنده با خواننده شکل می‌گیرد. زبان این مجموعه، علاوه بر خصوصیات بالا، نه با زمان، بلکه در زبان روایت می‌شود. یعنی متن به شعر نزدیک می‌شود و این نشان‌دهنده تسلط نویسنده به متون کهن فارسی است. در ادامه جلسه «قباد آذرآئین» گفت: با توجه به ذکر این نکته از طرف نویسنده که در هنگام چاپ، تغییرات اجباری در متن ایجاد شد، با یک سوال شروع می‌کنم اگر قرار باشد نویسنده محدود شود و نتواند حاصل عرق‌ریزان روح خود را که داستانش است، کامل بیان کند، پس چه کار باید کرد؟ اصلا چرا می‌نویسیم؟ من در این مجموعه داستان «شهر آزاد»، «اطراف رودخانه»، «چند سال بعد از نسرین» را که از زیست محیط نویسنده نشأت گرفته و قصه در آن‌ها احاطه دارد در مقایسه با فرم و زبان، داستان‌های شاخص‌تری می‌دانم. منتقد بعدی «پوریا فلاح» گفت: این مجموعه برای مخاطب عام نوشته نشده است. نویسنده یک پیشنهاد داشته و پیشنهادش را هم اجرا کرده است. هر چند در بخش‌هایی به نظرم، اجرا سخت درآمده است. مضمون اصلی داستان‌ها، بیهودگی و ملال است و صداقت نویسنده در مطرح کردن تجربه‌اش بروز می‌کند، هر چند ممکن است این تجربه خواننده را پس بزند. نکته آخر، طنز موجود در داستان‌هاست که در واقع، در عمیق کردن داستان‌ها و حتی در بیان مسائل فلسفی و کلیدی داستان و همان چیزی که با عنوان بیهودگی و ملال نقش دارد. در پایان، نمی‌دانم با این‌که نویسنده ویرایشگر قوی‌ای است، چرا در این مجموعه، چند نکته ویرایشی هرچند اندک دیده می‌شود؟ در ادامه «رضا فکری» گفت: از خواندن این مجموعه لذت بردم. هر چند به‌نظرم نبودن صراحت و ابهام‌ها، گاه باعث مشارکت نکردن خواننده در داستان می‌شود. این سوال در فکرم هست که به‌خاطر محدودیت‌های حاضر چه کاری درست است؟ نوشتن با این شرایط و دادن کد‌های ضعیف و مبهم یا اصلا درباره موضوعات ملتهب ننوشتن؟ در ضمن در میان داستان‌ها، داستان «شهر آزاد» را پسندیدم، داستانی بود که توقع من را کاملا برآورده کرد. از آن طرف به نظرم از داستان‌ «کابوس» به بعد، داستان در حد چیستان روایت شده و ابهامات زیادی دارد. «پریا نفیسی» هم در بخش دیگری از این نشست ادبی گفت: داستان‌ها با هر موضوعی که دارند، از عشق و خیانت تا از دست دادن و از دست رفتن، با مخاطب رابطه برقرار می‌کنند. نکته دوم این‌که نویسنده در این داستان‌ها فاصله بین نسل خود را که شاید دو دهه با نسل حاضر فاصله دارد، خوب نمایش می‌دهد. در نهایت نیز در داستان‌هایی که ارجاعات بیرون از متن نداریم، مثل داستان‌های «شهر آزاد» یا « گریه نکن» داستان بهتر از کار در آمده است. به گزارش ایسنا، «هادی نودهی» هم بیان کرد: براساس سلیقه‌ام، حجم و محوریت داستان در کلیت این مجموعه، در مقایسه با مجموعه قبلی نویسنده (نمی‌توانم به تو فکر نکنم سیما) کمتر است و مجموعه قبلی نویسنده از این نظر قوی‌تر بود. در این مجموعه بیشتر روی زبان کار شده، کاری که با تلاش‌های گلشیری و سایرین، از مدتی قبل در میان داستان‌نویسان هژمونی پیدا کرده، در صورتی که من طرفدار ادبیاتی هستم که حاصل تلاش بیشتری باشد. سپس «عباس باباعلی» به بیان نظراتش پرداخت و گفت: در میان داستان‌ها از «شهر آزاد» و «اطراف رودخانه» بسیار لذت بردم. با این‌که نثر و ذهنیت نویسنده را به خودم نزدیک دیدم، اما به نظرم تلاش نویسنده در ارائه تجربیات جدید، در فرم و بیان در تعدادی از داستان ها موفق نبود، مخصوصا هرچه به داستان‌های پایان مجموعه نزدیک می‌شویم، این اتفاق بیشتر به چشم می‌خورد. ضمن آن‌که به‌نظرم روشنفکری، جایگاه و عمل آن در ایران، ورود بحث‌های روشنفکری در فضای داستانی، اما و اگرهای زیادی دارد. در نهایت، «مردعلی مرادی» گفت: از نام خود داستان شروع می‌کنم که می‌خواهد بگوید «نمی‌خواهد با ما کنار بیاید». جان کلام مجموعه، باور نکردن است و نباید به شکل مرسوم و با تأکید بر روایت داستانی، به این مجموعه نگاه کرد. از این منظر، بهترین داستان این مجموعه را داستان «مجاز» می‌دانم که با روایت داستانی مرسوم فاصله دارد. این داستان به تعبیری می‌گوید قرار نیست هیچ نتیجه‌ای در کار باشد و همین نگاه، خودش را در فرم روایت هم نشان داده است. یا داستان « شهر آزاد» که ما به راوی و روایتش شک می‌کنیم. در پایان جلسه، «محمد حسینی» با تشکر از حاضران و بانیان جلسه، ابتدا به علت نامگذاری مجموعه داستان اشاره کرد که بار معنایی خاصی را با خودش یدک می‌کشد و سپس درباره روشنفکری گفت: کاری کرده‌اند ما به جایی برسیم که روشنفکری را بد بدانیم، در صورتی که من خود را روشنفکر می‌دانم و خواهم دانست. انتهای پیام








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن