واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: دختر جوان دردام پسر مبلفروش
کد خبر: ۵۲۸۸۶۰
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۶ - 03 September 2015
پسر مبل فروشي كه متهم است با فريب دختر جوان به حساب بانكي پدر او دستبرد زده تحت تعقيب پليس قرار گرفت.
به گزارش جوان، صبح روز يكشنبه 8 شهريور ماه مرد ميانسالي به دادسراي جنايي رفت و از پسر مبل فروشي به اتهام ربودن دختر جوانش شكايت كرد.
شاكي گفت: چند سال قبل از همسرم جدا شدم و با مادرم و تنها دخترم زندگي ميكنم. چند روز قبل براي انجام كاري به مسافرت رفتم تا اينكه روز چهارشنبه 4 شهريور ماه مادرم با من تماس گرفت و گفت ساناز از خانه بيرون رفته و به خانه برنگشته است. بلافاصله به تهران برگشتم تا دخترم را پيدا كنم. فهميدم چند روز قبل كه من در مسافرت بودم ساناز به همراه مادرم به داخل خيابان رفته است و وقتي از كنار مغازه مبل فروشي عبور كردهاند، پسر مبل فروشي به دخترم شماره داده و به او ابراز علاقه كرده است. پس از اين پسر مبل فروش چندين بار با ساناز تماس داشته و او را تشويق ميكرده در بيرون يكديگر را ملاقات كنند اما مادرم مانع ملاقات آنها شده تا اينكه روز چهارشنبه پسر مبل فروش با ساناز تلفني در پاركي قرار ملاقات گذاشته و دخترم هم از خانه بيرون رفته و ديگر برنگشته است.
وي ادامه داد: در اين مدت من خيلي دنبال دخترم گشتم اما فايدهاي نداشت تا اينكه چند روز قبل پيامكي از بانك به تلفن همراه آمد كه نشان ميداد از يكي از حسابهايم مبلغ 7 ميليون تومان برداشت شده است. وقتي موضوع را بررسي كردم فهميدم من فقط به ساناز رمز كارت عابرم را داده بودم تا در مواقع ضروري كه من در خانه نيستم بتواند پول برداشت كند و متوجه شدم كه دخترم كارتم را برداشته و از خانه فرار كرده است تا اينكه روز جمعه مأموران كلانتري مصطفي خميني با من تماس گرفتند و اعلام كردند دخترم را در حوالي بهشت زهرا (س) پيدا كردهاند.
وقتي به آنجا رفتم، مأموران گفتند دو پسر جوان ساناز را با خودرويي به اين مكان آورده و رها كردهاند. ساناز هم به مأموران گفت: وقتي پسر مبل فروش به من شماره داد با او تماس گرفتم. او به من ابراز علاقه ميكرد و هميشه پيامكهاي عاشقانه براي من ميفرستاد. وقتي به او گفتم كه پدرم در مسافرت است و كارت عابرش پيش من است، كارت عابر مرا گرفت و از يك موبايلفروشي گوشي گرانقيمتي خريد. بعد هم به بهانهاي من را حوالي بهشت زهرا (س) رها كرد و گريخت. بعد از آن بود كه به كلانتري آمدم و درخواست كمك كردم.
پدر ساناز گفت: پس از اين حادثه به سراغ پسر مبل فروش رفتم و خواستم 7 ميليون را به من برگرداند اما او پولي به من نداد.
پس از طرح اين شكايت پرونده براي تحقيقات بيشتر به دستور قاضي سيفي بازپرس شعبه چهارم دادسراي جنايي پايتخت در اختيار كارآگاهان مبارزه با آدمربايي پليس آگاهي قرار گرفت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]