واضح آرشیو وب فارسی:فارس: چهل و پنجمین عصرانه ادبی فارس/2
عزیزی: مصطفی جمشیدی، جنون هنری نوشتن دارد
محمد عزیزی گفت: مصطفی جمشیدی، جنون هنری نوشتن دارد، این همان چیزی است که همه ما به آن نیازمندیم.
● گزارش تصويري مرتبط
-------------------------------
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، چهل و پنجمین عصرانه ادبی خبرگزاری فارس اختصاص به بزرگداشت مصطفی جمشیدی داشت که در خبرگزاری فارس برگزار شد. * تمجید پسر از پدر: قهرمان زندگی من هنوز هم پدرم است در این مراسم، محمدحسن جمشیدی فرزند مصطفی جمشیدی در مراسم بزرگداشت پدرش گفت: همیشه همه ما تصدیق میکنیم که قهرمان زندگی ما پدرمان هستند و من میگویم که این قهرمان هنوز برای من پدرم است، با توجه به اینکه با کودکیام فاصله گرفتهام، اما هنوز لبخند پدرم برایم بزرگترین ارزش شمرده میشود. جمشیدی در ادامه با بیان اینکه پدرم با اعتقاداتش زنده است، گفت: پدرم با اعتقاداتش زندگی کرد و زندگی میکند و آن را با هیچ چیزی عوض نخواهد کرد. یادم هست چند سال پیش نویسندهای وقتی با من آشنا شد به من گفت پدرت نقش بسزایی در جایگاهی که اکنون هستم داشته است، ولی بعدها آن دوست نویسنده کتابی نوشته بود که با اعتقادات پدرم همخوانی نداشت. پدر بدون ملاحظه دوستیاش آن را بیمحابا نقد کرد و این نشان میدهد دوستیها هر چه گرمتر باشد نمیتواند باعث شود اعتقاداتمان را زیر پا گذاریم. او در ادامه ترانهای را با مضمون مناجات و با این مطلع خواند: از حال و روزمان خبری داری؟/ از عالم و آدم دلم خونه... * اصلانی: آثار مصطفی جمشیدی منزه، پاک و آموزنده است در ادامه این مراسم، محمدرضا اصلانی از دیگر نویسندگان و پیشکسوتان در سخنانی کوتاه اعلام کرد: مصطفی جمشیدی را از سالها پیش میشناسم، او صادقانه و بدون هیچ هیاهو و جلوهگری کاذب کار میکرد. آثار او منزه، پاک و آموزنده است و ممکن است یک نوجوان داستانی را از او بخواند و برای همیشه جهتگیری زندگیاش از راه راست منحرف نشود. البته هستند نویسندگان و اهل قلمی که یا کار اجرایی دارند و یا به هر دلیلی بیش از آنچه هستند نشان داده میشوند، اما من برای اینکه از کارهای جمشیدی استفاده کنیم ناگزیرم او را معرفی کنم، زیرا اگر او شناخته نشود، کارهایش عقیم میماند. * عزیزی: مصطفی جمشیدی، جنون هنری نوشتن دارد محمد عزیزی از نویسندگان حاضر در این نشست ضمن گلایه از روند انتشار کتاب همت و انعکاسهایی پس از انتشار درباره این کتاب، به روند پژوهش و تحقیق درباره این کتاب اشاره کرد و در ادامه سخنان خود به مصطفی جمشیدی و قلمش تأکید و از آن تمجید کرد و گفت: گاهی دیده میشود که در داوریها دچار پیشداوری و یا کجاندیشی میشویم. ما بچههای قلمی هستیم که دلمان میسوزد و دوست داریم از شهدا بنویسیم و از ادبیات انقلاب و دفاع مقدس دفاع کنیم. بیش از یک سال است که پیرامون شهید متوسلیان در حال نوشتن یک رمان هستم، ولی گهگاه از ادامه نوشتن مأیوس میشوم، تأکید میکنم که باید اینگونه جلسات و نشستها فضایی را ایجاد کند که صادقانه دفاعکننده از بچههای متعهد اهل قلم باشد و در ادامه به جامعه وسعت دید بخشد. وی به کتاب «شب رنج موسی» اشاره کرد که جمشیدی آن را تحریر کرده است، گفت: ابتدا بنا شد برای این کتاب حمایتهایی صورت گیرد، اما فراز و فرودهایی را شاهد بودیم. در ادامه نیز بخشی از تعهد را به ما پرداخت نکردند، البته من پیش از این چنین رفتارهایی را دیده بودم، اما در واقع باید صراحتاً اعلام کنم هیچ حمایتی پس از آن از کتاب جمشیدی صورت نگرفت، ولی من به عنوان ناشر آن را در حد وسعم منتشر کردم. عزیزی با بیان اینکه پیشتر از انتشار این کتاب که درباره امام موسی صدر است چند تألیف آقای جمشیدی را خوانده بودم و ایشان را میشناختم، گفت: به نظر من حاصل تمام این حرفها را باید اینگونه مطرح کرد که مصطفی جمشیدی، جنون هنری نوشتن دارد، این همان چیزی است که همه ما به آن نیازمندیم. مصطفی جمشیدی آگاهانه یا ناآگاهانه سورئالنویس است، تصاویر در آثار او در هم تنیده میشود و موضوع دیگر اینکه تصویرسازی و زبان شعر را داشتن از خصوصیات آثار اوست. عزیزی در پایان با بیان اینکه نه تنها به ما جایزهای داده نمیشود، آثار نیز خوانده نمیشود، گفت: با انتشار یک کتاب، اتفاقاتی در عرصه ادبیات میافتد که بر این اساس به هر حال ما باید بنویسیم، پس مینویسیم. * والایی: آثار جمشیدی چیزی از نویسندگان برجسته دنیا کم ندارد علیاکبر والایی از دیگر حاضران این نشست و نویسنده کتاب «خلوت مدیر» تصریح کرد: آشناییام با مصطفی جمشیدی به سال 64 بازمیگردد، همان سالها که جلسات قصهخوانی شرکت میکردم او را برای اولین بار ملاقات کردم، آرام و متین در جلسات حضور داشت، قصه میخواندیم و نقد میکردیم، آنچه میتوان پیرامون او گفت اینکه متأسفانه خیلی غریب و خیلی در گوشه است. او در گوشه مانده و دیده نشده، این همان مظلومیتی است که خیلی از نویسندهها دچار آن هستند، اما آقای جمشیدی مضاعفتر دچارش شده است. به گفته این نویسنده، قدر آقای جمشیدی در این سالهایی که گذشت خوب دانسته نشده است. امثال او و آقای گودینی و ... قدرشان تاکنون شناخته نشده و مهجور ماندهاند، به خصوص پس از دهه 60، دهه هفتادی آمد که آثار این گروه نویسندگان منتشر شد و باید به آن پرداخته میشد و حمایت صورت میگرفت، اما حتی نگاهی هم نشد، حیف است فکر میکنم درباره آقای جمشیدی باید زودتر از اینها اقدامی میشد و قدردانی صورت میگرفت، چون کارهایی که دارد، هیچ چیز کمتر از نویسندگان برجسته دنیا ندارد، اما آن کتابها ویترین میشوند و برجسته، اما آثار جمشیدی دیده هم نمیشود. والایی گفت: مهمترین نکته این است که هیچگاه به اندازه این سالها که نیاز است نویسنده مورد توجه باشد، به آنها بها داده نشده و سال به سال دریغ از سال گذشته. وی با بیان اینکه «وقت نیایش ماهی ها» را مطالعه میکردم، گمان میکردم باید حمایتهای منسجمتری صورت گیرد، گفت: در زمان معاونت آقای پرویز در وزارت ارشاد بنا بود حمایتی صورت گیرد و آثار از سوی نشر تکا زیرمجموعه ارشاد منتشر شود، اما متأسفانه حمایت ها به نحوی است که انتشار اثر بدون معضلات چاپ رخ نداد و همیشه مشکلات هست. مثلاً از صفحه 288 قصه منقطع میشود تا 305. یعنی 20 صفحه این وسط جا افتاده است. این موارد مظلومیت نویسنده را نشان میدهد، در سالی که قرار بود حمایت ویژه از آقای جمشیدی صورت گیرد اینگونه اثرش منتشر شد، جایی که قرار بود حمایت کند، با بیتوجهی و سهلانگاری اقدامی صورت داد و انتشارات تکا اثری مخدوش را به مخاطب رساند. والایی با تقدیر از زحمات مصطفی جمشیدی گفت: جایگاه مصطفی جمشیدی در کشور شناخته نشده، زیرا او از نویسندگان معاصر جهان چیزی کم ندارد و مقامش بالاتر از اینهاست، ولی متأسفانه کشورمان قدر اینگونه اهالی قلم را نمیداند. این نوری از روزنه باریک نیازهای جماعت اهل قلم است که دیده شوند. گفتنی است، مصطفی جمشیدی پیش از این رمان های « بال آتش، بال خون»،« بیداری»،« معبر به آخرالزمان»، «مرغ های دریایی این سوی آبها می میرند» و « یک سبد گل محمدی » و داستان های دیگر را به چاپ رسانده است. انتهای پیام/و
94/05/16 - 09:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]