واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
عاشقانه بودن به این فیلم نمی آید/ برنده سیمرغ بهترین فیلمنامه، تکراری و روشن فکرانه است خداحافظی طولانی هرچند طرح اولیه جذابی دارد اما ماحصل آن، پرکشش و دلچسب نیست و در بهترین حالت، فیلمی معمولی با ریتمی کند است.
به گزارش فرهنگ نیوز ، "خداحافظی طولانی" تلاشی است در نمایش طبقه کارگری بر پرده سینماها که بدون بازگو کردن مسائل کارگران، در بستر کارگری و حاشیه شهری اتفاق می افتد و می کوشد تا از یک سو ابعاد روانکاوانه یک فرد از طبقه کارگر را نشان دهد و از سویی دیگر با یک درام عاشقانه، عشق را به تصویر بکشد.
فرزاد موتمن – کارگردان فیلم - می گوید: "من سینما را خیلی صنعتی می بینم و علاقه من، متوجه نوعی سینمای تجربی گراست." تاکید کارگردان بر تجربی بودن فیلم هایش و نداشتن ادعای داستان گویی، در نهمین فیلم بلند موتمن – خداحافظی طولانی - به روشنی قابل فهم است و مشخصه شکل و شیوه متفاوت و نامتعارف در داستان گویی که مخصوص فیلم های تجربی است، در این اثر هم وجود دارد. مشخصه ای که به واسطه رجحان فرم فیلم بر قصه گویی و ارتباطش با مخاطب از سوی فیلم ساز، رقم خورده و همه فهم و عام پسند نیست. موتمن پیشتر در مورد اثر قبلی اش – سایه روشن – در مصاحبه با خبرگزاری مهر گفته بود: آن فیلم به تماشاگرش می گوید که قرار نیست قصه را بفهمد و در واقع ما هم که فیلم را ساختیم تا آخر، قصه را نمی فهمیم!
خداحافظی طولانی، داستان علاقه مند شدن یحیی (سعید آقاخانی) کارگر کارخانه ریسندگی و بافندگی به طلعت (میترا حجار) کارگر تازه وارد این کارخانه است که به ازدواجشان می انجامد اما یحیی که به تازگی پس از یکسال، به اتهام تلاش برای مرگ همسر بیمارش ماهرو (ساره بیات) از طریق قطع دستگاه تنفسش، به دلیل نبود مدارک کافی از زندان آزاد شده است، همچنان نتوانسته ماهرو و حضورش را فراموش کند و با خود و اطرافیانی که او را مقصر در مرگ ماهرو می دانند، درگیری های فراوانی دارد هرچند یحیی معتقد است که مرگ، آرزوی ماهرو بوده و او، همانطور که خدا می خواسته، مرده است.موتمن در بیان این قصه و دادن اطلاعات به مخاطب، دروغ نمی گوید اما چیزی را هم نمی گوید! از تاکید پرهیز کرده و قصه را به مدد حوصله و اندیشه تماشاگر، به پیش می برد تا اینکه حتی کار به گنگی و ابهام مخاطب نیز می کشد و علامت سوال های متعدد، او را در جمع بندی فیلم، با مشکل روبرو می کند. چرا که با گذشت بیش از نیمی از فیلم، روند کند آغازین آن، همچنان ادامه دارد و حتی گرهی برای ترغیب به دیدن ادامه فیلم، وجود ندارد تا آن که در ده، بیست دقیقه پایانی، فیلم تا حدی جان می گیرد و مخاطب که پس از مدت زیادی از زمان فیلم، متوجه تعلیق آزاردهنده مرگ ماهرو شده است، علت اتفاقاتی که تاکنون دیده است را می فهمد و از این آگاهی، غافلگیر می شود!
داستان پردازی کلاسیک و مولفه های آن نظیر مقدمه و شخصیت پردازی، کشمکش و گره، نتیجه گیری و ... جای چندانی در خداحافظی طولانی ندارند از این رو در بسیاری از صحنه ها، بدون رد و بدل شدن دیالوگ، بار فیلم روی تصاویر قرار دارد و همین مساله و عوامل دیگری نظیر موسیقی متن نامناسب و عجیب، دعواهای تصنعی و بد اجرا شده ای نظیر دعوای یحیی و محمد (برادر ماهرو)، دعوای یحیی و یکی از کارگران کارخانه و ... از جذابیت فیلم کاسته و مخاطب عام را از تماشای آن، خسته می کند.
داستان عاشقانه در خداحافظی طولانی علی رغم تاکیدی که بر آن در پوستر و معرفی رسانه ای فیلم شده است، ظهور و بروز چندانی ندارد و از روابط عاشقانه در فیلم جز در یکی دو سکانس از مواجهه یحیی و ماهرو، خبری نیست آن هم از نوع تکراری، روشن فکرانه و پیشتر دیده شده اش. ملاقات های یحیی و طلعت هم به شکل دم دستی و سطحی طراحی شده اند که در حد نگاه های خیره باقی می مانند و مفاهیم عاشقانه را تداعی نمی کنند لذا می توان گفت که موتمن نتوانسته عشق را به تصویر بکشد.
خداحافظی طولانی هرچند طرح اولیه جذابی دارد اما ماحصل آن، پرکشش و دلچسب نیست و در بهترین حالت، فیلمی معمولی با ریتمی کند است که علی رغم حضور در دو بخش "سودای سیمرغ" و "هنر و تجربه" سی و سومین جشنواره فیلم فجر و کسب یکی دو سیمرغ مهم در بخش بهترین بازیگر مرد و بهترین فیلمنامه، حس خوبی به مخاطب القا نمی کند و بیشتر، تسلط موتمن بر کارگردانی و مهارتش در بازی با فرم را نشان می دهد.
منبع: جهان نیوز
94/5/14 - 08:45 - 2015-8-5 08:45:39
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]