تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 25 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس يك روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ايمان از او جدا مى‏شود 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1853124533




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

٢ جنایت، ٢ روایت


واضح آرشیو وب فارسی:الف: ٢ جنایت، ٢ روایت

تاریخ انتشار : دوشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۲۱:۲۱
دو دوست که در دو پرونده قتل، هم‌جرم هستند روایات متفاوتی از دو جنایت دارند. متهم اصلی هر دو پرونده جوانی به نام حمید است. او در سال ٩٠ با کمک دوستش به نام خسرو مرتکب قتل، اما بعد از اخذ رضایت اولیای دم اواخر سال از زندان آزاد شد. حمید دلیل قتل اول را توهم ناشی از مصرف شیشه و نتیجه یک شوخی می‌داند و قتل دوم را نیز گردن دوستش می‌اندازد، اما خسرو که در پرونده اول به دو سال زندان محکوم شده و دوران محکومیتش را سپری کرده است دلیل قتل اول را خصومت شخصی حمید با مقتول بیان می‌کند و در قتل دوم نیز حمید را قاتل معرفی می‌کند و می‌گوید چون از او می‌ترسید مجبور به‌همراهی با او بود. حمید و خسرو در گفت‌وگو با «شرق» درباره این جنایت‌ها توضیح داده‌اند.این‌بار بی‌گناهمحمید متولد سال ٦٩ است و می‌گوید به‌خاطر شرکت در نزاع منجربه‌قتل و به‌عنوان مظنون به قتل در بازداشت است. با توجه به گفته شاهدان و مدارک موجود تو متهم به قتل هستی. این اتهام را قبول داری؟نه. من بعد از آزادی از زندان تغییر شیوه داده بودم. چرا زندان بودی؟به‌خاطر قتل. یعنی این اولین بار نیست که به اتهام قتل بازداشت می‌شوی؟دفعه قبل چهار سال پیش بود که دوستم را کشتم. شیشه مصرف کرده بودیم. توهم زدم. داشتیم با هم شوخی می‌کردیم که او را خفه کردم.اعتیاد داری؟زمان قتل اول، به شیشه اعتیاد داشتم اما الان نه. چطور شد که از قصاص نجات پیدا کردی؟رضایت گرفتم. آیا دیه هم پرداختی؟نه پدر و مادر دوستم لطف کردند و به پدر و مادرم رحم کردند و بدون هیچ چشم‌داشتی من را بخشیدند. پس از بخشش چه مدت زندان بودی؟از سال ٩٠ تا ٩٣ زندان بودم. در زندان چه می‌کردی؟کارهای فرهنگی، معرق‌کاری و ورزش. قتل دوم چطور اتفاق افتاد؟با خانواده به پارک رفته بودم که دوستم خسرو زنگ زد، به او گفتم به پارک بیاید تا ببینمش. داشتیم از پارک بیرون می‌رفتیم که مقتول و دوستش را با هم دیدم و چشم در چشم شدیم. آنها جلو آمدند و با هم درگیر شدیم که درنهایت من کوتاه آمدم و عذرخواهی کردم و گفتم من تازه از زندان آزاد شده‌ام بی‌خیال شو. آن موقع ماجرا تمام شد، اما داشتیم به سمت ماشین می‌رفتیم که آن دو نفر با قمه و تیزی به من و خسرو حمله کردند. ما هم چاقو را از جیب‌مان درآوردیم و درگیر شدیم. چند بار چاقو پرتاب کردیم. آنها هم ما را زدند، من داشتم فرار می‌کردم که مقتول زیر پایم را کشید و زمین خوردم. داشتم دست و پا می‌زدم. او هم قمه را به سمتم پرت می‌کرد که انگشتم قطع شد البته بعد پیوند زدیم. صورتم زخم شد ساق دستم هم چاقو خورد. من هم چند ضربه به او زدم اما من او را نکشتم. شاید کار خسرو باشد یا حتی وسط درگیری، دوستِ خودش زده باشد. قسم می‌خورم من او را نکشتم. شاید مست بودند و دوستش او را زد. اما شاهدان تو را به‌عنوان قاتل و فردی که ضربات متعددی را به مقتول زد، معرفی کرده‌اند.وسط دعوا و درگیری که نمی‌شود این چیزها را دید. همه‌چیز در یک لحظه است. من فقط دو، سه ضربه زدم. من ناشی نیستم. هر دو شما چاقو در جیب‌تان داشتید؟هر دو چاقو داشتیم. من با وانت کار می‌کنم و بار به شهریار می‌برم، برادرم در سه‌راه امین حضور مغازه دارد و من هم بارهای او را می‌برم. از ترس اینکه کسی خفتم کند در ماشین چاقو داشتم. اما زمان درگیری چاقو در جیبت بود.چاقو جیبم نبود. پر کمرم گذاشته بودم. ماشین را شسته و برای همین چاقوی سلاخی را از ماشین برداشته بودم.آیا به‌جز سابقه قتل سابقه کیفری دیگری هم داری؟یک‌بار هم به‌دلیل درگیری و شرب خمر دو، سه ماه زندان رفتم. مقصر این دعوا خود مقتول بود. شاید مشروب خورده بودند. من به او گفتم آقا شما درست می‌گویی؛ من تازه از زندان آمده‌ام. چرا رد زخم و بریدگی روی دست و صورت و گردنت وجود دارد؟اینها مال قبل از قتل اول است. افسر پرونده‌ات می‌گوید در همین چند ماهی که از زندان آزاد شده‌ای چند بار از تو شکایت شده است.یک نفر با من مشکل دارد. این شکایت‌ها کار اوست؛ مثلا همین که تازه از زندان آزاد شده بودم خودش یک‌بار از من شکایت کرد و گفت با او دعوا کرده و ١٦ میلیون او را زده‌ام.در قتل اول هم با خسرو هم‌جرم بودی؟بله او همراهم بود.خسرو: از حمید می‌ترسیدمخسرو، ٢٩ ساله، دوست و بچه‌محل حمید است و می‌گوید از هشت سال قبل او را می‌شناسد. او در بازار گل کار می‌کرد و اوقات فراغتش را با حمید می‌گذراند.چطور با حمید دوست شدی؟حمید خلاف‌کار بود و شیشه می‌فروخت، من هم از او شیشه می‌خریدم بعد با هم آشنا شدیم. ماجرای قتل اول را تعریف کن.من و حمید و حسین (مقتول) با هم مواد مصرف کردیم. حمید با حسین از قبل اختلاف داشت چون در زندان خلاف می‌کردند و اختلاف حساب داشتند. حمید بعد از مصرف مواد توهم زد و حسین را توی اتاق برد و با روفرشی خفه کرد.بعد از قتل چه کردید؟بعد از قتل حمید و جواد که صاحبخانه بود فرار کردند و من ماندم و جنازه. موضوع را به پلیس خبر دادم و همکاری کردم برای همین حبس کمتری به من دادند. جواد که قتل در خانه‌اش اتفاق افتاده بود بعد از محاکمه به ٢٠ سال حبس و حمید هم به قصاص و ١٥ سال حبس محکوم شد که با رضایت از قصاص نجات پیدا کرد و فقط سه سال در زندان ماند. تو که یک‌بار به‌خاطر حمید دردسر کشیدی چرا دوباره با او رفاقت کردی؟از او می‌ترسیدم. ما بچه‌محل بودیم اگر جوابش را نمی‌دادم می‌آمد سراغم و حالم را می‌گرفت.تو از حمید بزرگ‌تر هستی پس چرا از او می‌ترسیدی؟او خلاف‌کار است و همه تو محل از او حساب می‌برند. ماجرای قتل دوم را تعریف کن.حمید آن روز به من زنگ زد و گفت برایش شیشه و پایپ ببرم. زمان دعوا هم شیشه زده بودیم. با مقتول چشم‌توچشم شد. من و نگهبان پارک پادرمیانی کردیم و ماجرا تمام شد اما آنها از ماشین قمه و نیمچه آوردند. ما مجبور شدیم دعوا کنیم. مقتول و حمید با هم درگیر شدند و همدیگر را می‌زدند و دوست مقتول و من با هم درگیر شدیم. آنها، هم را می‌زدند اما ما بیشتر از هم فرار می‌کردیم برای همین زخمی نشدم.حمید می‌گوید ممکن است تو مقتول را کشته باشی.اصلا با مقتول درگیر نشدم. کار خودش است. او به من می‌گوید اگر قتل را گردن بگیرم هرجور که شده او برایم رضایت می‌گیرد اما چرا باید کاری را که نکرده‌ام گردن بگیرم؟از نوچه‌های حمید نمی‌ترسی؟اگر خود حمید آزاد نباشد کسی کاری به من ندارد اما می‌گوید زنگ می‌زنم ٢٠ نفر بیایند بگویند تو مقتول را کشتی. چرا چاقو در جیبت داشتی؟چاقو در ماشین بود؛ وقتی مقتول و حمید درگیر شدند از ماشین برداشتم. حمید آدم خطرناکی است؛ من هم که با او بودم از او می‌ترسیدم.الان هم معتاد هستی؟نه اما تا قبل از این قتل شیشه مصرف می‌کردم. می‌خواهم بعد از آزادی مواد را ترک ‌کنم. زور مواد خیلی زیاد است و دفعه قبل نتوانستم اما این بار فرق دارد. خسته شده‌ام. هر جور شده ترک می‌کنم.







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن