محبوبترینها
از کجا بفهمیم قاشق چنگال اصل است | قاشق چنگال تقلبی نخرید!
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1799377164
٢ جنایت، ٢ روایت
واضح آرشیو وب فارسی:الف: ٢ جنایت، ٢ روایت
تاریخ انتشار : دوشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۲۱:۲۱
دو دوست که در دو پرونده قتل، همجرم هستند روایات متفاوتی از دو جنایت دارند. متهم اصلی هر دو پرونده جوانی به نام حمید است. او در سال ٩٠ با کمک دوستش به نام خسرو مرتکب قتل، اما بعد از اخذ رضایت اولیای دم اواخر سال از زندان آزاد شد. حمید دلیل قتل اول را توهم ناشی از مصرف شیشه و نتیجه یک شوخی میداند و قتل دوم را نیز گردن دوستش میاندازد، اما خسرو که در پرونده اول به دو سال زندان محکوم شده و دوران محکومیتش را سپری کرده است دلیل قتل اول را خصومت شخصی حمید با مقتول بیان میکند و در قتل دوم نیز حمید را قاتل معرفی میکند و میگوید چون از او میترسید مجبور بههمراهی با او بود. حمید و خسرو در گفتوگو با «شرق» درباره این جنایتها توضیح دادهاند.اینبار بیگناهمحمید متولد سال ٦٩ است و میگوید بهخاطر شرکت در نزاع منجربهقتل و بهعنوان مظنون به قتل در بازداشت است. با توجه به گفته شاهدان و مدارک موجود تو متهم به قتل هستی. این اتهام را قبول داری؟نه. من بعد از آزادی از زندان تغییر شیوه داده بودم. چرا زندان بودی؟بهخاطر قتل. یعنی این اولین بار نیست که به اتهام قتل بازداشت میشوی؟دفعه قبل چهار سال پیش بود که دوستم را کشتم. شیشه مصرف کرده بودیم. توهم زدم. داشتیم با هم شوخی میکردیم که او را خفه کردم.اعتیاد داری؟زمان قتل اول، به شیشه اعتیاد داشتم اما الان نه. چطور شد که از قصاص نجات پیدا کردی؟رضایت گرفتم. آیا دیه هم پرداختی؟نه پدر و مادر دوستم لطف کردند و به پدر و مادرم رحم کردند و بدون هیچ چشمداشتی من را بخشیدند. پس از بخشش چه مدت زندان بودی؟از سال ٩٠ تا ٩٣ زندان بودم. در زندان چه میکردی؟کارهای فرهنگی، معرقکاری و ورزش. قتل دوم چطور اتفاق افتاد؟با خانواده به پارک رفته بودم که دوستم خسرو زنگ زد، به او گفتم به پارک بیاید تا ببینمش. داشتیم از پارک بیرون میرفتیم که مقتول و دوستش را با هم دیدم و چشم در چشم شدیم. آنها جلو آمدند و با هم درگیر شدیم که درنهایت من کوتاه آمدم و عذرخواهی کردم و گفتم من تازه از زندان آزاد شدهام بیخیال شو. آن موقع ماجرا تمام شد، اما داشتیم به سمت ماشین میرفتیم که آن دو نفر با قمه و تیزی به من و خسرو حمله کردند. ما هم چاقو را از جیبمان درآوردیم و درگیر شدیم. چند بار چاقو پرتاب کردیم. آنها هم ما را زدند، من داشتم فرار میکردم که مقتول زیر پایم را کشید و زمین خوردم. داشتم دست و پا میزدم. او هم قمه را به سمتم پرت میکرد که انگشتم قطع شد البته بعد پیوند زدیم. صورتم زخم شد ساق دستم هم چاقو خورد. من هم چند ضربه به او زدم اما من او را نکشتم. شاید کار خسرو باشد یا حتی وسط درگیری، دوستِ خودش زده باشد. قسم میخورم من او را نکشتم. شاید مست بودند و دوستش او را زد. اما شاهدان تو را بهعنوان قاتل و فردی که ضربات متعددی را به مقتول زد، معرفی کردهاند.وسط دعوا و درگیری که نمیشود این چیزها را دید. همهچیز در یک لحظه است. من فقط دو، سه ضربه زدم. من ناشی نیستم. هر دو شما چاقو در جیبتان داشتید؟هر دو چاقو داشتیم. من با وانت کار میکنم و بار به شهریار میبرم، برادرم در سهراه امین حضور مغازه دارد و من هم بارهای او را میبرم. از ترس اینکه کسی خفتم کند در ماشین چاقو داشتم. اما زمان درگیری چاقو در جیبت بود.چاقو جیبم نبود. پر کمرم گذاشته بودم. ماشین را شسته و برای همین چاقوی سلاخی را از ماشین برداشته بودم.آیا بهجز سابقه قتل سابقه کیفری دیگری هم داری؟یکبار هم بهدلیل درگیری و شرب خمر دو، سه ماه زندان رفتم. مقصر این دعوا خود مقتول بود. شاید مشروب خورده بودند. من به او گفتم آقا شما درست میگویی؛ من تازه از زندان آمدهام. چرا رد زخم و بریدگی روی دست و صورت و گردنت وجود دارد؟اینها مال قبل از قتل اول است. افسر پروندهات میگوید در همین چند ماهی که از زندان آزاد شدهای چند بار از تو شکایت شده است.یک نفر با من مشکل دارد. این شکایتها کار اوست؛ مثلا همین که تازه از زندان آزاد شده بودم خودش یکبار از من شکایت کرد و گفت با او دعوا کرده و ١٦ میلیون او را زدهام.در قتل اول هم با خسرو همجرم بودی؟بله او همراهم بود.خسرو: از حمید میترسیدمخسرو، ٢٩ ساله، دوست و بچهمحل حمید است و میگوید از هشت سال قبل او را میشناسد. او در بازار گل کار میکرد و اوقات فراغتش را با حمید میگذراند.چطور با حمید دوست شدی؟حمید خلافکار بود و شیشه میفروخت، من هم از او شیشه میخریدم بعد با هم آشنا شدیم. ماجرای قتل اول را تعریف کن.من و حمید و حسین (مقتول) با هم مواد مصرف کردیم. حمید با حسین از قبل اختلاف داشت چون در زندان خلاف میکردند و اختلاف حساب داشتند. حمید بعد از مصرف مواد توهم زد و حسین را توی اتاق برد و با روفرشی خفه کرد.بعد از قتل چه کردید؟بعد از قتل حمید و جواد که صاحبخانه بود فرار کردند و من ماندم و جنازه. موضوع را به پلیس خبر دادم و همکاری کردم برای همین حبس کمتری به من دادند. جواد که قتل در خانهاش اتفاق افتاده بود بعد از محاکمه به ٢٠ سال حبس و حمید هم به قصاص و ١٥ سال حبس محکوم شد که با رضایت از قصاص نجات پیدا کرد و فقط سه سال در زندان ماند. تو که یکبار بهخاطر حمید دردسر کشیدی چرا دوباره با او رفاقت کردی؟از او میترسیدم. ما بچهمحل بودیم اگر جوابش را نمیدادم میآمد سراغم و حالم را میگرفت.تو از حمید بزرگتر هستی پس چرا از او میترسیدی؟او خلافکار است و همه تو محل از او حساب میبرند. ماجرای قتل دوم را تعریف کن.حمید آن روز به من زنگ زد و گفت برایش شیشه و پایپ ببرم. زمان دعوا هم شیشه زده بودیم. با مقتول چشمتوچشم شد. من و نگهبان پارک پادرمیانی کردیم و ماجرا تمام شد اما آنها از ماشین قمه و نیمچه آوردند. ما مجبور شدیم دعوا کنیم. مقتول و حمید با هم درگیر شدند و همدیگر را میزدند و دوست مقتول و من با هم درگیر شدیم. آنها، هم را میزدند اما ما بیشتر از هم فرار میکردیم برای همین زخمی نشدم.حمید میگوید ممکن است تو مقتول را کشته باشی.اصلا با مقتول درگیر نشدم. کار خودش است. او به من میگوید اگر قتل را گردن بگیرم هرجور که شده او برایم رضایت میگیرد اما چرا باید کاری را که نکردهام گردن بگیرم؟از نوچههای حمید نمیترسی؟اگر خود حمید آزاد نباشد کسی کاری به من ندارد اما میگوید زنگ میزنم ٢٠ نفر بیایند بگویند تو مقتول را کشتی. چرا چاقو در جیبت داشتی؟چاقو در ماشین بود؛ وقتی مقتول و حمید درگیر شدند از ماشین برداشتم. حمید آدم خطرناکی است؛ من هم که با او بودم از او میترسیدم.الان هم معتاد هستی؟نه اما تا قبل از این قتل شیشه مصرف میکردم. میخواهم بعد از آزادی مواد را ترک کنم. زور مواد خیلی زیاد است و دفعه قبل نتوانستم اما این بار فرق دارد. خسته شدهام. هر جور شده ترک میکنم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]
صفحات پیشنهادی
بابا مامانم تو زندونن / روایت فرزندان زندانیان از نبودن پدر و مادر
بابا مامانم تو زندونن روایت فرزندان زندانیان از نبودن پدر و مادر جامعه > قضایی - ایرنا نوشت وقتی پسر 10 ساله ای که پدرش در زندان بود و مادرش به همین دلیل از پدرش جدا شد روی سن در آیین گلریزان انجمن حمایت درحال حرف زدن بود کودکی 4 ساله پرید روی سن و با خوشحالی کوآخرين وضعيت پرونده پديده به روايت دادستان مشهد |اخبار ایران و جهان
آخرين وضعيت پرونده پديده به روايت دادستان مشهد کد خبر ۵۱۷۵۰۹ تاریخ انتشار ۲۵ تير ۱۳۹۴ - ۰۹ ۱۶ - 16 July 2015 دادستان عمومي و انقلاب مشهد با بيان چگونگي و روند ورود دادستاني به پرونده پديده به تشريح جزئيات بيشتري از اقدامات انجام شده در اين باره پرداخت و گفت ناگفته هاي ديگريروايتي از به دنیا آمدن لاک پشت های منطقه لاوان+عكس
روايتي از به دنیا آمدن لاک پشت های منطقه لاوان عكستاریخ انتشار پنجشنبه ۲۵ تير ۱۳۹۴ ساعت ۰۹ ۲۲ حدود دو ماه قبل یعنی اردیبهشت ماه بود که لاک پشت های کم یاب پوزه عقابی شبانگاه خودشان را به جزیره مارو شتوار رساندند و در ساحل آرام و زیبای این جزیره خالی از سکنه که در فاصله ۱۵۰۰ مترروایت خارجی ها از توالت ایرانی! +عکس
روایت خارجی ها از توالت ایرانی عکس همیشه حرف از ساماندهی سرویسهای بهداشتی بینراهی است اما هستند هتلهای چند ستارهای که سرویسهای بهداشتی آنها نیز وضعیت روبهراهی ندارند و با آنکه ممکن است کسی کاری به کارشان نداشته باشد اما باید یقین دانست این نابسامانی از چشم گردشگرادو روایت مبهم در پرونده قتل پزشک اردبیلی
دو روایت مبهم در پرونده قتل پزشک اردبیلی ضربات مرگبار چاقو پايان آخرين ملاقات پزشك متخصص اردبيلي با بيمارش بود دكتر پيرزاده صبح روز پنجشنبه در حالي با ضربات چاقو پسر جوان به قتل رسيد كه در مورد انگيزه اصلي اين جنايت روايتهاي متفاوتي وجود دارد روزنامه شهروند ضربات مرگبار چروایت خارجیها از توالتهای ایرانی+ عکس
روایت خارجیها از توالتهای ایرانی عکستاریخ انتشار جمعه ۲ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۱ ۱۵ همیشه حرف از ساماندهی سرویسهای بهداشتی بینراهی است اما هستند هتلهای چند ستارهای که سرویسهای بهداشتی آنها نیز وضعیت روبهراهی ندارند و با آن&zwnروایت اینستاگرامی مولاوردی از دیدار زنان با روحانی
روایت اینستاگرامی مولاوردی از دیدار زنان با روحانی معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده در صفحه اینستاگرام خود روایت کوتاهی از دیدار بانوان با رئیس جمهوری ارائه کرده است شهیندخت مولاوردی با انتشار تصویری نوشته است امشب ضیافت افطار رئیس جمهوری با فــعالان و تشکل های حوزهروایت کوچهای که خانهها و درختهایش قرینه هم هستند
روایت کوچهای که خانهها و درختهایش قرینه هم هستند جامعه > میراث فرهنگی و گردشگری - روزنامه شهروند نوشت زیر آفتاب بعدازظهر چرت میزنند با شکمهای ورقلمبیده و صورتهای رنگ پریده در کوچه باد میآید و برگهای درختان گرمادیده تابستان درهوای تهران به روایت تصویر
هوای تهران به روایت تصویر گرد و غبار آسمان تهران را تیره کرد به گزارش خبرنگار حوزه محیط زیست گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان مدیریت پشبینی و هشدار سازمان هواشناسی اعلام کرد با توجه به غبار آلود بودن تهران امروز یکشنبه آسمان تهران کمی ابری در بعداز ظهر افزایروایت خارجیها از توالتهای ایرانی
روایت خارجیها از توالتهای ایرانی جامعه > میراث فرهنگی و گردشگری - ایسنا نوشت همیشه حرف از ساماندهی سرویسهای بهداشتی بینراهی است اما هستند هتلهای چند ستارهای که سرویسهای بهداشتی آنها نیز وضعیت روبهراهی ندارند وروایت آماری از جادوی ۱۰ ساله بیکاری/ ۱.۲ میلیون شغل نابود شد
روایت آماری از جادوی ۱۰ ساله بیکاری ۱ ۲ میلیون شغل نابود شد یک دهه آمار رسمی بازار کار می گوید بیکاری همچنان بحرانی است جوانان در صفوف طولانی منتظر اشتغال هستند و از مجموع بیکاران تنها ۱۶۰ هزار و ۷۰۰ نفر کم شده است به گزارش فرهنگ نیوز کارشناسان بازار کار عقیده دارند یکی از شبا شهدای امور تربیتی/126 ماجرای شهادت آقامعلم به روایت پسرعمویش
با شهدای امور تربیتی 126ماجرای شهادت آقامعلم به روایت پسرعمویشعزیز حیدری پسر عمو و همرزم شهید مجتبی حیدری گفت وقتی عازم خط مقدم بودم تمام پادگان را برای خداحافظی از مجتبی گشتم اما او را نیافتم به خط مقدم که رسیدیم متوجه شدیم مجتبی خود را زیر صندلی اتوبوس پنهان کرده بود به گزافیلم: روایت تکان دهنده از اجاره کودکان ایرانی
فیلم روایت تکان دهنده از اجاره کودکان ایرانی صحبت های تکان دهنده مهمان زنده از اجاره کودکان در ایران برای مشاهده ویدئو در گجت های اندرویدی و ios در صورت بروز مشکل هنگام پخش و دانلود ویدئو بر روی PC بر روی دکمه زیر کلیک کنید در صورت بروز مشکل در دانلود ویدئو بر رویروایت های متناقض از اوضاع کن پس از سیل
روایت های متناقض از اوضاع کن پس از سیل درحالی که رییس ستاد مدیریت بحران می گوید در منطقه کن همه چیز عادی است و مشکل خاصی وجود ندارد اما دو عضو شورای شهر تهران اوضاع را وخیم گزارش می کنند خبرآنلاین درحالی که رییس ستاد مدیریت بحران می گوید در منطقه کن همه چیز عادی است و مشکل خ٢ روایت مبهم در پرونده قتل پزشک اردبیلی
٢ روایت مبهم در پرونده قتل پزشک اردبیلی ضربات مرگبار چاقو پايان آخرين ملاقات پزشك متخصص اردبيلي با بيمارش بود دكتر پيرزاده صبح روز پنجشنبه در حالي با ضربات چاقو پسر جوان به قتل رسيد كه در مورد انگيزه اصلي اين جنايت روايتهاي متفاوتي وجود دارد ارتباط پزشك و بيمار و ارتباط دومؤسسه فرهنگی هنری روایت صبح برگزار میکند ثبت نام دوره جدید آموزش رسانهای
مؤسسه فرهنگی هنری روایت صبح برگزار میکندثبت نام دوره جدید آموزش رسانهایمؤسسه فرهنگی هنری روایت صبح ثبت نام دوره جدید آموزش رسانهای خود را آغاز کرد به گزارش خبرگزاری فارس به منظور تقویت جبهه انقلاب و توانافزایی بانوان متعهد و با هدف ارائه الگویی مناسب از زنان نویسنده مسروایتی از تغییر نام «جوگیرانه» ایستگاه مترو
روایتی از تغییر نام جوگیرانه ایستگاه مترو جامعه > شهری - ایسنا نوشت رئیس کمیته نام گذاری شورای شهر تهران در مورد چرایی تغییر نام ایستگاه مترو جهاد توضیحاتی را ارائه کرد مجتبی شاکری در مورد تغییر نام ایستگاه مترو «جهاد» به «شهدای رسانه» گف-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها