واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رحمت آسماني را به زحمت زميني تبديل كرديم !
انگار زهر تلخ و طعن كلام بيتالمثل «هر دم از اين باغ بري ميرسد»، زبان حال محيطزيست كشور ماست! چراكه هنوز متوليان محيطزيست، در شش و بش حل بسياري از بحرانها و چالشهاي زيستمحيطي ماندهاند...
نویسنده : علي خدايي بيجاري
انگار زهر تلخ و طعن كلام بيتالمثل «هر دم از اين باغ بري ميرسد»، زبان حال محيطزيست كشور ماست! چراكه هنوز متوليان محيطزيست، در شش و بش حل بسياري از بحرانها و چالشهاي زيستمحيطي ماندهاند كه پديده نوظهور ديگري (كه شايد بتوان از آن به «طوفانهاي تابستانه پايتخت» تعبير كرد) در دو سال گذشته بر مجموع مصايب محيطزيستي كشور افزوده شده و به گونهاي كنايي حكم تمثيل «قوز بالا قوز» را يافته است. تازه آنگونه كه از ظواهر امر پيداست، اين پديده نوظهور گويا بر آن است كه در هر سال و در هر نوبت عرض اندام خود، ناز شستي ديگر رو كند. به اين مفهوم كه سال گذشته در چنين موسمي بود كه تنها طوفان خاك و خل، با سرعتي 120كيلومتري تهران را درنورديد و به پنج كشته قناعت كرد اما اين مهمان تازه وارد امسال افزون بر نمايش سال گذشته خود، بارشي هفت دقيقهاي نيز بر نمايش خود افزود و13 شهر بر اثر سيلاب، خسارات جاني و مالي فراواني ديدند. اما از آنجايي كه در بسياري از بحرانها، سوءمديريت بيداد ميكند، نه تنها حجم انبوهي از آب باران به هدر رفت، بلكه خود اين رحمت آسماني، در اوضاع قمر در عقرب مسئولان به زحمتي زميني تبديل شد و آنچه كه در انتها روي داريه افتاد، پاسكاريهاي معمول و شانه و خالي كردنهاي متعارف مسئولان كشور است !
هنوز اظهارنظر عجيب رئيس سازمان محيط زيست را از ياد نبردهايم كه در كوران ريزگردها و آلودگي هوا و در برههاي كه قاطبه مردم دل به تدبير خانم رئيس خوش كرده بودند، ايشان بعد از دو سال چشمانتظاري مردم و اميدي كه به يأس بدل شد، گفت: «مردم بايد با ريزگردها كنار بيايند!» اين نوع نگاه، حكايت همان آش خاله خانمي است كه خوردن و نخوردنش پاي انسان بيچاره و ناچار است ! حال با استناد به اين نوع نگاه و اين سياست «بخوري پاته، نخوري پاته!»، آيا ميتوان از مسئولان مسندنشين در بسياري از ادارات و سازمانها و در رأس آنها سازمانهاي هواشناسي و مديريت بحران كه همگي در بحث بحرانهاي غيرمترقبه شرح وظايف دارند، معترض و شاكي شد، يا خير؟!
با اين حال به احترام افكار عمومي و وظيفهاي رسانهاي، روزنامه جوان به طرح سؤال ميپردازد و توجه خوانندگان را به نكات تأملبرانگيزي جلب ميكند:
ركب خوردن سازمان هواشناسي كشور از حوادث !
دوستي ميگفت كه در كشورهاي توسعهيافته پيشبيني وضع هوا از حداقل يك هفته قبل به مردم اطلاعرساني ميشود. آن هم نه با هدف آگاهي مردم از طوفان و زلزله، بلكه با اين هدف كه يك كوهنورد، برنامه خود را چنان دقيق بچيند كه در جريان صعود خود دچار حادثه نشود. اما در كشور ما سازمان هواشناسي غالباً از حوادث مترقبه و غيرمترقبه ركب ميخورد و تازه وقتي طوفاني آمد و سيلي برد، رادارهاي حساس اين سازمان به كارمي افتند و وقوع حادثهاي رخ داده را دوباره و چندباره، براي روزهاي آتي، پيشبيني ميكنند اما از بخت بد و پيشاني نوشت سياه در روزهاي بعد هوا كاملاً مطبوع و به دور از هر حادثهاي به پايان خود ميرسد. شايد دوستان سازمان هواشناسي بر اين باور باشند كه پيشبيني حادثه رخ داده براي روزهاي آتي، كاري است كه از محكمكاري عيب نميكند. اما واقع امر اين است كه پيشبيني حادثه براي روزهاي بعد، يعني يك باخت ديگر كه بر ناكارآمدي پيشبينيهاي اين سازمان صحه ميگذارد، چراكه حادثهاي را پيشبيني نكردهاند و حادث شده و در مقابل، حادثهاي را پيشبيني كردهاند و حادث نشده و اين يعني يك كارت زرد ديگر براي سازماني كه كيسه بوكس حوادث و بلاياي طبيعي شده است!
سازمان مديريت بحران، دچار سوءمديريت در بحران !
حبيب كاشاني، عضو شوراي شهر در يكصد و هفتاد و يكمين جلسه علني شوراي اسلامي شهر تهران درباره حادثه سيلاب يكشنبه گفته است كه در اين حادثه تنها هفت دقيقه بارندگي باران داشتهايم و اين خسارتهاي بسيار را بر جاي گذاشت اگر شدت بارش باران 20 دقيقه طول ميكشيد چه اتفاقهاي ناگواري ايجاد ميشد و اگر زلزلهاي با بيش از پنج ريشتر در تهران اتفاق بيفتد شاهد چه حوادث تلخي خواهيم بود؟ واقعه روز يكشنبه مصداق صادقي است از «مشت نمونه خروار»! سازماني به نام مديريت بحران كه در تمام طول سال بايد آماده باش باشد، چرا بايد با يك بارش هفت دقيقهاي غافل شود. آيا چنين سازماني در بحرانهاي نفسگير، همچون زلزلههاي بيش از 7 ريشتر كارايي دارد؟ آيا نبايد چنين سازماني در مناسبتها و ايام خاص سال آماده باشد؟ با اين احوال اگر سازمان يادشده با آمادگي و كارايي در برابر حادثه سيلاب و طوفان حاضر ميشد، آيا شمار قربانيان هنوز روي عدد 20 بود؟
چرا بارش 7 دقيقهاي تير94 به يك فاجعه تبديل ميشود؟
وقتي كه مسئولان بدون ملاحظات زيستمحيطي، طبيعت كن و سولقان را تخريب ميكنند! وقتي مسير و مسيل طبيعي آب رودخانه دستكاري ميشود! وقتي مجوزهاي ساخت و ساز در حريم رودخانهها، با قدرت پول صادر ميشود! بايد منتظر عواقبي دردناكتر از واقعه تير94بود !
مرتضي طلايي نايب، رئيس شوراي اسلامي شهر تهران با بيان اينكه 700 واحد مسكوني سه الي چهار طبقه خلاف قانون در بستر رودخانه كن ساخته شده است و انگار نه انگار اين اقدام غيرقانوني است، ميگويد:اگر ميخواهيد مسئله حل شود با يك بولدوزر همه خانههاي غيرمجاز را تخريب كنيد و مطمئن باشيد اين امر به قشر مرفه ممكن است آسيبي وارد كند نه قشر ضعيف. اما سؤال اين است كه چه كسي مجوز اين ساختوسازها را صادر كرده است؟ بيشك صادركنندگان مجوز به خوبي ميدانند كه ساختوساز در حريم رودخانهها ممنوع است. همچنين ساخت و ساز700واحد مسكوني ياد شده، روي شن و خاك سست بستر رودخانهها صورت گرفته كه چنين خانهها و سازههايي با يك بارش هفت دقيقهاي فرو خواهد ريخت و شاهد اين مدعا ويدئوهاي منتشر شده در شبكههاي اجتماعي است!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]