واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: اگر مردی با زنی همکار باشد، معمولا چه اتفاقی می افتد
زن ها با مردان چه کارها که نمی کنند!
مردانی که دختر دارند، کم تر به نقش های جنسیتی سنتی، اعتقاد دارند: برای مثال آن ها کم تر با این حکم موافقند که «جای زن در خانه است»، و به احتمال بیش تر موافقند که مردان باید ظرف بشویند و کارهاش مشابه دیگری بکنند.
مجله روشن- شیوا دلداری: کمی پس از آن که بِلُو آی وی کارتر، نخستین فرزند جی زی (Jay Z)، رَپِر به دنیا آمد، شعری که بنا به گزارش ها، جی زی، به همین دختربچه اش تقدیم کرده بود، مثل برق اینترنت را فراگرفت. «پیش از آن که برم توی بازی، تغییر پیش آمد، ثروت مند شدم/ من خیلی حین استفاده از کلمه «فاحشه» [در ترانه هایم] فکر نمی کردم.» منظورش این بود که: «من رپ می خواندم، این کلمه را این ور و آن ور پرتاب می کردم، می فروختمش، [خلاصه] دورانی داشتم/ اما حالا که دخترم به این جهان آمده/ من نفرین می کنم آن هایی که از این کلمه استفاده کنند.»
با این که این شعر، حقه ای بیش از آب در نیامد، اما شمار فراوانی از مطالعات جدید این ایده را تقویت می کنند که روابط نزدیک با زنان می تواند به اندازه قابل توجهی، کردار و رفتار مردان را در خانه و در محل کار، بهتر یا بدتر کند.
مدیران عامل مرد، معمولا به کارمندان شان حقوق کم تری می پردازند و پس از به دنیا آمدن پسران شان، این روند تشدید می شود ولی این روند با آمدن دختران باقی نمی ماند. فی الواقع، مدیران عالم مرد با تولد فرزند اول دختر، به کارمندان شان بیش تر پرداخت می کنند و کارمندان زن، بیش ترین افزایش حقوق گیرشان می آید.
مردانی که دختر دارند، کم تر به نقش های جنسیتی سنتی، اعتقاد دارند: برای مثال آن ها کم تر با این حکم موافقند که «جای زن در خانه است»، و به احتمال بیش تر موافقند که مردان باید ظرف بشویند و کارهاش مشابه دیگری بکنند.
اما داشتن یک خواهر، آثار معکوسی دارد؛ مردان را به حامیان نقش های جنسیتی سنتی بدل می کند. در سیاست محافظه کارترشان می کند و احتمالا کم تر کار خانگی می کنند. مردانی هم که همسران خانه دار دارند، از تقسیم سنتی کارها دفاع می کنند. آن ها معمولا با کار زنان در بیرون از خانه، مخالف و معتقدند سازمان هایی که شمار بیش تری کارمند زن دارند، کارشان چندان خوب پیش نمی رود و نشان می دهند که علاقه ای ندارند از کمپانی هایی استفاده کنند که مدیران زن اداره شان می کنند. آن ها اغلب با ترقی زنان کاربلد مخالفت دارند.
از سوی دیگر کارکردن با زنان، می تواند اعتقاد به مساوات در [کار] خانه را دامن بزند. مردانی که از یک محیط کار مردانه، مثل ساختمان سازی یا دفتر مهندسی، به یک شغل زنانه مثل پرستاری یا معلمی تغییر مکان می دهند، حتی پس از دقت در تغییراتی که در ساعات کاری و درآمدشان پیش می آید، بیش تر اهل کار در خانه می شوند.
اما داشتن مشاغل و حرفه های غیرسنتی، الزاما به معنای نقش های خانگی غیرسنتی نیست. مردانی که همسران شان خرج شان را می دادند، درواقع کم تر از هم جنس های شان نان آور خانوار بودند، در کارهای خانه مشارکت می کردند.
اما از میان زنانی که دنبال پیشرفت شغلی و تقسیم کار خانگی هستند، بُرد با آنانی است که یا برای مدیران عامل مردی کار می کنند که چند دختر دارند، خواهری ندارند و همسری دارند که شاغل است، یا با مردی ازدواج می کنند که همکاران زن دارد و البته حساب بانکی ای دارد که از حساب خودشان پرپول تر است.
منابع:
1- داهل و همکاران، «پدری و روش مدیریت؛ چگونه بچه های مدیران مرد بر دستمزد کارمندان آن ها اثر می گذارند.» (Administrative Science Quarterly, Dec 2012)
2- شافر و مالهوترا، «آثار جنسیت بچه بر حمایت از نقش های جنسیتی سنتی»، (Social Forces, Sept 2011)
3- هلی و مالهوترا، «اجتماعی کردن کودکی و رفتارهای سیاسی: شواهدی از تجربیات طبیعی»، (The Journal of Politics, Oct 2013)
4- دسایی و همکاران، «تبعات سازمانی ازدواج سنتی: آیا کسی که شب در خانه سنت گراست، می تواند روزها مساوات طلب باشد؟»، (Kenan- Flagler Research Paper, March 2012)
5- مک کلینتوک، «مشاغل جنسیتی غیرمعمول و صرف زمان در کارهای خانگی: جنسیتی کارکردن یا کارکردن»، (Presented at the annual meeting of the American Sociological Association, Aug 2013)
6- برتراند و همکاران، «هویت جنسی و درآمد متناسب با آن در خانواده ها»، (NBER Working Paper, May 2013)
تاریخ انتشار: ۲۳ تير ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]