واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهی به شعرهای مجید سعدآبادی
فرار به درههای شعر
مجید سعدآبادی از جمله شاعران نوسرایی است که حیطه های تفکر دینی را محل بروز و ظهور اندیشه و توان خویش قرار داده است.
خبرگزاری فارس-گروه ادبیات انقلاب اسلامی: مجید سعدآبادی شاعری جوان است که آثار مکتوبش با اقبال نسبی مخاطب روبه رو بوده اند. به چاپ مکرر رسیدن برخی کتاب های او نشان دهنده ی این اقبال و رویکرد البته معلول شرایطی چند است که عمده ترین آنها سهل الوصول و ساده بودن شعر اوست. او در شعرهایش به دنبال فرم های پیچیده و خاص نیست و به ساده ترین وجه ممکن با شعر و جهان شعر روبه رو می شود. این مساله گاهی اوقات سبب می شود با شعرهایی رو به رو شویم که به ما این احساس را می دهند که شعر قوام یافته و سامان مند نیست اما در واقع سعدابادی همواره تلاش داشته تا همقد و همقدم مخاطب خویش باشد و از این فرصت برای بیان حرف هایش استفاده کند. او از جمله شاعران نوسرایی است که حیطه های تفکر دینی را محل بروز و ظهور اندیشه و توان خویش قرار داده و مثلا در مجموعه شعر غریبه ای به غریبه دیگر شعرهایی را اراده کرده که در بلبشوی جریان های ظاهرا مردم گرای شعر آیینی هم به مخاطب نزدیک است و هم در دام ساده انگاری زبانی و مضمونی نمی افتدو این مهم در زمانه ما که بخشی از شعرهای کلاسیک آیینی ساده انگارانه و سطحی سعی در نزدیکی به مخاطب را دارند بیشتر جلوه می کند چرا که شاعر نه در دام این دسته می افتد و نه از سوی دیگر بام اسیر نظریه بازی های ادبیات آوانگارد می شود. باران به هق هق افتاد وقتی شنید پابوس می آیم دریا کیف دستی ام شد با طرح ماهی و موج که دردهای نگفتنی ام را در آن ریخته بودم و دو رود... دستگیره هایی بودند که آن را به دستم می دادند ... گرچه در بررسی کلی کار گاهی گمان می رود که شعر به سمت شعر-نثر و ادبیات منثور حرکت کرده اما در آثار او می توان لحظه های شاعرانه دلنشینی را یافت که ما را به او بسیار امیدوار می کند: درست همان شبی که تمام پسران شهر عاشق ماه شدند شبی که مورچه ای در سکوت تاریکی را روی دوشش به خانه برد زنی نافم را برید و چاقو را در قنداقم گذاشت ... این فراز ابتدایی از شعر نشان دهنده ی توانمندی تخیل شاعر است، اما در کنار این موارد باید به جایگاه آیین در شعرهای سعدآبادی نیز توجه داشت. این آیین گاه در قالب ایین مذهبی رخ می نماید و گاه شکل های دیگر اعم از آیین های ملی و عرفی است که به شعر او می آیند. سعدآبادی در شعرهایش سعی کرده از آیین ها بهره برداری شاعرانه کند و از آنها در ساخت فضای حسی و شاعرانه بهره بگیرد. به عنوان نمونه اینجا آیینی مذهبی در ساختار شعر ایفاگر نقش است: ... بارها دیده ام جسدی شناور روی دست ها حرمت را طواف می کند و آنوقت است که مرگ معنا می گیرد بارها دیده ام کودکی چند روزه را با آب سقاخانه می شورند و آن وقت است که زندگی معنا می گیرد مرگ زندگی یک جفت تا به تا که به کفش داری حرم می سپارم و می دانم وقت برگشت تنها یکی را پس خواهم گرفت حال این برش را با فضاسازی دیگری کنار هم بگذارید که از تصویرسازی یک آیین ملی سرچشمه گرفته است. این بار شاعر نوروز و هفت سین را مد نظر دارد اما سعی می کند از این فضا برای بیان حرف خویش استفاده کند: آخر سال مادرم جای خالی ام را در سفره ی هفت سین تبریک گفت پدرم تاکسی سبزش را رئبان زد و ماهی های قرمز را زیر گرفت و خواهرم بی آنکه کسی تعارف کرده باشد عیدی هایش را از لای قرآن مجید برداشت و در قلبش گذاشت ** از نکات قابل تامل دیگر شعر سعدابادی گستردگی فضاها و تنوع واژگان و مضمون است. در شعر او به راحتی می توانید کالسکه قوزک پا مامور اداره پست سه پایه گلایل پالتو زمستانی مستطیل گاپشن خاور کلکسیون صندوق صدقات سرود ملی و چمدان و و و ... را دید. با این همه شعرش از گونه شعرهای مدرنی نیست که روایتی طنز و مضحک از زندگی هستند و به نام نظریه پردازی آوردن هرچیزی را به فضای شعر مجاز می دانند. در پایان یکی از کارهای به یادماندنی او را مرور می کنیم: کاش گوزنی بودم سر و شاخ هایم در اتاق پذیرایی تان آویزان بود پدرت به اینکه زل زده ام به تو افتخار می کرد و گاهی به تفنگ شکاری اش خوشحال بودم هرکجای جهان که راه بروم تو را می بینم هر موزیک عاشقانه ای که گوش بدهی می شنوم کاش آن لحظه که پدرت قلبم را نشانه گرفت به دره های شعر فرار نمی کردم * شعرها از کتاب غریبه ای به غریبه دیگرشعرهای مجیدسعدآبادی نشر شانی انتخاب شده اند. یادداشت:هاشم کرونی انتهای پیام/و
94/04/21 - 10:53
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]