واضح آرشیو وب فارسی:الف: همه مشکلات هنر ایران به این مرد ختم میشود؟!
این پرسشی است که این روزها با وضعیت آشفته موسیقی که یک قربانی تازه گرفته، بیشتر شنیده میشود و البته اگر پاسخ به این پرسش نیز مثبت باشد، بعید است اتفاق خاصی بیافتد و مرادخانی با همان خونسردی همیشگیاش، همین مسیری که در دو سال گذشته طی کرده، ادامه خواهد داد.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۴۷
به گزارش تابناک، «حسین طاهری» مدیر مرکز هنرهای نمایشی، «ندا انتظامی» مدیر روابط عمومی معاونت هنری، «رضا دادویی» رئیس شورای نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی، «مهدی شفیعی» معاون مالی و اداری مرکز هنرهای نمایشی، «اتابک نادری» رئیس مجموعه تئاتر شهر، «شهرام کرمی» دبیر بیست و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان، «ابراهیم گلهدارزاده» مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی ایران، «پیمان شریعتی» مدیر روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی و حالا «پیروز ارجمند» مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بخش مهم استعفاهای ثبت شده در دوران مدیریت علی مرادخانی را شامل میشود.تقریباً از همه ادارات کل زیرمجموعه مرادخانی گروهی جدا شده اند و از میان آنها تنها «مهدی شفیعی» با ارتقای پست جایگزین «حسین طاهری» مدیر مرکز هنرهای نمایشی شد و به تئاتر بازگشت و سایرین چنان رویکردی را در پیش گرفتند که نشانه عدم تمایلشان برای هرگونه همکاری با معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.برخی از این چهرهها نظیر «ندا انتظامی» سکوت پیشه کردند اما گروهی دیگر نظیر «حسین طاهری» و «پیروز ارجمند» نوشتند یا گفتند و عنان امور را در سکوت تحویل ندادند و البته عمده مشکلات را متوجه مدیر ارشدشان کردند که علی مرادخانی نیز به این سخنان پاسخی نداد تا بدین ترتیب ناظران نتوانند ان قلتی بر حقانیت گفتار مستعفیان وارد بدانند.
کمبود منابع مالی، کمبود شدید نیروی انسانی به گونهای که چند هزار مجوز کنسرت توسط یک کارمند صادر میشده، مدیریت نیروها در فضا کانکسی، تحمیل مدیر به زیردستان نظیر تحمیل معاون دفتر موسیقی که از سازمان زیباسازی شهرداری به این معاونت آمده، حذف مدیران مسئول از برنامه های مرتبط نظیر حذف ارجمند از جلسات جشنواره موسیقی فجر، عدم تاثیرگذاری در تصمیمات حوزه ها نظیر قیمت بلیت کنسرتها و تئاترها تنها بخشی از دلایلی است که مدیران مرادخانی و آخرین آنها، یعنی پیروز ارجمند پس از استعفاء برای قطع همکاری بر زبان آوردهاند.با این اوصاف باید پرسید آیا همه مشکلات هنر ایران از هنرهای تجسمی گرفته تا موسیقی و تئاتر متوجه علی مرادخانی است؟ این پرسشی است که این روزها با وضعیت آشفته موسیقی که یک قربانی تازه گرفته، بیشتر شنیده میشود و البته اگر پاسخ به این پرسش نیز مثبت باشد، بعید است اتفاق خاصی بیافتد و مرادخانی با همان خونسردی همیشگیاش، همین مسیری که در دو سال گذشته طی کرده، ادامه خواهد داد.در این میان اگر قرار بر برخورد منصفانه باشد، باید این حقیقت مورد توجه قرار داد که در این چرخه مرادخانی نیز به تنهایی توان تغییر چشمگیر و انقلابی اوضاع را ندارد، چرا که وقتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با رشد قابل توجه اعتبارات در سال 94 مواجه نشده، چگونه میتوان توقع سازماندهی قوی یا حتی خرید یک ساختمان برای اداره کل موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشت؟البته در مقابل این نقدها نیز وارد است که مرادخانی و ارجمند میتوانستند حداقل با تعامل، وضعیت موسیقی را در سطوح تصمیم گیر خارج از وزارت ارشاد بهبود ببخشند اما آیا مرادخانی و ارجمند حتی یک بار به محافل تصمیم گیر در تهران و قم و مشهد رفتند و برای بهبود اوضاع کوچک ترین تلاشی داشتند؟ پاسخ منفی است و از این حیث نقدهای جدی متوجه معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]