پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851875160
تامس نیگل، فیلسوف سیاسی فرهنگ مدار
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: گزارشی از رونمایی کتاب برابری و جانبداری تامس نیگل، فیلسوف سیاسی فرهنگ مدار تهران-ایرنا- مصطفی ملکیان در رونمایی از ترجمه کتاب برابری و جانبداری اثر تامس نیگل، به تحلیل نظریه ی وی در باب فرهنگ پرداخت و ضمن تبیین ابعاد مختلف مفهوم فرهنگ گفت: نیگل در رده ی متفکرانی است که به اندیشه ی اصالت فرهنگ قائل و مسائل فرهنگ را علل العلل مشکلات یک جامعه می داند.
به گزارش گروه اندیشه ایرنا ، تامس نیگل فیلسوف یوگسلاویایی تبار آمریکایی ( زاده ی 1937 م) که در میان فیلسوفان تحلیلی سده ی بیستم هم از صاحبنظران سیاسی محسوب می شود و هم از صاحبنظران حوزه های مابعدالطبیعه، معرفت شناسی ، فلسفه ی ذهن ، و فلسفه ی اخلاق . وی در نظریه ی اخلاقی - همچنین در مابعدالطبیعه و معرفت شناسی- به ربط و نسبت نظرگاه فردی با نظرگاه عینی و بیرون از چنبره ی زمان و مکان (=transcendent ) پرداخته که بی طرفی اخلاقی مظهر آن است.
کتاب برابری و جانبداری نیگل،که برگرفته از درس گفتارهای جان لاک اوست روایتی غیرناکجا آبادگرایانه از مشروعیت سیاسی ارائه می دهد . دیدگاه او در این امر بر این نکته متمرکز است که در هر نظریه ی اخلاقی معتبر ، و به دنبال آن ، در هر نظریه ی سیاسی با مبنای اخلاقی، هم انگیزه های شخصی و هم انگیزه های غیر شخصی را باید با یکدیگر سازگار کرد. نیگل دانش آموخته ی فلسفه در دانشگاه های کورنل، آکسفورد و هاروارد است و در دانشگاه های برکلی ، پرینستون و نیویورک به تدریس فلسفه اشتغال داشته است. مطالعات نیگل از 1991 به این سو بیشتر بر روی مباحث فلسفه ی سیاسی متمرکز بوده است. وی به سبب بیان روان و پرهیز از مغلق گویی به عنوان یکی از جذاب ترین و عمیق ترین متفکران معاصر درجهان مطرح است.
* آنچه در پی می آید گزارشی از سخنان استاد مصطفی ملکیان در مراسم رونمایی از ترجمه ی کتاب Equality and Partiality اثر تامس نیگل است که با عنوان برابری و جانبداری، توسط دکتر جواد حیدری ، عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد، ترجمه و توسط نشر نگاه معاصر چاپ شده است.
در قرن بیستم بعد از رالز هیچ کس در فلسفه ی سیاسی به اندازه ی نیگل کمک نکرده است. . نیگل عقیده اش بر این است که بزرگ ترین مشکل، یا علت العلل مشکلات یک جامعه فرهنگ آن جامعه است.
فرهنگ سه معنای عمده دارد: گاهی فرهنگ در برابر «طبیعت» به کار میرود؛ به مجموعه ی همه ی دریافته های بشری گفته می شود طبیعت و به مجموعه ی همه ی فرآورده های بشری گفته می شود فرهنگ. این معنای اول فرهنگ است، که بزرگ ترین یعنی وسیع ترین معنای فرهنگ است. در درون این دایره ی وسیع ترِ فرهنگ یک دایره ی کوچک تری قابل رسم است و آن این که خود ساخته ها و فرآورده های بشری را - که به معنای اول همه شان فرهنگ بودند - به دو دسته تقسیم کنیم : فرآورده های مادی بشر، و فرآورده های معنوی بشر. آنوقت به فرآورده های مادی بشر گفته میشود «تمدّن» و به فرآورده های معنوی بشر گفته می شود فرهنگ. پس ساخته های خود بشر- که معنای اول فرهنگ بودند - در دل خود تقسیم میشوند به دو دسته، یک دسته شان تمدّن اند، و یک دسته شان فرهنگ اند. حال باز در دل این دایره ی کوچک تری که فرهنگ به معنای دوم بود، یک دایره ی کوچک تر رسم کنید، و فرآورده های فرهنگی بشر به معنای دوم را باز تقسیم کنیم به وجه بیرونی شان و وجه درونی شان. وجه بیرونی شان مثلاً کتاب ها، مجسمه ها ، نمایش نامه ها، سناریوهای فیلم ها و بسیار چیزهای دیگر است که اینها در واقع وجه بیرونی فرهنگ اند. اما چرا بشر به ادبیات رو آورده است؟ و چرا یک کسی پیکره ای تراشیده؟اینجاست که به وجه درونی اش یعنی به آن باورها، آن احساسات و عواطف و هیجانات ، و آن خواسته هائی که باعث تولید این آثار فرهنگی شده است میگویند فرهنگ. پس در واقع فرهنگ به معنای سوم یعنی درون آدمی. حال،وقتی که گفته می شود لیبرال ها اصالت را از آن سیاست می دانند و سوسیالیست ها اصالت را از آن اقتصاد می دانند و کسانی مثل نیگل اصالت را از آن فرهنگ می دانند، فرهنگ به معنای سوم مراد است، نه فرهنگ به معنای دوم و نه فرهنگ به معنای اول؛ یعنی کسی مثل نیگل که قائل باشد به اصالت فرهنگ معتقد است آن چیزی که بزرگ ترین مشکل یک جامعه یا علت العلل مشکلات یک جامعه است، باورها ،احساسات و عواطف و هیجانات ،و خواسته های خود شهروندان آن جامعه است واگر شهروندان جامعه در باورهای خود، در احساسات و عواطف و هیجانات خود، و در خواسته های خود بازنگری ای بکنند آن وقت می بینید در همه ی نهادهای اجتماعی شان هم بازنگری ای خواهد شد و رو به صلاح خواهد رفت، چه نهاد خانواده، چه نهاد اقتصاد، چه نهاد سیاست، چه نهاد تعلیم و تربیت، چه نهاد علم و فن و هنر، چه نهاد حقوق، چه نهاد اخلاق، و چه نهاد دین و مذهب. نیگل در واقع در رده ی متفکرانی است که به این اندیشه، یعنی به اصالت فرهنگ قائلند.
به نظر می آید که این مدعا به شدت فردگرایانه است و نه جمع گرایانه. یعنی در واقع سراغ یکان یکان افراد بشر می رود و می گوید تو خودت رو باید عوض کنی، او هم باید خودش را عوض کنداما به نظر من فقط ظاهراً این طور است. با توضیحی که خواهم داد معلوم می شود که به این درجه ای که در نگاه نخست به نظر می آید، فردگرایانه نیست، ولی در عین حال، شکی نیست که جنبه ی فرد گرایانه ی قوی ای دارد.
دوم اینکه این دیدگاه علی الخصوص از طرف نیروهای سوسیالیستی، نیروهای مارکسیستی، و نیروهای چپ اندیش به نظر می آید که دیدگاهی است محافظه کارانه، و حتی بزدلانه. به نظر می آید کسانی که این اندیشه را دارند، انگار می خواهند عافیت طلبی کنند،و تنها گلیم خود را از آب به در ببرند، و کاری به ظلم هایی که صورت می گیرد نداشته باشند .
ولی به نظر من اگر رژیم های سیاسی نامطلوبی که در جوامع وجود دارند، عمق این سخن را در می یافتند، می فهمیدند که یگانه دشمن جدی شان اندیشه ی اصالت فرهنگ است.
نکته ی سوم این است که قائلان به این نظر با این که غالباً دیدگاه دینی هم ندارند،اما همه شان اتفاقاً بر یکی از آموزه های مشترک همه ی ادیان و مذاهب جهانی ، که امروزه از آن به اصالت فرهنگ تعبیر می کنیم تکیه کرده اند.
چهارم اینکه این دیدگاه به لحاظ وجود شناختی هم یک حسن بزرگ دارد و آن اینکه وجود چیزهایی را که هیچ دلیلی بر وجودشان نداریم مفروض نمی گیرد. وقتی که شما این دیدگاه اصالت فرهنگ را نداشته باشید باید قائل باشید چیزی به نام نهاد وجود دارد، باید اساساً قائل باشید چیزی به نام جامعه وجود دارد، گروه بندی اجتماعی ، و نظام سیاسی وجود دارد. یعنی باید معتقد باشید که - حالا طبق اختلاف دیدگاهتان - یکی از این موجودات است که دارد بر سرنوشت ما انسان ها مسلّط می شود. اما به لحاظ وجود شناختی و به لحاظ ما بعد الطبیعه تا الآن هیچ دلیل قانع کننده ای اقامه نشده است برای این که چیزی به نام جامعه، چیزی به نام نظام، چیزی به نام ملّت ، چیزی به نام نژاد، و چیزی به نام های دیگری که میگویند وجود دارد. همه ی اینها یک سلسله مفاهیم انتزاعی اند که ساخته ی دست بشرند.
تصور کسانی که به وجود این چیزها قائلند ،که در واقع نسب فکری همه ی این ها به هگل می رسد، این است که اگر من یک مفهوم انتزاعی درست کردم، در جهان هستی هم یک چیزی پدید می آید؛ اصلا و ابدا! فرض کنید بشر به این نتیجه برسد که شغل هائی یا رشته های ورزشی ای هست که اگر حاصل ضرب طول قد تو، ضرب در حاصل ضرب وزن ات بشود، این حاصل ضرب برای آن شغل نباید از فلان عدد بیشتر یا از فلان عدد کمتر شود، و فرض کنید برای این حاصل ضرب یک اسم هم بگذاریم و بگوییم این جینای هر کسی است خب این البته سودی دارد و به سودش هم ما می رسیم . اما به شرط این که فکر نکنید حالا یک چیز جدیدی هم در طبیعت پدید آمده است به نام جینا، نه! آنی که در طبیعت عیناً (objectively) وجود دارد، طول قد هر کسی است و آنی که در طبیعت عیناً وجود دارد وزن هر کسی است. اما حاصل ضرب وزن در قد، یعنی جینا، دیگر چیزی نیست که الآن از این لحظه به بعد در جهان هستی پدید بیاید. هگلی ها، به تبع تفکر هگل، به این توهّم دچار بودند؛ فکر می کردند ما هر مفهومی درست بکنیم، هستی منتظر ایستاده که مفهوم ما را بلامصداق رها نکند، مصداق درست بکند. اندیشه ی اصالت فرهنگ برای چیزی که وجود ندارد، یا لااقل برای وجود داشتنش دلیلی نیست هیچ وقت ارزش وجودی قائل نیست. حتی اگر دقت کنید، نیگل آمد و فرهنگ را هم که از لحاظ لغتی نیز به نظر می آید یک مفهوم انتزاعی است اینگونه تعریف کرد که : باورها،احساسات ،عواطف ، هیجانات، و خواسته های هر شخص عبارت است از فرهنگ آن شخص .
وقتی فرهنگ مهم است، پس باورها، احساسات و عواطف و هیجانات، و خواسته ها مهم اند. و نیگل اتفاقاً اهمیت این سه تا را در سه مبحث نشان می دهد؛ اگر چه در آثارش این سه مبحث در یک جا نیامده است و هر کدامش در یک گوشه ای است: اولاً درباره ی باورها، نیگل در کتاب The view from nowhere(نگریستن از ناکجا) دیدگاهی را ابتدائاً به صورت کتاب بیان کرد و آن دیدگاه این است که ما آدمیان در واقع هم عاملیم و هم ناظریم؛ هم داریم زندگی می کنیم با تمام ابعاد زندگی کردن، هم داریم به زندگی کردن خودمان از بالا نگاه می کنیم. اینها دو تا دیدگاه است. به یک دیدگاه می گفت دیدگاه آبجکتیو، که آن دیدگاهی است که هر کسی از بالا به خودش و به جهان نگاه می کند، و به یک دیدگاه می گفت دیدگاه سابجکتیو که آن دیدگاهی است که ما در جریان عمل داریم . یعنی ما انسان ها تنها موجوداتیم که گوئی ، به آن تعبیر شاعرانه، می توانیم پشت پنجره ی اتاق مان بایستیم و قدم زدن خود را در خیابان نگاه کنیم. اما حیوانات این جوری نیستند. حیوانات در زندگی فقط (agent )عامل اند، اما (spectator) ناظر این agency خود نیستند. بنابراین ما از بالا می توانیم به زندگی مان نگاه کنیم.
این از بالا به خود نظر کردن هم باز در طول تاریخ ما انسان ها یکسان نبوده است. انسان دوران سنّتی، کم تر می توانست از بالا به خودش نگاه بکند. به نظر خود من، بزرگ ترین خصیصه ی انسان مدرن و تفاوتش با انسان سنّتی این است که از بالا به خود نگاه کردن انسان مدرن اصلاً قابل قیاس نیست با انسان گذشته.
وقتی این نگاه از بالا را می کنید برابری بیشتر می بینید. وقتی آدم به باورهای خودش، به احساسات و عواطف خودش، و به خواسته های خودش نگاه می کند می بیند که همه ی ما یک جوریم. این دیدگاه دیدگاهی است که نیگل بیشترین تأکید بر آن و به نظر من بیشترین دقت را بر لوازم و آثار و نتایجش کرده است. از این نظر این دیدگاه تقریباً به عنوان ابداع نیگل در فلسفه به نام او ثبت شده است، که ایشان می گوید هر انسانی دو دیدگاه نسبت به هستی دارد، یک دیدگاه از بالا ، و یک دیدگاه از پایین. دیدگاه از بالا معمولاً برابری جویانه است. نگاه از پایین معمولاً جانبدارانه است.در نگاه از پایین جانبداری هست، چون خودم را قطب دایره ی امکان می دانم. وقتی نگاه از بالا که میکنم می بینم نه فقط من قطب دایره امکان نیستم، هیچ کسی قطب دایره ی امکان نیست. آن جمله ای که می گفت من برای جهان هیچم، اما برای خود همه چیزم ، جمع این دو دیدگاه است.
حال هیچ کدام از این دو دیدگاه نباید به سود دیگری فدا بشوند. ما نباید دیدگاه آبجکتیومان را فدای دیدگاه سابجکتیو کنیم و دیدگاه سابجکتیومان را فدای دیدگاه آبجکتیو کنیم. انسان باید این دو دیدگاه را با هم داشته باشد، چون هر دو واقعیت دارند ، هم دیدگاه جانبدارانه، هم دیدگاه برابری بینانه و برابری خواهانه.
نیگل معتقد است که وقتی انسان از دیدگاه سابجکتیو (انفسی) خودش به هستی نگاه می کند به اگوئیزم میل دارد، یعنی به خودگزینی، یعنی به ترجیح خود بر دیگران. از قدیم الایام همه ی فیلسوفان، فرزانگان،عارفان،الهی دانان، و بنیانگذاران ادیان و مذاهب قبول داشتند که انسان اگوئیست است، اما در این که آیا علاوه بر اگوئیزم، آلتروئیزم هم در انسان هست یا نه این محل شک بود. بعضی می گفتند انسان فقط و فقط طالب نفع رساندن به خود و ضرر را دفع کردن از خودش است. اما بعضی می گفتند علاوه بر این، آلتروئیزم هم در انسان وجود دارد، یعنی دیگرگزینی هم در انسان وجود دارد، یعنی آدم دوست دارد که علاوه بر این که به خودش نفع می رساند، تا جایی که می تواند به دیگران هم نفع برساند در غرب نخستین کسی که به جدّ تأکید کرد بر این که در نهاد انسان دیگردوستی هم گذاشته شده است کسی بود به نام اسقف جوزف باتلر و کتابی از او مانده به نام پانزده موعظه، که از این پانزده موعظه، پنج موعظه اش در تاریخ فلسفه ی اخلاق خیلی مهم است هیچ کس با این قاطعیت و با این استدلالات محکم نشان نداده بود که تنها خوددوستی در آدم نیست، دیگر دوستی هم توأم با آن هست . آدم هر چه از بالا بیشتر نگاه می کند بیشتر پی می برد که خودش هیچ تفاوتی با هیچ انسانی ندارد و بنابراین اگر من حق دارم نعمتی را داشته باشم، همه حق دارند آن نعمت را داشته باشند و اگر من حق دارم که از نقمتی بگریزم همه حق دارند از نقمت بگریزند. و بنابراین وقتی از بالا نگاه می کنم می بینم ما همه مساوی ایم و بنابراین همنوع دوست میشویم، یعنی نفع دیگران هم به اندازه نفع خودم بر خودم اهمیت پیدا می کند و این انگیزه می شود برای من، برای این که من به آلتروئیزم روی بیاورم. پس در واقع وقتی که ما از بالا نگاه کنیم و دگردوستی در ما پدید بیاید اخلاقی عمل می کنیم و بدین طریق اخلاق پدید می آید.
* این نشست در شهر مشهد به همت سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی خراسان رضوی در خرداد ماه 94 برگزار شد.
اندیشه/ ش.آ/ 1200
13/04/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
در کافهخبر بررسی شد؛ چرا ایرانیها شاد نیستند؟/ شاد نبودن مردم ریشه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد
در کافهخبر بررسی شد چرا ایرانیها شاد نیستند شاد نبودن مردم ریشه اقتصادی سیاسی و فرهنگی دارد جامعه > آسیبها - در میزگرد بررسی عوامل شاد نبودن در جامعه مطرح شد که مسائل سیاسی و اقتصادی در این زمینه موثر است اما ایرانیان ریشه فرهنگی هم در این زمینه دارند زهرا تامروری بر پیامدهای فرهنگی و سیاسی مهاجرت
چالش های میهمان و میزبان مروری بر پیامدهای فرهنگی و سیاسی مهاجرت کشورهایی همانند ایالات متحده آمریکا کانادا و برخی از کشورهای آمریکای جنوبی همواره پذیرای جمعیت زیادی از مهاجران بوده اند شهروندی در این کشورها بر اساس زمینه های قومی و تباری نبوده است اما در برخی دیگر از کشورها تورئیس پلیس گلستان: پلیس وامدار هیچکس نیست / برگزاری 90 سخنرانی سیاسی در امنیت کامل در گلستان
رئیس پلیس گلستان پلیس وامدار هیچکس نیست برگزاری 90 سخنرانی سیاسی در امنیت کامل در گلستانرئیس پلیس استان گلستان گفت 90 سخنرانی چهرههای سیاسی در استان گلستان با امنیت کامل برگزار شده است به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان سیدمحمود میرفیضی بعد از ظهر امروز در جمع مدیران استان گلسسریعالقلم: فرهنگ سیاسی ما شبیه روسهاست؛ خودمان را بزرگ میدانیم و حس همکاریمان با دنیا کم است
سریعالقلم فرهنگ سیاسی ما شبیه روسهاست خودمان را بزرگ میدانیم و حس همکاریمان با دنیا کم است بین الملل > دیپلماسی - گفتگوی محمود سریع القلم استاد دانشگاه شهید بهشتی با روزنامۀ شرق جواب هر پرسشی را از دو منظر میدهد هم توسعه و هم روابط بینالملل و اساسابررسی فعالیتهای سیاسی شهید بهشتی در «زندگی در مدار خدمت»
بررسی فعالیتهای سیاسی شهید بهشتی در زندگی در مدار خدمت برنامه رادیویی زندگی در مدار خدمت به بررسی عملکرد فعالیتهای سیاسی شهید آیتالله بهشتی میپردازد به گزارش خبرگزاری فارس احمد یوسفی تهیه کننده برنامه «زندگی در مدار خدمت» گفت در روز قوه قضاییه فعالیتمعاون سیاسی و امنیتی استانداری مرکزی: شخصیت آیتالله بهشتی بهترین الگو در قانونمداری است
معاون سیاسی و امنیتی استانداری مرکزی شخصیت آیتالله بهشتی بهترین الگو در قانونمداری استمعاون سیاسی و امنیتی استانداری مرکزی گفت شخصیت آیتالله بهشتی برای تمام مدیران دستگاهی اجرایی بهترین الگو در قانونمداری و توجه به ارزشهای انقلاب است به گزارش خبرگزاری فارس از اراک شکراللهفرهنگ شهادت، فرهنگ عزت و ولایتمداری است
امام جمعه زنجان فرهنگ شهادت فرهنگ عزت و ولایتمداری است شناسهٔ خبر 2782644 - جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶ ۲۰ استانها > زنجان زنجان - نماینده ولیفقیه در استان و امام جمعه زنجان با اشاره به تشییع باشکوه پیکر شهدای غواص نعمت شهادت را با ارزشترین نعمات دنیوی عنوان کرد و گفت فرهنگلاریجانی لباس رزوم پوشید/ «فیلسوف سیاستمدار »شانه به شانه در کنار «شیخ دیپلمات»
لاریجانی لباس رزوم پوشید فیلسوف سیاستمدار شانه به شانه در کنار شیخ دیپلمات سخنان لاریجانی در واقع هشداری بود به جریان اصول گرایی که چشمان خود را باز کنند و ببیند با چه کسانی پشت یک میز مینشینند و دم از وحدت میزنند به نظر او پایداریها جریان قابل اعتمادی نیست و لاریجانی نشتابش: پشت دلواپسان فرهنگی و سیاسی حسابی گرم است/ حرکات آنها ضد فرهنگی و خلاف قانون است
تابش پشت دلواپسان فرهنگی و سیاسی حسابی گرم است حرکات آنها ضد فرهنگی و خلاف قانون است نماینده اصلاح طلب مجلس اعتقاد دارد که وقتی بستر فعالیت قانونمند برای جوانان که انرژی بالایی دارند فراهم نشود آنها به حرکات زیرزمینی روی می آورند محمدرضا تابش نماینده اصلاح طلب مجلس شورای در مورعلی عسگری خبر داد عدم اجرای مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی از سوی دانشگاه آزاد/ارائه مدارک تحقیق و تفحص به مجلس
علی عسگری خبر دادعدم اجرای مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی از سوی دانشگاه آزاد ارائه مدارک تحقیق و تفحص به مجلسمعاون امور مجلس دانشگاه آزاد با اشاره به عدم اجرای مصوبه 721 شورایعالی انقلاب فرهنگی در دوره مدیریت سابق این دانشگاه گفت مدارک لازم پیرامون عدم اجرای این مصوبه در دوره مدمدیران مدارس فوتبال به برنامه های فرهنگی اهمیت دهند
رئیس هیأت فوتبال آذربایجان شرقی مدیران مدارس فوتبال به برنامه های فرهنگی اهمیت دهند خبرگزاری پانا رئیس هیأت فوتبال آذربایجان شرقی گفت مدیران مدارس فوتبال انتظار داریم در کنار ورزش به برنامه های فرهنگی اهمیت خاصی قائل شوند ۱۳۹۴ پنج شنبه ۴ تير ساعت 08 04 به گزارش خنگار ورزشی پامسئول ناحیه مقاومت بسیج دانشجویی گلستان: 13 سال است فرمان رهبری بر زمین مانده / فرهنگ قربانی بازیهای جناحی و
مسئول ناحیه مقاومت بسیج دانشجویی گلستان 13 سال است فرمان رهبری بر زمین مانده فرهنگ قربانی بازیهای جناحی و سیاسی شده استمسئول ناحیه مقاومت بسیج دانشجویی استان گلستان با بیان اینکه 13 سال است مهندسی فرهنگی مورد غفلت قرار گرفته است گفت فرهنگ قربانی بازیهای جناحی و سیاسی شده اسحجتالاسلام رفیعی تشریح کرد زینت رجل سیاسی در عدل، عفو و دینمداری است/ناسزا گفتن به اموات بهجز ملعونین جایز
حجتالاسلام رفیعی تشریح کردزینت رجل سیاسی در عدل عفو و دینمداری است ناسزا گفتن به اموات بهجز ملعونین جایز نیستحجتالاسلام رفیعی گفت زینت رجل سیاسی در عدل عفو و دینمداری است که این سه از ارکان اصلی فردی است که دستی در سیاست دارد به گزارش خبرگزاری فارس از قم حجت الاسلامعاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران: سیاستهای فرهنگی باید از حرف به عمل برسد
معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران سیاستهای فرهنگی باید از حرف به عمل برسدمعاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران با اشاره به اینکه برای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی به کار زیربنایی و ریشهای نیازمندیم گفت سیاستهای فرهنگی باید از حرف به عمل برسد به گزارش خبرگزاری فارس از ساررئیس کل دادگستری استان البرز : عصاره پیشگیری، رعایت فرهنگ قانونمداری است
رئیس کل دادگستری استان البرز عصاره پیشگیری رعایت فرهنگ قانونمداری است استانها > البرز - اعضای شورای شهر کرج با رئیس کل دادگستری استان البرز دیدار کردند به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روابط عمومی دادگستری استان البرز در این دیدار که در دادگستری استامعاون سیاسی امنیتی فرمانداری بروجرد تاکید کرد نقش شورا در ارتقاء فرهنگ و خدمات شهری
معاون سیاسی امنیتی فرمانداری بروجرد تاکید کردنقش شورا در ارتقاء فرهنگ و خدمات شهریمعاون سیاسی امنیتی فرمانداری بروجرد گفت نقش شورای اسلامی شهر در ارتقاء فرهنگ و خدمات شهری بر کسی پوشیده نیست به گزارش خبرگزاری فارس از بروجرد احمد گودرزیان عصر امروز در جلسه آغاز به کار دو عضو جدعضو شورای شهر کرج: سهم بانوان در فعالیت های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نادیده گرفته نشود!
عضو شورای شهر کرج سهم بانوان در فعالیت های اقتصادی سیاسی و فرهنگی نادیده گرفته نشود استانها > البرز - نایب رئیس کمیسیون عمران شورای اسلامی شهر کرج بر لزوم افزایش سهم زنان در فعالیت های اجتماعی و مدنی تاکید کرد و گفت لازم است با سیاستگذاری و برنامه ریزی های ویژه-