واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۷ تير ۱۳۹۴ (۱۰:۴۴ق.ظ)
ادامه آنتن فروشي سريالي با بي هنري گروه فرهنگي موج
تبليغات در تلويزيون پديده بدي نيست. اين که توليد کنندگان ايراني کالاهاي توليدي خود را با برند مخصوص خود به مخاطب معرفي کنند باعث مي شود که هر فرد قدرت انتخاب در بين کالاها داشته باشد.
به باوري اين نوع تبليغ نوعي بازاريابي مفيد است که هم از نظر اقتصادي براي رسانه ملي سود دارد و هم براي شرکت توليد کننده؛ اما در سال هاي گذشته موج اين تبليغات آنچنان بالا گرفت که کم کم مخاطبان، تلويزيون را عرصه تاخت و تاز برندها ديدند.
آن هم نه فقط تبليغات کالاهاي ايراني که بعضا کالاهاي خارجي هم در ميان آن ديده شده است. اين امر نه تنها خاصيت تبليغ موثر را از صدا وسيما گرفت که در بين صاحبنظران به آنتن فروشي متهم شد.
آنتن فروشي پديده اي است که در واقع نوعي فريب محسوب مي شود؛ يعني جدا از بحث هاي مديريتي که نوعي خيانت به شمار مي رود، نوعي فريب افکار عمومي هم محسوب مي شود که مي تواند موجب سردرگمي مخاطب شود؛ يعني مخاطب زماني متوجه ماجرا مي شود که از ناحيه خريد آن محصول يا کالا دچار ضرر و زياني شده باشد.
اين در حالي است که صدا وسيما اواخر سال گذشته اعلام کرد براي تامين بودجه و حقوق کارمندان خود در مضيقه است و مجبور است که اين همه تبليغ از اين رسانه پخش شود.
گفتني است؛ نيمي از کل هزينهٔ سالانهٔ سازمان صدا و سيما هر سال در قانون بودجه مشخص مي شود که اين ميزان در سال ۱۳۹۴ بالغ بر ۱۰۶۹ ميليارد تومان است. نيمي ديگر از هزينه هاي آن هم از محل درآمدهاي ديگري همچون فروش زمان پخش راديو و تلويزيوني به آگهي هاي بازرگاني، دريافت هزينهٔ آبونمان از تمام مشترکان برق در ايران، دريافت مبلغي با عنوان عوارض توسعه شبکه صدا و سيما از فروش هر دستگاه تلويزيون، دريافت مبلغ از تيم هاي ورزشي مورد نمايش در زمان هاي خاص، درآمد حاصل از انتشارات «سروش»، درآمد حاصل از انتشار مجلات، درآمد حاصل از روزنامهٔ «جام جم»، درآمد حاصل از شرکت صوتي و تصويري «سروش» و درآمد حاصل از شرکت «سروش رسانه» تامين مي شود.
البته ظاهرا صدا وسيما به غير از تبليغات زير برنامه ها و آگهي هاي بازرگاني شيوه ديگري را هم در پيش گرفته است که شايد در سريال هاي و برخي برنامه هاي زنده و غيرزنده ديده شده باشد. ديگر تبليغات فقط به آگهي هاي بازرگاني ختم نمي شود بلکه عينا درکلام مجري ها و در ديالوگ هاي بين بازيگران سريال ها هم نفوذ کرده است. همين چند روز پيش بود که يکي از نمايندگان مجلس نسبت به تبليغ يک موسسه غير مجاز مالي در يک برنامه اعتراض کرد.
ناگفته نماند که در برخي سريال ها هم آن قدر يک شرکت برجسته مي شود که از فضاي تبليغ به ضد تبليغ تبديل مي شود؛ مثلا چه لزومي دارد در يک سريال مدام محصولات يک شرکت شوينده جلوي چشم بيننده باشد.
بگذريم که اين سريال با لوگوي اين شرکت آغاز مي شود. از فرش شستن تا در يخچال را باز کردن بازيگران آن، از همايش کذايي و ديالوگ هاي فيلمنامه مي توان اين آنتن فروشي پنهان را ديد.
آخر اين شرکت متوجه نشده است که اين همه تبليغ فضاي ضد تبليغ را هم به دنبال دارد. ممکن است مخاطبان بگويند که ديگر اين برند را نمي خريم. اندکي ظرافت هاي هنري هم در يک برنامه لازم است. شايد به راحتي بتوان گفت صداو سيما مسير تجاري سازي را اشتباه مي پيمايد.
چون هم مخاطب را از دست مي دهد، هم قدرت انتخاب را از هم مخاطب مي گيرد و هم آن طور که بايد نمي تواند کالاهاي ايراني و انگيزه هاي توليد و توليد کنندگان را معرفي کند.
البته صحيح است که صدا وسيما مي گويد مجبور است براي تامين هزينه ها دست به آنتن فروشي بزند با اين حال از ساختار به شدت حجيم صدا و سيما، وجود نيروي انساني فراوان، کاهش خلاقيت در توليد آثار و... نمي توان به راحتي چشم پوشيد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]