واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
متهم ردیف اول مصرف بالای انرژی کیست؟
مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی این ارقام و اعداد را زیر سوال برده است و نشان می دهد اگرچه شدت انرژی در ایران براساس برخی از روش های اندازه گیری بسیار بالاست، اما این اعداد نمایش دهنده همه واقعیت نیست...
«وضعیت مصرف انرژی در کشور اسفناک است» این جمله آن قدر تکرار شده است که در اعماق وجود ما نقش بسته است و همه ما می دانیم که ایرانیان انسان های پرمصرفی هستند. اکنون همه ما اطمینان داریم که بیشترین مصرف بنزین، گاز، برق و … متعلق به ماست و علت اصلی این مصرف بالا روشن نگه داشتن لامپ در منزل یا استفاده های غیر ضروری از اتومبیل است. از این رو روسای جمهور در دوره های مختلف این نکته را گوشزد کرده اند و تلویزیون در ادوار مختلف از مردم خواسته است که لامپ های اضافی را خاموش کنند. مقامات کشور زمانی که می خواهند مصرف بالای انرژی توسط شهروندان را به رخشان بکشند، به آمارهای «شدت انرژی» مراجعه می کنند و می گویند شدت انرژی در ایران 9 برابر ژاپن است و 7 برابر ترکیه و 3 برابر عربستان. غالبا مسئولین این ارقام را صحیح می دانند و علت بالا بودن آن را ارزان بودن انرژی عنوان می کنند و نسخه درمانی بهتر از «گران کردن حامل های انرژی» تجویز نمی نمایند. هرچند که خانوارها و شهروندان باید هزینه خدمات استفاده شده را بپردازند(و هنوز چند گام تا واقعی سازی قیمت حامل های انرژی وجود دارد) اما سوال اساسی اینجاست که این آمارها تا چه اندازه می تواند بیانگر واقعیت موجود در کشور باشد؟ آیا به راستی ما 9 برابر ژاپنی ها انرژی مصرف می کنیم؟ آیا ما 13 برابر بهترین کشور از این منظر، سوخت دود می کنیم؟ مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی این ارقام و اعداد را زیر سوال برده است و نشان می دهد اگرچه شدت انرژی در ایران براساس برخی از روش های اندازه گیری بسیار بالاست، اما این اعداد نمایش دهنده همه واقعیت نیست. شدت انرژی که با آن رابطه میان انرژی مصرفی و میزان تولیدات یک کشور را اندازه می کند و نشان می دهد که برای هر واحد تولید در کشور، چقدر انرژی صرف می شود. طبعا هر چه این عدد بزرگتر باشد، نشان می دهد که کشور از وضعیت بدی رنج می برد و عدم کارایی بر کشور حکمفرماست. بالا بودن شدت انرژی در هر کشور به منزله هدررفت منابع آن کشور برای سطح پایینی از تولید است. از این رو، کشورهایی با تکنولوژی بالا شدت انرژی پایین تری دارند. با این حال، شیوه محاسبه شدت انرژی اثر بسیار زیادی بر میزان خروجی این عدد دارد. محققان و مراکز بین المللی برای محاسبه شدت انرژی مقدار انرژی مصرفی در آن کشور را بر ارزش تولید ناخالص آن کشور تقسیم می کنند. مقدار انرژی مصرفی معادل بشکه نفت در نظر گرفته می شود و ارزش تولید ناخالص با دلار اندازه گیری می شود. با این حال، در مورد هر یک از موارد مقدار انرژی مصرفی و ارزش تولید ناخالص دو ابهام وجود دارد. در مورد مقدار انرژی مصرفی باید این نکته را در نظر گرفت که منظور عرضه کل انرژی اولیه(total primary energy supply) است یا مقصود مقدار کل مصرف نهایی انرژی(total final energy consumption) است. تفاوت عرضه اولیه ومصرف نهایی انرژی را می توان در نا کارآمدی سیستم انتقال و توزیع دانست. در حالت عرضه کل انرژی اولیه، میزان تلفات انرژی در نظر گرفته می شود اما در مفهوم مصرف نهایی تنها مصرف در نظر گرفته می شود و بالطبع تلفات در نظر گرفته نمی شود. طبیعتا در کشوری که میزان تلفات انرژی بالاست این دو عدد فاصله زیادی از هم می گیرند و استفاده از هر یک از این اعداد می تواند شاخص شدت انرژی را به شدت تحت الشعاع قرار دهد. از طرف دیگر، در مخرج کسر شدت انرژی از تولید ناخالص داخلی صحبت می شود که نحوه محاسبه آن هم می تواند عدد شدت انرژی را تحت تاثیر قرار دهد. از آن جا که تولید ناخالص داخلی هر کشور برمبنای پول آن کشور محاسبه می شود برای تبدیل آن به دلار روش های مختلفی وجود دارد. یک روش این است که برمبنای یک سال پایه تبدیل صورت پذیرد و در روش دیگر که به آن برابری قدرت خرید می گویند، یک سبد کالایی نمونه در دو کشور مبنا قرار می گیرد و این سوال مطرح می شود که با چه هزینه ای می توان آن سبد را خریداری نمود. مثلا اگر این سبد کالایی در ایران 2 هزار تومان باشد و در آمریکا 1 دلار ، می توان نسبت 2 هزار ریال به 1 دلار را مبنای تبدیل تولید ایران به دلار در نظر گرفت. با توجه به نکات بالا موسسات گوناگون، از روش های مختلفی برای محاسبه شدت انرژی استفاده می کنند که برای مثال، براساس شاخص برابری قدرت خرید، شدت انرژی اولیه در ایران تنها 2٫15 برابر ژاپن است و 23 درصد کمتر از عربستان سعودی است. جدول زیر به مقایسه وضعیت ایران و کشورهای منتخب براساس محاسبات گوناگون پرداخته است. در پایان باید گفت اگر چه با هر شاخصی از شدت انرژی وضعیت کشور مطلوب نیست، اما با این حال وضعیت خیلی بد هم نیست و در این زمینه بزرگ نمایی صورت پذیرفته است. از این مطلب که بگذریم، این گزارش نشان می دهد که علت بالا بودن شدت انرژی در برخی از بخش ها نشان گر اتلاف بالا در ساختار توزیع است و شاید مقصر اصلی به جای مردم، ساختارهای معیوب کشور می باشد. گزارش مرکز پژوهش های مجلس برخی از دلایل بالا بودن شدت انرژی در ایران را این گونه ذکر می کند: * وجود تلفات بسیار زیاد شبکه انتقال و توزیع برق کشور نسبت به سایر کشورها و مناطق مختلف جهان. * راندمان بسیار پایین نیروگاه های کشور و وجود نیروگاه های خارج از رده * عدم تکمیل زنجیره تولیدی در اکثر بخش ها و شکل نگرفتن مطلوب خوشه های صنعتی در کشور. * حمل ونقل بسیار نامطلوب و عدم وجود مدیریت منسجم و متمرکز کلان بخش و استفاده بالاتر از 44 درصدی از حمل ونقل جاده ای در جابجایی کالا * قاچاق بخش قابل توجهی از سوخت کشور * وجود تلفات در شبکه گاز طبیعی * عدم مدیریت بر مصرف حامل های انرژی در بخش کشاورزی به خصوص در بهره برداری از چاه های آن، کشاورزی که علاوه بر مصرف بی رویه انرژی، مصرف آن را نیز در این بخش غیربهینه کرده است. * سوزاندن بیش از 12 میلیارد مترمکعب گاز همراه نفت در سال. در پایان باید گفت که توجه به چگونگی محاسبه شاخص ها بسیار مهم است و نباید برپایه اعداد و بدون توجه به مفهوم آن ها نتیجه گیری نمود. بررسی وضعیت شدت انرژی در سال 2013 کشور شدت انرژی بر اساس انرژی اولیه و بر اساس برابری قدرت خرید شدت انرژی بر اساس انرژی نهایی و بر اساس برابری قدرت خرید ایران 0٫276 0٫14 مکزیک 0٫122 0٫07 عربستان 0٫317 0٫06 هلند 0٫129 0٫08 آمریکا 0٫153 0٫09 آلمان 0٫113 0٫07 منبع: رصد انتهای متن/
94/04/07 - 00:20
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]