واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران:
نگاهی به كويريات دكتر علی شريعتی / جوهر تنهايی با حق بر لوح بندگی
دكتر علي شريعتي در طول حيات خود تعريفي ديگر را از خلوت با حضرت حق داشت و اين را مي توان از نوشته هايي كه از وي بر جا مانده به وضوح ديد.نوشته هايي كه معلم انقلاب جايگاهي ويژه براي آنها متصور بود.
به گزارش گروه فرهنگي باشگاه خبرنگاران - میلاد جلیل زاده؛ بيست و نه خرداد سالروز درگذشت دكتر علي شريعتي يكي از انديشمندان و معلمان انقلاب اسلامي است .معلمي پارسا و زاهد كه سخنان و نوشته هاي او تاثيرات عميق و بسزايي در اقشار جوان و در سالهاي پيش از انقلاب اسلامي داشت.
دكتر علي شريعتي در طول حيات خود تعريفي ديگر را از خلوت با حضرت حق داشت و اين را مي توان از نوشته هايي كه از وي بر جا مانده به وضوح ديد.نوشته هايي كه معلم انقلاب جايگاهي ويژه براي آنها متصور بود.
در مقدمهی کوير دكتر علي شريعتي آمده كه «وجودم تنها يک حرف است و زيستنم تنها گفتن همان يک حرف، اما بر سهگونه: سخن گفتن، معلمی کردن و نوشتن. آنچه تنها مردم میپسندند: سخن گفتن، آنچه هم من و هم مردم: معلمی کردن و آنچه خودم را راضی میکند و احساس میکنم که با آن نه کار که زندگی میکنم نوشتن».
در واقع مي توان اينگونه برداشت كرد كه دكتر شريعتي با قلم مي زيسته و با آن به اعماق هستي و ارتباط ويژه خود با خداي خويش مي رسيده است . نوشته هايي كه در تنهايي هاي او و در يك فضاي خلوت عاشقانه با معبود روي كاغذ نقش بسته و بيانگر ارتباطي ويژه ميان خالق و مخلوق است.
جايگاه کويريات در ميان نوشتههای شريعتی آشکار است و با توجه به اينکه در جايی اشاره میکند که «من اين سيصد صفحه را با ترديد از ميان نزديک به ده هزار صفحه از نوشتههايم انتخاب کردهام ...» بهتر در میيابيم که منظور او از زندگی کردن با نوشتههايش و بهخصوص کويريات چيست.
در اين نوشته نگاهي خواهيم داشت به برخي از نوشته هاي موسوم به كويريات دكتر علي شريعتي كه در ادامه مي آيد؛
و گل از آنِ کاسبی است که آن را می خرد و در چرخش میافکند و گلابش را می گیرد برای مصرف، و ماوراءالطبیعهی گل از آنِ شاعری است که آن را مینگرد و حس می کند و میبوید و میاندیشد و میفهمد و میسراید... چنانکه روایتی است در کافی که: «بهشت در همین دنیا پیچیده است» و مؤمن باید آن را پیدا کند. و خدا نیز در همین مادیت است.
برای من شمع رمز خدا است، رمز نیایش است، سمبل پرستش است، یادگار عشقهای خوب دلها و نیز عشقهای خوب عاشقان خدا است. برای من شمع، یادآور لطیفترین و زیباترین تپشها و زمزمههای شاعرانه است... برای من شمع پروازی است به سوی ماورا، بازگشتی است به سوی دورترین گذشتههای زیبا.
من هر لحظه، هماره، شب و روز، همه وقت و همه جا، صدای این بارشها و ریزشهای پیوسته را که سینهام را پر میکنند و سبوی قلبم را لبریز میکنند، میشنوم... آه که کسی نمیداند و نمیشنود که «کس» سر بر بالین سینهی من ندارد و «هیچکس» گوش آشنای این آوازهای غیبی را ندارد که این گوشها تنها صدای برهم خوردن اشیا را میتوانند شنید، صدای حرفهای ناگفته را، آوای نیازهای نهفته را و زمزمهی جویبارهای مرموزی را که در صحرای روح آدمی روانند و ترنّم صدها ترانه بر لب دارند، نمی توانند شنید.
راه نیست، بیسویی حیرت است و سرزمین مصیبت و آتش و عطش! توفانخیز و بیامید و پایانناپذیر! تنهایی و سکوت و وحشت. با زمینی که گیاه از سر برآوردن میهراسد و هوایی که از دهانهی کفآلود و جوشان خورشید، به دوزخ گشوده میشود و تو با پاهای نازکت که نه برای «رفتن» ـ برای «بر حریر، رقصیدن» پرورده شدهاند... نه تحمل تندبادی که صفیر تازیانهاش به دیوارههای افق میخورد... آری ای... «خوشبخت»! ای «در خویش آرامگرفته»، ای به خود خوکرده»! تو به زندگیت بپرداز...
افسانهی من به پایان رسیده است و احساس میکنم که این آخرین منزل است، دیگر نه بانگ جرس کاروانی، دیگر نه آوای رحیلی! تنهایی، آرامگاه جاوید من است و درد سکوت، همنشین تنهایی جاودانهی من! سکوت نومید و غمرنگ مغرب، آرام و سنگین پیش میآید و مرا همچون «سایهی آوارهای در این کویر»، در خود محو میکند و آفرینش باز در اقیانوسی از شب غرق میشود و شب چنان بر عالم مینشیند که گویی هیچگاه برنخواهد خاست؛ گویی هرگز نه دیروزی بوده است و نه فردایی خواهد بود و من، همچون شبی، از این شبهای کوهستانهای ساکت، صحراهای بهخواب رفته، ویرانههای نومید، قبرستانهای عزادار و این شهرهای آلوده و عفن، میگریزم و لب فروبسته از ترانه، لب فروبسته از ترنّم، سر به این دشت بیامید می نهم.
مساله اي كه در ذات اين نوشته ها كه بخشي از كويريات دكتر شريعتي است و جاري شده، همان تنهايي با خالقي است كه هر لحظه بيشتر نمود مي كند و فارغ از هر نگاهي به دايره لغات و ارتباط جملات و اتمسفر موجود در آنها ، نشانگر يك ذهنيت فارغ از هر گونه تكبر است كه آرامش ابدي را در خلوت با خداي خود مي بيند و جوهر تنهايي و خلوت با پروردگار را بر لوح بندگي خالصانه اش جاري مي كند.
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
پذیرش معاهده NPT هیچ کمکی به مسئله هستهای ما نکرده است
قرائت پیام ظریف و نخستوزیر پاکستان در همایش اقبال لاهوری/ عادل: انجمن ایرانی دوستداران اقبال تأسیس شود
رونمایی از کتاب «مادران چشم به راه» در فرهنگسرای آفتاب
انقلاب اسلامی آرمان و آرزوی اقبال بود که در ایران تحقق پیدا کرد
وجود گروههای تروریست بنیادگرای انحرافی نتیجه اقدامات نظام استکباری است
احمد شاکری: بدون قلم، کتاب و دانش، بعد مهمی از زندگی آدم مفقود میماند
برگزاری کارگاه " یادگیری مهارت های مطالعه " در ارسباران
محمود حکیمی: گاه تا نیمههای شب مینویسم/ همسرم در تشویق من به نویسندگی بسیار موثر است
رابطه عاطفی آیت الله هاشمی و رهبر معظم انقلاب/ ممنوع الملاقاتی هاشمی در زمان احمدینژاد/ماجرای عزل مسئولان به جرم دیدار با هاشمی رفسنجانی/انتقاد از دولت یازدهم
از ازدحام دانشجویان در تالار فردوسی دانشکده ادبیات تا اخراج رسانههای ارزشی از دانشکده فنی
۲۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۰:۴۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]