محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843212448
تب افزایش قیمت بنزین با افزایش دمای هوا/ رتبه نخست ایران در واردات وسایل پیشگیریِ بارداری
واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
بررسی محتوایی روزنامه های یکشنبه:
تب افزایش قیمت بنزین با افزایش دمای هوا/ رتبه نخست ایران در واردات وسایل پیشگیریِ بارداری بیانات رهبر معظم انقلاب در ديدار شركت كنندگان مسابقات بين المللي قرآن و همچنین عدم واریز بنزین سهمیه ای خودروهای شخصی مورد توجه روزنامه های امروز قرار گرفته است.
به گزارش گروه سیاسی فرهنگ نیوز، مقام معظم رهبری نسبت به حنجره های تفرقه افکن هشدار دادند و این بیانات در صفحه نخست بیشتر روزنامه ها منعکس شده است. دیدار حجت الاسلام سید حسن خمینی با برخی از دانشجویان و سخنرانی وی مورد توجه روزنامه های اصلاح طلب قرار گرفته، از سوی دیگر زنگنه، وزیر نفت دولت یازدهم از مردم خواسته برای تعیین قیمت سوخت تا پایان هفته منتظر باشند.از اشتباهات گذشته درس گرفته شودروزنامه اصلاح طلب اعتماد در صفحه نخست امروز خود به ديدار جمعی از اعضای دبيرخانه دانشجويی توسعه پايدار و مديريت شهری با سید حسن خمینی پرداخته و گزارشی از این دیدار تهیه کرده است: يادگار امام اين‌بار از نحوه جلوگيري از اشتباهات نسل‌هاي قبل مي‌گويد. او اين‌بار از تكرار بي‌اعتمادي در جامعه گلايه مي‌كند و مي‌گويد نبايد جامعه را در فرآيند تكرار مكررات انداخت. سيد حسن خميني بارها هشدار داد كه «مراقب باشيد گرفتار بي‌اعتمادي به نسل قبل نشويد.» سيد حسن خميني با تاكيد بر اينكه آزمون و خطا شرط حيات انساني است، ادامه داد: اگر ما بر سر يك ده راهي رسيديم و ٩ نفر راه اشتباه رفتند اما من راه صحيح را رفتم، نتيجه عملكرد آن ٩ نفر در كار من تاثيرگذار بوده است، در حالي كه اگر قرار بود بگويم من هم راه همان قبلي‌ها را بروم به نتيجه نمي‌رسيدم؛ از سوي ديگر اگر آنها جاي من بودند موفق مي‌شدند، زيرا من فقط از نظر زماني متاخر بوده‌ام و از تجربه نفرات قبل استفاده كرده‌ام. وي گفت: اينكه نسل جديد بگويد كارهاي غلط نسل قبلي را نبايد تكرار كنم گسست نسلي نيست و اين شرط پيشرفت است؛ بلكه گسست نسلي آنجاست كه نسل جديد شكست نسل‌هاي قبل را ببيند و بدون بررسي و ريشه‌يابي بخواهد آنها را تكرار كند و اگر بپرسيم چرا مي‌خواهيد راه قبلي‌ها را برويد، بگويد آنها بي‌عرضه، ناتوان و داراي طمع‌هاي شخصي بودند! گرچه بي‌عرضگي امري ممكن است و اگر در بررسي‌ها به اثبات رسيد كه نسل قبل ناتوان بوده است، آن كار بايد تكرار شود؛ اما برخي كارها هستند كه اساسا جنس آنها نشدني است؛ اگر شما با سر به ديوار زديد و ديوار نشكست، بدانيد كه ديوار با ابزار قوي‌تري مي‌شكند و راه شما صحيح نيست. يادگار امام تصريح كرد: گسست در اجتماعات خانوادگي و محلي محدود هم وجود دارد و جامعه در اين مسير بايد هزينه سنگيني را صرف تجديد اشتباهات خود كند؛ اما بدانيم كه اگر كاري ناممكن بود و دفعه بعد آن را تكرار نكرديم، اين گسست نسلي نيست، بلكه پا گذاشتن روي تجربيات گذشتگان است. انسان از اشتباهات نسل قبل بايد بيش از كارهاي درست آنان درس بگيرد زيرا كارهاي درست يك نتيجه دارد و تكرار اشتباهات ممكن است ده‌ها مشكل ايجاد كند.
اعتماد در صفحه سیاست خود به حال و روز شهر خرمشهر، 33 سال پس از آزادی پرداخته: ظهر يك روز زمستاني، البته با هواي بهاري است. ما، زايران يك كاروان راهيان نور، نزديك مسجد جامع خرمشهريم؛ مسجدي كه عكسش روي ٢٠٠ توماني‌هاي قديمي هست و دست كم هر ايراني يك بار با پس‌زمينه‌اي صداي «ممد نبودي» آن را ديده است. بعد از نماز و نهار همه ولو مي‌شوند در جايي ولي من مي‌روم در كوچه‌ها. در زمان جنگ نبودم ولي مي‌خواهم اثري از آن روزها پيدا كنم. بازسازي شيك و نوي مسجد، نگرانم كرده كه نكند از آن روزها هيچ چيز نباشد ولي به زودي نگراني‌ام برطرف مي‌شود. كمي دورتر از مسجد، روي ديوار، جاي شليك گلوله به سادگي پيداست. باز هم كمي آن‌طرف‌تر و ناگهان من خود را در ميانه ديوارهاي گلوله‌خورده مي‌بينم و اين درست حكايت خود خرمشهر است. شهري كه اين روزها چيزي از «خرمي» كم ندارد ولي كمي اگر درون آن جست‌وجو كنيد مي‌توانيد بفهميد كه ٣٥ سال پيش، اينجا، خبري بوده است. اين گزارش روايتي است از دردهاي اين روزهاي خرمشهر؛شهري كه به خاطر حس خوبي كه در صبح‌هاي سوم خرداد داريم بر گردن همه ما حق دارد. بگذاريد از همان تابلوي ابتداي شهر شروع كنيم. همان جا كه رويش نوشته شده بود جمعيت ١٤٩ هزار نفر اما عراقي‌ها تابلو را سرنگون كردند. اما بعد از فتح، خوش‌ذوقي روي آن تابلوي سفيد معروف نوشت جمعيت اين شهر ٣٦ ميليون است. كنايه از اينكه همه ايران، حالا ديگر خرم (خونين) شهري هستند. اما اگر عدد واقعي آن تابلوي اوليه يا حتي اطلاعات موجود از سرشماري سال ١٣٥٥ را با آمار و ارقام كنوني مقايسه كنيد مي‌فهميد از نظر انساني چه شبه‌فاجعه‌اي در شهر رخ داده و هنوز ترميم نشده است. براي اينكه تفاوت را احساس كنيد كافي است بدانيد در حالي كه جمعيت بندرعباس در ابتداي جنگ حدود ١٠٠ هزار نفر بوده حالا نزديك به ٤٠٠ هزار نفر است (يعني چهار برابر شده) ولي جمعيت خرمشهر در اين سال‌ها فقط ١٣/١ برابر افزايش پيدا كرده است. اين يعني از دست دادن بخش مهمي از نيروي انساني كه مي‌توانند عامل اصلي در توسعه هر كشور باشند. پژوهش ديگري به ما مي‌گويد در بازه سال ١٣٦٥ تا ١٣٧٥، ١١٣ هزار نفر به شهر خرمشهر مهاجرت كردند كه معناي آن بازگشت جنگ‌زدگان است. معناي اين آمار اين است كه حدود دو سوم مردم خانه و كاشانه خود را در طول جنگ از دست داده و آواره شده بودند. اما يك سوال مهم در حوزه جمعيت اين است كه اين افراد به كجا رفته‌اند. نتايج يك پژوهش حاكي از اين است كه استان‌هاي فارس، اصفهان و تهران بيش از باقي استان‌ها ميزبان جنگ‌زدگان خوزستاني بوده‌اند. جالب است بدانيد كه حدود چهار هزار و ٥٠٠ نفر هم عزم خارج از ايران كرده بودند. بنابراين در نخستين نكته پيرامون تاثير جنگ بر خرمشهر كه اين روزها هم پيداست مي‌شود به جمعيت اين شهر نگاه كرد؛ جمعيتي كه هنوز، آمار زنانش از آمار مردان بيشتر است. برخلاف كل كشور و البته بسياري از شهرهاي استان خوزستان. چرا؟ مردان زيادي در گلزار شهداي شهر آرميده‌اند.بدحال شدن مذاکرات هسته ایروزنامه جوان "آمریکا حال مذاکرات را بدکرد" را در صفحه نخست خود تیتر زده و به امضاء اوباما بر مصوبه کنگره پیرامون نظارت و بازبینی توافق احتمالی هسته ای اشاره کرده است: حال و اوضاع مذاكرات هسته‌اي خوب نيست. در واشنگتن، باراك اوباما ديروز با امضاي خود، طرح كنگره براي نظارت كنگره بر توافق هسته‌اي با ايران را به قانون تبدل كرد و به اين ترتيب به كنگره اختيار داد كه حتي بعد‌‌از توافق هسته‌اي بين ايران و 1+5، آن را رد كند. در وين هم، عباس عراقچي عضو تيم مذاكره كننده هسته‌اي مي‌گويد پيشرفت در نگارش متن توافق هسته‌اي بسيار كند است. نكته مهم درباره قانون نظارت بر توافق هسته‌اي با ايران اين است كه كنگره مي‌تواند توافق هسته‌اي با ايران را رد كند ولي حق تصويب آن را ندارد، در حالي كه اگر كنگره آن را تصويب مي‌كرد، اين توافق از يك طرف تبديل به يك پيمان نامه بين‌المللي و از طرف ديگر، تبديل به يك قانون داخلي در امريكا مي‌شد و كنگره نيز به همه محتويات آن ملزم مي‌شد، در حالي كه قانوني كه اوباما امضا كرد، چنين الزامي ندارد و فقط به كنگره اجازه مي‌دهد، توافق احتمالي با ايران را بررسي و در صورت لزوم رد كند. سناتور «باب كوركر»، رئيس كميته روابط خارجي مجلس سنا و تهيه‌كننده اصلي اين طرح بلافاصله بعد از امضاي اوباما پاي اين طرح، از امضاي آن و تبديلش به قانون ابراز خشنودي كرده است. كوركر از اوباما و تيم مذاكره كننده هسته‌اي امريكا خواسته كه نگراني‌هاي متعدد كنگره درباره ايران را رفع و از اين قانون به عنوان اهرمي براي گرفتن امتياز از ايران استفاده كند. قانون جديد كاخ سفيد را ملزم مي‌كند ظرف نهايتا پنج روز تقويمي پس از توافق احتمالي، آن را با تمام ضمائمش به كميته مربوطه و سران كنگره ارائه كند و جان كري وزير خارجه ملزم شده گزارشي در خصوص مفاد توافق را به كنگره ارائه دهد. اگر كاخ سفيد توافق را با تأخير و پس از 10 جولاي به كنگره ارائه دهد، دوره نظارت بر توافق، 60 روزه خواهد بود.
"طراحان جنگ نيابتی با ايران در امان نخواهند ماند"، عنوان گزارش تحلیلی جوان به قلم جعفر تکبیری درباره تحرکات مشکوک دشمن است: آيا مرتجعين عرب عامل جنگ نيابتي با ايران هستند؟ در اين خصوص پاسخ قطعي نمي‌توان ارائه داد، اما مرور تقابل‌عربستان، قطر و امارات با ايران در سوريه، عراق و يمن نشان مي‌دهد كه اين نبرد هم اكنون ميان طرفين شكل گرفته است، اما نكته مهم اين است كه شعله‌هاي اين نبرد هنوز به مرزهاي هيچ كدام از كشورهاي درگير كشيده نشده است. در اين ميان واقعيتي كه مي‌تواند به احتمال عامليت برخي كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس براي جنگ نيابتي با ايران قوت ببخشد، تسليح شدن اين كشورها با جديدترين تسليحات غربي طي سال‌هاي گذشته است. اقدامي كه خاورميانه را به بزرگ‌ترين زرادخانه دنيا تبديل كرده و منتظر يك جرقه كوچك است تا شايد نظريه جنگ جهاني سوم به وقوع بپيوندد. از سوي ديگر پروپاگانداي رسانه‌هاي غربي در موضوع ايران و دميدن در شيپور ايران هراسي نيز خود مي‌تواند دليل ديگري باشد كه برخي كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس را قانع كند كه به جنگ با ايران برخيزند. اما واقعيت بزرگ‌تر از تمامي اينها، آن است كه جمهوري اسلامي ايران در شرايط شكل‌گيري اين نبرد احتمالي با كمك قدرت نظامي بومي خود كه متناسب با تهديدات طراحي شده است، نه تنها پاسخ سخت و تاريخي به متجاوزان فريب خورده خود خواهد داد، بلكه منافع طراحان و تحريك كنندگان اين نبرد را نيز در امان قرار نخواهد داد و درسي به آنها مي‌دهد كه تمامي نظريه‌هاي جنگي آنان را دستخوش تغييراتي بزرگ كند.روزنامه آفتاب یزد در زمینه احتمال توافق هسته ای تا پایان ضرب الاجل تیرماه، پرونده ویژه ای را باز کرده و به مصاحبه با کارشناسان این حوزه پرداخته: بی‌تردید مذاکرات هسته‌ای کشورمان با 1+5 در مرحله حساس و سرنوشت‌سازی است. از یکسو همچنان اظهارات امیدوارکننده برای رسیدن به توافق از سوی دو طرف مذاکره بیان می‌شود اما از سوی دیگر به نظر می‌رسد ایران و آمریکا به اختلافات جدیدی رسیده‌اند. کما اینکه چندی پیش عراقچی در اظهاراتی در این راستا بیان نمود که نگارش متن توافق کند پیش می‌رود. این اظهارات در شرایطی مطرح شد که دیروز محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس در نشست جامعه اسلامی مهندسین برخی اختلافات جدید میان ایران و آمریکا را بیان نموده است. او گفته است: « به نظر می‌رسد که دبه کردن‌های 1+5 و در راس آن آمریکا زیاد شده و آنها 4 تا 5 مورد را دبه کرده‌اند و حتی زیر برخی تفاهمات لوزان زده‌اند و گفته‌اند که می‌خواهند از 29 کارشناس هسته‌ای ما مصاحبه کنند.»
در ادامه علی خرم نیز نظر خود را ارئه داده: اکنون ما نسبت به زمانی که بیانیه لوزان صادر شد، عقب‌تر هستیم. عقب‌تر از نظر شرایطی که به فضای مذاکرات دیکته می‌شود. اگر در فروردین ماه توانسته بودیم مذاکرات را به نتیجه برسانیم، اکنون عقب‌تر نبودیم. کما اینکه در لوزان نسبت به 4 ماه قبل آن، عقب‌تر بود. این موضوع نشان می‌دهد هرچه زمان می‌گذرد ما عقب‌تر می‌رویم، شرایط سخت‌تر، نقش و اهرم مخالفین در مذاکرات قوی‌تر و در نهایت دولت آمریکا مجبور به تبعیت از تندروهای داخلی خواهد شد. در این میان ایران هم مرتبا اهرم‌های خوب خود را از دست داده و ممکن است که انتخابش میان شکست مذاکرات و یا پذیرش توافقی با امتیازات کمتر باشد. شاید اگر در زمانی که بیانیه لوزان صادر شد، ما به جای اینکه بگوییم اصلا توافقی نشده، برعکس اصرار و پافشاری می‌کردیم بر اینکه بیانیه لوزان حاصل توافقات ایران و گروه 1+5 است و هر کس که این توافقات را برهم بزند، مسئول شکست مذاکرات است، کار به اینجا نمی رسید! ما راه را اشتباه رفتیم، فضا را برای تندروهای آمریکایی باز کردیم تا آنان وارد گود شده و صحنه را به نفع خود تغییر دهند. امیدوارم که برای ما این تحولات بتواند درس عبرتی باشد. تا زمانی که ما توافقات جزء را محترم نشماریم، دیگران این سوراخ ایجاد شده را وسیع‌تر و وسیع‌ترش خواهند کرد. اما در سوی دیگرصادق زیباکلام با خوشبینی اظهار داشته که توافق در تاریخ مورد نظر به سرانجام خواهد رسید: تصور می‌کنم در دهم تیرماه، توافق نهایی انجام خواهد شد و صحبت‌های اکنون طرف ایرانی و آمریکایی به معنی آماده سازی افکار عمومی برای تمدید دوباره زمان مذاکرات نیست. دلیل این موضوع واضح است، چرا که اگر دموکرات‌ها و اوباما در دهم تیر با ایران به توافق نرسند، مذاکرات موضوعیت خود را از دست داده و کشور آمریکا از نیمه دوم سال 94، وارد فضای انتخاباتی خواهد شد. در چنین شرایطی نه مخالفین می‌توانند از این موضوع علیه اوباما استفاده کنند، نه اوباما می‌تواند مدعی شود که من بعد از 36 سال توانستم پشت میز مذاکره با ایران به یک توافق برسم. بنابراین هم مسئولین ایرانی و هم آمریکایی آگاه هستند که اگر در دهم تیرماه توافق صورت نگیرد، عملا این مذاکرات شکست خورده است، چرا که تاکنون طرفین راجع به موضوعات مختلف به اندازه کافی بحث کرده و خواسته های خود را مطرح کردند، از اینجا به بعد باید تصمیم بگیرند که این جنس را با بهای مطرح شده می‌خواهند یا خیر.اکنون دیگر جایی برای چانه زنی بیشتر وجود ندارد. بحث کنونی این است که آیا کلیت توافق لوزان برای ایران و آمریکا قابل قبول است یا خیر؟! اگر طرفین بتوانند بیانیه لوزان را به امضا برسانند، توافق حاصل شده، در غیر این صورت ما به دوران احمدی‌نژاد بازمی‌گردیم.12 میلیون روانی در کشور"12میلیون بیمار روانی چگونه باید مدیریت شوند؟" عنوان گزارش اجتماعی آفتاب یزد است که به بررسی گزارش جدید مجلس از بیماری های روانی و افسردگی در کشور پرداخته است: روز گذشته یکی اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس از وجود 12 میلیون بیمار روانی در کشور خبر داد؛ خبری که در وهله اول و با یک حساب سرانگشتی با احتساب کل جمعیت ایران چیزی می‌شود حدود 16 درصد کل کشور! خبری نگران‌کننده به نظر می‌آید اما نگرانی آنجایی بیشتر می‌شود که به گفته احمد حاجبی مدیرکل سلامت روان وزارت بهداشت این آمار تنها مربوط به بازه سنی 15تا 65 سال است در نتیجه 12میلیون نفر یعنی 6/23 درصد از کل جمعیت کشور. با وجود نگران‌کنده‌تر شدن خبر اما به اعتقاد روانشناسان و روانپزشکان هیچ جای نگرانی وجود ندارد زیرا اولا منظور از این 12میلیون نفر بیمار روانی، افرادی هستند که ممکن است تنها مبتلا به افسردگی خفیف یا انواع اضطراب‌ها و سایر مشکلات روحی مثل استرس، وسواس، اختلال خواب و... باشند و الزاما همه این 12 میلیون نفر شرایط روحی بحرانی ندارند یا نیاز به بستری شدن آنها نیست. چنانچه به اعتقاد سید کاظم ملکوتی، روانشناس، تنها 3تا5درصد کل جمعیت کشور(15تا65 سال) مبتلا به بیماری‌های حاد و بحرانی روحی و روانی هستند. از سوی دیگر شاید رقم 12 میلیون نفر از لحاظ کمی و عددی بسیار باشد اما واقعیت این است که مشکلات روحی و روانی در همه جوامع وجود دارد به عبارت دیگر بیماری و مشکلات روحی و روانی تنها مختص کشور ما نیست. سوما این عدد (یعنی 12 میلیون نفر) اصلا رقم وحشتناکی نیست زیرا همه جوامع حال کمتر یا بیشتر با این عدد سروکار دارند. چنانچه ملکوتی می‌گوید: رقم 12میلیون بیمار روانی در ایران در مقایسه با رقم متوسط جهانی، عدد زیادی نیست. احمد حاجبی، مدیرکل سلامت روان وزارت بهداشت، نیز در گفتگو با آفتاب یزد معتقد است:"این آمار 12میلیون نفری چیز جدیدی نیست که یکدفعه مطرح شود. در دنیا هم بعضی از کشورها در این زمینه کمتر از ما هستند و بعضی از کشورها بیشتر. چنانچه تعداد بیماران روانی آمریکا بیشتر از کشور ماست."تب افزایش قیمت بنزین با افزایش دمای هواروزنامه وطن امروز در صفحه نخست خود به احتمال افزایش قیمت بنزین و عدم واریز سهمیه بنزین خرداد خودرو های شخصی پرداخته است: کسانی که روزهای جمعه و شنبه می‌خواستند از سهمیه بنزین خردادماه استفاده کنند، نمی‌دانستند که با تصمیم مدیران دولتی باید در باک خودروی خود بنزین 1000 تومانی و غیرسهمیه‌ای بریزند! جایگاهداران سوخت هم نمی‌توانستند به مردم منتظر بنزین سهمیه‌ای کمکی کنند، چراکه آنها هم از علت واریز نشدن سهمیه خرداد خبر نداشتند. موضوع عدم واریز سهمیه بنزین خرداد خودروها در راستای اقدامات عجیب و غریب دولت انجام شده است. دولت مدتی است درباره موضوعات مهم اقتصادی مانند یارانه نقدی و سهمیه‌بندی و گرانی‌ها سیاست عدم اطلاع‌رسانی شفاف و ارائه اطلاعات پراکنده و ناقض را در پیش گرفته و این وضعیت مردم را کلافه کرده است. کلافگی مردم در پمپ بنزین‌ها در روزهای ابتدایی خرداد به خاطر واریز نشدن سهمیه سوخت نبود بلکه به علت بلاتکلیفی آنها بود. جالب اینکه در مدت 48 ساعت 3 موضع‌گیری متفاوت از سوی مسؤولان نفتی اتخاذ شده که هر کدام دیگری را نقض می‌کند. اولین خبر روز جمعه در همه خبرگزاری‌ها منتشر شد که طبق اعلام شرکت ملی پالایش و پخش سهمیه خرداد خودروها واریز شده است اما با پیگیری‌های خبرنگار «وطن امروز» مشخص شد این خبر کذب است و تا عصر جمعه نیز این سهمیه واریز نشده بود. داوود عربعلی، سخنگوی شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی نیز عصر همان روز این خبر را تایید کرد و مشکلات نرم‌افزاری را مانع واریز شدن سهمیه بنزین اعلام کرد. روز شنبه اما عربعلی حرف جمعه خود را تغییر داد و تصمیم مدیران دولتی را علت واریز نشدن سهمیه خرداد اعلام کرد! این آشفتگی در اطلاع‌رسانی و عدم شفاف‌سازی موجب شده بازار شایعات داغ شود و حتی احتمال گرانی بنزین نیز شنیده شود اما روز گذشته مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت خبر دیگری داد که عجیب‌تر از همه بود و وی از احتمال تک‌نرخی شدن بنزین و حذف سهمیه‌بندی خبر داد! اکبر نعمت‌اللهی گفت: درباره سهمیه سوخت خودروهای شخصی هنوز تصمیم قطعی صورت نگرفته اما به‌احتمال زیاد این سهمیه واریز نمی‌شود و خودروهای شخصی از این به بعد با نرخ آزاد سوخت‌گیری می‌کنند.
"کاسبان کاهش نرخ جمعیت در ایران"، تیتر وطن امروز در بررسی رواج فرهنگ تک فرزندی در کشور است که می تواند منجر به مخاطرات و تهدیداتی چه در حوزه اجتماعی و چه در حوزه های امنیتی در آینده شود: «تک‌فرزندی!» این یک هشدار است. بویژه اگر بدانیم در حال حاضر یک سوم خانواده‌های ایرانی تک‌فرزند هستند یا فرزند ندارند. حال اگر نگاهی هم به نرخ رشد جمعیت در کشور داشته باشیم متوجه می‌شویم با ادامه این روند، تقریبا تا 20 سال بعد جمعیت ایران نه‌تنها افزایش نمی‌یابد بلکه از میزان آن کاسته می‌شود! جمعیت جوان ایران که یک‌سوم کل جمعیت کشور را تشکیل می‌دهد در حال ورود به دوره میانسالی است. در سال‌های اخیر نگرانی‌ها از تبعات پیر شدن جمعیت کشور، اتخاذ سیاست‌های افزایش نرخ باروری را در پی داشته است. این سیاست‌ها اما در حالی است که ایران بزرگ‌ترین تولیدکننده وسایل پیشگیری از بارداری در منطقه است! و این ابهام و سوال اساسی مطرح می‌شود که آیا می‌توان بزرگ‌ترین تولیدکننده وسایل پیشگیری از بارداری خاورمیانه بود و همزمان به اجرای برنامه‌های افزایش نرخ باروری و تشویق مردم به فرزندآوری پرداخت؟ نگرانی‌ها از عدم تاثیر سیاست‌های افزایش نرخ باروری، زمانی عمیق‌تر می‌شود که بدانیم کشور ایران در میان تمام کشورهای منطقه، رتبه نخست تولید و واردات وسایل پیشگیری از بارداری را دارد. جای تامل دارد که منافع اقتصادی برخی افراد باعث می‌شود آنها توجهی به انتقال جمعیت کشور از جوان به میانسال نداشته باشند. گویا سود و منفعت کوتاه‌مدت آنها آنقدر مهم است که آینده یک ملت را نادیده می‌گیرند. قطعا اجرای صحیح برنامه‌های افزایش نرخ باروری در کشور می‌تواند تاثیراتی در بازار فروش وسایل پیشگیری از بارداری داشته باشد و هرچقدر نرخ باروری بیشتر شود، سود و منفعت اقتصادی حاصل از فروش این وسایل نیز کاهش می‌یابد.روزنامه اصلاح طلب آرمان تیتر "سر دانشگاه تهران بی‌کلاه ماند!" را برای عدم تعیین رئیس دانشگاه تهران برگزیده است: دانشگاه مادر کشور نزدیک به پانزده ماه است که بی‌رئیس اداره می‌شود. 29 بهمن سال 92 فرهاد رهبر، رئیس وقت دانشگاه تهران با حکم وزیر از سمت خود برکنار شد. از آن تاریخ تاکنون این دانشگاه با سرپرست اداره می‌شود؛ دانشگاهی با 25 دانشکده، 9 پردیس، 11 مرکز پژوهشی و 34 هزار دانشجو بی‌رئیس مانده است. اگر به این داده‌های کمی اطلاعاتی مانند تحصیل دانشجویان نخبه در این دانشگاه، تدریس استادان بنام و بلندمرتبه در آنجا و تأثیری که این دانشگاه بر جو علمی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور دارد را اضافه کنیم بی‌رئیس ماندن آن تبدیل به مقوله تأثیرگذاری می‌شود که به‌راحتی نمی‌توان از کنار آن گذشت. بعد از برکناری فرهاد رهبر، وزیر علوم وقت محمدحسین امید را به‌عنوان سرپرست این دانشگاه منصوب کرد. چهار ماه بعد با طی فرآیندی قانونی شورایی 50 نفره از بین هفت گزینه پیشنهادی، محمود نیلی‌احمدآبادی را به‌عنوان سرپرست این دانشگاه انتخاب کردند. در تاریخ 19 خرداد 93 رضا فرجی‌‌دانا، هنگام اعلام حکم سرپرستی محمود نیلی‌احمدآبادی برای دانشگاه تهران گفت: پس از گذشت سه تا شش ماه زمان سرپرستی و با تائید شورای عالی انقلاب فرهنگی، او به‌عنوان رئیس دانشگاه تهران معرفی خواهد شد. مهلت قانونی سرپرست برای یک دانشگاه شش ماه است. حکم سرپرستی محمود نیلی در 19 آذر 93 به پایان رسید. به‌رغم تمامی مشکلاتی که دانشگاه با آن روبه‌رو بود و بلاتکلیفی این دانشگاه در این تاریخ هم هیچ تصمیم مشخصی برای ریاست آن گرفته نشد و همچنان نیلی‌احمدآبادی به‌عنوان سرپرست به کار خود ادامه داد. تغییر وزیر هم در حل شدن این ماجرا تأثیری نداشت. نیلی احمد‌آبادی از سوی هر دو وزیر به عنوان گزینه پیشنهادی ریاست دانشگاه تهران به شورای‌عالی انقلاب فرهنگی اعلام شد ولی به صلاحیت او برای ریاست این دانشگاه رأی اعتماد داده نشد. با اینکه اخبار از نظر ویژه رئیس‌جمهور به نیلی‌احمدآبادی برای ریاست دانشگاه تهران حکایت دارد ولی شورای انقلاب فرهنگی هنوز با انتخاب او موافقت نکرده است.
آنچه روز جمعه برگزار شد، مافوق انتظار بودروزنامه آرمان به سراغ اشرف بروجردی، از فعالان اصلاح طلب و خواهر علاءالدین بروجردی رفته و از وی مصاحبه ای پیرامون نقش زنان در انتخابات و جامعه، تهیه کرده است: اشرف بروجردی، هم سابقه کار اجرایی دارد و هم به‌عنوان یک سیاستمدار اصلاح‌طلب شناخته می‌شود. این درحالی است که او کرسی علمی خود را حتی زمان اصلاحات حفظ کرد. طرفداران با او قرار بود درباره آرایش سیاسی اصلاح‌طلبان و نقش کاندیداتوری زنان در مناطق کوچک در انتخابات مجلس صحبت کنیم که در پایان، روند گفت‌وگو اندکی تغییر کرد. این تغییر هم بر می‌گردد به گلایه ای که دکتر بروجردی از جوانان داشت و می‌گفت؛ چرا جوانان در عرصه‌های سیاسی کمتر حضور پیدا می‌کنند و اغلب دغدغه‌هایشان شخصی شده است. بروجردی در بخشی از مصاحبه خود درباره ائتلاف با اصولگرایان اینگونه برداشت خود را ارائه داده است: فکر می‌کنم بخشی به تائید صلاحیت کاندیداهای اصلاح‌طلب بازمی‌گردد. اگر اصلاح‌طلبان از مواضع خود عدول کنند، بدان معنا كه مثلا با اصولگرایان توافقی ترتیب دهند به هیچ وجه نه به نفع جامعه و نه به نفع اصلاح‌طلبی است. اگر قرار باشد برای رسیدن به قدرت و رفتن به مجلس اصلاح‌طلبان با اصولگرایان همراه شوند فکر نمی‌کنم موفقیت چشمگیری به دست بیاورند. جامعه از این نوع رفتار‌ها خیلی راضی نخواهد شد. جامعه می‌خواهد مسئولین بسیار شفاف و صریح مواضع خودشان را داشته باشند و ابراز كنند و با شفافیت مواضع هم به مجلس راه پیدا کنند. اصلاح‌طلبی و گفتمان اصلاحات امروز موفق‌ترین گفتمان و مقبول ترین است. دلیل مستند این بحث این است که اصولگرایان نیز امروز بیشترین تعابیری را که به کار می‌برند از ادبیات اصلاح‌طلبی وام گرفته اند. این نشان می‌دهد که رویكرد مردم رویکرد اصلاح‌طلبی است. برخی اصولگرایان به خاطر همین برای جلب آرای مردم از ادبیات اصلاح‌طلبی بهره می‌گیرند. بنابراین اصلاح‌طلبان قرار نیست که غیرشفاف باشند و از روش‌هایی استفاده کنند که بیشتر آمال و منافع حزبی است و نه واقعیت‌های جامعه و منافع ملت.آرمان به استقبال بازگشایی مجدد خانه احزاب رفته و در همین زمینه با آیت الله موسوی تبریزی به گفتگو نشسته است: خانه احزاب به صاحبان آن بازگردانده شد. بعد از قریب پنج سال دوری بار دیگر به همت دولت یازدهم احزاب محملی یافتند تا دور همدیگر جمع شوند؛ هرچند در گذشته بازگشایی این خانه مخالفانی جدی داشت و حتی آن را مرده‌ای می‌دانستند که جنازه‌اش تشییع و دفن شده است اما همان مخالفان سرسخت نیز در این جلسات شرکت کردند. آیت‌ا... موسوی‌تبریزی رئیس سابق خانه احزاب در رابطه با این جلسات به «آرمان» می‌گوید: «آنچه روز جمعه برگزار شد، مافوق انتظار بود و همه به رای اکثریت گردن نهادند.» البته گفت‌وگوی «آرمان» با دبیرکل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به نوع فعالیت و حضور جناح چپ در انتخابات نیز رسید؛ مساله‌ای که او معتقد بود هنوز اصلاح‌طلبان تحرک مشخص و قابل‌توجهی در آن نداشته‌اند. موسوی تبریزی در بخشی از مصاحبه به تحرکات اصلاح طلبان برای انتخابات نیز اشاره کرده: هنوز نمی‌توانم بگویم تحرکشان چگونه است چراکه آنچنان حرکت قابل‌توجهی از سوی آنها صورت نگرفته است لذا باید دید در آینده چه روالی را پیش خواهند گرفت تا در آن زمان بتوان ارزیابی مناسب‌تری داشت. اینجا منطقه جنگی است
"حنجره اختلاف‌افکن بلندگوی دشمن است"، تیتر روزنامه کیهان در اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اساتید، قاریان و حافظان قرآن کریم است: ایشان با تأکید بر اینکه هر حنجره‌ای که در جهت اختلاف‌افکنی کار کند، بلندگوی دشمن است، خاطر نشان کردند: ایجاد اختلاف تحت عناوین شیعه و سنی، عرب و عجم، و قومیت‌ها و ملیت‌ها و تعصب‌های ناسیونالیستی، در دستور کار بدخواهان امت اسلامی قرار دارد که باید با «بصیرت» و «عزم» در مقابل آن ایستاد. رهبر انقلاب، بصیرت و تشخیص صحیحِ «دوست» و «دشمن» را بسیار ضروری دانستند و تأکید کردند: هنگامی که عزم و اراده در کنار بصیرت قرار گیرد، پیمودن مسیر و ایستادگی در برابر فشارها و تحمیل‌ها و توطئه‌ها، آسان خواهد شد و این، همان نصرت الهی است. حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای گسترش روزافزون انس با قرآن در جامعه را نویدبخش و امیدوارکننده خواندند و با تأکید بر لزوم اهتمام جدی مسئولان به موضوع قرآن، گفتند: باید جوانان و روشنفکران، انس بیشتری با قرآن پیدا کنند، زیرا غنی شدن ذهن از معارف قرآن، تاثیر خود را بر گفتار و رفتار و تصمیم گیری‌های کلان خواهد گذاشت. ایشان انس با قرآن را تضمین‌کننده آینده روشن و همراه با سعادت دانستند و تأکید کردند: امروز خوشبختانه حرکت به سمت اسلام و قرآن در میان جوامع اسلامی نیز شروع شده که بیداری اسلامی از برکات آن است. رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: بیداری اسلامی حقیقتی است که از بین رفتنی نیست و آثار آن روزبه‌روزگسترش خواهد یافت.
یادداشت روز امروز کیهان با عنوان " اینجا منطقه جنگی است" به جنگ های نظامی و اقتصادی پرداخته که غرب علیه کشورهای مسلمان به راه انداخته است: آتش تعدی و جنگ در منطقه ما بعد از 14 سال همچنان شعله‌ور است. اگر دولت بوش سال‌های 2001 و 2003 شعله جنگ را در افغانستان و عراق برافروخت امروز دولت اوباما براساس تجارب آن دو جنگ، جنگ‌های نیابتی را در سوریه و عراق و یمن و در مرزهای ایران و لبنان گسترش داده است... در چنین اوضاع اسفباری، آرامش و امنیت و ثبات ایران بی‌نظیر است. به تعبیر گزارش تیر ماه 1393 فارین پالیسی «شاید واشنگتن نخواهد اعتراف کند اما ایران با ثبات‌ترین کشور خاورمیانه است. کارتر در سال 1979 و در دیدار با شاه در کاخ سعدآباد گفت ایران،جزیره ثبات در یکی از پرچالش‌ترین مناطق جهان است. مدتی بعد موج انقلاب اسلامی، ایران را فرا گرفت و پادشاهی پهلوی سرنگون شد. کارتر به خاطر پیش‌بینی خود مورد تمسخر قرار گرفت اما او اشتباه نکرده بود بلکه تنها چند دهه جلوتر از زمان خود بود(!) ایران، امروز در قلب منطقه‌ای آشوب زده، جزیره ثبات است.»... اگر واقعیت‌ها از تعدی، منطق‌نشناسی، گستاخی و تهاجم دشمن و میل او به ایجاد بی‌ثباتی و ناامنی در مرزهای ما خبر می‌دهد، لاجرم باید در تراز این واقعیت مهیا بود و با عزم و بصیرت برای این مصاف آماده شد. اگر ملتی می‌خواهد دشمنان او ناگهان بر سرش نتازند و مجال واکنش را از او نگیرند، لاجرم باید با نگاهی ژرف‌اندیش و با اراده‌ای استوار زیست کند. نمی‌شود دشمن، آرایش تعدی و تخاصم داشته باشد- چنان که تاریخ سده اخیر به ویژه 70 سال گذشته - شهادت می‌دهد و شما گارد آشتی و انفعال و ضعف و صلح‌طلبی اختیار کنید... چه فرقی می‌کند دولت دهم باشد یا یازدهم، عمرو باشد یا زید؛ وقتی دشمن علناً اعلام جنگ اقتصادی می‌کند، غصه‌دار است که واردات کالاهای لوکس تجملی مهار نشود و مثلاً اعلام شود ایران بزرگ‌ترین وارد کننده پورشه در منطقه است! رنج‌آور است که هم در دولت سابق و هم در دولت فعلی از دشواری‌های اقتصادی تحمیلی و محدودیت‌های موجود بارها سخن به میان آمد و حتی به غلط وضعیت ما را با وضعیت شعب ابیطالب مقایسه کردند، اما آن چنان که باید جهاد اقتصادی، اقتصاد مقاومتی، مدیریت منابع و مبارزه با تروریست‌های اقتصادی (بازوهای جنگ نیابتی دشمن) را جدی نگرفتند. نزاع‌های حیدری- نعمتی در عرصه سیاست و انتخابات و راه رفتن روی اعصاب مردم و فرافکنی و متهم کردن رقیبان، تا دلتان بخواهد در طول سالیان برقرار بوده اما عزم و اراده جهادی به این معنا که دشمن و دشمنی دشمن را ببینیم و برای خباثت‌های او چاره‌جویی کنیم، به همان اندازه رونق نداشته است.سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان در دیدار با جانبازان مقاومت گفته " استخوان تکفیری ها را خواهیم شکست: «نبرد کنونی (علیه تکفیری‌ها) نبرد بر سر موجودیت است. این نبرد، نبرد آبرو و دین است. با وجود تکفیری‌ها، دینی برای ما باقی نمی‌ماند.» وی تأکید کرد: «اگر عزم خود را جزم کنیم و به مسسولیت خود عمل کنیم، استخوان‌های آنها (تکفیری‌ها) را در هم خواهیم شکست.» وی گفت که «احتمال اعلام بسیج عمومی علیه تکفیری‌ها در حال حاضر وجود دارد.» هر کسی که از نا امیدی سخن بگوید، احمق و خائن است و کسانی که دنباله‌رو سفارت آمریکای خیانتکار باشند، مزدور و کودن هستند.» دبیر کل حزب‌الله لبنان افزود: «خطری که اکنون ما را تهدید می‌کند، خطر علیه موجودیت است... پیروزی از آن ما خواهد بود. به گفته دبیر کل حزب‌الله لبنان اکنون وقت بسیج است، همگان می‌توانند (در این بسیج) شرکت کنند، این مشارکت می‌تواند حتی زبانی باشد. علما باید سخن بگویند و هر کس فرزند شهیدی دارد، باید سخن بگوید. وی افزود: در مرحله آینده ممکن است که بسیج عمومی را برای همه مردم اعلام کنیم. می‌گویم که ممکن است در هر مکانی نبرد کنیم. از امروز به بعد سکوت نخواهیم کرد. هر کس با ما سخن بگوید در چشمانش خیره خواهیم شد و به او خواهیم گفت: تو خائن هستی؛ خواه بزرگ باشد یا کوچک.
94/3/3 - 11:04 - 2015-5-24 11:04:11
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]
-
سیاسی
پربازدیدترینها