واضح آرشیو وب فارسی:فارس: /پرسش و پاسخ دینی/
تغذیه امام حسین(ع) در دوران نوزادی چه بود
در برخی مقاتل آمده که امام حسین(ع) از هیچ زنی شیر نخورده و تنها از انگشت مبارک پیامبر اسلام(ص) تغذیه کرده است. آیا این موضوع صحت دارد؟
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، برخی از علما میگویند و در برخی مقاتل هم آمده است که امام حسین(ع) از هیچ زنی شیر نخورده و تنها از انگشت مبارک پیامبر اسلام(ص) تغذیه کرده است. آیا این موضوع صحت دارد؟ اگر پاسخ مثبت است، این موضوع با این نکته که معصومین (ع) زندگی معمولی و عادی داشتهاند چگونه قابل جمع است و اینکه چگونه میتوان جوانان را نسبت به این موضوع قانع کرد؟ مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی طی یادداشتی که در اختیار خبرگزاری فارس گذاشته، به این سؤال پاسخ داده است. درباره چگونگی شیر خوردن حضرت سیدالشهدا(ع) در دوران کودکی، سه احتمال وجود دارد: الف- آن حضرت از مادر خویش حضرت فاطمه(س) شیر خورده باشد؛ مثل دیگر کودکان که به هنگام تولد از مادر خود شیر میخورند. ب- آن حضرت (به سبب اختلاف سنّی کمی که با برادرش امام مجتبی(ع) داشته است) از دایه شیر خورده باشد. در تأیید این مطلب روایتی از اصول کافی از حضرت رضا(ع) نقل شده است که «مابین امام حسن(ع) و امام حسین(ع) یک طهر و شش ماه و ده روز واقع شده است.»(1) ج ـ آن حضرت از هیچ زنی چه حضرت فاطمه(س) چه غیر حضرت فاطمه(س) شیر ننوشیده است. اما آنچه بررسی روایات به دست میدهد، احتمال اول را منتفی میسازد؛ چون حضرت فاطمه(س) در آن ایام بیمار بودند و شیر ایشان خشکیده بود و به این مطلب در روایات تصریح شده است؛ لیکن بعضی از روایات، ارتضاع آن حضرت از هر زنی، چه حضرت فاطمه(س) و چه غیر آن حضرت را منکر شدهاند؛ از جمله این روایات که مرحوم محدث قمی در منتهی الآمال آوردهاند، این است که: هنگام ولادت امام حسین(ع)، حضرت فاطمه(س) بیمار و شیر ایشان خشک شد، تا این که از شیر دادن ناتوان شد؛ از این رو پیامبر اکرم(ص) مُرضِع و دایهای طلب کردند، ولی یافت نشد؛ پس خود آن حضرت به حجره حضرت فاطمه(س) آمدند و انگشت ابهام خویش را در دهان حضرت سیدالشهدا(ع) گذاردند و او هم میمکید و حتی بعضی نقل کردهاند که زبان مبارک را در دهان امام حسین(ع) میگذاشت و آن حضرت میمکید. حتی نقل شده است که وضعیت تا چهل شبانه روز چنین بود، پس گوشت و خون امام حسین(ع) از گوشت و خون پیامبر اکرم(ص) رویید.(2) مرحوم کلینی در اصول کافی از امام صادق(ع) نقل میکند که امام حسین(ع) از انگشت ابهام پیامبر اکرم(ص) شیر نوشیده است و او مدت آن را دو یا سه روز میداند؛ و در ادامه مینویسد: هیچ فرزندی جز حضرت عیسیبن مریم(ع) و حسین بن علی(ع) شش ماهه متولد نشد که بماند.(3) مرحوم سید بحرالعلوم در این باره میفرماید: «لِلّهِ مُرْتَضِعٌ لَمْ یَرْتَضِعْ اَبَداً مِنْ ثَدْی اُنْثی وَ مِنْ طه مَراضِعُهُ»(4) برای خداوند شیرخوردهای است که از سینه هیچ زنی شیر نخورده است، در حالی که از دست پیامبر اکرم(ص) شیر نوشیده است. اما در مورد احتمال دوم که آن حضرت از دایه شیر خورده باشد، روایاتی نقل کردهاند که آن حضرت دایهای داشته است به نام ام الفضل بنت حارث ـ زن عباس بن عبدالمطلب ـ و این روایات به این مضمون است: صاحب «مستدرک الصحیحین» به سند خود از ام الفضل نقل میکند: همانا ام الفضل بر رسول خدا(ص) وارد شد؛ پس گفت: ای پیامبر خدا، من دیشب خوابی دیدم که بسیار سخت و دشوار بود! پیامبر اکرم(ص) دوباره فرمودند: چه دیدی؟ گفت: همانا سخت و ترسناک بود! پیامبر اکرم(ص) دوباره فرمودند: آن چه بود؟ گفت: دیدم مثل این که قطعهای از جسم و بدن شما جدا شد و در دامن من افتاد! پس، پیامبر(ص) فرمودند: خوابی که دیدهای خیر باشد؛ به خواست خدا دخترم فاطمه(س) پسری به دنیا می آورد، آن گاه در دامان تو قرار میگیرد؛ سپس فاطمه(س) حسین(ع) را به دنیا آورد، و او در دامان من قرار گرفت و دایهاش شدم.(5) در مقام پذیرش این موضوع و در تعارض بین این روایات این گونه میتوان جمع نمود که امام حسین(ع) ابتدا دو یا سه یا حتی چهل روز از انگشت پیامبر شیر خورده است و سپس بقیه مدت را در دامان ام الفضل گذرانیده، او پرورش و تربیت امام حسین(ع) را عهدهدار بوده است؛ این امر در واقع یکی از معجزات پیامبر اسلام محسوب میشود و بیانگر توجه ویژه آن حضرت به امام حسین(ع) است. اما زندگی عادی ائمه علیهمالسلام با وجود برخی اتفاقات اعجاز گونه در زندگی ایشان منافاتی ندارد، چرا که حالت عادی و معمولی در زندگی ایشان در مورد کلیت حیات ایشان است و این به معنی نفی وجود برخی اتفاقات اعجاز گونه نیست همانطور که در زندگی پیامبران و یا برخی از اولیای الهی نیز قابل مشاهده است؛ در واقع همان گونه که باید این بزرگان در ساحت بشری مشابهت بسیاری با دیگران داشته باشند، باید امتیازات و تفاوتهای خاصی هم در زندگیشان مشاهده شود که نشانه برگزیده بودن ایشان شود. پینوشتها: 1. شیخ کلینی، اصول کافی، مترجم سید جواد مصطفوی، تهران، کتاب فروشی علمیة اسلامیه، ج 2، ص 364. 2. شیخ عباس قمی، منتهیالآمال، تهران، کتابفروشی علمیه اسلامیه، ص 206. 3. شیخ کلینی، اصول کافی، پیشین، ج 2، ص 366. 4. شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، پیشین. 5. حاکم نیشابوری، مستدرک الصحیحین، بیروت، دارالمعرفه 1406هـ. ق، کتاب معرفه الصحابه، ص 136. انتهای پیام/ک
94/03/01 - 10:44
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]